پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار مهمانان خارجى دهه فجر و قشرهاى مختلف مردم درروز نيمه شعبان

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم

بنده هم متقابلاً سالروز اين ميلاد مبارك و اين عيد سعيد را به همه‌ى مسلمانان عالم، بلكه به همه‌ى حق‌طلبان و مظلومان روى زمين و به ملت شريف و عزيز ايران و شما حضار محترم؛ بخصوص ميهمانان دهه‌ى فجر تبريك عرض مى‌كنم.

آنچه كه در باب اين ميلاد مبارك به طور دائم بايد مورد توجه باشد، اين است كه امام زمان عليه سلام‌اللَّه، رمز عدالت و مظهر قسط الهى در روى زمين است. به همين جهت است كه همه‌ى بشريت، به شكلى انتظار ظهور آن حضرت را مى‌كشند. البته مسلمانان به صورت مشخص، اين انتظار بزرگ را معلوم و تحديد كردند و شيعيان نسبت به شخصى كه اين لباس بر قامت او دوخته شده است، آگاهيهاى روشن و مشخص كننده‌اى هم دارند. لذاست كه موضوع امام زمان عج اللَّه تعالى فرجه الشريف، با اين ديد، نه مخصوص شيعه و نه حتى مخصوص مسلمين است. بلكه انتظارى در دل همه‌ى قشرهاى بشر و ملتهاى عالم است. اميدى است در دل بنى‌آدم؛ كه تاريخ بشريت به سمت صلاح حركت مى‌كند. اين اميد، به بازوان قوت مى‌بخشد، به دلها نور مى‌دهد و معلوم مى‌كند كه هر حركت عدالتخواهانه‌اى، در جهت قانون و گردش طبيعى اين عالم و تاريخ بشر است. به همين خاطر است كه وقتى ملت ما، قبل از پيروزى انقلاب به مبارزات مشغول بودند، احساسشان اين بود كه در جهت پيشرفت به سمت آرمان بشريت حركت مى‌كنند. بعد از پيروزى انقلاب هم احساس ملت ايران اين است كه هر حركت و هر اقداممان؛ هر مبارزه‌اى كه كرديم و هر رنجى كه تحمل نموديم، در جهت مقصودى است كه ميان آحاد بشر و همه‌ى اهل معرفت مشترك است. مقصود، استقرار عدالت، و هدف، رسيدن به عدل براى بشر است. و اسلام اين عدل را تأمين مى‌كند.

آنچه كه من امروز به مناسبت اين ميلاد مسعود و اجتماع شما حضار محترم و برادران و خواهران در نظر دارم عرض كنم، نكته‌اى در باب مسائل مربوط به انقلاب است. آن نكته اين است كه پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، اميدى در دل ملتها و مبارزان مسلمان در همه جاى عالم پديد آورد؛ دلهاى مرده را زنده كرد و هرچه عليه اسلام و بلكه عليه مطلق دين، تبليغ و فعاليت و تلاش شده بود، آنها را از ذهن و عمل ملتهاى مبارز در سراسر دنيا زدود و از بين برد. لذاست كه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، در اطراف عالم نهضتهاى انقلابى پديد آمد، يا اگر هم قبلاً بود، اوج گرفت و شتاب پيدا كرد. علاوه بر اين، قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، وقتى جوانان و غيرتمندان يك ملت مى‌خواستند مبارزه‌اى را عليه ظلمى كه بر آن ملت و در منطقه‌ى خودشان حاكم بود، آغاز كنند، به دنبال تفكرات چپ مى‌رفتند. از چپيها الهام مى‌گرفتند و از آنها جزوه و نوشته و دستورالعمل دريافت مى‌كردند. هر جاى دنيا كه نهضت يا مبارزه‌اى عليه ظلم وجود داشت، شما مى‌ديديد يك صبغه‌ى چپ در آن هست، يا سعى مى‌شد اين صبغه‌ى چپ به نحوى به آن داده شود. چنين تصور مى‌شد كه بدون ارتباط و اتصال با يك تفكر يا با يك مكتب - كه آن هم مثلاً مكتب ماركسيزم بود نمى‌شود مبارزه‌اى را سازماندهى و هدايت كرد و به پيروزى رساند! اما بعد از آن‌كه انقلاب اسلامى پيروز شد، ديديم در هر نقطه‌ى عالم كه يك حركت انقلابى و يا حركت غيورانه‌اى در مقابل ظلم و جور انجام مى‌شود، صبغه‌ى مذهب پيدا مى‌كند. حركتهاى مذكور در كشورهاى اسلامى، صبغه‌ى اسلام به خود مى‌گرفت و در كشورهاى غيراسلامى، گرايش به يك مذهب ديگر را در خود داشت. ما حتى در اوايل پيروزى انقلاب، مبارزاتى را مشاهده كرديم كه قبل از آن، گرايشهايشان ماركسيستى بود؛ اما بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، نه اين‌كه آن گرايش ماركسيستى به كلى از بين برود، ولى يك رگه‌ى مذهبى هم در آن به وجود آمد و يا يك عنصر مذهبى هم در آن وارد شد. اين همه، از تأثير پيروزى انقلاب اسلامى بود.

انقلاب اسلامى ايران، پس از پيروزى خود، از يك طرف به مبارزان دنيا اميدداد و دلهاى غيرتمندانى را كه مى‌خواستند با ظلم و جور و نامردمى در هر نقطه‌ى عالم مبارزه كنند زنده كرد و از طرف ديگر، هويت اسلامى را به ملتهاى مسلمان برگرداند. در اين هيچ شكى نيست. اين تأثير مثبتى بود كه انقلاب اسلامى در همه جاى دنيا گذاشت. اما همزمان با اين تأثير، يك تأثير ديگرى هم در دنيا به جا نهاد و آن اين بود كه دشمنان جبهه‌ى اسلام را بيدار كرد و به آنان تجربه داد! دشمن كيست؟ جبهه‌ى ضد اسلامى است؛ استكبار است؛ همان كه ما به آن «استكبار» مى‌گوييم؛ قدرتهاى مسلط عالم. يك روز مظهر استكبار، امريكا و شوروى بودند. امروز كه شوروى نيست، امريكا در رأس استكبار قرار گرفته است. قدرتهاى مرتجع، قدرتهاى ضد مردمى، قدرتهاى متجاوز، قدرتهايى كه ملتهاى ضعيف را در مشت خود مى‌خواهند و دنيا را متعلق به خود مى‌دانند، همه در جبهه‌ى استكبار ثبت نام كرده‌اند و اسلام و انقلاب اسلامى با اينها روبه‌روست. اينها بعد از انقلاب اسلامى، مجرب شدند و تجربه پيدا كردند. وقتى انقلاب اسلامى پيش آمد، استكبار هيچ تجربه‌اى نسبت به حركتهاى عظيم اسلامى نداشت. در گذشته حركتهاى نامنسجمى پيش آمده بود؛ اما اين انقلاب و اين مبارزه، واقعه و حركت عظيمى بود كه استكبار در مقابلش غافلگير شد.

ما در اوان پيروزى انقلاب اسلامى به خوبى مشاهده مى‌كرديم كه دشمن، حيرت‌زده و گيج است و نمى‌فهمد چه اتفاق افتاده است. در حقيقت، استكبار نمى‌توانست تحليل درستى از آنچه كه واقع شده بود پيدا كند. اما بعد از آن‌كه جمهورى اسلامى تشكيل شد، مبارزه‌ى ملت ما با آن قدرت ادامه پيدا كرد؛ جنگ تحميلى پيش آمد؛ مقاومت اين ملت پيش آمد؛ رهبرى قاطعانه‌ى امام خود را در ميدانهاى مختلف نشان داد و پيوند اسلامى ميان مردم و امام، ابعاد مختلف خودش را شناساند؛ دشمن بيدار و هشيار شد و تجربه پيدا كرد. اين نكته، براى ما ملت ايران و نيز براى مسلمانان در ساير نقاط عالم، مهم است. با اين حال، مسلمانان در ساير نقاط عالم بايد توجه كنند كه مبارزات اسلامى، مثل يك جنگ نظامى سنتى و كلاسيك است. عيناً مشخصات همان برخورد را دارد. در جنگ نظامى، وقتى مى‌بينيد دشمن حركتى ابتكارى از خود نشان مى‌دهد، سعى مى‌كنيد ضد آن حركت را انجام دهيد. همين كه دشمن سلاح جديدى به دست مى‌آورد، سعى مى‌كنيد ضد آن سلاح را فراهم كنيد. او تانك براى خود فراهم مى‌كند، شما ضد تانك فراهم مى‌كنيد. او هواپيماى جنگى براى خود تحصيل مى‌كند، شما ضدهوايى درست مى‌كنيد. به معناى دقيقتر، هر حركتى را كه دشمن انجام داد شما مى‌نشينيد، فكر و تلاش مى‌كنيد و با ابتكار و هوشمندى، حركت مقابل او را انجام مى‌دهيد. در مبارزات اسلامى نيز همين‌طور است. در نهضت اسلامى نيز همين وضع وجود دارد. دشمن چون نسبت به انقلاب اسلامى تجربه پيدا كرده است، روشهاى جديدى را به كار مى‌گيرد. لذا مسلمانان عالم بايد هشيار باشند.

مى‌بينيد دشمن در كشورهاى مختلف اسلامى چگونه عمل مى‌كند؟ مى‌بينيد امروز دشمن در بوسنى هرزگوين چطور عمل مى‌كند؟ يكى حركت صربهاست، يكى هم حركت امريكا و اروپا كه با سكوت خودشان، با بى‌اعتنايى خودشان، با تظاهر به اهميت دادن و در واقع اهميت ندادن، به نسل كشى توسط صربها كمك مى‌كنند. اين، يك شيوه‌ى حركت از طرف دشمن است؛ كار نوى است كه دشمن انجام مى‌دهد. در قضيه‌ى فلسطين مى‌بينيد كه دشمن چه روشهايى را به كار مى‌گيرد؟ در مقابله با نهضتهاى اسلامى در كشورهاى مختلف، مثل الجزاير و جاهاى ديگر هم مى‌بينيد كه دشمنان جهانى و عوامل بومى آنها چگونه حركت مى‌كنند؟ در هندوستان به گونه‌اى، در تاجيكستان به نحوى و در كشورهاى مختلف، هر كدام برحسب موقعيت، به نوعى. دشمن براى برخورد با نهضتهاى اسلامى به طور دائم در حال طراحى است. مسلمانان هم بايد اذهان خودشان را هدايت كنند؛ با يكديگر به مشورت بپردازند؛ از تجربه‌هاى هم استفاده ببرند؛ راهها را در مقابل يكديگر باز، و به هم كمك كنند تا براى مقابله راههاى جديدى بيابند. اى بسا تجربه‌ها كه ما را به ابتكارات جديدى دعوت مى‌كنند!

به‌هرحال، اينها مربوط به سطح جهان است. در داخل جمهورى اسلامى؛ در داخل ايران اسلامى كه مركز توجه خصمانه‌ى دشمن است، دشمن از تجربه‌هاى خود حداكثر استفاده را مى‌كند. لذا ما ملت ايران بايد هشيار باشيم. دشمن چند نكته را برحسب تجربه فهميد و دانست كه اينها نقاط اصلى پيشرفت انقلاب اسلامى است و بايد با اينها مقابله كند. يك نكته، امام، آن رهبر عجيب، استثنايى و عظيم‌القدر بود. دشمن متوجه شد كه نفوذ رهبرى در ايران اسلامى چه مى‌كند و چگونه اين رابطه‌ى محبت آميز ميان رهبر و ملت، در ميدانهاى مختلف گره‌گشا و باز كننده راههاست. دشمن ديد كه نفوذ امام رضوان‌اللَّه تعالى‌عليه، چگونه مردم را در همه‌ى ميدانها، مقابل دشمن بسيج مى‌كند. اين، نكته‌اى بود كه دشمن روى آن تكيه كرد. تجربه‌اى كه دشمن پيدا كرد اين بود كه بايد شخص امام امت رضوان‌اللَّه تعالى‌عليه و مطلق رهبرى اسلامى - يعنى همان چيزى كه در معارف انقلاب و معارف اسلامى با عنوان «ولايت فقيه» شناخته شده است - را زير سؤال ببرد. لذا بيشترين تبليغات دشمن، عليه امام بود. منتها به شكلى هدايت شده، دقيق و البته بى‌فايده! امروز هم ايادى دشمن، در اطراف عالم و داخل ايران، عليه امام‌تبليغ مى‌كنند. منتها به نام امام كارى ندارند؛ چون مى‌دانند كه به نام امام نمى‌شود نزديك شد و به آن جسارت كرد. لذا به راه و عملكرد امام حمله مى‌كنند و گذشته‌ى انقلاب را زير سؤال مى‌برند. اين قلمهاى مأجور و مزدور و يا غافل - از اين دو خارج نيست - كه در يك مقاله، سالهاى اول انقلاب را به كلى زير سؤال مى‌برند، مقصودشان چيست؟! اينها با چه كسى طرفند؟! با امام؟! مگر رهبرى امام نبود كه ده سال به اين ملت كمك كرد تا بتواند دشوارترين راهها را بپيمايد؟ چه كسى مى‌توانست كشور ويران شده‌اى را كه ايادى دشمن و رژيم فاسد پهلوى آن را به خاك سياه نشانده بودند و در دل آن، جنگ خانمان برانداز و ويرانگرى پيش آمده بود، حفظ كند و به پيش ببرد؟ چه كسى ممكن بود اين كار را بكند؟ اين، رهبرى امام بود. و حال رهبرى امام و رهبرى اسلامى را زير سؤال مى‌برند؛ اصل مفهوم رهبرى فقيه و حاكميت دين‌شناسان را زير سؤال مى‌برند.

فقيه يعنى چه؟ فقيه يعنى كسى كه دين را مى‌شناسد و راهى را كه دين براى مردم ترسيم كرده است تا بتوانند سعادت و خوشبختى و آزادى و خوشى دنيا و آخرت را به دست بياورند، مى‌شناسد و در مقابل مردم مى‌گذارد. فقيه يعنى حاكميت انسانى كه يك منطق عقلانى پشت‌سرش هست و استدلالى محكم دارد. حاكميت چنين انسانى را، حاكميت يك نظامى يا يك سرمايه‌دار، يا حاكميت يك سياستمدار حزبى حرفه‌اى ندارد. مقالات خارجى، تبليغات خارجى خبرگزاريها، مطبوعات، راديوها، تلويزيونها و مزدوران داخل كشور، اين را زير سؤال مى‌برند. البته كشور ما به فضل الهى كشور آزادى است. ما نمى‌گذاريم مزدوران با كارهاى خودشان اين آزادى را متزلزل كنند. بعضى مى‌خواهند به گونه‌اى بنويسند كه ما جلوشان را بگيريم! نه؛ بگذار بنويسند! بعضى مى‌خواهند در نوشته‌هايشان در مطبوعات به ما فحش بدهند و ما به جنگ با آن مطبوعات تحريك شويم تا بعد در دنيا بگويند: «ببينيد جمهورى اسلامى آزادى ندارد!» نه؛ ما فريب نمى‌خوريم. ما در بحبوحه‌ى جنگ كه در هيچ كشورى آزادى مطبوعات به آن شكل نيست، آزادى مطبوعات داشتيم. امروز شما نگاه كنيد ببينيد تعداد روزنامه‌ها و مجلاتى كه در ايران منتشر مى‌شود، چقدر است؟ در كدام كشور با ظرفيتهاى كشور ما، اين همه روزنامه و مجله منتشر مى‌شود؟ هرچه هم دلشان مى‌خواهد مى‌نويسند! همين مطالبى كه درباره‌شان صحبت كردم، در مقالات مجله‌ها وجود دارد. البته مردم، غالباً اطلاع ندارند كه اينها چه مى‌نويسند! علتش هم اين است كه مردم اعتنايى به مزدوران ندارند و وقتشان را صرف آن نمى‌كنند كه چنان نوشته‌هايى را بخوانند. اما آنها مى‌نويسند و ما خبر داريم. پس شما ملت عزيز هم بايد بدانيد كه براى چه مى‌نويسند و هدفشان چيست. دشمن از نفوذ و شخصيت امام و نفوذ رهبرى دينى، در هر زمانى به شدت صدمه خورده و داغدار است. يكى از نقاطى كه دشمن مى‌خواهد با آن مقابله كند، رهبرى و نفوذ آن است.

نقطه‌ى دومى كه دشمن روى آن سرمايه‌گذارى مى‌كند، جوانان است. در ايران اسلامى، جوانان ما در كوره‌ى انقلاب، افرادى پارسا بار آمدند. پارسايى جوانان ما بى‌نظير يا لااقل كم‌نظير است. بنده كه نظيرى براى آن سراغ ندارم! جوان برى از آلودگيهاى مختلف و پاك از شهوات، وارد ميدانهاى خطر مى‌شود؛ همه چيز را رها مى‌كند؛ آسايش و راحتى را كنار مى‌گذارد؛ به فكر حركتى الهى است و احساس مى‌كند بار مسؤوليت بر دوش اوست. دشمن با چنين جوانى به شدت مخالف است. به همين سبب كوشش مى‌كند تا جوانان ما پارسا نمانند. امروز باندها و دستهايى را مى‌شناسيم كه به شكل يك گروهك، مى‌خواهند جوانان را فاسد كنند. البته ما با چنان باندها و دستهايى برخورد مى‌كنيم و با آنها كه نسل جوان را تهديد مى‌كنند، شديداً مبارزه خواهيم كرد.

نقطه ديگرى كه براى دشمن بسيار مهم است، موضوع مردمى بودن دولت و مجلس و مسؤولان كشور است. در كشورهايى كه مثلاً دمكراسى وجود دارد، اگر شما نگاه كنيد، مى‌بينيد غالباً دولتمردان يا از سرمايه‌داران و يا وابسته به سرمايه‌دارانند و مجلسهايشان را غالباً افراد متنفذ، پولدار، قدرتمند و زور دار پر مى‌كنند. در كشورهايى هم كه دم از دمكراسى مى‌زنند، وضع به همين‌گونه است. در كشورهاى معروف و نام آشناى جهان، غالب كسانى كه در رأس حكومتها قرار مى‌گيرند از خانواده‌ها و قشرهاى شناخته شده‌ى سياسى، مالى، نظامى و يا اشخاص وابسته به طبقات داراى زر و زورند. در ايران اسلامى اين‌گونه نيست. مجلس شوراى اسلامى متكى به عناصرى از متن مردم است. يك معلم، يك كشاورز، يك روحانى، يك پزشك، يك كاسب يا يك دانشجو، به يك منطقه‌ى انتخاباتى رفته است و مردم او را شناخته‌اند، به او رأى داده‌اند و به مجلس شوراى اسلامى وارد شده است. دولت جمهورى اسلامى نيز همين‌طور است. كسانى كه در رأس مسؤوليتهاى دولتى قرار دارند، افرادى هستند كه عمر و جوانى خودشان را در مبارزات و سختيها و شدايد گذرانده‌اند. مثل رئيس جمهور عزيز ما؛ همين شخصيت برجسته‌اى كه عمر و جوانى‌اش را در راه مبارزات گذاشته است. همكاران او هم كسانى‌اند كه سوابق مبارزاتى و يا قابليتها، آنها را به سمت مسؤوليتها كشانده است. هيچ‌كدامشان به يك خانواده‌ى ثروتمند، به يك مجموعه‌ى اشرافى، به يك فاميل مشهور ريشه‌دار قديمى، به يك كمپانى و يا به قشرى از قشرهاى داراى زر و زور، وابسته نيستند. همه از مردمان معمولى و انسانهاى سالم و صادقند. مهندسى، دكترى، آدم كار كرده‌ى مجربى را آورده‌اند و مشغول كار كرده‌اند. اين هم يك نكته است كه دولت، دولتى مردمى است. لذا مردم، هم مجلس، هم دولت و هم مسؤولين را دوست مى‌دارند؛ چون مى‌بينند كه اينها از جنس خودشان هستند. روى اين نقطه هم، دشمن فعاليت مى‌كند. دشمن تلاش مى‌كند دولت و مسؤولين را در چشم مردم از صلاحيت و ابهت لازم ساقط كند. اين، كار دشمن است. تخصص دشمن در اين است كه خبرها را تحريف كند و واقعيتها را دروغ جلوه دهد.

نقطه‌ى ديگرى كه دشمن روى آن تلاش مى‌كند، روحانيت است. روحانيون چون در بين مردم محبوبيت و نفوذ و شخصيت داشتند، توانستند در دوران اختناق، پيام مبارزه را تا اعماق جامعه پيش ببرند و همه را از نظرات امام مطلع كنند. روحانيت مبارز اين كار را كرد. مردم، روحانيت را دوست مى‌داشته‌اند و به آنها اعتماد دارند. اين اعتماد و ابراز محبت به روحانيون در كشور ما، يك سنت مربوط به طول قرنهاست. روحانيت اسلام در داخل كشور ما، متكى به مردم است و هيچ وقت وابسته به قدرتها نبوده است. امروز هم روحانيون به هيچ قدرتى وابسته نيستند و صددرصد مردمى‌اند. مردم ما هميشه قداستى براى روحانيت قائل بوده‌اند و بحمداللَّه، امروز هم قائلند. مردم، روحانيت را مجموعه‌اى پاك و سالم و قابل اعتماد مى‌دانند. مى‌بينيم دشمن، از تجربه‌هاى خود در اين زمينه، استفاده مى‌كند. دشمن مى‌فهمد كه بايد روحانيت را در چشم مردم، از حيثيت و اعتبار انداخت. همه‌ى تلاششان اين است! تبليغات مى‌كنند، دروغ مى‌گويند، اگر مسأله كوچكى را در جايى پيدا كنند، چندين برابر بزرگ مى‌كنند و براى اين‌كه روحانيت را از چشم مردم بيندازند، خوبيها و گذشتها و فداكاريها را نمى‌گويند. علم و دانش روحانيت را انكار مى‌كنند و تقواى آنها را منكر مى‌شوند؛ همچنان كه پنجاه سال، در دوران رژيم پهلوى هم از اين كارها مى‌شد. روحانيت، كه مجموعه‌اى علمى و تقوايى است، به وسيله بلندگوهاى رژيم پهلوى، فاقد علم و تقوا معرفى شده بود. امروز هم همان تبليغ كذا انجام مى‌گيرد. اينها مجموعه كارهايى است كه دشمن انجام مى‌دهد.

ملت ايران، به بركت دين و هشيارى و وحدت كلمه، توانسته است تا امروز از همه‌ى موانع بگذرد. مواظب باشيد و اين هشيارى را حفظ كنيد. اين هشيارى كه از اعتقاد و ايمان دينى سرچشمه مى‌گيرد، ما را به نكاتى از جمله «وحدت كلمه» توجه مى‌دهد. اين هشيارى را بايد با همه‌ى وجود و با همه‌ى قدرت حفظ كنيد. دشمنان ما بدانند كه ملت ايران به بركت تعليمات دينى، همچنان كه در طول اين راه از تهديد دشمن نترسيده است، امروز هم از تهديد و اشتلم آنان نمى‌هراسد. قدرتمندان، دنيا را پر از ظلم مى‌خواهند. گرچه به زبان نمى‌آورند؛ اما عملشان گواه آن است. ظلم مى‌كنند، براى اين‌كه منافع خودشان را تأمين كنند. ما با ظلم و قلدرى مخالفيم. ما براى استقرار قسط و عدل قيام و تلاش كرده‌ايم و باز هم اين ملت در همين راه تلاش خواهد كرد. حركتى كه براى قسط و عدل است بر حركتى كه در مقابل قسط و عدل ايستاده است، پيروز خواهد شد. در اين، شكى نيست. دنيا به سمت عدل و قسط حركت مى‌كند و معناى امام زمان و انتظار فرج همين است. انتظار فرج يعنى اين‌كه در سرنوشت بشريت، يك فرج بزرگ هست و ما به سمت آن فرج پيش مى‌رويم. از چه بترسيم؟ چرا بترسيم؟ چرا ترديد كنيم؟ چرا اطمينان خودمان را از دست بدهيم؟ دستورات اسلام، چراغ راهنماى ماست. آنچه را كه ميراث گرانبهايى از اسلام است، در دست داريم. مجموعه‌ى گفتار امام، كه متخذ از اسلام است، ميراثى گرانبها و دستاوردى عظيم است كه چراغ راه ماست.

ما معتقديم كه ملتهاى مسلمان، در هر نقطه از دنيا كه هستند، اگر تصميم بر ايستادگى براى اسلام و نصرت آن داشته باشند، پيروز خواهند شد. اساس قضيه اين است كه مسلمانان در هر نقطه از عالم كه هستند، بايد تصميم بگيرند از عدالت دفاع كنند، از عدالت بگويند، در مقابل ظلم بايستند و از اسلام - اسلامى كه طرفدار مظلومين و ضعفاست - دفاع كنند. قدرتمندان عالم كه بر همه جا مسلطند، خودشان قدرتشان را افسانه‌اى جلوه داده‌اند. واقعيت قدرت آنها با آنچه كه دارند خيلى متفاوت است. اگر امريكا از آن قدرتى كه ادعا و تلقين مى‌كند برخوردار بود، امروز بايد از مبارزات فلسطين اثرى ديده نمى‌شد. اما مى‌بينيد كه مبارزات مردم فلسطين، روزبه‌روز پيش مى‌رود. فلسطينيهايى كه در اين سرماى زمستان از خانه و كاشانه‌ى خود بيرون رانده شده‌اند، مشكلترين مشكل را براى رژيم صهيونيست غاصب به وجود آورده‌اند. اينها قوى هستند و غالب خواهند شد؛ به شرط اين‌كه صبر كنند. اسرائيليهاى غاصب و خبيث، با اين عمل، اشتباه بزرگى مرتكب شده‌اند و خودشان را در محظورى چند جانبه گذاشته‌اند. امروز از هر طرف حركت كنند، شكست مى‌خورند و ضربه مى‌بينند. امروز هر كار كه بكنند با شكست مواجه مى‌شود. اگر فلسطينيها را برگردانند، شكست خورده‌اند. نگهشان بدارند، شكست خورده‌اند. اعدامشان كنند، شكست خورده‌اند. زندانى‌شان كنند، شكست خورده‌اند. البته شرطش اين است كه مبارزين فلسطينى خسته نشوند؛ مقاومت كنند و بايستند و از سخن خود برنگردند. دشمن، آسيب‌پذير است. همه‌ى دشمنانى كه با ملتها مبارزه مى‌كنند، آسيب‌پذيرند.

اميدواريم كه ان‌شاءاللَّه توجهات ولىّ‌عصر ارواحنا له الفداء و عجل‌اللَّه تعالى فرجه الشريف شامل حال اين ملت عزيز و همه‌ى ملتهاى مسلمان باشد و تفضلات الهى دستگير همه‌ى شما گردد.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته