مناسک حج آیت الله العظمی خامنه ای
- مقدمه
- فصل نخست: کلیات
- فصل دوم: حج واجب (حَجّة الاسلام)
- فصل سوم: اعمال عمره تمتّع
- واجبات احرام
1- واجبات احرام
اوّل ـ نیّت
[113] م - شرایط و کیفیّت نیّت عبارتند از:
الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره؛ بنابراین کسی که میخواهد برای عمرهی تمتّع مُحرم شود، باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد.
ب) قصد قربت و نزدیکی به خدا و نیّت خالص برای اطاعتِ خداوند داشته باشد؛ زیرا همهی اعمال و مناسک عمره و حج عبادت هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند متعال به جا آورده شوند.
ج) هنگام احرام باید معیّن شود احرام حج است یا عمره، حجّ تمتّع است یا إفراد، حجّةالاسلام است یا مستحب یا نذر، نیابتی است یا برای خودش.
[114] م - در قصد لازم نیست صورت تفصیلی اعمال و مناسک به ذهن آورده شود، بلکه همین مقدار که به طور اجمالی قصد انجام مناسک واجب را داشته باشد و آنها را بتدریج انجام دهد، کافی است.
[115] م - هنگام نیّت احرام، قصد ترک محرّمات احرام لازم نیست؛ حتّی اگر هنگام احرام قصد داشته باشد بعضی از محرّمات احرام را انجام دهد، احرام صحیح است؛ امّا قصد محرّماتی که عمره یا حج را باطل میکند ـ مثل نزدیکی با همسر ـ جایز نیست و با قصد احرام منافات دارد.
[116] م - اگر بر اثر غفلت یا ناآگاهی از مسئله، به جای نیّت عمره، نیّت حج کند، احرام صحیح است. مثلاً اگر در نیّت احرام عمرهی تمتّع بگوید: «مُحرم میشوم برای حجّ تمتّع قربةً الی الله»، ولی قصد داشته باشد اعمالی را انجام دهد که دیگران در عمرهی تمتّع انجام میدهند، به تصوّر اینکه آن اعمال «حج» نام دارد، احرامش صحیح است.
[117] م - به زبان آوردن نیّت یا به ذهن آوردن آن شرط نیست، بلکه همین که قصد انجام عمل را داشته باشد، کافی است.
استفتائات نیّت احرام
[118] س- شخصی به دلیل مسئولیّتش ممکن است بعد از انجام عمرهی تمتّع از مکّه خارج شود؛ آیا در میقات میتواند به نیّت عمرهی تمتّع مُحرم شود؟
ج: میتواند برای عمرهی تمتّع مُحرم شود.
[119] س- اگر زن در میقات حائض باشد و یقین داشته باشد که نمیتواند عمرهی تمتّع را در وقت خود انجام دهد، به چه نیّتی مُحرم شود؟
ج: میتواند به نیّت حجّ إفراد یا به قصد مافیالذّمّه مُحرم شود؛ در صورت اوّل اگر زودتر از موعد پاک شود، لازم است برای عمرهی تمتّع بار دیگر در یکی از میقاتهای پنجگانه مُحرم شود، امّا در صورت دوّم اگر پیش از موعد پاک نشود، احرام برای حجّ إفراد خواهد بود و اگر پاک شود با همان احرام میتواند عمرهی تمتّع انجام دهد.
دوّم ـ پوشیدن دو جامهی احرام
[120] م - سوّمین واجب در احرام، پوشیدن دو جامهی احرام است؛ یکی «لُنگ»، که به کمر بسته میشود و دیگری «رداء» که بر دوش انداخته میشود. این دو جامه باید بعد از بیرون آوردن همهی لباسهایی که پوشیدن آنها بر مُحرم حرام است، پوشیده شوند.
[121] م - وجوب پوشیدن دو جامهی احرام مخصوص مردان است. زنان میتوانند در همان لباس خودشان، مشروط بر اینکه از حریر خالص نباشد و شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد، مُحرم شوند.
[122] م - بنا بر احتیاط واجب، باید دو جامهی مذکور پیش از نیّت احرام و تلبیه پوشیده شود.
[123] م - لنگ لازم نیست از ناف تا زانو را بپوشاند، بلکه همین که به نحو متعارف باشد و لُنگ بر آن صدق کند، کفایت میکند.
[124] م - گره زدن لُنگ به گردن جایز نیست، ولی سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن قسمتی از آن به قسمت دیگر تا زمانی که لُنگ بر آن صدق کند، اشکال ندارد؛ همچنین در رداء گره یا سنجاق یا گیره زدن آن یا گذاشتن سنگریزه در دو طرف و بستن آن با نخ به نحو متعارف تا زمانی که عنوان رداء بر آن صدق کند، جایز است.
[125] م - در پوشیدن جامهی احرام، بنا بر احتیاط واجب قصد تقرّب الیالله لازم است.
[126] م - جامهی احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد؛ بنابراین احرام بستن در جامهی حریر یا جامهای که از اجزای حیوان حرامگوشت یا مردار تهیّه شده باشد یا جامهای که به نجاستی نجس شده باشد که در نماز از آن عفو نشده است، کفایت نمیکند.
[127] م - لازم است جامهای که لُنگ قرار داده میشود نازک و بدننما نباشد؛ ولی بدننما بودن رداء، اگر رداء بر آن صادق باشد، اشکال ندارد.
[128] م - لباس احرام لازم نیست منسوج و بافتنی و از جنس پنبه یا پشم و مانند آن باشد، بلکه اگر از پوست، پلاستیک یا نمد باشد و عنوان لباس بر آن صدق کند و پوشیدن آن متعارف باشد، کافی است.
[129] م - اگر از روی علم و عمد هنگام احرام در میقات لباس دوخته را از تن درنیاورد، صحّت احرام اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که پس از بیرون آوردن آن، نیّت و تلبیه را تکرار کند.
[130] م - اگر بر اثر سرما و مانند آن، ناگزیر از پوشیدن جامهی دوخته باشد، میتواند از لباسهای معمولی مانند پیراهن استفاده کند، امّا نباید آن را بپوشد، بلکه آن را برعکس ـ بالا به پایین یا پشت و رو ـ روی خود بیندازد.
[131] م - مُحرم میتواند برای پرهیز از سرما و مانند آن، بیش از دو جامه بپوشد و دو رداء و دو لنگ بپوشد.
[132] م - مُحرم میتواند برای غسل، استحمام یا تعویض لباس و مانند آن، لباس احرام را از تن بیرون آورد.
[133] م - اگر لباس احرام نجس شود، بنا بر احتیاط واجب باید آن را تطهیر یا تعویض کند.
[134] م - طهارت از حدث ـ اصغر و اکبر ـ شرط صحّت احرام نیست؛ بنابراین احرام در حال جنابت یا حیض اشکال ندارد.
سوّم ـ لبّیک گفتن
[135] م - لبّیک گفتن در احرام مانند تکبیرةالاحرام در نماز است؛ هنگامی که شخص لبّیک کامل را بگوید، مُحرم میشود و اعمال عمرهی تمتّع را آغاز میکند. لبّیک به منزلهی اجابت دعوت پروردگار مهربان است که مکلّفان را به حج فراخوانده است؛ از این رو شایسته است که لبّیک با خضوع و خشوع کامل اداء شود.
[136] م - لبّیک واجب عبارت است از:
«لَبّیکَ اللّهُمَّ لَبّیک، لَبّیکَ لا شریکَ لکَ لَبّیک»
و اگر به این مقدار اکتفا کند، احرام صحیح است و احتیاط مستحب آن است بعد از این چهار لبّیک، بگوید:
«إنّ الحمدَ و النِّعمَةَ لَکَ و المُلک لا شریکَ لَکَ لَبَّیک»
و اگر بخواهد بیشتر احتیاط کند، پس از چهار لبّیک، بگوید:
«لَبّیکَ اللّهُمَّ لَبّیک، إنَّ الحمدَ و النِّعمةَ لَکَ و المُلک، لا شریکَ لَکَ لَبّیک»
و مستحب است این عبارات که در روایت معتبر آمده، بعد از آن گفته شود:
«لَبَّیکَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّیکَ، لَبَّیْکَ داعِیاً إِلی دارالسَّلامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أَهْلَ التَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا الْجَلالِ وَالاِکْرامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَسْتَغْنِی و یُفْتَقَرُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَالفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ کَشّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ عبدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْکَ»
[137] م - تکرار لبّیک واجب نیست؛ ولی مستحب است هر چه میتواند آن را تکرار کند.
[138] م - مقدار واجب لبّیک باید صحیح و بیغلط تلفّظ شود و اگر کسی با آنکه میتواند آن را به طور صحیح یاد بگیرد یا دیگری به او تلقین کند، آن را اشتباه بگوید، کافی نیست؛ ولی اگر نتواند یاد بگیرد هر چند بر اثر تنگی وقت باشد و نتواند آن را با تلقین نیز صحیح اداء کند، به هر نحو که میتواند بگوید. در این صورت احتیاط آن است که علاوه بر گفتنِ خودش، نایب هم بگیرد.
[139] م - هر گاه کسی لبّیک را نگوید، حکم کسی را دارد که عمداً احرام از میقات را ترک کرده است.
[140] م - هر گاه کسی بدون عذر لبّیک را صحیح نگوید، حکم کسی را دارد که عمداً لبّیک را ترک کرده است.
[141] م - کسی که برای عمرهی تمتّع مُحرم شده، واجب است هنگام مشاهدهی خانههای مکّهی مکرّمه ـ هر چند محلههای جدید که جزو شهر مکّه است ـ لبّیک گفتن را ترک کند.
[142] م - احرام در حجّ تمتّع و عمرهی تمتّع و حجّ إفراد و عمرهی مفرده فقط با لبّیک گفتن محقّق میشود، ولی احرام در حجّ قِران، هم با لبّیک گفتن محقّق میشود و هم با اِشعار و تقلید.[1] اشعار مخصوص شتر است ولی تقلید در مورد همهی قربانیها مصداق دارد.
استفتائات احرام
[143] س- وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه چه حکمی دارد؟
ج: تلبیه باید نزد اهل زبان عربی صحیح باشد.
[144] س- اگر لباس احرام را بعد از گفتن لبّیک بپوشد، آیا تکرار تلبیه واجب است؟
ج: تکرار تلبیه واجب نیست، اگرچه مطابق احتیاط است. مگر آنکه هنگام نیّت و تلبیه عمداً لباس دوخته را بیرون نیاورده باشد که در این صورت بعد از بیرون آوردن آن بنا بر احتیاط واجب نیّت و تلبیه را تکرار کند.
[145] س- اگر کسی پس از بازگشت به وطن دریابد که جامهی احرامش در زمان انجام مناسک نجس بوده، آیا از احرام خارج شده است؟
ج: با فرض اینکه هنگام اعمال از وجود نجاست در لباس احرام بیخبر بوده است، از احرام خارج شده و طواف و حجّ او صحیح است.
[146] س- آیا هنگام احرام باید انجام تمام اعمال حج را نیّت کند؟ کسی که نمیداند حجّ تمتّع شامل طواف و سعی غیر از طواف و سعی عمرهی تمتّع است و به همین خاطر هنگام احرام، طواف و سعی حجّ تمتّع را نیّت نکرده و فقط به صورت کلّی حج را قصد کرده است، چه حکمی دارد؟
ج: توجّه تفصیلی به مناسک هنگام احرام واجب نیست؛ بلکه نیّت اجمالی عمره و حج، در صورتی که هر یک از اعمال را به صورت صحیح در محلّش انجام دهد، کافی است.
[1] . اشعار یعنی مجروح و خونآلود کردن کوهان شتر تا معلوم باشد که برای قربانی حج است و تقلید یعنی نعلین یا نخی به گردن حیوان آویزان شود تا معلوم باشد حیوان برای قربانی حج است.
- مستحبّات احرام
2 ـ مستحبّات احرام
2 ـ مستحبّات احرام
[147] م - مستحبّات احرام عبارتند از:
1. کوتاه کردن ناخن
2. مسواک زدن
3. از بین بردن موهای زائد بدن
4. پاک بودن بدن قبل از احرام
5. غسل قبل از احرام
6. واقع شدن احرام بعد از نماز ظهر یا نماز واجب دیگر یا دو رکعت مستحب[1]
7. کوتاه نکردن موی سر و صورت از ابتدای ماه ذیالقعده برای احرام حج
[1] . در برخی احادیث ذکر شده است پیش از احرام شش رکعت نماز مستحب است و فضیلت بیشتری دارد.
- مكروهات احرام
3 ـ مکروهات احرام
3 ـ مکروهات احرام
[148] م - مکروهات احرام عبارتند از:
1. احرام در جامهی سیاه، کثیف و راهراه و بهتر است جامهی احرام سفید باشد
2. خوابیدن بر بالش یا بستر زرد
3. استعمال حنا پیش از احرام، در صورتی که رنگ آن تا زمان احرام بماند
4. لبّیک گفتن در پاسخ کسی که مُحرم را صدا میزند
5. حمّام رفتن و شستن بدن با کیسه و مانند آن
- محرّمات احرام
4 ـ محرّمات احرام
4 ـ محرّمات احرام
[149] م - بر مُحرم واجب است از لحظهی شروع احرام تا زمانی که محرم است، از برخی امور اجتناب کند که به آنها «محرّمات احرام» گفته میشود.
[150] م - محرّمات احرام 23 چیز است، که برخی مخصوص مردان و برخی مخصوص زنان و برخی برای زنان و مردان حرام است.
محرّمات اختصاصی مردان:
1. پوشیدن لباس دوخته
2. پوشیدن چیزی که تمام روی پا را بپوشاند
3. پوشاندن سر
4. سایه بر سر قرار دادن در روز و در حال پیمودن مسافت
محرّمات اختصاصی زنان:
5. پوشاندن صورت
6. پوشیدن دستکش
محرّمات مشترک بین مرد و زن:
7. استفاده از بوی خوش
8. نگاه در آینه
9. استفاده از زینت
10. روغن مالیدن به بدن
11. کندن یا کوتاه کردن مو از بدن خود یا دیگران
12. ناخن گرفتن
13. بیرون آوردن خون از بدن
14. فسوق (دروغ گفتن و همچنین دشنام دادن و فخرفروشی)
15. جدال (سوگند به لفظ جلاله)
16. کشتن حشرات ساکن در بدن
17. کندن و بریدن درختان یا گیاهان حرم
18. حمل سلاح
19. شکار حیوان وحشی صحرایی
20. آمیزش و هر گونه لذّت از همسر
21. عقد ازدواج
22. استمناء (خودارضایی)
23. فرو بردن سر در آب
[151] م - برخی از این اعمال در حالت عادی نیز حرام است و حرمت آن در حال احرام بیشتر است.
محرّمات اختصاصی مردان:
1 ـ پوشیدن لباس دوخته
[152] م - پوشیدن لباس دوخته مثل پیراهن، قبا، شلوار، کت، پالتو، زیر جامه و امثال آنها، همچنین پوشیدن لباسهای دگمهداری که با بستن دگمهی آن به صورت پیراهن و مانند آن درمیآید، برای مردان در حال احرام جایز نیست.
[153] م - در مسئلهی قبل، تفاوتی بین لباس دوخته، بافته و مانند آن وجود ندارد.
[154] م - پوشیدن چیز دوخته که لباس محسوب نمیشود، مانند کمربند، بند ساعت، همیان ـ که پول در آن میگذارند ـ و مانند آن اشکال ندارد.
[155] م - نشستن و خوابیدن روی زیرانداز دوختهشده یا لباسی که پوشیدن آن حرام است، اشکال ندارد.
[156] م - انداختن لحاف یا پتو و مانند آن، که حاشیهی آن دوخته شده است، روی شانهها اشکال ندارد.
[157] م - دوخته بودن حاشیهی لباس احرام اشکال ندارد.
[158] م - اگر عمداً لباس دوخته بپوشد، باید یک گوسفند کفّاره بدهد؛ همچنین اگر چندین لباس دوخته، مانند شلوار و پیراهن و کت و لباس زیر بپوشد، باید برای هر کدام از آنها جداگانه کفّاره بدهد.
[159] م - هر گاه مُحرم به علّت سردی هوا یا بیماری یا عذرهای دیگر، به پوشیدن لباس دوخته ناچار شود، جایز است بپوشد، ولی بنا بر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفّاره بدهد
2 ـ پوشیدن چیزی که تمام روی پا را بپوشاند
[160]م - مرد مُحرم نباید چکمه و جوراب بپوشد و احتیاط واجب آن است که از پوشیدن هر چیزی که تمام روی پا را میپوشاند مانند کفش و دمپایی و امثال آن اجتناب کند.
[161] م - پوشیدن دمپایی و کفشی که بند پهن دارد و تمام روی پا را نمیپوشاند، اشکال ندارد.
[162] م - قرار دادن لحاف، روانداز و لباس احرام روی پا اشکال ندارد.
[163] م - اگر مُحرم از پوشیدن کفش و مانند آن، که تمام روی پا را میپوشاند، ناگزیر باشد، میتواند بپوشد، ولی بنا بر احتیاط واجب باید قسمتی از روی آن را بردارد تا تمام روی پا را نپوشاند.
[164] م - پوشیدن کفش و جوراب و مانند آن کفّاره ندارد، امّا در صورت پوشیدن جوراب، احتیاط مستحب آن است یک گوسفند به عنوان کفّاره قربانی شود.
[165] م - هر چند حرمت پوشیدن جوراب و کفش و مانند آن مختص مردان است، امّا احتیاط مستحب است زنان نیز مراعات کنند.
3 ـ پوشاندن سر
[166] م - مرد مُحرم جایز نیست سر خود را با کلاه، عمامه، حوله، دستمال و مانند آن بپوشاند.
[167] م - بنا بر احتیاط واجب باید از گذاشتن هر چیز روی سر که موجب پوشیده شدن سر میشود، مانند حنا، کف صابون و اشیاء اجتناب کند.
[168] م- گوش نیز بخشی از سر است و پوشاندن آن در حال احرام جایز نیست.
[169] م - پوشاندن قسمتی از سر به طوری که عرفاً مصداق پوشاندن سر باشد ـ مانند گذاشتن کلاه کوچک وسط سر ـ جایز نیست، امّا گذاشتن قرآن و مانند آن روی سر یا خشک کردن تدریجی سر اشکال ندارد، هر چند احتیاط مستحب است از آن نیز اجتناب شود.
[170] م - اگر عمداً سر را بپوشاند بنا بر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفّاره بدهد و در صورت فراموشی یا غفلت کفّاره واجب نیست.
4 ـ سایه بر سر قرار دادن
[171] م - سایه قرار دادن بالای سر در حال احرام و در حال حرکت ـ رفتن از میقات به مکّه و از مکّه به عرفات و مانند آن ـ بر مردان جایز نیست؛ امّا اگر بین راه توقّف کند یا زمانی که به مقصد میرسد، زیر سایه برود، اشکال ندارد؛ بنابراین سفر کردن با اتوبوس مسقّف جایز نیست، امّا پس از رسیدن به مکّه، در منازل و رستوران و مانند آن رفتن زیر سایه اشکال ندارد.
[172] م - مُحرم باید پس از رسیدن به مکّه و پیش از انجام مناسک عمره، همچنین در حال احرام در عرفات و منا، از قرار گرفتن زیر سایهی متحرّک مانند اتوبوس مسقّف و چتر، بنا بر احتیاط واجب اجتناب کند.
[173] م - حکم دو مسئلهی قبل، به روز اختصاص دارد و سوار شدن اتوبوس مسقّف در شب اشکال ندارد، هر چند رعایت احتیاط مطلوب است.
[174] م - در شبهای سرد یا بارانی، احتیاط واجب آن است که محرم با ماشین مسقف و امثال آن حرکت نکند.
[175] م - قرار گرفتن در سایهی دیوار و درخت و مانند آن و نیز عبور از زیر سقفهای ثابت مانند پل و تونل، حتّی در روز اشکال ندارد.
[176] م - کفّارهی زیر سایه رفتن، یک گوسفند است.
[177] م - اگر بر اثر بیماری یا عذر، ناگزیر از رفتن زیر سایه باشد، اشکال ندارد، امّا باید یک گوسفند کفّاره بدهد.
[178] م - رفتن زیر سایه، در هر احرام فقط یک کفّاره دارد، هر چند به دفعات انجام شود؛ بنابراین اگر مُحرم در احرام عمره چندین بار زیر سایه برود، بیش از یک کفّاره واجب نمیشود. در احرام حج نیز چنین است.
محرّمات اختصاصی زنان:
5 ـ پوشاندن صورت
[179] م - پوشاندن صورت یا بخشی از آن مثل چانه و گونه، به طوری که متعارف زنان در حجاب از نامحرم یا خودداری از شناخته شدن میپوشانند، در حال احرام جایز نیست.
[180] م - استفاده از ماسک بهداشتی برای پوشش بینی و دهان در حال احرام اشکال ندارد.
[181] م - پوشاندن اطراف صورت از بالا یا پایین یا دو طرف آن، به طوری که زنان هنگام پوشیدن مقنعه به نحو متعارف یا هنگام پوشاندن سر در نماز انجام میدهند و پوشاندن صورت بر آن صدق نمیکند، اشکال ندارد، چه در نماز و چه در حال دیگر.
[182] م - پوشاندن صورت با بادبزن یا هر وسیلهی دیگر حرام است، امّا پوشاندن با دستها اشکال ندارد.
[183] م - زن جایز است در حال احرام، چادر یا جامهای را که بر سر انداخته، به طوری که بنا بر احتیاط واجب با صورت تماس نداشته باشد، روی صورت تا بالای بینی بیاویزد، امّا احتیاط آن است اگر نامحرم او را نمیبیند، از این کار اجتناب کند.
[184] م - پوشاندن صورت کفّاره ندارد، هر چند احتیاط مستحب است کفّاره بدهد.
6 ـ پوشیدن دستکش
[185] م - پوشیدن دستکش بر زن مُحرم حرام است.
محرّمات مشترک بین زن و مرد:
7 ـ استفاده از بوی خوش
[186] م - استفاده از انواع عطر مانند مشک، عود، گلاب و دیگر عطرهای رایج به هر نحو که باشد، در حال احرام حرام است.
[187] م - پوشیدن لباسی که قبلاً معطّر شده، تا زمانی که از آن بوی خوش به مشام برسد، جایز نیست.
[188] م - استفاده از صابون و شامپوی معطّر بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
[189] م - مُحرم باید از بوییدن هر چیز معطّر بنا بر احتیاط واجب اجتناب کند، هر چند به آن عطر گفته نشود؛ مانند گلها، سبزیجات و میوههای خوشبو، هر چند خوردن میوهی خوشبو اشکال ندارد.
[190] م - خوردن غذایی که در آن زعفران وجود دارد، برای مُحرم جایز نیست.
[191] م - مُحرم نباید بینی خود را از بوی نامطبوع بگیرد، امّا بیرون رفتن از محلّ بوی نامطبوع یا عبور از آنجا اشکال ندارد.
[192] م - کفّارهی استفادهی عمدی از بوی خوش ـ خوراکی و غیر خوراکی ـ یک گوسفند است.
8 ـ نگاه در آینه
[193] م - در حال احرام، نگاه در آینه برای خودآرایی حرام است؛ ولی بدون این قصد، مانند نگاه راننده در آینهی خودرو اشکال ندارد.
[194] م - آب صاف یا اجسام صیقلی که تصویر در آن دیده میشود، حکم آینه را دارد؛ یعنی نگاه در آن اگر برای زینت باشد، جایز نیست.
[195] م - اگر مُحرم در اتاقی است که در آن آینه وجود دارد و میداند سهواً چشمش در آن میافتد، حضور در اتاق اشکال ندارد، امّا بهتر است آینه را بیرون بَرد یا روی آن را بپوشاند.
[196] م - در حال احرام تصویربرداری با دوربین عکّاسی یا فیلمبرداری اشکال ندارد.
[197] م - نگاه در آینه کفّاره ندارد، امّا احتیاط واجب است که پس از نگاه در آن، لبّیک بگوید.
9 ـ استفاده از زینت
[198] م - مُحرم باید از دست کردن انگشتر، اگر زینت باشد، اجتناب کند.
[199] م - اگر انگشتر برای زینت نباشد و به نیّت استحباب یا غرض دیگر به دست کند، اشکال ندارد.
[200] م - انگشتر به دست کردن در حال احرام کفّاره ندارد.
[201] م - مُحرم باید از استفادهی هر چیزی که زینت به شمار آید ـ مانند حنا و رنگ کردن مو ـ بنا بر احتیاط واجب اجتناب کند.
[202] م - اگر پیش از احرام بر دست، پا و ناخن حنا گذاشته یا موها رنگ شده باشد و اثر آن تا زمان احرام باقی باشد، اشکال ندارد.
[203] م - سرمه کشیدن اگر زینت محسوب شود، همچنین خطّ دُور چشم که زنان انجام میدهند، بر مُحرم جایز نیست و بین رنگ سیاه و دیگر رنگها تفاوت وجود ندارد.
[204] م - عینک زدن اگر برای زینت نباشد، اشکال ندارد.
[205] م - زیورهایی را که زن معمولاٌ استفاده میکرده، لازم نیست برای احرام بیرون آورد، امّا نباید به مرد، حتّی شوهر خود نشان دهد.
[206] م - پوشیدن زیور حرام است ولی کفّاره ندارد.
[207] م - استفاده از زینت کفّاره ندارد.
10 ـ روغن مالیدن به بدن
[208] م - روغن مالیدن به بدن و مو برای مُحرم جایز نیست، خواه روغن زینتی باشد یا غیر زینتی و خواه معطّر باشد یا غیر معطّر.
[209] م - اگر بوی روغنِ خوشبو تا زمان احرام باقی میماند، پیش از احرام نیز استعمال آن جایز نیست.
[210] م - خوردن روغن و چربی در صورتی که بوی خوش نداشته باشد، اشکال ندارد.
[211] م - اگر برای مداوا یا جلوگیری از تابش اشعّهی مضرّ خورشید یا جلوگیری از عرقسوز شدن مجبور به استعمال روغن باشد، اشکال ندارد.
[212] م - کفّارهی مالیدن روغن، اگر خوشبو باشد، بنا بر احتیاط یک گوسفند است و اگر خوشبو نباشد، غذا دادن به یک فقیر تا سیر شود، اگرچه بعید نیست در هر دو مورد واجب نباشد.
11 ـ زایل کردن مو از بدن
[213] م - زایل کردن موی هر قسمت از بدن، در حال احرام حرام است و در حرمت آن، بین موی کم و زیاد و بین کندن و تراشیدن و بین اینکه از بدن خود باشد یا بدن شخص دیگر، فرق نیست.
[214] م - اگر در حال وضو یا غسل یا تیمّم، مویی بدون قصد کنده شود، اشکال ندارد.
[215] م - اگر ناگزیر از زایل کردن مو باشد ـ مانند موی زیر پلک چشم که موجب آزار یا موی سر که موجب سردرد است ـ اشکال ندارد.
[216] م - اگر مُحرم موی سر را با علم و عمد بتراشد، باید یک گوسفند کفّاره بدهد، امّا اگر از روی غفلت یا سهو یا ندانستن مسئله باشد، کفّاره ندارد.
[217] م - اگر ناچار شود موی سر خود را بتراشد، کفّارهی آن دوازده مُدّ طعام است که به شش مسکین داده میشود، یا سه روز روزه یا یک گوسفند.
[218] م - اگر مُحرم موی سر خود را با قیچی یا ماشین کوتاه کند، بنا بر احتیاط واجب یک گوسفند کفّاره بدهد.
[219]م - اگر مُحرم دست به سر خود بکشد و یک مو یا بیشتر بیفتد، احتیاط مستحب است به قدر یک مشت گندم یا آرد و مانند آن صدقه بدهد.
12 ـ ناخن گرفتن
[220] م - مُحرم باید از گرفتن تمام یا قسمتی از ناخن دست یا پای خود، با هر وسیله، اجتناب کند.
[221] م - اگر ناچار شود ناخن خود را بگیرد ـ مانند آنکه بخشی از ناخن جدا شده و بخشی باقی مانده و آزاردهنده است ـ اشکال ندارد.
[222] م - گرفتن ناخن افراد دیگر اشکال ندارد.
[223] م - کفّارهی گرفتن ناخن عبارت است از:
الف) یک ناخن یا بیشتر را از دست یا پای خود بگیرد، برای هر ناخن یک مُدّ طعام.
ب) تمام ناخنهای دست یا پا را کوتاه کند، یک گوسفند.
ج) تمام ناخنهای دست و پا را در یک نوبت کوتاه کند، یک گوسفند و اگر ناخن دستها را در یک نوبت و ناخن پاها را در نوبت دیگر بگیرد، دو گوسفند.
13 ـ بیرون آوردن خون از بدن
[224] م - مُحرم باید از کاری که موجب بیرون آمدن خون از بدن میشود بنا بر احتیاط واجب اجتناب کند.
[225] م - تزریق آمپول و کشیدن دندان، اگر موجب بیرون آمدن خون شود، بنا بر احتیاط واجب جز در موارد ضرورت جایز نیست.
[226] م - بیرون آوردن خون از بدن کفّاره ندارد، امّا احتیاط مستحب است یک گوسفند کفّاره داده شود.
14 ـ فسوق
[227] م - فسوق به معنای دروغ، ناسزا گفتن یا فخرفروشی است؛ بنابراین حرمت دروغ و ناسزا در حال احرام بیشتر است، امّا فخرفروشی که در غیر حال احرام حرام نیست، در حال احرام حرام است.
[228] م - فسوق، کفّاره ندارد و فقط باید استغفار شود.
15 ـ جدال (سوگند به لفظ جلاله)
[229] م - جدال و نزاع با دیگران اگر دربردارندهی سوگند به خداوند باشد، برای مُحرم حرام است؛ مانند آنکه در مقام منازعه، «لا واللّه» و «بلی واللّه» بگوید.[1]
[230] م - مُحرم باید بنا بر احتیاط واجب از قسم خوردن به نامهایی که ترجمهی «الله» به زبانهای دیگر است ـ مانند «خدا» ـ و نامهای دیگر خداوند مانند رحمن، رحیم، قادر، متعال و... اجتناب کند.
[231]م - قسم خوردن به غیر خداوند متعال جزو محرّمات احرام نیست.
[232] م - اگر سوگند راست بر زبان آورده شود، مرتبهی اوّل و دوّم باید استغفار شود و کفّاره ندارد، امّا برای سوگند بیش از دو بار باید یک گوسفند کفّاره داده شود.
[233] م - اگر مُحرم سوگند دروغ یاد کند، باید بار اوّل یک گوسفند و بار دوّم نیز یک گوسفند کفّاره دهد و احوط آن است که در بار دوّم دو گوسفند بدهد و بعد از بار دوّم برای هر سوگند باید یک گاو کفّاره بدهد.
16 ـ کشتن جانوران ساکن بدن
[234] م - کشتن جانواران ساکن بدن مانند شپش، کک و... در حال احرام بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
17 ـ کندن گیاه و درخت حرم
[235] م - قطع، بریدن و شکستن درخت و گیاه روییده در حرم، بر مُحرم و غیر مُحرم حرام است.
[236] م - گیاهانی که بر اثر راه رفتن کنده میشوند یا به عنوان علوفهی حیوانات از آنها استفاده میشود، از این حکم مستثنا هستند.
[237] م - کندن گیاه و بوتههای خشک حرم کفّاره ندارد ولی واجب است استغفار شود؛ امّا اگر مُحرم درختی را که بریدن آن حرام است، ببرّد، بنا بر احتیاط واجب باید یک گاو کفّاره بدهد.
18 ـ حمل سلاح
[238] م - حمل سلاح برای مُحرم جایز نیست.
[239] م - اگر برای حفظ جان خود و دیگران نیاز به حمل سلاح داشته باشد، حمل آن جایز است.
19 ـ شکار حیوانات صحرایی
[240] م - شکار حیوان صحرایی، پرنده و ملخ در حال احرام بر مُحرم حرام است، مگر آنکه از آزار آنها بیمناک باشد.
[241] م - شکار در محدودهی حرم، حتّی برای غیر مُحرم، جایز نیست.
[242] م - خوردن گوشت شکار بر مُحرم حرام است، چه خودش شکار کرده باشد یا دیگری و خواه شکارکننده مُحرم باشد یا نباشد.
[243] م - صید و خوردن حیوان دریایی اشکال ندارد.
[244] م - ذبح و خوردن گوشت حیوانات اهلی مانند گوسفند و مرغ اشکال ندارد.[2]
20 ـ آمیزش
[245] م - در حال احرام، آمیزش جنسی و هر گونه لذّت جنسی مانند بوسیدن، لمس کردن و نگاه همراه با شهوت حرام است.
[246] م - نگاه زن و شوهر به یکدیگر و نیز لمس دست یکدیگر اگر از روی شهوت نباشد، اشکال ندارد.
[247] م - محارم انسان مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمّه و مانند آنها، در حال احرام نیز مَحرم هستند و نظر به آنان بدون قصد شهوت اشکال ندارد.
[248] م - کفّارهی آمیزش با همسر، یک شتر است و در برخی موارد موجب بطلان حج میشود و هر یک از تمتّعات دیگر نیز کفّاره دارد که تفصیل آن در کتب فقهی بیان شده است.
21 ـ عقد ازدواج
[249] م - بر مُحرم جایز نیست در حال احرام، شخصی ـ مُحرم یا غیر مُحرم ـ را برای خود یا دیگری ـ مُحرم یا غیر مُحرم ـ عقد کند و اگر عقد کند، باطل است.
[250] م - در حرمت اجرای عقد، بین عقد دائم و موقّت تفاوت نیست.
22 ـ استمناء (خودارضایی)
[251] م - استمناء ـ انجام کاری که موجب خروج منی شود ـ در حال احرام، حرام است و حکم آن همانند حکم جماع است.
23 ـ فرو بردن سر در آب
[252] م - فرو بردن تمام سر در آب برای مُحرم جایز نیست و در این حکم میان زن و مرد تفاوت نیست و در صورت ارتکاب کفّاره واجب نیست.
- احکام كفّارات
احکام کفّارات
[253] م - اگر مُحرم یکی از محرّمات احرام را با علم و عمد مرتکب شود کفّاره واجب است و در غیر این صورت واجب نیست؛ جز شکار که در هر حال کفّاره دارد.
[254] م - محلّ ذبح کفّارهی صید در عمره، مکّهی مکرّمه و در حج، مِنا است و احتیاط واجب است در کفّارات دیگر نیز به همین صورت عمل شود؛ امّا اگر در مکّهی مکرّمه یا در مِنا ذبح انجام نشود و پس از بازگشت از حج، در وطن یا در مکان دیگر ذبح انجام شود، کفایت میکند.
[255] م - کسی که کفّاره بر او واجب شده است، نباید از گوشت آن بخورد، امّا خوردن گوشت قربانی واجب یا مستحب یا نذری اشکال ندارد.
[256] م - کفّارهی محرّمات احرام به طور کامل باید به فقرا داده شود.
استفتائات محرّمات احرام
[257] س- پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد مُحرم چه حکمی دارد؟
ج: اگر لباس صدق نکند اشکال ندارد، مشروط به اینکه تمام روی پا پوشیده نشود.
[258] س- آیا مرد و زن میتوانند در حال احرام صورت خود را با حوله خشک کنند؟
ج: برای مرد مانعی ندارد و برای زن، در صورتی که حوله را روی همهی صورت بیندازد اشکال دارد؛ در هر حال پوشاندن صورت کفّاره ندارد.
[259] س- خشک کردن سر با حوله و امثال آن برای مرد چه حکمی دارد؟
ج: اشکال ندارد، مگر در صورتی که حوله را روی تمام سر بیندازد.
[260] س- آیا مُحرم میتواند تمام یا بعض سر را زیر آب کند؟
ج: جایز نیست تمام سر را زیر آب کند، ولی حرمت آن نسبت به بعض سر معلوم نیست.
[261] س- کسی که حسّ بویایی ندارد یا به علّت زکام و سرماخوردگی بویی احساس نمیکند، عطر زدن به بدن و لباس و گرفتن بینی از بوی بد بر او حرام است؟
ج: استعمال عطر در هر صورت جایز نیست اگرچه بوی آن به مشامش نرسد؛ و در گرفتن بینی حکم سایر مُحرمین را دارد.
[262] س- حکم تکرار استعمال عطر یا بوی خوش در یک وقت یا اوقات متعدّد بدون تخلّل کفّاره چیست؟
ج: تکرار استعمال در یک زمان تا حدّی که عرفاً آن را یک بار استعمال بدانند، کفّاره را متعدّد نمیکند وگرنه باید کفّاره را به تعداد استعمال، تکرار کند و عدم تخلّل کفّاره تأثیری ندارد.
[263] س- آیا مفاخره در حال احرام مطلقاً حرام است یا در صورتی که مستلزم اهانت به دیگران باشد؟
ج: فخرفروشی در حال احرام حرام است هر چند متضمّن اهانت و دشنام به دیگران نباشد.
[264] س- حکم بستن دستمال به سر به دلیل سردرد چیست؟
ج: اشکال ندارد.
[265] س- آیا برای کسی که مُحرم نیست جایز است چیزی روی سر مرد مُحرم بیندازد؟ مثلاً روی سر مُحرمی که خوابیده است پتو بیندازد و چنانچه خودش مُحرم باشد؛ چه حکمی دارد؟
ج: بر مُحرم پوشاندن سر خودش حرام است خواه خودش بپوشاند یا به دیگری دستور دهد سرش را بپوشاند؛ ولی پوشاندن سر دیگری، هر چند هر دو مُحرم باشند، از محرّمات احرام نیست.
[266] س- اگر مرد مُحرم به غیر مُحرم بگوید وقتی که خواب رفتم، پتو را روی سرم بینداز چه حکمی دارد؟ اگر او به این درخواست عمل کند کفّاره واجب میشود؟ و بر فرض وجوب، کفّاره بر عهدهی چه کسی است؟
ج: مُحرم مجاز به چنین درخواستی نیست و اگر شخص به درخواست مُحرم عمل کند، کفّاره واجب نیست.
[267] س- آیا محافظت از باران با مثل چتر یا ماشین مسقّف، در حال حرکت در شب، برای مُحرم جایز است؟
ج: به احتیاط واجب باید ترک کند، مگر آنکه حرجی باشد؛ ولی به احتیاط واجب باید کفّارهی زیر سایه رفتن را بپردازد.
[268] س- گاهی باران به صورت قطرات ریز و ضعیف (نمنم) میبارد؛ به گونهای که بسیار کم است و بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد؛ آیا از مواردی است که حفظ از باران جایز نیست؟
ج: در صورتی که به اندازهای نباشد که بر زمین سفت جاری شود، اشکال ندارد؛ گرچه اگر عرفاً باران به آن گفته میشود احتیاط مستحب است خود را از آن حفظ نکند.
[269] س- آیا در صورت تکرار پوشاندن سر کفّاره تکرار میشود؟
ج: بنا بر احتیاط واجب تکرار میشود.
[270] س- اگر مُحرم با زن خود ملاعبه کند و منی خارج شود، کفّارهی آن چیست؟
ج: یک شتر است.
[271] س- آیا در وجوب کفّارهی بوسیدن، بین با شهوت و بدون شهوت فرق است و آیا خروج منی شرط است؟
ج: کفّارهی بوسیدن همسر، هر چند منی خارج نشود، اگر با شهوت باشد، شتر است و اگر بدون شهوت باشد گوسفند؛ و ظاهراً بوسیدن غیر همسر مانند مادر و فرزند حرام نیست و کفّاره هم ندارد
[272] س- چنانچه بعد از وقوفین و قبل از طواف نساء حاجی جماع کند، حکمش چیست؟ حکم نزدیکی با همسر بعد از وقوف مشعر را بفرمایید.
ج: اگر بعد از طواف نساء باشد، اشکال ندارد و اگر بعد از وقوف مشعر و قبل از شروع طواف نساء باشد، حج صحیح است، امّا کفّاره واجب است.
[273] س- در منطقهی خلیج فارس مرسوم است زنان با تکّه پارچهای به نام پوشیه، صورت را میپوشانند؛
1. حکم پوشاندن صورت با آن در حال احرام چیست؟
2. آیا در صورتی که پوشیه به چادر دوخته شده باشد و قسمتی از چادر محسوب شود، حکم فرق میکند؟
3. اگر برای زن جایز باشد در حال احرام با چادر یا پوشیه صورتش را بپوشاند، آیا واجب است آن را از صورت دور کند و از برخورد آن به صورت جلوگیری کند؟
4. اگر چادر به گونهای باشد که تکّهای اضافی از همان پارچه بدون دوختن به آن متّصل باشد، آیا جایز است این قسمت اضافی را جلوی صورتش آویزان کند؟
ج: زن جایز نیست در حال احرام صورت را با چادر یا پوشیهی متّصل به چادر یا جدا از آن، از جنس چادر یا غیر آن، بپوشاند. بله، میتواند چادر، پوشیه، مقنعه یا هر لباس دیگری را از سر آویزان کند، به گونهای که پیشانی را تا بالای بینی بپوشاند، ولی احتیاط واجب است نگذارد به صورت برخورد کند.
[274] س- آیا استفاده از گوشی تلفن ثابت و همراه به صورت معمولی، پوشاندن گوش شمرده میشود که پوشاندن قسمتی از سر، که در حال احرام ممنوع است، محسوب شود؟ حکم گوشی کوچک ـ هدست و مانند آن ـ که با تلفن همراه استفاده میشود چیست؟
ج: اشکال ندارد.
[275] س- کسی که به توصیهی پزشک در هوای سرد و مانند آن مجبور است سر یا گوش را بپوشاند در حال احرام چه حکمی دارد؟ آیا باید کفّاره بدهد؟
ج: اضطرار فقط حکم تکلیفی، یعنی حرمت پوشاندن سر را برمیدارد؛ امّا در مواردی که پوشاندن سر کفّاره دارد، با اضطرار کفّاره ساقط نمیشود.
[276] س- محدودهی شب در مسئلهی سایه بر سر گرفتن چه مقدار است؟ آیا از غروب آفتاب تا طلوع فجر است یا طلوع خورشید؟
ج: مقدار شب در این مسئله تا طلوع خورشید است.
[277] س- اگر مُحرم سوار بر ماشین مسقّف باشد و در حالی که در خطّ وسط یا خطّ سبقت در حال طیّ مسیر است باران شروع شود و به دلیل خطر نتواند توقّف کند و انتقال به خطّ کنار برای توقّف، مستلزم مقداری زمان ـ حدود چند دقیقه ـ باشد، آیا این مقدار زمان حضور در ماشین مسقّف اشکال دارد؟
ج: با توجّه به غیر اختیاری بودن این مقدار حضور در ماشین مسقّف، اگر در حدّاقلّ زمان، انتقال به خطّ کنار و توقّف انجام شود، اشکال ندارد.
[278] س- استفاده از ماسکهایی که برای جلوگیری از تنفّس هوای آلوده به کار میرود و روی بینی و دهان میزنند و بند آن پشت سر قرار میگیرد و بخش کوچکی از سر را میپوشاند، برای مرد و زن مُحرم چه حکمی دارد؟
ج: استفاده از ماسک برای زن اگر در حدّ متعارف باشد و نیز انداختن بند آن بر سر برای مرد جایز است.
- طواف
دوّم: طواف
[279] م - دوّمین عمل واجب عمره، طواف است. کسی که با قصد عمرهی تمتّع مُحرم و وارد مکّهی مکرّمه میشود، اوّلین عملی که باید انجام دهد هفت دُور طواف دُور کعبهی معظّمه است.
شرایط طواف
[280] م - صحّت طواف چند شرط دارد:
1. نیّت
2. طهارت از حدث اکبر و اصغر
3. طهارت از نجاست
4. ختنه بودن مرد
5. پوشاندن عورت
6. غصبی نبودن جامهی طواف
7. موالات
شرط اوّل ـ نیّت
[281] م - نیّت یعنی مُحرم باید طواف عمره یا حج را به قصد «قربة الی الله» به جا آورد. بنابراین اگر طواف، حتّی بعضی از دُورها را، بدون نیّت انجام دهد، مُجزی نیست.
[282] م - در نیّت، اخلاص برای خداوند تعالی شرط است؛ بنابراین مُحرم باید عمل را فقط به قصد اطاعت امر الهی انجام دهد و اگر آن را به قصد ریا به جا آورد، معصیت کرده و طواف باطل است.
[283] م - در نیّتِ طواف باید تعیین شود که طوافِ عمرهی مفرده است یا عمرهی تمتّع، طواف حَجّةالاسلام است یا حجّ نذری یا استحبابی و در صورتی که نایب است، نیابت را نیز قصد کند.
[284] م - لازم نیست نیّت طواف را بر زبان جاری کند یا از دل بگذراند، بلکه قصد انجام عمل کافی است.
[285] م - شایسته است در حال طواف، همواره خشوع و حضور قلب داشته و به ذکر خدا مشغول باشد و ادعیهی وارده را قرائت کند.
شرط دوّم ـ طهارت از حَدَث اکبر و اصغر
[286] م - در همهی اقسام طواف واجب،[1] طوافکننده باید از جنابت، حیض و نفاس پاک و با وضو باشد.
[287] م - اگر مُحرم در حالی طواف کند که وضو ندارد یا غسل جنابت یا حیض یا نفاس بر عهده دارد، طوافش باطل است، هر چند در اثر ناآگاهی یا فراموشی باشد یا بعد از اتمام اعمال عمره یا حج متوجّه عدم طهارت خود شود.
[288] م - اگر هنگام طواف حدث اصغر عارض شود، دو حالت دارد:
1. حدث اصغر پیش از تمام شدن نصف دُور چهارم، یعنی قبل از رسیدن به مقابل رکن سوّم کعبه عارض شود؛ در این صورت باید طواف را قطع کند و بعد از طهارت آن را اعاده کند.
2. بعد از نصف دُور چهارم عارض شود؛ در این صورت باید طواف را قطع کند و بعد از طهارت از همان جا ادامه دهد؛ به شرطی که مُوالات عرفی به هم نخورده باشد؛ امّا اگر مُوالات عرفی از بین رفته باشد، باید پس از وضو، بنا بر احتیاط طواف قبلی را به نیّت اتمام، کامل کند و نماز آن را بخواند و پس از آن یک طواف کامل دوباره به جا آورد و نماز آن را نیز بخواند؛ و میتواند به جای این دو، یک طواف کامل به قصد اتمام طواف ناقص گذشته یا طواف مستقلّ جدید به جا آورد؛ همچنین میتواند از طواف قبلی صرف نظر کند و بعد از طهارت، طواف را دوباره از سر بگیرد.
[289] م - اگر بین طواف، حدث اکبر عارض شود، واجب است فوراً از مسجدالحرام خارج شود. در این صورت اگر پیش از اتمام نصف دُور چهارم باشد، طواف باطل است و باید بعد از غسل، طواف را اعاده کند؛ و اگر بعد از اتمام نصف دُور چهارم باشد، باید بعد از غسل، طواف را از همان جا که قطع کرده ادامه دهد، مشروط بر اینکه مُوالات عرفی از بین نرفته باشد و اگر مُوالات از بین رفته باشد، همانند ذیل مسأله قبل عمل کند.
[290] م - کسی که از وضو و غسل معذور است، باید به جای وضو و غسل تیمم کند.
[291] م - اگر مُحرم به سبب عذر نتواند وضو بگیرد یا غسل واجب انجام دهد، چنانچه بداند تا پیش از پایان وقت طواف عذرش برطرف میشود، مانند بیماری که بداند تا پایان فرصت، بهبودی مییابد، باید تا هنگام برطرف شدن عذر صبر کند و با وضو یا غسل طواف کند و احتیاط مستحب است اگر امید دارد عذرش برطرف شود صبر کند تا وقت تنگ شود یا از برطرف شدن عذر مأیوس شود آنگاه تیمّم کند و طواف به جا آورد.
[292] م - کسی که وظیفهاش تیمّم یا وضوی جبیره است، اگر بر اثر جهل به حکم، طواف یا نماز طواف را بدون طهارت انجام دهد، واجب است در صورت امکان اعاده کند و اگر ممکن نیست، نایب بگیرد.
[293] م - در اعمال عمره و حج، فقط برای طواف و نماز آن وضو لازم است و برای اعمال دیگر لازم نیست وضو داشته باشد، هر چند با وضو بودن در همه حال افضل است.
[294] م - اگر کسی در طهارت شک کند:
. اگر پیش از شروع طواف شک کند وضو گرفته است یا نه، باید وضو بگیرد.
2. اگر غسل بر او واجب بوده و پیش از شروع طواف شک کند غسل کرده یا نه، باید غسل کند.
3. اگر غسل واجب بوده و بین طواف شک کند غسل کرده یا نه، باید فوراً از مسجد خارج شود و پس از غسل طواف را از سر بگیرد.
4. اگر بین طواف شک کند طهارت ـ وضو یا غسل ـ تحصیل کرده یا نه، باید طواف را رها کند و پس از تحصیل طهارت طواف را از سر بگیرد.
5. اگر طهارت داشته و قبل از طواف یا بین یا بعد از آن، شک کند باطل شده یا نه،[2] به شک اعتنا نکند و طهارت باقی است.
6. اگر بعد از تمام شدن طواف و پیش از نماز آن شک کند طهارت تحصیل کرده یا نه، نسبت به طواف به شک اعتنا نکند، ولی برای نماز طواف باید طهارت تحصیل کند.
شرط سوّم ـ پاک بودن بدن و لباس
[295] م - در حال طواف بدن و لباس باید از خون ـ و بنا بر احتیاط واجب از بقیّهی نجاسات ـ پاک باشد، امّا پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند اینها شرط نیست.
[296] م - خون کمتر از یک درهم و خون جراحت و زخم که در نماز اشکال ندارد، در طواف نیز اشکال ندارد.
[297] م - اگر بدن یا لباس با خون ـ و بنا بر احتیاط واجب با بقیّهی نجاسات ـ نجس باشد در صورت امکان باید برای تطهیر، تا زمانی که وقت تنگ نشود، طواف را به تأخیر اندازد.
[298] م - اگر در پاک بودن بدن یا لباس شک کند، پاک است، امّا اگر بداند بدن یا لباس نجس بوده و شک کند آنها را تطهیر کرده یا نه، باید برای طواف تطهیر کند.
[299] م - اگر پس از پایان طواف بفهمد بدن یا لباسش نجس بوده است، طواف صحیح است.
[300] م - اگر در حال طواف، بدن یا لباس نجس شود، مثلاً بر اثر ازدحام، پا مجروح شود، چنانچه بدون قطع طواف نتواند آن را تطهیر کند، واجب است طواف را قطع و بدن یا لباسش را تطهیر کند و بلافاصله برگردد و اگر موالات از بین نرفته، طواف را از جایی که قطع کرده ادامه دهد و طواف صحیح است.
[301] م - اگر در حال طواف، در بدن یا لباس نجاستی ببیند و نداند پیش از طواف وجود داشته یا در حال طواف پدید آمده، مانند مسئلهی قبل عمل کند.
[302] م - اگر در حال طواف بفهمد بدن یا لباس نجس است و یقین کند پیش از شروع طواف وجود داشته است، حکم مسئلهی 300 را دارد.
[303] م - اگر نجاست بدن یا لباس را فراموش کند و در حال طواف به یاد آورد، حکم مسئلهی 300 را دارد.
[304] م - اگر نجاست بدن یا لباس را فراموش کند و بعد از طواف به یاد آورد، طواف صحیح است؛ امّا اگر نماز طواف را نیز با همان بدن یا لباس نجس به جا آورده، باید پس از تطهیر نماز را اعاده کند و احتیاط مستحب است پس از تطهیر، طواف را نیز تکرار کند.
شرط چهارم ـ ختنه بودن
[305] م- ختنه بودن شرط صحّت طواف مرد است؛ بنابراین طواف کسی که ختنه نشده ـ بالغ یا نابالغ ـ باطل است؛ این شرط برای زن نیست.
شرط پنجم - پوشاندن عورت
[306] م - بنا بر احتیاط واجب، پوشاندن عورت در طواف شرط است.
[307] م - اگر زن هنگام طواف مقداری از بدن یا موی سر را که باید پوشیده باشد، نپوشاند، طواف صحیح است؛ اگرچه مرتکب گناه شده است.
شرط ششم ـ غصبی نبودن لباس طواف
[308] م - لباس طواف بنا بر احتیاط واجب باید غصبی نباشد؛ وگرنه طواف اشکال دارد.
شرط هفتم - موالات در طواف
[309] م - بنا بر احتیاط واجب، باید بین اجزای طواف موالات عرفی وجود داشته باشد؛ یعنی بین طواف به اندازهای وقفه ایجاد نشود که آن را از شکل طواف واحد خارج کند؛ البتّه اگر بعد از نصف طواف (سهونیم دُور)، آن را برای اقامهی نماز و مانند آن قطع کند، اشکال ندارد.
[310] م - اگر طواف واجب پس از انجام نیمی از آن برای اقامهی نماز واجب قطع شود، پس از نماز ادامهی طواف کافی و مجزی است و اگر پیش از اتمام نصف، طواف قطع شود، در صورتی که فاصلهی زیادی ایجاد شود، احتیاط واجب است طواف را از ابتدا انجام دهد؛ ولی اگر فاصلهی زیاد حاصل نشده باشد، رعایت احتیاط، هر چند پسندیده است، لازم نیست. در این مورد، تفاوتی ندارد نماز جماعت باشد یا فرادی، وقت نماز تنگ باشد یا نباشد.
[311] م - قطع طواف واجب، جایز است؛ هر چند احتیاط مستحب است طواف واجب را قطع نکند. قطع طواف یعنی توقّف از ادامهی طواف به مقداری که موالات عرفی از بین برود.
استفتائات شرایط طواف
[312] س- آیا نجاست معفو در نماز، در طواف نیز معفو است؟
ج: خون کمتر از یک درهم و خون جراحت و زخمی که موجب بطلان نماز نمیشود، در طواف نیز اشکال ندارد و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نیست.
[313] س- کودک را مُحرم کرده و طواف میدهند، آیا طهارت بدن و لباس کودک در حال طواف لازم است؟
ج: بنا بر احتیاط تطهیر شود.
- واجبات طواف
واجبات طواف
[314] م - واجبات طواف عبارتند از:
اوّل: شروع طواف از حَجَرالأسود
دوّم: پایان هر دور به حَجَرالأسود
سوّم: طواف از سمت چپ
چهارم: طواف از بیرون حِجر اسماعیل
پنجم: بیرون بودن طواف از کعبهی معظّمه و شاذروان
ششم: هفت دُور بودن طواف
[315] م - واجب است طواف از حَجَرالأسود آغاز شود؛ یعنی شروع طواف از مقابل حَجَر باشد، نه به این معنا که تمام بدنش از مقابل همهی قسمتهای حَجَرالأسود عبور کند، بلکه همین که عرفاً، شروع از حَجَر صدق کند، کافی است؛ بنابراین میتواند طواف را از هر نقطه از مقابل حجر آغاز کند، امّا باید طواف را در همان نقطه که آغاز کرده، پایان دهد؛ برای تحقّق این نکته نیّت کند پایان طوافش همان نقطهی آغاز باشد.
[316] م - واجب نیست پایان هر دُور، مقابل حَجَرالأسود بایستد و دُور بعدی را آغاز کند، بلکه همین که هفت دُور را بدون توقّف طی کند و دُور هفتم را در نقطهای که آغاز کرده، پایان دهد، کفایت میکند؛ البتّه میتواند اندکی بیشتر ادامه دهد تا یقین کند در همان نقطهی آغاز، طواف را پایان داده است.
[317] م - مُحرم باید مثل همهی مسلمانان، بدون دقّتهای وسواسی، طواف را از مقابل حجرالأسود آغاز کند و لازم نیست هنگام شروع طواف مقابل حجر توقّف کند سپس طواف را آغاز کند.
[318] م - واجب است حرکت طوافکننده در جهتی باشد که کعبه سمت چپ طوافکننده قرار گیرد.
[319] م - معیار اینکه کعبه سمت چپ قرارگیرد، مصداق عرفی آن است، نه معیار دقیق عقلی؛ پس اگر هنگام عبور از حِجر اسماعیل و چهار گوشهی کعبه، اندکی منحرف شود، طواف صحیح است و نیاز نیست در این حال شانههای خود را کج کند تا کعبه دقیقاً سمت چپ قرار گیرد.
[320] م - اگر بخشی از مسیر طواف را خلاف جهت متعارف طی کند، مثلاً هنگام طواف برای بوسیدن کعبه، به سمت آن بچرخد، یا بر اثر ازدحام جمعیّت، ناخواسته رو یا پشت او به سوی کعبه شود یا کعبه در سمت راست او قرار گیرد و در این حالها طیّ مسیر کند، طوافش صحیح نیست و باید مقداری را که در این حالت طی کرده اعاده کند.
[321] م - واجب است طواف از بیرون حجر اسماعیل انجام شود، به گونهای که هنگام طواف، حجر اسماعیل داخل دایرهی طواف قرار گیرد.
[322] م - اگر از داخل حجر اسماعیل طواف کند یا از روی دیوار آن بگذرد، طواف باطل است و باید آن را اعاده کند؛ و اگر در یکی از دُورهای طواف از داخل حجر بگذرد، فقط همان دُور باطل است.
[323] م - اگر عمداً از داخل حجر طواف کند، همانند کسی است که طواف را عمداً ترک کرده است و اگر سهواً طواف را از داخل حجر اسماعیل انجام داده، مثل کسی است که طواف را سهواً ترک کرده، که احکام آن خواهد آمد.[1]
[324] م - طواف باید خارج از کعبهی معظّمه و پایههای دیوار آن که شاذروان نام دارد، انجام شود.
[325] م - دست گذاردن بر دیوار حجر اسماعیل و دیوار کعبه هنگام طواف اشکال ندارد.
[326] م - انجام طواف در حدّفاصل بین کعبه و مقام ابراهیم شرط نیست و میتوان در خارج از این فاصله و در سایر بخشهای مسجدالحرام نیز طواف کرد؛ بویژه هنگامی که ازدحام شدید مانع از طواف در آن فاصله باشد؛ البتّه بهتر است در صورت عدم ازدحام، در فاصلهی مذکور طواف انجام شود.
[327] م - طواف در بالاتر از حیاط مسجدالحرام (نیمطبقه) تا مقابل انتهای دیوار کعبهی معظّمه، به نحوی که طواف دُور کعبه صدق کند، صحیح است، هر چند خلاف احتیاط است.
[328] م - هر گاه به هر دلیل نتواند در حیاط مسجدالحرام یا نیمطبقه طواف کند و ناچار باشد در طبقهی بالاتر از مقابل کعبه طواف کند، به احتیاط واجب باید خودش در طبقهی بالا طواف کند و کسی را هم نایب بگیرد برایش در حیاط مسجد یا نیمطبقه طواف کند. نماز طواف را اگر بتواند خودش در حیاط مسجد بخواند و اگر نتواند، هم خودش در طبقهی بالا و هم نایبش در حیاط بخواند.
[329] م - واجب است هفت دُور طواف کند.
احکام ترک طواف و شک در آن
[330] م - طواف از ارکان عمره است و اگر عمداً تا زمان از دست رفتن فرصت ترک شود، عمره باطل میشود و تفاوتی بین عالم و جاهل نیست.
[331] م - زمانی که مُحرم وارد مکّه شد، واجب نیست اعمال عمره را فوراً انجام دهد، بلکه میتواند تا زمانی که وقت وقوف اختیاری عرفات ـ ظهر شرعی روز نهم ذیالحجّه ـ تنگ نشده است، آن را به تأخیر اندازد؛ به گونهای که بتواند پس از انجام اعمال عمرهی تمتّع و احرام برای حج، وقوف عرفات را درک کند.
[332] م - اگر عمره باطل شود ـ مانند حالتی که ذکر شد و حالتهای دیگری که بیان خواهد شد ـ بنا بر احتیاط واجب، باید حجّ خود را از تمتّع به إفراد تبدیل کند و بعد از آن عمرهی مفرده انجام دهد و سال بعد، عمره و حجّ تمتّع را اگر بر او واجب بوده تکرار کند.
[333] م - اگر طواف فراموش شود و پس از سعی به یاد آید، اگر وقت هست، باید ابتدا طواف و نماز آن انجام شود و پس از آن سعی تکرار شود.
[334] م - اگر مُحرم طواف را فراموش کند و بعد از فوت وقت به یاد آورد، باید در هر فرصت ممکن قضای طواف و نماز آن را انجام دهد؛ امّا اگر پس از بازگشت به وطن به یاد آورد، در صورت عدم مشقّت، باید برگردد و قضای آن را انجام دهد، در غیر این صورت باید نایب بگیرد؛ در هر حال تکرار سعی لازم نیست.
[335] م - کسی که بر اثر بیماری یا شکستگی و مانند آن، حتّی با کمک دیگران، نتواند در زمان ممکن طواف کند، باید در صورت امکان او را در حال حمل طواف دهند، در غیر این صورت باید نایب بگیرد.
[336] م - اگر پس از طواف و خروج از محلّ آن، در تعداد دُورهای طواف شک کند، باید به شک اعتنا نکند، ولی اگر بین طواف شک کند و مثلاً نداند دُور هفتم است یا کمتر، طواف باطل است و باید اعاده کند.
[337] م - کثیرالشّک به شک در عدد دُورها اعتنا نکند؛ احتیاط مستحب است برای حفظ عدد دُورها از کسی کمک بگیرد.
[338] م - گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و حکم شک را دارد.
استفتائات طواف
[339] س- معیار در کثیرالشّک بودن در طواف چیست؟
ج: عرفی است.
[340] س- شخصی پس از چند دُور طواف، مقداری استراحت میکند، هنگامی که برای تکمیل آن برمیگردد، شک میکند دُور پنجم بوده یا ششم، تکلیفش چیست؟
ج: شک در عدد دُورهای طواف بین پنج و شش در هر صورت طواف را باطل میکند.
[341] س- شخصی به نیابت از پدرش عمرهی مفرده انجام داده و روز بعد به نیابت از مادرش مُحرم میشود و بین آن، متوجّه میشود طواف و نماز عمرهی اوّل را بدون وضو انجام داده است؛ تکلیف چیست؟
ج: احرام دوّم صحیح است، باید طواف و نماز عمرهی اوّل را اعاده کند.
[342] س- در حال طواف، خواندن نماز مستحب چه حکمی دارد؟
ج: اگر بتوان بین قصد طواف و قصد نماز مستحبّی در حال طواف جمع کرد، اشکال ندارد.
[343] س- آیا واجب است نماز طواف در نزدیکترین مکان به مقام ابراهیم خوانده شود، هر چند این کار باعث فشار و سختی برای طوافکنندگان شود یا برای تحقّق نزدیکی بیشتر به مقام، نمازگزار وسط طوافکنندگان نماز بخواند؟
ج: در فرض سؤال، نزدیک مقام بودن واجب نیست.
[344] س- آیا برای زن جایز است برای تأخیر انداختن عادت ماهانه از قرص و مانند آن استفاده کند تا بتواند طواف و نماز آن را در وقتش اداء کند؟
ج: اگر ضرر قابل توجّه نداشته باشد، جایز است.
[345] س- حکم کسی که برای احتیاط یک دُور به طوافش اضافه میکند چیست؟ آیا فرق دارد قبل از شروع طواف یا اثنای آن، قصد این اضافه را بکند؟
ج: اگر از ابتدا قصد کرده هفت دُور طواف کند، اشکال ندارد.
[346] س- پس از انجام چند دُور طواف گمان کردم یکی از دُورها اشکال دارد و از آن دُور منصرف شدم و دُور جدیدی جایگزین آن کردم؛ آیا طواف صحیح است؟
ج: جواز انصراف از یک دُور از دُورهای طواف به تنهایی محلّ اشکال است، هر چند موجب بطلان طواف نمیشود؛ امّا اگر از همهی دُورهایی که انجام دادهاید منصرف شوید و طواف را از سر بگیرید، اشکال ندارد و صحیح است.
[347] س- پس از انجام یک دُور طواف، به گمان اینکه اشکال دارد از آن منصرف شدم و طواف را از سر گرفتم؛ آیا صحیح است؟
ج: صحیح است.
[348] س- کسی با این اعتقاد که طواف یا سعیاش باطل است، آن را تکرار کرده است ـ مثل اینکه معتقد بوده نماز جماعت یا استراحت بین طواف یا سعی مُبطل است ـ آیا عمل صحیح است؟
ج: اگر با این اعتقاد، از عمل قبل منصرف شده و عمل جدید انجام داده است، عمل جدید صحیح است.
[349] س- آیا پس از انصراف از طواف، برای از سر گرفتن طواف جدید لازم است مقداری زمان بگذرد یا یکی از مبطلات انجام شود؟
ج: قصد انصراف و اعراض کافی است و گذشتِ مقداری زمان یا انجام مُبطل لازم نیست.
[350] س- هر گاه در طواف چند قدم بدون اختیار برود، حکمش چیست؟
ج: اگر گامها را با اختیار برمیدارد، هر چند در اثر فشار جمعیّت گاهی به جلو یا به این طرف و آن طرف برود، اشکال ندارد، ولی اگر دیگری او را ببرد به طوری که اراده از او سلب شود اشکال دارد.
[351] س- اگر محدودیّتهایی در طواف اعمال شود، بفرمایید:
1. آیا با فاصلهی زیاد از کعبه یا با وجود حائل، که کعبه دیده نمیشود، طواف صحیح است؟
2. در صورت جلوگیری از طواف در حیاط مسجد و نیمطبقه، تکلیف چیست؟
ج1: اگر با وجود فاصلهی زیاد یا حائل، طواف کعبه صدق کند، اشکال ندارد و ظاهراً در شرایط حاضر طواف صدق میکند.[2]
ج2: علاوه بر نایب گرفتن برای طواف که در مناسک ذکر شده است، بنا بر احتیاط واجب، پس از انجام وظایف مصدود ـ قربانی و حلق یا تقصیر ـ از احرام خارج شود و اگر حجّ واجب بوده یا استطاعت باقی است، سال بعد حج انجام دهد و اگر مانع همچنان باقی است، تکلیفی ندارد.
- نماز طواف
سوّم: نماز طواف
[352] م - سوّمین عمل واجب در عمره، نماز طواف است.
[353] م - مُحرم واجب است بعد از طواف، دو رکعت نماز، با صدای بلند یا آهسته، بخواند و لازم است مانند طواف، در نیّت، نوع آن را معیّن کند و آن را با اخلاص و قصد قربت به جا آورد.
[354] م - باید بین طواف و نماز آن فاصله ایجاد نشود؛ معیار تشخیص فاصله یا عدم آن عرف است.
[355] م - نماز طواف مانند نماز صبح است؛ میتوان بعد از حمد هر یک از سورههای قرآن، بجز چهار سورهی سجدهدار، را قرائت کرد و مستحب است در رکعت اوّل پس از حمد، سورهی توحید و رکعت دوّم سورهی کافرون خوانده شود.
[356] م - نماز طواف باید در مسجدالحرام پشت مقام ابراهیم و در صورت عدم زحمت برای دیگران، نزدیک به مقام خوانده شود و در صورت عدم امکان، خواندن نماز طواف پشت مقام و با فاصله از آن صحیح است.
[357] م - اگر نماز طواف را عمداً ترک کند تا وقت جبران آن بگذرد، حج باطل است؛ امّا اگر سهواً یا به دلیل ندانستن مسئله ـ قاصر یا مقصّر ـ ترک کند حج باطل نیست؛ در این صورت اگر پیش از خروج از مکّه به یاد آورد و برگشت به مسجدالحرام حرجی نباشد، باید برگردد و نماز طواف را بخواند و اگر پس از خروج از مکّهی مکرّمه یادش آمد میتواند در محلّی که به یاد آورده بخواند.
[358] م - اگر هنگام سعی بین صفا و مروه به یاد آورد که نماز طواف را فراموش کرده، باید سعی را قطع کند و نماز را پشت مقام بخواند و سعی را از جایی که قطع کرده بود، ادامه دهد.
[359] م - اگر مرد و زن کنار هم نماز طواف بخوانند یا زن جلوتر باشد نماز هر دو صحیح است.
[360] م - اقامهی نماز طواف به جماعت معلوم نیست جایز باشد.
[361] م - بر هر فرد مکلّف، بویژه کسی که میخواهد حج به جا آورد، لازم است نماز صحیح را فراگیرد تا تکلیف خود را بدرستی انجام دهد.
طواف مستحب
[362] م - طواف مستحب، طوافی است که جدا از اعمال عمره و حج، برای خود یا به نیابت از دیگران، انجام میشود؛ این عمل از مستحبّات مکّهی مکرّمه است. مستحب است کسی که در مکّه است هر چه بتواند، طواف کند.
[363] م - در طواف مستحب با وضو بودن شرط نیست، ولی برای نماز، وضو لازم است، امّا کسی که غسل جنابت، حیض یا نفاس بر عهده دارد علاوه بر آنکه دخول در مسجدالحرام بر او حرام است، طوافش بنا بر احتیاط واجب صحیح نیست.
[364] م - اگر طوافکننده در عدد دُورهای طواف مستحب شک کند، بنا را بر اقل گذارد و طواف را به پایان رساند.
[365] م - قطع طواف مستحب، جایز است. قطع طواف یعنی توقّف از ادامهی طواف به مقداری که موالات عرفی از بین برود.
[366] م - خواندن نماز طواف مستحب در هر جای مسجدالحرام جایز است و در صورت ازدحام، بهتر است برای رعایت حال کسانی که نماز طواف واجب دارند، پشت مقام ابراهیم خوانده نشود.
استفتائات طواف مستحب
[367] س- آیا نماز طواف مستحب را میتوان در حال حرکت و راه رفتن خواند؟
ج: صحّت نماز طواف، هر چند مستحبّی باشد، در حال راه رفتن محلّ اشکال است و احوط استقرار در حال نماز طواف مستحبّی است.
[368] س- کسی که زمان ازدحام طواف مستحب انجام دهد به طوری که برای حجّاجی که طواف واجب انجام میدهند مزاحمت باشد، آیا طوافش اشکال دارد؟ بخصوص اگر طواف مستحب در زمان دیگر ممکن باشد.
ج: اشکال ندارد، امّا بهتر بلکه احوط است هنگام ازدحام، طواف مستحب ترک شود.
[369] س- زنی که میداند در طواف مستحب به بدن مردان نگاه میکند و احتمالاً در فشار ازدحام بین مردان قرار میگیرد، آیا میتواند طواف مستحب انجام دهد؟
ج: اگر اختیاراً به بدن نامحرم نگاه نکند، اشکال ندارد، امّا در ازدحام بهتر است رعایت کند؛ در هر حال طواف صحیح است.
[370] س- آیا در طوافهای مستحبّی هم ختنه بودن مرد شرط است؟
ج: بله، شرط است.
[371] س- آیا کسی که به احرام عمرهی مفرده یا تمتّع یا حج مُحرم شده است میتواند قبل از انجام اعمال واجب، طواف مستحب انجام دهد؟
ج: بنا بر احتیاط واجب مُحرم قبل از انجام اعمال واجب، طواف مستحب انجام ندهد، هر چند در صورت انجام، به عمره یا حج ضرر نمیزند.
- سعی
چهارم: سعی
[372] م - چهارمین عمل واجب عمره، سعی است.
[373] م - پس از طواف و دو رکعت نماز آن، سعی بین کوه صفا و کوه مروه واجب است. سعی عبارت است از راه پیمودن میان آن دو، به گونهای که دُور اوّل را از صفا شروع کند و در مروه پایان دهد و دُور دوّم را از مروه تا صفا طی کند و به همین صورت هفت دُور را بپیماید و در مروه به پایان برد؛ بنابراین آغاز سعی از مروه و پایان آن در صفا صحیح نیست.
[374] م - برای انجام سعی نیّت واجب است. در نیّت سعی نیز مانند نیّت احرام، باید نوع عمل تعیین شود و با قصد قربت و اخلاص همراه باشد.
[375] م - برای انجام سعی، وضو و طهارت از جنابت و حیض لازم نیست.
[376] م - سعی باید پس از طواف و نماز آن انجام شود و پیش از طواف صحیح نیست.
[377] م - به تأخیر انداختن سعی پس از طواف و نماز آن تا روز بعد جایز نیست، امّا تأخیر تا شبِ همان روز اشکال ندارد.
[378] م - در هر دُور باید تمام فاصلهی بین صفا و مروه پیموده شود، امّا بالا رفتن از بلندی صفا و مروه لازم نیست.
[379] م - در زمان انجام سعی، هنگام رفتن به سمت مروه باید رو به سوی مروه و هنگام رفتن به سمت صفا باید رو به سوی آن داشته باشد و اگر در حال رفتن به طرف صفا یا مروه، پشت به آن کرده، عقب عقب برود، سعی صحیح نیست، امّا گرداندن صورت به چپ یا راست یا به پشت سر اشکال ندارد.
[380] م - سعی باید در مسیر متعارف انجام شود.
[381] م - سعی در طبقهی دوّم مَسعی صحیح نیست، مگر آنکه محرز باشد طبقهی دوّم میان دو کوه واقع است نه بالاتر از آن؛ و کسی که نمیتواند در طبقهی همکف سعی کند، باید برای خود نایب بگیرد.
[382] م - هنگام سعی، نشستن و خوابیدن برای استراحت، حتّی بدون عذر، جایز است.
[383] م - مُحرم باید در صورت توان، سعی را خودش انجام دهد و انجام سعی به هر دو صورت پیاده و سواره صحیح است، امّا پیاده افضل است و اگر برای سعی پیاده توان نداشته باشد، باید با کمک دیگران ـ بر پشت آنان یا روش دیگر ـ سعی کند و اگر این هم ممکن نباشد، باید نایب بگیرد.
[384] م- سعی نیز مثل طواف، رکن است و حکم ترک آن، عمداً یا سهواً، مثل ترک طواف است که پیشتر گفته شد.[1]
[385] م - اگر سعی را فراموش کند و از احرام خارج شود و با همسر آمیزش کند، باید علاوه بر قضای سعی، بنا بر احتیاط واجب یک گاو کفّاره بدهد.
[386] م - اگر به دلیل فراموشی یا جهل به حکم، یک دُور یا بیشتر بر سعی بیفزاید، سعی صحیح است.
[387] م - اگر هفت دُور سعی اضافه انجام دهد، به این صورت که گمان کند رفت و برگشت یک دُور است، سعی صحیح است و نیازی به تکرار آن نیست؛ همچنین اگر در حال سعی متوجّه شود بیش از هفت دُور سعی انجام میدهد، مثلاً دُور هشتم یا نهم است، سعی صحیح است و باید از ادامهی آن خودداری کند.
[388] م - اگر کسی سهواً سعی را ناقص انجام دهد، باید پس از متوجّه شدن آن را تکمیل کند، و اگر پس از بازگشت به وطن متوجّه شود، در صورت عدم مشقّت زیاد، باید به مکّه برگردد، وگرنه نایب بگیرد.
استفتائات سعی
[389] س- ولیّ کودک ممیّز او را برای سعی میبرد؛ کودک در کالسکه و خواب است؛ آیا لازم است ابتدای سعی او را برای نیّت بیدار کند؟ اگر در آغاز بیدار باشد و در بین راه خواب برود چه حکمی دارد؟
ج: باید برای نیّت از ابتدا تا پایان سعی بیدار باشد؛ البتّه در صورت توان باید خودش سعی کند و سعی دادن او صحیح نیست.
[390] س- در سعی بین صفا و مروه، عدّهی زیادی کنار کوه صفا و مروه تجمّع میکنند، به گونهای که موجب دشواری حرکت سعیکنندگان میشود. آیا کسی که سعی انجام میدهد، باید در هر دُور دقیقاً به کوه برسد، یا رسیدن به ابتدای سرازیری ـ محلّ شروع سعی افراد ناتوان ـ کفایت میکند؟
ج: بالا رفتن بر کوه به اندازهای که «رسیدن به کوه» و «پیمودن فاصلهی بین دو کوه» بر آن صدق کند، کافی است.
[391] س- با توسعهای که در مَسعی به وجود آمده تمام مکان قبلی برای سعی از یک طرف قرار داده شده و سعی طرف دیگر باید در مقدار توسعهیافته انجام شود. حال اگر شخصی احراز نکند مقدار توسعهیافته بین دو کوه است و احتمال دهد از بین دو کوه یا یکی از آنها خارج است، وظیفهاش چیست؟
ج: سعی در آن صحیح و مُجزی است.
[392] س- سعی در طبقهی فوقانی که بالاتر از دو کوه فعلی است برای کسانی که سعی در طبقهی همکف برایشان امکان ندارد مثل معلولین و جانبازان چه حکمی دارد؟
ج: سعی در مسیری که بالاتر از صفا و مروه است مجزی نیست؛ کسی که از سعی در زیر زمین یا همکف، حتّی با ویلچر، عاجز است باید نایب بگیرد.
[393] س- کسی که بعد از سعی متوجّه میشود در نماز طواف، سوره را که با اعتقاد به صحّت خوانده است، اشتباه خوانده است، چه حکمی دارد؟
ج: با توجّه به اینکه اشتباه در قرائت عمدی نبوده است، عمل صحیح است و تکلیفی ندارد.
[394] س- حکم سعی با صندلی چرخدار با کمک کسی که آن را میراند، در صورتی که خودش میتواند آن را براند چیست؟
ج: کافی نیست.
[395] س- کسی که به دلیل جهل به حکم یا فراموشی، چهارده دُور سعی انجام دهد، چه حکمی دارد؟
ج: اگر از ابتدا قصد داشته است هفت دُور سعی کند صحیح است.
[396] س- اگر از سعی در مسعای همکف و زیر زمین ممانعت کنند، تکلیف چیست؟
ج: بنا بر احتیاط واجب باید اعمال را به پایان برساند و علاوه بر نایب گرفتن برای سعی که در مناسک ذکر شده است، بنا بر احتیاط واجب، پس از انجام وظایف مصدود ـ قربانی و حلق یا تقصیر ـ از احرام خارج شود و اگر حجّ واجب بوده یا استطاعت باقی است، سال بعد حج انجام دهد و اگر مانع همچنان باقی است، تکلیفی ندارد.
[1] . مسئلهی 333 به بعد.
- تقصير
پنجم: تقصیر
پنجم: تقصیر
[397] م - پنجمین عمل واجب عمره، تقصیر است.
[398] م - مُحرم واجب است پس از سعی هر چند با فاصله از آن، تقصیر کند؛ یعنی اندکی از موی سر یا ریش یا سبیل یا کمی از ناخن دست یا پای خود را کوتاه کند.
[399] م - تقصیر مثل بقیّهی اعمال عمره از عبادات است و باید با نیّت باشد، همانطور که در نیّت احرام بیان شد.
[400] م - اگر با علم به حکم به جای کوتاه کردن مو یا ناخن ـ تقصیر ـ سر را بتراشد یا مو یا ناخن را بکَنَد، کافی نیست و باید تقصیر کند و برای تراشیدن سر، یک گوسفند و برای کندن مو بنا بر احتیاط واجب یک گوسفند و برای کندن ناخن کفّارهی آن [1] را بدهد.
[401] م - اگر عمداً یا به دلیل ندانستن مسئله تقصیر را ترک کند یا به جای تقصیر، حلق کند یا مو را بکند سپس حج به جا آورد، عمرهاش باطل و حجّش إفراد محسوب میشود؛ در این صورت اگر حجّ واجب بر عهدهاش بوده است، بنا بر احتیاط و