دریافت:
راهنماى فتاوا
- مقدمهمقدمه
درستی يا نادرستی اعمال مردم، بستگی به ميزان شناخت آنان از مسائل شرعی و عمل كردن بر اساس آنهاست و يكی از راههای شناخت احكام دين پيروی از مجتهد جامعالشرايط است.
برای دستيابی به فتوای مرجع تقليد می توان به رساله ای كه بازگوكننده نظرهای فقهی او باشد و به صحّت آن اطمينان داشته باشيم مراجعه كنيم.
از آنجا كه پس از رحلت آيت الله العظمی اراكی (قدّس سرّه) بسياری از مكلفيّن، در تقليد به رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آيتالله العظمی خامنه ای(دام ظله) مراجعه كرده، لازم ديديم تا با مراجعه به معتبرترين كتابی كه حاوی فتاوای فقهی ايشان می باشد؛ يعنی رساله «اجوبةالاستفتائات» و برخی از سؤالهايی كه از محضر معظم له شده و پاسخ فرموده اند تفاوتهای فتاوای ايشان با حضرت امام خمينی(قدّس سرّه) را در يك مجموعه گرد آوريم تا دستيابی به آنها برای مقلّدين فارسی زبان ايشان و ساير علاقه مندان حاصل شود.
ناگفته نماند، كه اين نوشته عمدتاً دربردارنده تفاوتهايی است كه در بخش عبادات بر آنها دست يافته ايم، ولی اميدواريم با چاپ رساله كامل مُعظّم له يا جلدهای بعدی «اجوبة الاستفتائات» و به دست رسيدن نظرات فقهی ايشان در آينده آن موارد را بر اين نوشته بيفزاييم، انشاءالله.
يادآوری:
1. برخی از مواردی كه در اين نوشته آورده شده تفاوت فتوا نيست بلكه مطلبی اضافه يا توضيحی بر حكمی از احكام می باشد.
2. مقلّدان رهبر معظم انقلاب اسلامی می توانند با ملاحظه موارد اختلاف فتوا كه در اين نوشته آمده به تكليف خود عمل كنند و چنانچه در ساير موارد سؤالی پيش آمد از محضر ايشان استفتا كنند.
3. فتاوای حضرت آيتالله العظمی امام خمينی (قدّس سرّه) از كتابهای «تحريرالوسيله»، «توضيح المسائل» و «استفتاءات» چاپ انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم و «العروة الوثقی» (دو جلدی) چاپ المكتبة العلمية الاسلامية و «مناسك حج» چاپ نشر مشعر 1389 آورده شده است.
4. فتاوای حضرت آيتالله العظمی خامنه ای (دامتبركاته)، از كتاب «اجوبةالاستفتائات» چاپ 1389 و «مناسك حج» چاپ نشر مشعر 1386 و برخی استفتائات موجود در دفتر مُعظّم له آورده شده است.رَبّنا تَقبَّلْ مِنّا اِنّكَ اَنْتَ السَّميعُ الْعَليم
بهار 1390 - تقليدتقليد1. از مجتهدی بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد و نيز بنا بر احتياط واجب بايد از مجتهدی تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين زمان خود اعلم باشد.(تحريرالوسيله، ج1، المقدمة، ص5، م3 و توضيح المسائل، م2)آيتاللهالعظمی خامنهای: در صورت تعدّد فقهای جامع الشرايط و اختلاف آنان در فتوا، بنا بر احتياط واجب، مكلّف بايد از اعلم تقليد نمايد مگر آنكه احراز شود فتوای وی مخالف احتياط و فتوای غير اعلم موافق احتياط است. [كه در اين صورت تقليد از اعلم، واجب نيست.](اجوبة الاستفتائات، س20)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ2. اعلم كسی است كه قواعد و مدارك مسأله را بهتر بشناسد و بر نظائر آن مسأله و اخبار اطلاع بيشتر داشته باشد و همچنين اخبار را بهتر بفهمد. و بهطور خلاصه، آن كس كه در استنباط احكام استادتر باشد.(العروة الوثقی، ج1، ص7، م17)آيتاللهالعظمی خامنهای: ملاك اعلميّت اين است كه آن مرجع نسبت به ساير مراجع قدرت بيشتری بر شناخت حكم الهی داشته باشد و بهتر بتواند احكام شرعيه را از أدلّه استنباط كند و همچنين نسبت به اوضاع زمان خود به مقداری كه در تشخيص موضوعات احكام و ابراز نظر فقهی مؤثر است، آگاه تر باشد.(اجوبة الاستفتائات، س16)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ3. مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت:
اول: آنكه خود انسان يقين كند، مثل آنكه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
دوم: آنكه دو نفر عالم عادل كه میتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسی را تصديق كنند، به شرط آنكه دو نفر عالم عادل ديگر با گفتهی آنان مخالفت ننمايند.
سوم: آنكه عدّهای از اهل علم كه میتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفتهی آنان اطمينان پيدا میشود، مجتهد بودن و يا اعلم بودن كسی را تصديق كنند.(توضيح المسائل، م3)آيتاللهالعظمی خامنهای: برای شناختن مجتهد حائز شرايط، بايد خود مکلّف اطمينان پيدا کند، چه از راه شهرت فراگير مردم و چه از راه تجربهی شخصی و چه از راه ديگر. و يا بايد دو نفر خبرهی عادل به اين مطلب شهادت دهند، هرچند موجب اطمينان نشود.(استفتا، 3)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ4. تقليد ميّت ابتداءً جايز نيست ...(تحريرالوسيله، ج1، المقدمة، ص7، م13 و توضيح المسائل، م9)آيتاللهالعظمی خامنهای: در تقليد ابتدايی، احتياط در تقليد از مجتهد زنده و اعلم نبايد ترك شود.(اجوبة الاستفتائات، س22) - طهارتطهارت5. آب كُر به حسب كيلوی متعارف بنا بر اقرب 419/ 377 كيلوگرم می باشد.(توضيح المسائل، م16)
آيتاللهالعظمی خامنهای: تقريباً 384 ليتر می باشد.(استفتا، 2)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ6. غير مسلمان از هر دين و مذهبی كه باشد محكوم به نجاست است.(تحريرالوسيله، ج1، القول في النجاسات، ص106، العاشر و استفتاءات، ج1، ص102، س267)
آيتاللهالعظمی خامنهای: نجاست ذاتی اهل كتاب معلوم نيست، به نظر ما آنان، محكوم به طهارت ذاتی هستند. اهل كتاب عبارتند از: يهود، نصارا، زرتشتی ها، صابئين.(اجوبة الاستفتائات، س313 و 316)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ7. فضله پرندگان حرام گوشت، نجس است.(تحريرالوسيله، ج1، القول في النجاسات، ص102، م1 و توضيح المسائل، م85)آيتاللهالعظمی خامنهای: فضله پرندگان حرام گوشت نجس نيست.(اجوبة الاستفتائات، س279)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ8. خونی كه در تخم مرغ می باشد نجس نيست، ولی به احتياط واجب بايد از خوردن آن اجتناب كنند، و اگر خون را با زرده تخم مرغ به هم بزنند كه از بين برود، خوردن زرده هم مانعی ندارد.(تحريرالوسيله، ج1، القول في النجاسات، ص104، الخامس و توضيح المسائل، م98)آيتاللهالعظمی خامنهای: خون در تخم مرغ محكوم به طهارت است ولی خوردن آن حرام است.(اجوبة الاستفتائات، س269)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ9. گوشت و پيه و چرمی كه در بازار مسلمانان فروخته شود پاك است، و همچنين است اگر يكی از اينها در دست مسلمان باشد. ولی اگر بدانند آن مسلمان از كافر گرفته و رسيدگی نكرده كه از حيوانی است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، نجس میباشد.(توضيح المسائل، م95)آيتاللهالعظمی خامنهای: گوشت و چرم و ساير اجزای حيوانات که در محيطهای اسلامی فروخته میشود پاک است و همچنين هرگاه اين چيزها در اختيار مسلمان باشد محکوم به پاک بودن است. اما در صورتی که اين چيزها از کشورهای غير مسلمان تهيه شود اگر احتمال دهد که آن حيوان ذبح اسلامی شده است، پاک است و اگر يقين دارد که ذبح اسلامی نشده محکوم به نجاست است.(استفتا، 12)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ10. شراب و هر چيزی كه انسان را مست میكند، چنانچه به خودی خود روان باشد نجس است.(تحريرالوسيله، ج1، ص118، الثامن و توضيح المسائل، م111)آيتاللهالعظمی خامنهای: مشروبات مست كننده، بنا بر احتياط نجس است.(اجوبة الاستفتائات، س301)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ11. چيزی كه با برخورد نجاست نجس شده است اگر با چيز پاكی تماس پيدا كند آن را نيز نجس می كند و تا سه واسطه همچنان نجس كننده است ولی بيش از آن نجس كننده نيست.(تحريرالوسيله، ج1، القول في كيفية التنجس بها [النجاسات]، ص111، م9)آيتاللهالعظمی خامنهای: چيزی كه با عين نجس، تماس يافته و نجس شده است، اگر باز با چيزی كه پاك است تماس بيابد و يكی از آنها تَر باشد، آن چيز پاك را نجس می كند، و باز اين چيزی كه بر اثر ملاقات با متنجّس، نجس شده است اگر با چيز پاكی برخورد نمايد بنا بر احتياط واجب آن را نجس می كند، ولی اين متنجّس سوم هيچ چيزی را با ملاقات خود، نجس نمی كند.(اجوبة الاستفتائات، س283)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ12. نجاست هر چيز از سه راه ثابت میشود:
اول: آنكه خود انسان يقين كند چيزی نجس است و اگر گمان داشته باشد چيزی نجس است، لازم نيست از آن اجتناب نمايد، بنا بر اين غذا خوردن در قهوهخانه و مهمانخانههايی كه مردمان لاابالی و كسانی كه پاكی و نجسی را مراعات نمیكنند در آنها غذا میخورند اگر انسان يقين نداشته باشد غذايی را كه برای او آوردهاند نجس است، اشكال ندارد.
دوم: آنكه كسی كه چيزی در اختيار او است بگويد آن چيز نجس است، مثلاً همسر انسان يا نوكر يا كُلفَت بگويد ظرف يا چيز ديگری كه در اختيار او است نجس میباشد.
سوم: آنكه دو مرد عادل بگويند چيزی نجس است، و نيز اگر يك نفر عادل هم بگويد چيزی نجس است، بنا بر احتياط واجب، بايد از آن چيز اجتناب كرد.(توضيح المسائل، م121)آيتاللهالعظمی خامنهای: تا وقتی انسان يقين به نجس بودن چيزی پيدا نکند، لازم نيست آن را نجس به حساب بياورد. ولی اگر کسی که آن چيز در اختيار اوست خبر بدهد که آن نجس است يا دو شخص عادل به نجاست آن گواهی بدهند، آن چيز محکوم به نجاست است.(استفتا، 11)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ13. اما كيفيت تطهير با آب قليل: چنانچه چيزی ـ غير از ظرف ـ با بول نجس شده باشد، بايد دو بار شسته شود و احتياط واجب آن است كه اين دو بار شستن غير از شستن برای برطرف نمودن بول باشد. و چيزی كه با غير بول نجس شده چنانچه ظرف نباشد، بعد از برطرف كردن نجاست، يكبار شستن آن كفايت می كند و نبايد به آن شستنی كه نجاست را برطرف می كند اكتفا نمود، البته اگر آب بعد از برطرف كردن نجاست، همچنان بهصورت مستمرّ جريان داشته باشد كفايت می كند؛ و در تطهير با آب قليل، جدا شدن غساله (آبی كه با آن شسته شده است) از آن چيز نجس، معتبر است.
آيتاللهالعظمی خامنهای: چيزی كه بر اثر تماس با بول نجس شده است هرگاه پس از برطرف شدن عين نجاست دو مرتبه آب قليل روی آن ريخته شود، پاك میشود و چيزی كه با نجاسات ديگر تماس يافته و نجس شده است، پس از برطرف شدن عين نجاست اگر يكمرتبه شسته شود پاك میشود.(استفتا، 21)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ14. ظرفی كه سگ ليسيده يا از آن ظرف آب يا چيز روان ديگر خورده، بايد اول با خاكِ پاك، خاكمال كرد و بعد بنا بر احتياط واجب دو مرتبه در كُر يا جاری يا با آب قليل شست و همچنين ظرفی را كه آب دهان سگ در آن ريخته بنا بر احتياط واجب بايد پيش از شستن خاكمال كرد.(توضيح المسائل، م150)آيتاللهالعظمی خامنهای: ظرفی را كه سگ در آن آب يا چيز روان ديگر خورده يا آن را ليسيده است بايد اول با خاكمال شستشو كرد و سپس با آب شست. و اگر با آب قليل شسته می شود بايد پس از خاكمال، دو مرتبه شسته شود.(استفتا، 24)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ15. ظرفی را كه خوك از آن چيز روانی بخورد، با آب قليل بايد هفت مرتبه شست، و در كُر و جاری نيز هفت مرتبه بايد شست به احتياط واجب، و لازم نيست آن را خاكمال كنند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه خاكمال شود و نيز ليسيدن خوك ملحق است به آب خوردن به احتياط واجب.(توضيح المسائل، م152)آيتاللهالعظمی خامنهای: ظرفی كه در آن خوك، غذای روان يا آب بخورد، بايد هفت مرتبه شسته شود ولی خاكمال آن لازم نيست.(استفتا، 25)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ16. ...[كف پا و ته كفش] اگر بهواسطه غير راه رفتن نجس شده باشد، پاك شدنش بهواسطه راه رفتن اشكال دارد. برای پاك شدن كف پا و ته كفش، بهتر است پانزده قدم يا بيشتر راه بروند، اگرچه به كمتر از پانزده قدم يا ماليدن پا به زمين، نجاست برطرف شود.(توضيح المسائل، م183و م185)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه بر اثر راه رفتن روی زمين، كف پا يا كفش او با نجاستی تماس يافته و نجس شده است، هرگاه تقريباً بهقدر ده قدم روی زمين خشك و پاك راه برود، كف پا يا ته كفشی كه نجس شده است پاك می شود، مشروط به اينكه عين نجاست زائل شود.(اجوبة الاستفتائات، س80)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ17. آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايی كه مانند درب و پنجره در ساختمان بهكار برده شده، و همچنين ميخی را كه به ديوار كوبيده اند و جزء ساختمان حساب می شود با شش شرط پاك می كند:
اول: آنكه چيز نجس بهطوری تَر باشد كه اگر چيز ديگری به آن برسد تَر شود، پس اگر خشك باشد بايد به وسيله ای آن را تَر كنند تا آفتاب خشك كند.
دوم: آنكه اگر عين نجاست در آن چيز باشد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف كنند.
سوم: آنكه چيزی از تابيدن آفتاب جلوگيری نكند، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشك كند، آن چيز پاك نمی شود، ولی اگر ابر بهقدری نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيری نكند اشكال ندارد.
چهارم: آنكه آفتاب به تنهايی چيز نجس را خشك كند پس اگر مثلاً چيز نجس بواسطه باد و آفتاب خشك شود پاك نمی گردد، ولی اگر باد بهقدری كم باشد كه نگويند به خشك شدن چيز نجس كمك كرده، اشكال ندارد.
پنجم: آنكه آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته، يك مرتبه خشك كند، پس اگر يك مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشك كند، و دفعه ديگر زير آن را خشك نمايد، فقط روی آن پاك می شود و زير آن نجس می ماند.
ششم: آنكه ما بين روی زمين يا ساختمان كه آفتاب به آن می تابد با داخل آن، هوا يا جسم پاك ديگری فاصله نباشد.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في المطهرات، ص117 و توضيح المسائل، م191)آيتاللهالعظمی خامنهای: آفتاب، زمين و ساختمان را پاك می كند، همچنين هر چيزی را كه جزء ساختمان محسوب شود مانند در و پنجره و ديوار و ستون و امثال آن و نيز درخت و گياه را. شرط پاك شدن اشيای نامبرده بهوسيله ی آفتاب آن است كه عين نجاست در آن نباشد، و تَر باشد، و آفتاب به آن بتابد و بهوسيله ی آفتاب خشك شود.(استفتا، 28)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ18. پاك كننده دهم، غايب شدن مسلمان است كه موجب طهارت خود انسان و لباس و فرش و ظرف و هر چيز ديگری است كه در اختيار او می باشد كه با آنها معامله پاك بودن می شود مگر علم به بقای نجاست داشته باشيم و بعيد نيست كه هيچ شرط ديگری معتبر نباشد بنابراين حكم به طهارت جاری است چه آن فرد آگاه به نجاست بوده يا نبوده، اعتقاد به نجاست آن شیء نجس داشته يا نداشته باشد، لاابالی در دين باشد يا نباشد. لكن در هر صورت احتياط پسنديده است.(تحريرالوسيله، ج1، فی المطهرات، عاشرها، ص119)آيتاللهالعظمی خامنهای: هرگاه يقين داشته كه بدن يا لباس يا يكی از چيزهای شخص مسلمانی نجس است و آن مسلمان را مدتی نبيند و سپس ببيند كه او با آن چيزی كه نجس بوده است رفتار چيز پاك را می كند، آن چيز محكوم به پاكی است مشروط به اينكه صاحب آن چيز از نجاست قبلی و از احكام طهارت و نجاست باخبر باشد.(استفتا، 32)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ19. مخرج بول با غير آب پاك نمی شود، و مردها اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافی است، ولی زنها و همچنين كسانی كه بولشان از غير مجرای طبيعی می آيد، احتياط واجب آن است كه دو مرتبه بشويند.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في الاستنجاء، م1، ص15 و توضيح المسائل، م66)آيتاللهالعظمی خامنهای: برای طهارت مخرج بول با آب قليل دو بار شستن بنا بر احتياط لازم است.(اجوبة الاستفتائات، س90)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ20. هرگاه با سنگ و كلوخ و مانند اينها غائط را از مخرج برطرف كنند، اگرچه پاك شدنش محل تأمّل است ولی نماز خواندن مانعی ندارد و چنانچه چيزی هم به آن برسد نجس نمی شود، و ذرّه های كوچك و لزوجت محل، اشكال ندارد.(توضيح المسائل، م65 و 68)آيتاللهالعظمی خامنهای: مخرج مدفوع را به دو گونه می شود تطهير كرد: ... دوّم آنكه با سه قطعه سنگ يا پارچه پاك و امثال آن، نجاست را پاك نمايد و اگر با سه قطعه، نجاست زائل نشد با قطعات ديگری آن را كاملاً پاك كنند.(اجوبة الاستفتائات، س99) - وضووضو21. [در وضو] بعد از مسح سر بايد با تَری آب وضو كه در دست مانده روی پاها را از سر يكی از انگشتها تا بر آمدگی روی پا مسح كند و احتياط مستحب است تا مفصل ساق را مسح كند.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في الوضوء، ص20، م15 و توضيح المسائل، م252)آيتاللهالعظمی خامنهای: بايد مسح پا را تا مفصل ساق بكشند.(اجوبة الاستفتائات، س106 و 111)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ22. بايد صورت را بنا بر احتياط واجب از بالا به پايين شست و اگر از پايين به بالا بشويد وضو باطل است و دستها را بايد از مِرفق به طرف سرانگشتان بشويد.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في الوضوء، ص17، م2 و توضيح المسائل، م243)آيتاللهالعظمی خامنهای: صورت و دستها در وضو بايد از بالا به پايين شسته شود و اگر از پايين به بالا بشويد وضو باطل است.(استفتا، 46)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ23. در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبه اوّل واجب و مرتبه دوّم جايز و مرتبه سوّم و بيشتر از آن حرام می باشد، و اگر با يك مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بريزد يك مرتبه حساب میشود چه قصد بكند يك مرتبه را يا قصد نكند.(توضيح المسائل، 248)آيتاللهالعظمی خامنهای: شستن صورت و دستها در وضو بار اوّل واجب و بار دوّم جايز و بيش از آن غير مشروع است. تعيينكننده بار اوّل يا دوّم يا بيشتر، قصد وضو گيرنده است، يعنی می تواند به قصد بار اوّل شستن، چند مرتبه آب به روی صورت بريزد.(استفتا، 47 و اجوبة الاستفتائات، س102)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ24. بعد از شستن هر دو دست بايد جلوی سر را با تَری آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و لازم نيست با دست راست باشد يا از بالا به پايين مسح كند.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في الوضوء، ص19، م14 و توضيح المسائل، م249)آيتاللهالعظمی خامنهای: مسح سر و پاها، بايد با رطوبتی كه از آب وضو در دستها مانده، كشيده شود، و احتياط آن است كه مسح سر با دست راست كشيده شود، ولی كشيدن مسح از بالا به پايين لازم نيست.(استفتا، 48)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ25. اگر برای مسح، رطوبتی در كف دست نمانده باشد نمی تواند دست را با آب خارج، تَر كند، بلكه بايد از اعضای ديگر وضو رطوبت بگيرد و با آن مسح نمايد.(تحريرالوسيله، ج1، في واجبات الوضوء، ص20، م17)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر برای مسح، رطوبتی در كف دست نمانده باشد، نمیتواند دست را با آب تَر كند، بلكه بايد دست را با رطوبتی كه در ريش يا ابرو هست مرطوب كند و مسح كند.(استفتا، 52)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ26. اگر زخم يا دُمَل يا شكستگی در صورت و دستها است و روی آن باز است و آب ريختن روی آن ضرر دارد اگر اطراف آن را بشويد كافی است ولی چنانچه كشيدن دست تَر بر آن ضرر ندارد بهتر آن است كه دست تَر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكی روی آن بگذارد و دست تَر را روی پارچه هم بكشد و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمی شود آب كشيد بايد اطراف زخم را بهطوری كه در وضو گفته شد از بالا به پايين بشويد و بنا بر احتياط مستحب پارچه پاكی روی زخم بگذارد و دست تَر روی آن بكشد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست شستن اطراف زخم كافی است و در هر صورت تيمّم لازم نيست.(توضيح المسائل، م325)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در اعضای وضو زخم يا شكستگی باشد و روی آن باز باشد و آب برای آن مضّر نباشد، بايد آن را بشويد و اگر شستن برای آن مضّر است بايد اطراف آن را بشويد و احتياط آن است كه اگر كشيدن دست تَر بر آن ضرر ندارد، دست تَر روی آن بكشد.(استفتا، 79)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ27. اگر زخم يا دُمَل يا شكستگی در جلوی سر يا روی پاهاست و روی آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تَری آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و بنا بر احتياط مستحب تيمّم هم بنمايد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد بايد به جای وضو تيمّم كند و بهتر است يك وضوی بدون مسح هم بگيرد.(توضيح المسائل، م326)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر محل مسح زخم است و نمی تواند روی آن دست تَر بكشد بايد به جای وضو تيمّم كند ولی در صورتی كه می تواند پارچه ای روی زخم قرار دهد و بر آن دست بكشد احتياط آن است كه علاوه بر تيمّم، وضو نيز با چنين مسحی بگيرد.(اجوبة الاستفتائات، س136)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ28. بهكار بردن ظرف طلا و نقره در خوردن و آشاميدن و ديگر موارد از قبيل وضو گرفتن، غسل نمودن و غير اينها حرام است. ولی نگهداشتن و استعمال آنها در زينت اطاق حرام نمی باشد.(تحريرالوسيله، ج1 القول في الاوانی، ص120، م2، و توضيح المسائل، م226)آيتاللهالعظمی خامنهای: خوردن و آشاميدن در ظرفی كه از طلا يا نقره ساخته شده، حرام است ليكن نگهداشتن آن يا استفاده های ديگر از آن ـ غير از خوردن و آشاميدن ـ حرام نيست.(استفتا، 40)
- غسلغُسل29. هرگاه به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد برای نماز غسل كند، اگرچه بعد از غسل بفهمد كه به اندازه غسل وقت نداشته غسل او صحيح است.(توضيح المسائل، م387)آيتاللهالعظمی خامنهای: کسی که در تنگی وقت نماز، غسل میکند اگر غسل را به اين نيّت بکند که از جنابت خارج شود ـ نه به نيّت خصوص اين نماز ـ نماز او صحيح است اگرچه پس از غسل بفهمد که وقت برای نماز نداشته است.(استفتا، 99)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ30. از جمله كارهايی كه بر جنب حرام است، خواندن سوره هايی از قرآن است كه سجده واجب دارد، يعنی سوره 32 (الم تنزيل)، سوره 41 (حم سجده)، سوره 53 (والنجم) و سوره 96 (اقرء)؛ و اگر يك حرف از اين چهار سوره را هم بخواند حرام است، حتی گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» به قصد خواندن يکی از اين چهار سوره، حرام است.(تحريرالوسيله، ج1، القول في احكام الجنب، ص34، الخامس و توضيح المسائل، م355)آيتاللهالعظمی خامنهای: از جمله كارهايی كه بر جنب حرام است، خواندن خصوص آيات سجده* اين سوره ها است، ولی خواندن ساير آيات از اين سوره ها اشكال ندارد.*. يعنی آيه 15 از سوره 32 ، آيه 37 از سوره 41 ، آيه 62 از سوره 53 و آيه 19 از سوره 96.(اجوبةالاستفتائات، س199)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ31. اگر از بدن زنده قسمتی كه دارای استخوان است جدا شود و پيش از آنكه قسمت جدا شده را غسل دهند، انسان آن را مَسّ نمايد، بايد غسل مسّ ميت كند. ولی اگر قسمتی كه جدا شده استخوان نداشته باشد برای مسّ آن غسل واجب نيست، و از بدن مرده ای كه غسلش نداده اند اگر چيزی جدا شود كه در حال اتصال، مسّ آن موجب غسل می شد، بعد از انفصال نيز، مسّ آن موجب غسل است.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في غسل مس الميّت، ص57، م4 و توضيح المسائل، م528)آيتاللهالعظمی خامنهای: دست زدن به عضوی كه از بدن مرده جدا شده ـ پس از سرد شدن و پيش از غسل دادن ـ در حكم دست زدن به بدن مرده است؛ ولی دست زدن به عضوی كه از بدن شخص زنده جدا شده است، غسل ندارد.(استفتا، 103)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ32. زنهای سيّده بعد از تمام شدن شصت سال يائسه می شوند يعنی خون حيض نمی بينند و زنهايی كه سيّده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه می شوند.(توضيح المسائل، م435)آيتاللهالعظمی خامنهای: تعيين سن يائسگی محل تأمل و احتياط است؛ بانوان میتوانند در اين مسأله به مجتهد جامعالشرايط ديگر مراجعه نمايند.(اجوبة الاستفتائات، س216)
- تيممتيمّم
33. در تيمّم چهار چيز واجب است: اوّل: نيّت. دوّم: زدن كف دو دست با هم بر چيزی كه تيمّم به آن صحيح است. سوّم: كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانی و دو طرف آن، از جايی كه موی سر می رويد، تا ابروها و بالای بينی و بنا بر احتياط واجب بايد دستها روی ابروها هم كشيده شود. چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ. تيمّم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقی ندارد.(تحريرالوسيله، ج1، القول في كيفية التيمّم، ص97، م1 و توضيح المسائل، م700 و 701)آيتاللهالعظمی خامنهای: تيمّم بدين ترتيب است: نيّت می كند و سپس كف هر دو دست را بر چيزی كه تيمّم به آن صحيح است می زند و آنگاه كف هر دو دست را به تمام پيشانی و دو طرف آن، از جايی كه موی سر میرويد تا ابروها و بالای بينی می كشد و بالاخره كف دست چپ را بر تمام پشت دست راست و كف دست راست را بر تمام پشت دست چپ می كشد. و احتياط واجب آن است كه پس از اين، بار ديگر دستهای خود را بر زمين بزند و كف دست چپ را بر پشت دست راست و كف دست راست را بر پشت دست چپ بكشد، اين ترتيب در تيمّم بدل از وضو و غسل يكسان است.(اجوبة الاستفتائات، س209)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ34. اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غباری كه روی فرش و لباس و مانند اينهاست تيمّم نمايد و اگر غبار در لای لباس و فرش باشد تيمّم به آن صحيح نيست مگر آنكه اول دست بزند تا روی آن غبارآلود شود بعد تيمّم كند و چنانچه گرد پيدا نشود، بايد به گِل تيمّم كند، و اگر گِل هم پيدا نشود، احتياط مستحب آن است كه نماز را بدون تيمّم بخواند و بنا بر احتياط بعداً قضای آن را بهجا آورد.(توضيح المسائل، م686)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر چيزهايی كه گفته شد پيدا نشود بايد به گرد و غباری كه بر روی فرش و لباس و امثال آن نشسته است تيمّم كند و اگر آن نيز پيدا نشود ولی گِل تَر در دسترس باشد بايد به آن تيمّم كند و در صورتی كه به هيچيك از اينها [چيزهايی كه تيمّم بر آن صحيح است] دسترسی نباشد ـ مانند كسی كه در هواپيما و امثال آن است ـ بنا بر احتياط بايد نماز را در وقت بدون وضو و تيمّم بخواند و سپس با وضو يا تيمّم قضا كند.(استفتا، 133)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ35. تيمّم بر سنگ گچ و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها صحيح است ولی تيمّم بر جواهر، مثل سنگ عقيق و فيروزه باطل میباشد و احتياط واجب آن است كه با بودن خاك يا چيز ديگری كه تيمّم بر آن صحيح است، به گچ و آهك پخته هم تيمّم نكند.(تحريرالوسيله، ج1، القول فيما يتيمّم به، ص95، م1 و توضيح المسائل، م685)آيتاللهالعظمی خامنهای: تيمّم بر هر آنچه از زمين محسوب شود مانند سنگ گچ و سنگ آهك، صحيح است؛ و بعيد نيست تيمّم بر گچ و آهك پخته و آجر و امثال آنها هم صحيح باشد. [يعنی می شود بر اينها تيمّم كرد].(اجوبة الاستفتائات، س210)آيتاللهالعظمی خامنهای: سجده و تيمّم بر سيمان و موزائيك اشكال ندارد، اگرچه احوط ترك تيمّم بر سيمان و موزائيك است.(اجوبة الاستفتائات، س489)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ36. در تيمّم بايد پيشانی و كف دستها و پشت دستها پاك باشد و اگر كف دست نجس است و نتواند آن را آب بكشد، بايد با همان كف دست نجس تيمّم كند.(تحريرالوسيله، ج1،القول فيما يتيمّم به، ص95، م2 و توضيح المسائل، م706)آيتاللهالعظمی خامنهای: احتياط آن است كه در صورت امكان، پيشانی و پشت دستها پاك باشد و اگر نتواند محل تيمّم را تطهير كند، بدون آن تيمّم كند، هرچند بعيد نيست كه طهارت در هر صورت شرط نباشد.(اجوبة الاستفتائات، س211)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ37. اگر بدل از غسل تيمّم كند و بعد كاری كه وضو را باطل میكند برای او پيش آيد، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل كند، بايد وضو بگيرد، و اگر نمی تواند وضو بگيرد، بايد بدل از وضو تيمّم نمايد.(تحريرالوسيله، ج1، القول في احكام التيمّم، ص101، م5 و توضيح المسائل، م724)• كسی كه تيمّم بدل از غسل كرد اگر حدث اصغر از او سر زند؛ مثلاً بول كند، برای نمازهای بعد در صورتی كه هنوز نمی تواند غسل كند، بنا بر احتياط واجب بايد بار ديگر تيمّم بدل از غسل كند و وضو هم بگيرد.(استفتا، 147)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ38. اگر انسان نتواند برای نماز وضو بگيرد و تيمّم هم ممكن نباشد نماز ساقط است، ولی احتياط مستحب است بدون طهارت بخواند و بنا بر احتياط واجب قضای آن را نيز بهجا آورد.(تحريرالوسيله، ج1،القول فيما يتيمّم به، ص97، م7)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر انسان نتواند برای نماز وضو بگيرد و تيمّم هم ممكن نباشد، بنا بر احتياط بايد نماز را در وقت، بدون وضو و تيمّم بخواند و سپس با وضو يا تيمّم قضا كند.(اجوبة الاستفتائات، س212)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ39. اگر بهواسطه يقين يا ترسِ ضرر، تيمّم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمّم او باطل است. و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحيح است.(توضيح المسائل، م672)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر كسی به تصور اينكه آب برای او ضرر دارد، تيمّم كند و پيش از آنكه با اين تيمّم نماز بخواند بفهمد كه ضرر ندارد، تيمّم او باطل است و اگر بعد از آنكه با اين تيمّم نماز خواند فهميد كه آب ضرر نداشته است بنا بر احتياط واجب بايد وضو بگيرد يا غسل كند و دوباره نماز را بهجا آورد.(استفتا، 129) - احكام امواتاحكام اموات40. مسلمانی را كه محتضر است؛ يعنی در حال جان دادن می باشد ـ مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا كوچك ـ بايد به پشت بخوابانند بهطوری كه كف پاهايش به طرف قبله باشد.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في احكام الاموات، ص58، م2 و توضيح المسائل، م533)آيتاللهالعظمی خامنهای: شايسته است كه شخص مسلمان را در حال احتضار به پشت و به سمت قبله بخوابانند، بهطوری كه كف پای او به جانب قبله باشد. بسياری از فقها اين عمل را برخود محتضر ـ در صورتی كه قادر باشد ـ و بر ديگران واجب دانسته اند و احتياط در انجام آن ترك نشود.(اجوبة الاستفتائات، س253)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ41. غسل و كفن و نماز و دفن مسلمانان دوازده امامی بر هر مكلفی واجب است و اگر بعضی انجام دهند، از ديگران ساقط می شود و چنانچه هيچكس انجام ندهد همه معصيت كرده اند و بنا بر احتياط واجب حكم مسلمانی هم كه دوازده امامی نيست همينطور است.(توضيح المسائل، م542)آيتاللهالعظمی خامنهای: غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان، بر هر مكلّفی واجب است، و هنگامی كه بعضی آن را انجام دادند از ديگران ساقط می شود و اگر هيچكس به اين وظيفه عمل نكند همه معصيت كرده اند.(استفتا، 106)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ42. كسی كه ميّت را غسل می دهد، بايد مسلمان دوازده امامی و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند و بنا بر احتياط واجب بالغ باشد.(توضيح المسائل، م555)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه ميّت را غسل می دهد، بايد مسلمان دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل را بداند.(استفتا، 110)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ43. ميَت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسری می گويند كفن نمايند. لنگ بايد از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه از سينه تا روی پا برسد و بنا بر احتياط واجب پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند، و درازای سرتاسری بايد بهقدری باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهنای آن بايد به اندازه ای باشد كه يك طرف آن روی طرف ديگر بيايد.(توضيح المسائل، م570 و 571)آيتاللهالعظمی خامنهای: ميّت مسلمان را بايد با سه قطعه پارچه كفن كنند، اوّل لنگ كه به كمر و پای او پيچيده می شود، دوم پيراهن كه از سر شانه تا ساق پا را از جلو و پشت می پوشاند و سوم پوشش سرتاسری كه بايد از بالای سر تا پايين پا را بپوشاند بهطوری كه بستن دو سر آن ميسّر باشد و پهنای آن بهقدری باشد كه دو طرف آن روی هم گذاشته شود.(استفتا، 117)
- قبلهقبله44. اگر برای پيدا كردن قبله وسيله ای ندارد يا با اينكه كوشش كرده، گمانش به طرفی نمی رود، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد، بايد به اندازه ای كه وقت دارد، نماز بخواند. مثلاً اگر فقط به اندازه يك نماز وقت دارد بايد يك نماز به هر طرفی كه می خواهد بخواند. و بايد نمازها را طوری بخواند كه يقين كند يكی از آنها رو به قبله بوده يا اگر از قبله كج بوده، به طرف دست راست و دست چپ قبله نرسيده است.(توضيح المسائل، م784)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه هيچ راهی برای يافتن جهت قبله ندارد و گمانش هم به هيچ طرف نمی رود، بنا بر احتياط بايد به چهار طرف نماز بخواند و اگر برای چهار نماز وقت ندارد، به هر اندازه كه وقت دارد نماز بخواند.(اجوبة الاستفتائات، س368)
- وقت نمازوقت نماز
45. س: رأی مبارك كه درباره موضوع فجر صادق در شبهای مهتابی بر اين است كه قدری تأمّل شود تا سپيده فجر بر مهتاب غلبه نمايد، آيا باز فتوای شريفه بر اين منوال است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، چند دقيقه قابل تأمّل است و شبهای مهتابی چند شب در ماه می باشد؟
ج: ميزان، شبهايی است كه روشنايی ماه بر طلوع فجر غالب است و بايد برای نماز صبر كند تا روشنايی طلوع فجر احراز شود.(استفتاءات، ج1، ص131، س19)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: با توجه به اينكه امروزه با فراوانی ساعت، يقين به طلوع فجر ممكن است، آيا بايد در شبهای مهتابی برای خواندن نماز صبح، به مدّت 15 تا 20 دقيقه صبر كرد؟
ج: فرقی بين شبهای مهتابی و غير مهتابی در طلوع فجر، وقت فريضه صبح و وجوب امساك برای روزه گرفتن نيست، هرچند احتياط در اين زمينه خوب است.(اجوبة الاستفتائات، س354)آيتاللهالعظمی خامنهای: مقتضی است مؤمنين محترم (ايّدهم اللّه تعالی) جهت رعايت احتياط در مورد امساك روزه و وقت نماز صبح هم زمان با شروع اذان صبح از رسانه ها برای روزه امساك نمايند و حدود پنج الی شش دقيقه بعد از اذان شروع به ادای فريضه صبح نمايند.(اجوبة الاستفتائات، س362)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ46. نماز ظهر و عصر هر كدام وقت مخصوص و مشتركی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است كه به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد.(تحريرالوسيله، ج1، في اعداد الفرائض ومواقيت اليومية ونوافلها، ص124، م6 و توضيح المسائل، م731)آيتاللهالعظمی خامنهای: آخر وقت نماز عصر تا غروب آفتاب است.(استفتا، 153 و اجوبة الاستفتائات، س346)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ47. وقتی انسان می تواند مشغول نماز شود، كه يقين كند وقت داخل شده است، يا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند. ولی اذان مؤذّن هرچند عادل و موثّق باشد، بنا بر احتياط واجب كفايت نمی كند.(تحريرالوسيله، ج1، في اعداد الفرائض ومواقيت اليومية ونوافلها، ص127، م16 و توضيح المسائل، م742)آيتاللهالعظمی خامنهای: برای ورود در نماز بايد انسان يقين كند كه وقت داخل شده است و يا دو مرد عادل خبر دهند كه وقت داخل شده است و يا مؤذّن مورد وثوق و وقت شناس، اذان بگويد.(استفتا، 161)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ48. اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند؛ يعنی نيّت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد می خوانم همه نماز ظهر باشد و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عصر را بخواند و احتياط آن است كه دوباره نماز [ظهر و ] عصر را هم بعد از آن بخواند و اين احتياط خيلی خوب است.(تحريرالوسيله، ج1، في اعداد الفرائض ومواقيت اليومية ونوافلها، ص125، م8 و توضيح المسائل، م732)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر به خيال اينكه نماز ظهر را خوانده است به نيّت نماز عصر مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه قبلاً نماز ظهر را نخوانده است، در صورتی كه در وقت مشترك نماز ظهر و عصر است، بايد بلافاصله نيّت خود را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و پس از آن، نماز عصر را به جا آورد. و اگر اين اتفاق در وقت مخصوص به نماز ظهر(1) افتاده باشد، احتياط واجب آن است كه نيّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند ولی بعداً هر دو نماز (ظهر و عصر) را به ترتيب بهجای آورد. و همين تكليف در مورد نماز مغرب و عشا نيز هست.(اجوبة الاستفتائات، س364)1. وقت مخصوص نماز ظهر، يعنی از اوّل ظهر بهقدر چهار ركعت نماز خواندن برای غير مسافر و بهقدر دو ركعت برای مسافر. - لباس نمازگزارلباس نمازگزار49. اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبی است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است. ولی اگر خودش آن لباس را غصب كرده باشد و بعداً فراموش كرده و با آن نماز خوانده، به احتياط واجب بايد آن نماز را اعاده كند.(توضيح المسائل، م817)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبی است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.(استفتا، 181)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ50. اگر با عين پولی كه خمس يا زكات آن را نداده لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است و همچنين است اگر به ذمه بخرد و در موقع معامله قصدش اين باشد كه از پولی كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.(توضيح المسائل، م820)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر با عين مالی که خمس يا زکات آن را نداده است، لباس بخرد نماز خواندن در آن لباس باطل است.(استفتا، 182)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ51. كسی كه نمی داند با بدن و لباس نجس نماز باطل است و مقصّر در ندانستن حكم مسأله باشد اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل می باشد.(توضيح المسائل، م800)آيتاللهالعظمی خامنهای: کسی که نمیداند نماز با بدن و لباس نجس، باطل است اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نماز باطل میباشد.(استفتا، 177)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ52. زينت كردن به طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا بهدست كردن و بستن ساعت مچی طلا به دست، برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتياط واجب آن است که از استعمال عينک طلا هم خودداری کند.(تحريرالوسيله، ج1، المقدمة الثالثة في الستر والساتر، ص131، الرابع و توضيح المسائل، م832)آيتاللهالعظمی خامنهای: آويختن زنجير طلا و دست كردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچی طلا برای مردان حرام است و بنا بر احتياط واجب نماز با آن باطل است.(استفتا، 190)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ53. س: در توضيح المسائل از مسأله 831 تا 883 در مورد لباس نمازگزار مرد، توضيح داده شده كه از طلا نباشد؛ آيا منظور طلای زرد است يا طلای سرخ و سفيد هم شاملش می شود، (چون حضرتعالی زينت كردن به پلاتين را اجازه داده ايد). لذا بفرماييد كه: آيا رنگ طلا شرط است يا ذات طلا؟
ج: طلای سفيد (پلاتين) اشكال ندارد ولی اگر همان طلای متعارف باشد، جايز نيست، هرچند رنگ آن تغيير كرده باشد.(استفتاءات، ج1، ص141، س50)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: استفاده مردان از انگشتری كه از جنس طلای سفيد است، چه حكمی دارد؟
ج: اگر همان طلای زرد است كه بر اثر مخلوط كردن ماده ای رنگ آن سفيد شده، حرام است ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری كم است كه عرفاً به آن طلا نمی گويند مانع ندارد و پلاتين نيز اشكال ندارد.(اجوبة الاستفتائات، س443)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ54. لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز هم پوشيدن آن برای مرد حرام است و چيزی كه نماز در آن تمام نمی شود، مانند بند شلوار و عرقچين نيز به احتياط واجب نبايد از حرير خالص باشد.(تحريرالوسيله، ج1، المقدمة الثالثة في الستر والساتر، ص131، الخامس وتوضيح المسائل، م834)آيتاللهالعظمی خامنهای: لباس مرد نمازگزار حتی چيزهايی مانند عرقچين و جوراب و آستر لباس و امثال آن بايد از ابريشم خالص نباشد. در غير نماز هم پوشيدن آن برای مرد حرام است، ولی دستمال ابريشمی و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمی كند.(استفتا، 191)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ55. اگر خون بدن يا لباس كمتر از دِرهم باشد و رطوبتی به آن برسد در صورتی كه خون و رطوبتی كه به آن رسيده به اندازه دِرهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است. بلكه اگر رطوبت و خون به اندازه دِرهم نشود و اطراف را هم آلوده نكند، نماز خواندن با آن اشكال دارد ولی اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود نماز صحيح است.(توضيح المسائل، م858)آيتاللهالعظمی خامنهای: خونی كه كمتر از بند انگشت سبّابه است اگر رطوبتی به آن برسد در صورتی كه رطوبت با خون مخلوط و در آن مستهلك شود و مجموع آنها هم بيش از اندازه ی مجاز (بند انگشت) نشود، نماز با آن صحيح است، و در غير اين صورت نماز با آن بنا بر احتياط واجب اشكال دارد.(استفتا، 195)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ56. اگر سر سوزنی خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است و بنا بر احتياط واجب بايد خون استحاضه، در بدن يا لباس نمازگزار نباشد، ولی خونهای ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلالگوشت و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اگرچه در چند جای بدن و لباس باشد در صورتی كه روی هم كمتر از دِرهم باشد، (كه تقريباً به اندازه يك اشرفی می شود) نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولی احتياط آن است كه از خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اجتناب كند.(تحريرالوسيله، ج1، القول فيمايعفی عنه في الصلاة، ص124، الثاني، م1 وتوضيح المسائل، م855)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر اندكی از خون حيض هم بر بدن يا لباس نمازگزار باشد نمازش باطل است؛ و بنا بر احتياط واجب، خون نفاس و استحاضه و نيز خون حيوانهای نجسالعين و حرام گوشت و مردار نيز همين حكم را دارد، بلكه حكم در غير از نفاس و استحاضه، خالی از قوّت نيست.(استفتا، 194) - مكان نمازگزارمكان نمازگزار57. اگر در جايی كه نمی داند غصبی است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، نمازش صحيح است و همچنين اگر در جايی كه غصبی بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است مگر آنكه خودش غصب كرده باشد كه در اين صورت به احتياط واجب نمازش باطل است.(تحريرالوسيله، ج1، المقدمة الرابعة في المكان، ص133، م1)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در جايی كه نمی داند يا فراموش كرده كه غصبی است، نماز بخواند، نماز او صحيح است.(استفتا، 201)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ58. اگر با عين پولی كه خمس و زكات آن را نداده ملكی بخرد، تصرّف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن باطل است، و همچنين است اگر به ذمّه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه از مالی كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.(توضيح المسائل، م873)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر با عين پولی که خمس يا زکات آن را نداده است، ملکی بخرد، نماز در آن باطل است.(استفتا، 203)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ59. شرط پنجم [از شرايط مكان نمازگزار] آنكه جای پيشانی نمازگزار از جای زانوهای او، بيش از چهار انگشتِ بسته، پَست تر يا بلندتر نباشد و احتياط واجب آن است كه از سر انگشتان پا هم بيشتر از اين پَست تر و بلندتر نباشد.(توضيح المسائل، شرط پنجم از شرايط مكان نمازگزار)آيتاللهالعظمی خامنهای: لازم است كه جای پيشانی نمازگزار از جای زانوها و سر انگشتان پای او بيش از چهار انگشتِ بسته، بلندتر يا پَست تر نباشد.(استفتا، 209)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ60. بنا بر احتياط مستحب بايد زن عقب تر از مرد بايستد و جای سجده او از جای ايستادن مرد، كمی عقب تر باشد.(تحريرالوسيله ج1، المقدمة الرابعة في المكان، ص135، م8 و توضيح المسائل، م886)آيتاللهالعظمی خامنهای: لازم است ميان زن و مرد در حال نماز حداقل يک وجب فاصله باشد و در اين صورت اگر زن و مرد مُحاذی يکديگر بايستند يا زن جلوتر از مرد بايستد، نماز هر دو صحيح است. اين حکم بنا بر احتياطِ واجب است.(استفتا، 208)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ61. در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مكروه است ولی در حال ناچاری مانع ندارد.(توضيح المسائل، م891)آيتاللهالعظمی خامنهای: بهجا آوردن نماز واجب در داخل خانه كعبه مكروه است ولی احتياط واجب آن است كه بر بام كعبه نماز نخواند.(استفتا، 210)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ62. انسان بايد رعايت ادب را بكند و جلوتر از قبر پيغمبر (صلی الله عليه و آله) و امام (عليه السلام) نماز نخواند. چنانچه نماز خواندن بی احترامی باشد، حرام است ولی نماز باطل نيست.(توضيح المسائل، م884)آيتاللهالعظمی خامنهای: نمازگزار بايد در هنگام نماز جلوتر از قبر پيغمبر و امام(عليهم السلام) نايستد، ولی مساوی قبر اشكال ندارد.(استفتا، 206)
- احكام مسجداحكام مسجد63. اگر مسجدی را غصب كنند و به جای آن خانه و مانند آن بسازند، كه ديگر به آن مسجد نگويند باز هم نجسكردن آن حرام و تطهير آن واجب است.(توضيح المسائل، م903)آيتاللهالعظمی خامنهای: مسجدی كه غصب و خراب و متروك شده و به جای آن بنای ديگری ساخته شده يا بهخاطر متروك ماندن، آثار مسجدی از آن محو شده و اميدی هم به دوبارهسازی آن نيست، مثل اينكه آن آبادی تغيير جا يافته باشد، معلوم نيست نجسكردن آن حرام باشد. اگرچه احتياط آن است كه نجس نكنند.(استفتا، 212)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ64. نجسكردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است و هر كس بفهمد كه نجس شده است بايد فوراً نجاست آن را برطرف كند. و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند، و اگر نجس شود نجاستش را برطرف نمايند، مگر آنكه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد.(توضيح المسائل، م900)آيتاللهالعظمی خامنهای: نجسکردن زمين و سقف و ديوار و بام مسجد حرام است، و اگر نجس شد واجب است فوراً آن را تطهير کنند.(استفتا،211)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ65. بنا بر احتياط واجب مسجد را به طلا نبايد زينت نمايند و همچنين نبايد صورت چيزهايی كه مثل انسان و حيوان روح دارد در مسجد نقش كنند. و نقاشی چيزهايی كه روح ندارد، مثل گل و بوته مكروه است.(توضيح المسائل، م908)آيتاللهالعظمی خامنهای: زينت كردن مسجد به طلا اگر اسراف محسوب شود حرام است، و در غير آن صورت هم مكروه است.(استفتا، 213)
- واجبات نمازواجبات نماز
قيام
66. اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند می تواند اول وقت نماز بخواند اگرچه احتياط آن است كه نماز را تأخير بيندازد.(توضيح المسائل، م976)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه احتمال میدهد در آخر وقت بتواند نماز خود را ايستاده بخواند بنا بر احتياط بايد تا آن هنگام صبر كند، ولی اگر در اول وقت بهخاطر عذری نماز خود را نشسته خواند و سپس تا آخر وقت عذر او بر طرف نشد، نمازی كه خوانده صحيح است و اعاده لازم نيست. و اگر در اول وقت قادر بر نماز ايستاده نبود و يقين داشت كه ناتوانی او از نماز ايستاده، تا آخر وقت ادامه خواهد يافت، ولی قبل از آخر وقت توانست ايستاده نماز بخواند، بايد نماز را بهطور ايستاده اعاده كند(اجوبة الاستفتائات، س457)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ67. كسی كه نمی تواند نشسته نماز بخواند بايد در حال نماز به پهلوی راست طوری بخوابد كه جلوی بدن او رو به قبله باشد، و اگر ممكن نيست بايد به پهلوی چپ طوری بخوابد كه جلوی بدن او رو به قبله باشد و اگر اين را هم نتواند بايد به پشت بخوابد بهطوری كه كف پای او رو به قبله باشد.(تحريرالوسيله، ج1، القول في القيام، ص148، م5 و توضيح المسائل، م779)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه قادر بر نماز نشسته نيز نيست، بايد خوابيده نماز بخواند. و بنا بر احتياط واجب بايد اگر می تواند به پهلوی راست بخوابد و صورت و بدن او رو به قبله باشد، و گرنه به پهلوی چپ بخوابد، و اگر اينگونه هم نمیتواند، به پشت بخوابد بهطوری كه كف پاهای او رو به قبله باشد.(استفتا، 235)
قرائت
68. در ركعت اول و دوم نمازهای واجب يوميّه، انسان بايد اول حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند.(توضيح المسائل، م978)آيتاللهالعظمی خامنهای: در ركعت اول و دوم نمازهای واجب يوميّه، انسان بايد سوره حمد را بخواند و پس از آن بنا بر احتياط واجب، يك سوره كامل قرائت كند.(استفتا، 242)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ69. اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلاً بترسد كه اگر سوره را بخواند، دزد يا درنده، يا چيز ديگری به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند و اگر در كاری عجله داشته باشد می تواند سوره را نخواند.(توضيح المسائل، م979)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر وقت نماز تنگ باشد يا انسان بترسد که اگر سوره را بخواند دزد يا درنده يا چيز ديگر به او صدمه میزند، نبايد سوره را بخواند.(استفتا، 243)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ70. اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره ای شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد بايد در بين نماز با اشاره، سجده آن را بهجا آورد و به همان سوره كه خوانده اكتفا نمايد.(توضيح المسائل، م984)آيتاللهالعظمی خامنهای: در نماز واجب خواندن سوره های سجده جايز نيست و اگر عمداً يا سهواً يكی از آن سوره ها را بخواند تا به آيه سجده برسد بايد بنا بر احتياط واجب سجده تلاوت را بهجا آورد و برخيزد و اگر سوره تمام نشده آن را تمام كند و نماز را به آخر برساند و سپس نماز را اعاده كند. و اگر قبل از رسيدن به آيه سجده ملتفت شد احتياط واجب آن است كه سوره را رها كند و سوره ديگری بخواند و نماز را تمام كند و سپس نماز را اعاده نمايد.(استفتا، 247)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ71. اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره «قل هو الله احد» يا سوره «قل يا أيها الكافرون» شود، نمی تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند ولی در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روی فراموشی به جای سوره جمعه و منافقين، يكی از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده، می تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.(توضيح المسائل، م988)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر بعد از حمد شروع کند به خواندن سورهی «قل هو الله احد» يا سورهی «قل يا ايها الکافرون»، نمیتواند آن را رها کند و سورهی ديگری را بخواند. ولی در نماز جمعه اگر از روی فراموشی بهجای سورهی جمعه و منافقين، يکی از آن دو سوره را بخواند، میتواند آن را رها کند و سورهی جمعه و منافقين را بخواند.(استفتا، 250)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ72. وقتی می خواهد برای خواندن سوره، «بسماللهالرحمنالرحيم» بگويد، بايد سوره را معيّن كند و بسم الله را به قصد آن سوره بگويد و اگر سوره ای را تعيين كرد، سپس آن سوره را رها كرد، بايد برای سوره ديگری كه می خواهد بخواند، به قصد همان سوره مجدداً «بسم الله...» را بگويد.(تحريرالوسيله ج1، القول في القراءة و الذكر، ص150، م7)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: كسی كه از ابتدا يا بر حسب عادت قصد خواندن سوره فاتحه و اخلاص را داشت و «بسماللهالرحمنالرحيم» را گفت ولی سهواً سوره را تعيين نكرد، آيا بايد از اول، سوره معيّنی را قصد نمايد و بعد «بسماللهالرحمنالرحيم» را قرائت كند؟
ج: اعاده «بسماللهالرحمنالرحيم» واجب نيست، بلكه می تواند برای خواندن هر سوره ای به آن اكتفا كند.(اجوبة الاستفتائات، س466)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ73. زن می تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولی اگر نامحرم صدايش را بشنود بنا بر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.(توضيح المسائل، م994)آيتاللهالعظمی خامنهای: زن می تواند حمد و سوره نمازهای صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولی اگر نامحرم صدای او را می شنود بهتر است آهسته بخواند.(اجوبة الاستفتائات، س471)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ74. اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنا بر احتياط واجب بايد «بسم الله» آن را هم آهسته بگويد.(توضيح المسائل، م1008)آيتاللهالعظمی خامنهای: بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نمازها، تسبيحات يا حمد را آهسته بخوانند، ولی در صورتی كه حمد بخواند می تواند در نماز فرادی «بسم الله الرحمن الرحيم» را در آن بلند بگويد. اگرچه احتياط در آن است كه «بسم الله» را هم آهسته بگويد، و در نماز جماعت اين احتياط، واجب است.(استفتا، 263)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ75. احتياط مستحب آن است كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد و معنی وقف به حركت آن است كه زير يا زبَر يا پيش آخر كلمه ای را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد. مثلاً بگويد «الرَّحْمنِ الرَّحيم» و ميم «الرّحيم» را زير بدهد و بعد قدری فاصله دهد و بگويد «مَالِكِ يَوْمِ الدّين». و معنی وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمه ای را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آنكه بگويد «الرّحمنِ الرَّحيمْ» و ميم «الرّحيم» را زير ندهد و فوراً «مَالِكِ يَوْمِ الدّين» را بگويد.(توضيح المسائل، م1004)آيتاللهالعظمی خامنهای: در قرائت نماز لازم نيست كه اگر آيه ای را به آيه ی بعدی وصل كرد، حركت آخر آيه را ظاهر كند، مثلاً اگر بگويد: «مَالِكِ يَوْمِ الدّين»، و نون آخر آيه را ساكن كند و بلافاصله بگويد: «إيّاكَ نَعبد وَايّاكَ نَسْتَعين» اشكال ندارد. اين كار را «وصل به سكون» می نامند. و همينطور است در مورد كلماتی كه آيه از آنها تشكيل شده است. اگرچه در مورد اخير احتياط آن است كه وصل به سكون نكند.(استفتا، 261)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ76. اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.(توضيح المسائل، م1015)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در ركوع ركعت سوم و چهارم شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند. ولی اگر در هنگام رفتن به ركوع در حالی كه هنوز به حدّ ركوع نرسيده است شك كند، بنا بر احتياط واجب بايد برگردد و حمد يا تسبيحات را بخواند.(استفتا، 267)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ77. هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه ای را درست گفته يا نه، اگر به چيزی كه بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را بهطور صحيح بگويد و اگر به چيزی كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد مثل آنكه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند، و اگر ركن نباشد، مثلاً موقع گفتن «اللهُ الصَّمد» شك كند كه «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» را درست گفته يا نه، باز هم می تواند به شك خود اعتنا نكند، ولی اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را بهطور صحيح بگويد اشكال ندارد، و اگر چند مرتبه هم شك كند، می تواند چند بار بگويد اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنا بر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.(توضيح المسائل، م1016)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر پس از آنكه آيه ای را تمام كرد شك كند كه آن را درست خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند. و همينطور است اگر جمله ای از آيه را تمام كرد و پس از آن شك در درست خواندن آن كرد، مثل اينكه پس از «اِيّاكَ نَعْبُدُ» شك كرد كه آيا آن را درست ادا كرده است يا نه. البته در همه اين صورتها اگر آنچه را كه در صحيح ادا كردن آن شك دارد، احتياطاً دوباره بخواند اشكال ندارد.(استفتا، 268)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــركوع
78. اگر به اندازه ركوع خم شود، ولی دستها را به زانو نگذارد اشكال ندارد.(توضيح المسائل، م1023)آيتاللهالعظمی خامنهای: احتياط آن است كه در حال ركوع دستها را بر زانو بگذارد.(استفتا، 272)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ79. انسان هر ذكری در ركوع بگويد كافی است، ولی احتياط واجب آن است كه به قدر سه مرتبه «سُبْحانَ الله» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رَبِّیَ العَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ» كمتر نباشد.(توضيح المسائل، م1028)آيتاللهالعظمی خامنهای: ذكر واجب در ركوع عبارت است از يك بار گفتن: «سُبْحانَ رَبِّیَ العَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» يا سه بارگفتن: «سُبْحانَ الله ». و اگر به جای آن ذكر ديگری از قبيل «اَلحَمْدُلِله» و «الله ُ اَكبَر» و غير آن را به همان مقدار بگويد نيز كافی است.(استفتا، 275)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ80. اگر موقعی كه ذكر واجب ركوع را می گويد، بیاختيار بهقدری حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود بايد بعد از آرام گرفتن بدن، بنا بر احتياط واجب دوباره ذكر را بگويد، ولی اگر كمی حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.(توضيح المسائل، م1031)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در حالی كه ذكر واجب ركوع را می گويد، بدن او بی اختيار حركت كند و حال طُمأنينه واجب را بر هم بزند، بايد پس از آرام گرفتن بدن، ذكر واجب را دوباره بگويد. حركت اندك بدن يا حركت انگشتان و امثال آن اشكال ندارد.(استفتا، 277)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ81. اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند، در صورتی كه بتواند پيش از آنكه از حد ركوع بيرون رود ذكر را بگويد، بايد در آن حال تمام كند و اگر نتواند در حال برخاستن ذكر را به قصد رجا بگويد.(توضيح المسائل، م1034)ـ اگر بهواسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگيرد نماز صحيح است ولی بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب يعنی «سُبْحانَ ربّی العَظيمِ وَبِحَمدِه» يا سه مرتبه «سُبْحانَالله » را بگويد.(توضيح المسائل، م1035)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه بهخاطر بيماری و امثال آن نمی تواند به اندازه گفتن سه «سبحان الله » در حال ركوع بماند، كافی است كه يك مرتبه «سُبْحانَ الله» بگويد، و اگر فقط يك لحظه می تواند در حال ركوع باشد، احتياط واجب آن است كه ذكر را در همان لحظه شروع كند و در حال سر برداشتن تمام نمايد.(استفتا، 280)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ82. اگر بعد از آنكه پيشانی به زمين برسد، يادش بيايد كه ركوع نكرده، بنا بر احتياط واجب بايد بايستد و ركوع را بهجا آورد و نماز را تمام كند و دوباره بخواند.(توضيح المسائل، م1042)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در حال سجده اوّل يا بعد از آن و پيش از آنكه وارد سجده دوّم شود يادش بيايد كه ركوع نكرده است، بايد برخيزد و بايستد و ركوع كند و پس از آن دو سجده را بهجا آورد و نماز را تمام كند و بعد از نماز احتياطاً دو سجده سهو برای سجده زيادی بگزارد.(استفتا، 284)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــسجده
83. در سجده هر ذكری بگويد كافی است ولی احتياط واجب آن است كه مقدار ذكر از سه مرتبه «سُبْحانَ الله » يا يك مرتبه «سُبْحانَ ربّی الأعلی وَبِحَمْدِه» كمتر نباشد.(توضيح المسائل، م1049)آيتاللهالعظمی خامنهای: ذكر واجب در سجده عبارت است از يك بار گفتن «سُبحان ربّی الأعلی وبحَمده» يا سه مرتبه گفتن «سُبحان الله » و اگر به جای آن ذكرهای ديگر مانند «اَلحَمْدُلِله»، «الله اكبر» و غير آن را به همان مقدار بگويد كافی است.(استفتا، 293)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ84. اگر پيش از آنكه پيشانی به زمين برسد و بدن آرام گيرد عمداً ذكر سجده را بگويد، يا پيش از تمام شدن ذكر عمداً سر از سجده بردارد، نماز باطل است.(توضيح المسائل، 1051)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه می داند آرام بودن بدن در حال ذكر سجود واجب است اگر پيش از آنكه پيشانی به زمين برسد و بدن آرام بگيرد، عمداً ذكر را بگويد، يا پيش از تمام شدن ذكر، عمداً سر از سجده بردارد، نمازش باطل است.(استفتا، 295)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ85. اگر پيشانی بیاختيار از جای سجده بلند شود، چنانچه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جای سجده برسد، و اين يك سجده حساب می شود، چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه، و اگر نتواند سر را نگه دارد و بیاختيار دوباره به جای سجده برسد، روی هم يك سجده حساب می شود و اگر ذكر نگفته باشد بايد بگويد.(توضيح المسائل، م1071)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در هنگام سجده، پيشانی به محل سجده بخورد و بی اختيار از زمين بلند شود، بايد دوباره پيشانی را بر زمين بگذارد و ذكر سجده را بگويد، و يك سجده به حساب می آيد.(استفتا، 301)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ86. اگر انسان ناچار شود كه در زمين گِل نماز بخواند بنا بر احتياط واجب بايد در حالی كه ايستاده است، برای سجده با سر اشاره كند و تشهد را ايستاده بخواند.(توضيح المسائل، م1074)آيتاللهالعظمی خامنهای: هرگاه در زمين گِلآلود نماز می خواند، اگر آلوده شدن بدن و لباس برای او موجب مشقّت است، می تواند در حالی كه ايستاده، برای سجده با سر اشاره كند و تشهد را ايستاده بخواند.(استفتا، 309)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ87. ... سجده كردن بر چيزهای معدنی مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه باطل است اما سجده كردن بر سنگ های معدنی مانند مرمر و سنگ های سياه اشكال ندارد.(توضيح المسائل، م1076)آيتاللهالعظمی خامنهای: سجده بر سنگ مرمر و ديگر سنگ هايی كه در ساخت يا زينت بنا بهكار می رود صحيح است، همچنين سجده بر عقيق و فيروزه و دُرّ و امثال آن؛ هرچند احتياط آن است كه بر اين دسته آخری سجده نكند.(استفتا، 312)88. سجده كردن بر برگ چای و نيز بر قهوه جايز نيست.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(العروة الوثقی، جلد 1، فی مسجد الجبهة من مكان المصلی، م6)آيتاللهالعظمی خامنهای: سجده كردن بر برگ چای بنا بر احتياط واجب صحيح نيست، ولی سجده بر برگ درخت قهوه كه خود برگ، استفاده خوراكی ندارد، صحيح است.(استفتا، 314)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ89. سجده بر گُلهايی كه خوراكی نيستند، صحيح است ولی سجده بر دواهای خوراكی كه از زمين می رويد، مانند گل بنفشه و گل گاوزبان صحيح نيست.(توضيح المسائل، م1079)آيتاللهالعظمی خامنهای: سجده بر گلهايی كه خوراكی نيستند و نيز داروهای گياهی كه از زمين می رويد و فقط برای معالجه بيماریها بهكار می آيد مانند گُل ختمی و گُل بنفشه صحيح است، ولی بر گياهانی كه در موارد غير معالجه نيز برای خواص طبّی كه در آن است به مصرف خوراكی می رسد، مانند خاكشير و امثال آن، سجده درست نيست.(استفتا، 315)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ90. اگر كاغذ را از چيزی كه سجده بر آن صحيح است مثلاً از كاه ساخته باشند، می شود بر آن سجده كرد و سجده بر كاغذی كه از پنبه و مانند آن ساخته شده اشكال ندارد.(توضيح المسائل، م1082)آيتاللهالعظمی خامنهای: سجده بر كاغذی كه از چوب و گياهان ـ غير از كتان و پنبه ـ ساخته می شود درست است.(استفتا، 318)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ91. اگر چيزی كه سجده بر آن صحيح است ندارد، يا اگر دارد بهواسطه سرما يا گرمای زياد و مانند اينها نمی تواند بر آن سجده كند، بايد به لباسش اگر از كتان يا پنبه است، سجده كند و اگر از چيز ديگر است بر همان لباس سجده كند و اگر آن هم نيست بايد بر پشت دست و چنانچه آن هم ممكن نيست به چيز معدنی مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.(توضيح المسائل، م1084)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر چيزی كه سجده بر آن صحيح است ندارد، يا بهواسطه سرما يا گرما و مانند اينها نمی تواند بر آن سجده كند، چنانچه لباس او از جنس پنبه يا كتان است يا چيزی از جنس پنبه يا كتان دارد بايد بر آن سجده كند و احتياط آن است كه تا سجده بر لباسی كه از پنبه و كتان باشد ممكن است، بر غير آن (يعنی غير لباسی كه از اين جنس باشد) سجده نكند و اگر ندارد، بنا بر احتياط واجب بر پشت دست خود سجده كند.(استفتا، 320)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ92. اگر در سجده اول، مهر به پيشانی بچسبد و بدون اينكه مهر را بردارد دوباره به سجده رود اشكال دارد، بلكه نماز باطل است و بايد اعاده كند.(توضيح المسائل، م1086)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در سجده اول، مهر به پيشانی بچسبد بايد برای سجده دوم مهر را از پيشانی بردارد، و اگر مهر را از پيشانی جدا نكند و به همان حال به سجده دوم برود اشكال دارد.(استفتا، 321)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــسجده واجب قرآن
93. اگر از مثل گرامافون آيه سجده را بشنود لازم نيست سجده نمايد. ولی اگر از آلتی كه صدای خود انسان را می رساند بشنود، واجب است سجده كند.(توضيح المسائل، م1096)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر به آيه سجده ای كه از راديو و تلويزيون يا ضبط صوت و امثال آن پخش می شود گوش دهد، سجده واجب است.(استفتا، 326 و اجوبة الاستفتائات، س500)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ94. در سجده واجب قرآن نمی شود بر چيزهای خوراكی و پوشاكی سجده كرد.(توضيح المسائل، م1097)آيتاللهالعظمی خامنهای: در سجدهی واجب قرآن بايد بر چيزهايی سجده کند که در نماز میتواند بر آنها سجده کند.(استفتا، 327)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتشهّد
95. اگر تشهد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهد را نخوانده، بايد بنشيند و تشهد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز، تشهد را قضا كند، و بنا بر احتياط واجب برای تشهد فراموش شده، دو سجده سهو بهجا آورد.(توضيح المسائل، م1102)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر تشهد را فراموش كند و در هنگامی كه به ركوع ركعت سوم رفته يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام، برای تشهد فراموش شده دو سجده سهو بهجا آورد. و احتياط آن است كه پيش از سجده سهو، تشهد فراموش شده را قضا كند.(استفتا، 332) - نماز جماعتنماز جماعت96. اگر مأموم مرد است، امام [جماعت] او هم بايد مرد باشد... و احتياط واجب آن است كه امام زن نيز مرد باشد.(تحريرالوسيله، ج1، القول في شرائط امام الجماعة، ص249 و توضيح المسائل، م1453)آيتاللهالعظمی خامنهای: امامت زن در نماز جماعت فقط برای زنان جايز است.(اجوبة الاستفتائات، س596)97. اگر امام يا مأموم بخواهد نمازی را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند در صورتی كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشد اشكال ندارد.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(توضيح المسائل، م1404)آيتاللهالعظمی خامنهای: نمازی را که فرادا خوانده، میتواند با اقتدا به امام جماعتی اعاده نمايد، و نمازی را که برای جماعتی امامت کرده، میتواند يکبار ديگر براي جماعت ديگر امامت کند، در غير اين دو صورت اعاده وجهی ندارد هرچند جماعت دوم داراي رجحانی باشد.(استفتا، 6990)
- نماز جمعهنماز جُمعه98. خواندن خطبه های نماز جمعه قبل از ظهر بهطوری كه هنگام تمام شدن خطبه ها ظهر شده باشد جايز است و احتياط آن است كه خطبه ها پس از زوال ايراد شود.(تحريرالوسيله، القول في شرائط صلاة الجمعه، ج1، ص212، م10)آيتاللهالعظمی خامنهای: خطبه های نماز جمعه را می توانند قبل از ظهر ايراد كنند. اگرچه احتياط آن است كه قسمتی از آن در وقت ظهر باشد و احوط آن است كه تماماً بعد از دخول وقت ايراد شود.(استفتا، 160)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ99. احتياط واجب آن است كه نماز جمعه را از موقعی كه عرفاً اوّل ظهر می گويند، تأخير نيندازد و اگر از اين وقت تأخير افتاد به جای نماز جمعه نماز ظهر بخواند.(تحريرالوسيله، ج1، القول في وقتها،ص 216، م1 و توضيح المسائل، م734)آيتاللهالعظمی خامنهای: وقت نماز جمعه از اول ظهر است، و احوط آن است كه آن را از اوايل عرفی وقت نماز ظهر ـ در حدود يكی دو ساعت ـ عقب نيندازند.(استفتا، 159 و اجوبة الاستفتائات، س630)
- نماز مسافرنماز مسافر
100. مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط، شكسته بهجا آورد يعنی دو ركعت بخواند: ...
شرط هفتم: آنكه شعل او مسافرت نباشد، بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگرچه برای بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اوّل بايد نماز را تمام بخوانند. ولی در سفر اوّل اگرچه طول بكشد، نمازشان شكسته است.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في صلاه المسافر، ص230، سابعها و توضيح المسائل، نمازمسافر، شرط هفتم)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: شرايط وجوب قصر بر مسافر در نمازهای چهار ركعتی كدام است؟
ج: امور هشتگانه ذيل است: ...
7ـ مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد مانند باربر و راننده و ملوان و غيره؛ و كسی كه شغل او در سفر است، ملحق به اينهاست.(اجوبة الاستفتائات، س640)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ101. س: شخصی در يك شركت، ناظر خريد است چند سال است كه هر روز صبح از وطن خود به محل كار كه بيش از حدّ شرعی فاصله دارد می رود و غروب بر می گردد و گاهی شخصاً رانندگی می كند، آيا اين شخص مسافر است يا دائم السفر؟
ج: در محل كار و بين راه حكم مسافر دارد.(استفتاءات، ج1، ص246، س379)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: کسی که سفر شغلي حداقل هر ده روز يکبار انجام میدهد، تا چه مدت آن را ادامه دهد حکم سفر شغلی بر آن مترتب میشود؟
ج: ميزان، صدق تکرّر سفر برای شغل است، همينکه کاري که برای آن سفر میکند شغل او محسوب باشد ولو شغل دو سه ماهه، و برای آن بدون تخللّ اقامت ده روز در يکجا مکرّراً مسافرت میکند، در سفر سوم نمازش تمام است.(استفتا، 62505)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه سفر مقدمه شغل اوست [مانند كارمندی كه به محل خدمت خود مسافرت می كند] آيا در سفر نمازش تمام و روزه اش صحيح است يا آنكه اين حكم اختصاص به كسی دارد كه شغل او حتماً مسافرت باشد [مانند راننده و ملوان]؟
ج: كسی كه سفر مقدمه كار او است، اگر در خلال هر ده روز حداقل يك بار برای كار به محل كارش رفت و آمد نمايد، نمازش تمام و روزه اش صحيح است.(اجوبة الاستفتائات، س641)102. كسی كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود يا غير وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اولی كه بعد از ده روز می رود، نماز را شكسته بخواند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(توضيح المسائل، م1312 و 1313)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: شخصی که مکرّر برای شغلش مسافرت میکند اگر ده روز در وطن و يا جای ديگر اقامت کند آيا در اين مورد هم در سفر سوم نمازش تمام است و يا اينکه پس از اقامه ده روز فقط در سفر اول نمازش قصر میباشد؟
ج: در صورت اقامت ده روز در يک محل در بين سفرهای شغلي، فقط در سفر اول بعد از اقامت ده روز نمازش قصر است.(استفتا)توضيح:
به فتوای حضرت امام خمينی(قدّس سرّه) تنها كسانی كه شغل آنها مسافرت می باشد، يعنی قوام كارشان به سفر است كه در غير سفر و در محل ثابت انجام نمی پذيرد مانند: راننده های برون شهری، خلبانان و ملوانان نمازشان در سفرهای شغلی تمام و روزه صحيح است. ولی كسانی كه شغل آنها مسافرت نيست، هر چند، هر روز برای كارشان به مسافرت می روند نمازشان در سفر شكسته است، مانند معلّمی كه هر روز يا هر هفته برای تدريس به سفر می رود.
به يك مسأله و يك استفتا توجه كنيد:
مسأله: كسی كه شغلش مسافرت نيست، اگر مثلاً در شهری يا در دهی جنسی دارد كه برای حمل آن مسافرتهای پیدرپی می كند، بايد نماز را شكسته بخواند.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في صلاة المسافر، ص231، م24 و توضيح المسائل، م1316)س: سپاه، عده ای را برای امور روستاها استخدام می كند و مقرّ سپاه هم وطنشان نيست و هر روز يا هر سه روز به ناچار به اطراف آن شهر مسافرت می كنند تكليف نماز و روزه آنها چيست؟ و خلاصه، لازمه كارشان مسافرت است.
ج: در غير وطن بدون قصد اقامه ده روز در محل واحد، نماز شكسته و روزه صحيح نيست.(استفتاءات، ج1، ص246، س376)آيتاللهالعظمی خامنهای: به فتوای رهبر معظم انقلاب(دام ظلّه)، كسانی كه شغلشان در سفر است يا برای كارشان حداقل در كمتر از ده روز به محل كار سفر می كنند، مانند كسانی هستند كه شغلشان مسافرت است، يعنی بايد نمازهای چهار ركعتی را در اينگونه مسافرتها تمام بخوانند و روزه صحيح است، مانند معلمانی كه برای تدريس يا كارمندانی كه برای انجام وظيفه يا كارگرانی كه برای كار؛ مثلاً هر هفته يك بار به محل كارشان می روند و برمی گردند، نمازشان در سفر برای كار تمام است. ولی اگر سفر برای تحصيل باشد، نظر مبارك ايشان مبني بر احتياط است. مگر آنكه تحصيل در حكم كار و شغل آنها باشد، مانند افرادی كه در سپاه و ارتش برای تحصيل مأموريت دارند.
به دو استفتا توجه كنيد:
س: دانشجويانی كه هر هفته برای تحصيل مسافرت می كنند، چه حكمی دارند؟
ج: در فرض سؤال حكم نماز در سفر تحصيلی مبنی بر احتياط است.(1)(اجوبة الاستفتائات، س652)(1) افرادی كه چنين وضعيتي دارند، میتوانند با مراعات شرايط به فتوای مجتهد ديگر رجوع كنند.
س: دبير شاغل در شهرستان رفسنجان می باشم با توجه به پذيرفته شدن در مركز عالی ضمن خدمت و مأموريت به تحصيلیِ آموزش و پرورش، سه روز ابتدای هفته را در شهرستان كرمان اشتغال به تحصيل دارم و بقيه ايام هفته را در شهرستان خود به خدمت مشغولم، نظر حضرتعالی در مورد احكام نماز و روزه اينجانب چه می باشد آيا حكم دانشجو بودن به ما جاری است يا خير؟
ج: اگر مأمور به تحصيل هستيد نماز شما تمام و روزه صحيح است.(اجوبة الاستفتائات، س653)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ103. س: فتوای حضرت امام را در مورد بلاد كبيره مفصلاً بيان نماييد.
ج: در شهرهای بزرگ خارق العاده كه تشخيص آن موكول به نظر عرف است، ميزان در مبدأ و منتهای مسافت، منزل است و در قصد اقامت ده روز بايد نيّت اقامت ده روز در يك محلّه را داشته باشد.(تحريرالوسيله، ج1، فصل في صلاة المسافر، ص225، م4 و استفتاءات، ج1، ص207، س277)
آيتاللهالعظمی خامنهای: س: نظر جنابعالی درباره شهرهای بزرگ از جهت قصد توطّن يا اقامت ده روز در آنها چيست؟
ج: در احكام مسافر و قصد توطن و قصد اقامت ده روز فرقی بين شهرهای بزرگ و معمولی نيست و حتی با قصد توطّن در يك شهر بزرگ و مدتی در آنجا ماندن، بدون معيّن كردن محله ی خاصی از آن، تمام آن شهر حكم وطن را درباره او پيدا خواهد كرد. همچنين اگر قصد اقامت ده روز در مانند اين شهر نمايد، بدون اينكه محلهی خاصی از آن را قصد نمايد، حكم تمام بودن نماز و صحّت روزه در مورد او در تمام محلّه های آن شهر جاری خواهد بود.(اجوبة الاستفتائات، س707)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ104. مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند، اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود، چنانچه جايی كه می خواهد برود از حصار و ديوار شهر بيرون نباشد، يا از مزارع و باغات اطراف آن باشد به مقداری كه رفتن به آنجا منافی با صدق اقامه در آن محل نباشد [يعنی عرفاً بگويند كه ده روز در يك محل مانده است] بايد نماز را تمام بخواند ولی چنانچه بخواهد تا كمتر از چهار فرسخ برود، چنانچه در نيّت او باشد كه در بين ده روز، فقط يك مرتبه برود و بيش از دو ساعت، رفتن و برگشتن را طول ندهد، در همه ده روز بايد نمازش را تمام بخواند.(تحريرالوسيله، ج1، القول في قواطع السفر، ص235، م7 وتوضيح المسائل، م1338)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: آيا هنگام قصد اقامت، جايز است نيّت خروج از محل اقامت به محل ديگری را كه كمتر از چهار فرسخ با آن فاصله دارد بنمائيم؟
ج: قصد خروج از محل اقامت به اندازه كمتر از مسافت شرعی اگر به صدق اقامت ده روز ضرر نزند مثل بيرون رفتن از آنجا به مدت چند ساعت از روز يا شب برای يك بار يا چند بار به شرطی كه مجموع ساعات خروج از شش، هفت ساعت بيشتر نشود، در اين صورت، قصد خروج به قصد اقامت لطمه نمی زند.(اجوبة الاستفتائات، س665)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ105. تخيير بين قصر و اتمام در مكه و مدينه، اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبی (صلی الله عليه و آله) دارد و در تمام مكه و مدينه جاری نيست، بلی اختصاص به مسجد اصلی ندارد و در جاهای توسعه داده شده مسجد هم جاری است، هرچند احتياط، اقتصار بر مسجد اصلی است، پس در تمام مسجد فعلی، مسافر می تواند نماز را تمام بخواند، همان طور كه می تواند شكسته بخواند.(تحريرالوسيله، ج1، القول في احكام المسافر، ص240، م8 و مناسك حج، م1316)آيتاللهالعظمی خامنهای: مسافر می تواند در تمام دو شهر مكه و مدينه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبی(صلی الله عليه و آله) ندارد.(مناسك حج، م1153)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ106. تا انسان قصد ماندن هميشگی در جايی كه غير وطن اصلی خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمی شود مگر آنكه بدون قصد ماندن، آنقدر بماند كه مردم بگويند اين جا وطن اوست.(توضيح المسائل، م1331)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: کسی که میخواهد ساليانی در مکانی بماند، تا چه مدتی بنای ماندن آنجا را داشته باشد، حکم وطن را دارد، و آيا بين ماندن در آنجا صرفاً به قصد زندگی يا برای کار يا هر دو، تفاوتی وجود دارد؟
ج: اگر بنای زندگی در آنجا را به مدّت هفت، هشت سال داشته باشد برای ترتّب حکم وطن کافی است. ولی اگر برای کار يا امر ديگری غير از زندگی در آنجا، مدتی بخواهد بماند، حکم وطن مترتّب نيست.(اجوبة الاستفتائات، س684) - نماز آياتنماز آیات107. در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیّت و تکبیر و خواندن حمد، آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلاً به قصد سوره قُل هو اللَّه احد، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: «قُل هُوَ اللَّهُ احَدٌ» دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: «اللّهُ الصَّمَدُ» باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً احَدٌ» و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بهجا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.(توضیح المسائل، م1508)آیتاللهالعظمی خامنهای: س: نماز آیات چگونه باید خوانده شود؟
ج: بعد از نیّت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسمالله به عنوان یک آیه، صحیح نیست) از سوره ای را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگری از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگری از همان سوره را قرائت نماید و همینطور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره ای که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود. سپس رکوع پنجم را بهجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، برای رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه ای از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همینطور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد برای هر رکوعی به یک آیه از سوره ای اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.(اجوبة الاستفتائات، س712) - نماز قضانماز قضا108. پنجم از نمازهای واجب، نماز قضای پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است.(توضيح المسائل، نمازهای واجب)آيتاللهالعظمی خامنهای: نمازهای قضای پدر و مادر بر پسر بزرگ آنان واجب است.(استفتا،150)
- نافله نمازنافله نماز109. نافله ظهر و عصر را در سفر نبايد خواند، ولی نافله عشا را به نيّت اينكه شايد مطلوب باشد می تواند بهجا آورد.(توضيح المسائل، م767)آيتاللهالعظمی خامنهای: در سفر، نافلههای ظهر و عصر و عشا ساقط است و نبايد خوانده شود.(استفتا،167)
- روزهروزه110. اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر مُلتفت شود، چنانچه كاری كه روزه را باطل می كند انجام نداده باشد، بايد نيّت كند و روزه او صحيح است. و اگر كاری كه روزه را باطل می كند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است روزه او باطل می باشد، ولی بايد تا مغرب كاری كه روزه را باطل می كند انجام ندهد و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد.(توضيح المسائل، م1561)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه در ماه رمضان از روی فراموشی يا بی اطلاعی، نيّت روزه نكرده و در اثنای روز ملتفت شد، در صورتی كه كاری كه روزه را باطل می كند انجام داده باشد، روزه ی آن روز باطل است ولی تا غروب(1) از كارهای باطل كنندهی روزه خودداری كند. اما چنانچه تا هنگامی كه ملتفت روزه می شود، كاری كه روزه را باطل می كند انجام نداده باشد اگر بعد از ظهر است روزه باطل است، و اگر پيش از ظهر است، بنا بر احتياط واجب بايد نيّت روزه كند و روزه بگيرد و بعداً نيز روزه ی آن روز را قضا كند.(استفتا، روزه، 7)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ111. كسی كه برای بهجاآوردن روزه ميّتی اجير شده، اگر روزه مستحبی بگيرد اشكال ندارد. ولی كسی كه روزه قضا يا روزه واجب ديگری دارد، نمی تواند روزه مستحبی بگيرد، و چنانچه فراموش كند و روزه مستحب بگيرد، در صورتی كه پيش از ظهر يادش بيايد، روزه مستحبی او به هم می خورد و می تواند نيّت خود را به روزه واجب برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است و اگر بعد از مغرب يادش بيايد، روزه اش صحيح است گرچه بی اشكال نيست.(توضيح المسائل، م1563)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه روزه ی قضای ماه رمضان بر او واجب است، نمیتواند روزه ی مستحبی بگيرد. و چنانچه فراموش كند و روزه ی مستحبی بگيرد در صورتی كه در اثنای روز يادش بيايد روزه ی مستحبی او باطل می شود. حال اگر پيش از ظهر باشد می تواند نيّت روزه ی قضای ماه رمضان كند و روزه اش درست است.(استفتا، روزه، 10)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ112. وقت نيّت روزه مستحبّی از اول شب است تا موقعی كه به اندازهی نيّت كردن به مغرب وقت مانده باشد، كه اگر تا اين وقت كاری كه روزه را باطل میكند انجام نداده باشد و نيّت روزهی مستحبّی كند، روزه او صحيح است.(توضيح المسائل، م1553)آيتاللهالعظمی خامنهای: در روزههای مستحب و نيز روزههای واجب غير معيّن که وجوب آن مخصوص به روز معيّنی نيست اگر تصميم بر قطع روزه بگيرد ولی کاری که روزه را باطل میکند از او سر نزند و بعداً دوباره تا پيش از ظهر ـ و در مستحب تا غروب ـ نيّت روزه کند، روزه او صحيح است.(استفتا، 15)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ113. اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت كاری كه روزه را باطل می كند انجام نداده باشد، بايد نيّت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نيست.(توضيح المسائل، م1567)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر مريض در اثنای روز ماه رمضان خوب شود، واجب نيست كه نيّت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد، ولی اگر پيش از ظهر باشد و كاری كه روزه را باطل می كند از او سر نزده باشد احتياط مستحب آن است كه نيّت روزه كند و روزه بگيرد و پس از ماه رمضان بايد آن روز را قضا كند.(استفتا، روزه، 11)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ114. اگر در روزه واجب معيّنی مثل روزه رمضان از نيّت روزه گرفتن برگردد روزه اش باطل است، هرچند پيش از ظهر دوباره قصد روزه كند، و نيز اگر نسبت به ادامه روزه دچار ترديد شود. ولی چنانچه نيّت كند كه چيزی را كه روزه را باطل می كند بهجا آورد در صورتی كه آن را انجام ندهد روزه اش باطل نمی شود.(تحريرالوسيله، ج1، كتاب الصوم، القول في النية، ص255، م8 و توضيح المسائل، م1570)آيتاللهالعظمی خامنهای: در روزه ی ماه رمضان اگر در اثنای روز از نيّت روزه گرفتن برگردد بهطوری كه قصد ادامه ی روزه نداشته باشد، روزه اش باطل می شود و قصد دوباره ی او برای ادامه ی روزه فايده ندارد. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معنی كه هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل كند، يا تصميم بگيرد كاری را كه موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده است، در اين دو صورت، صحّت روزه ی او محل اشكال است. و احتياط واجب آن است كه روزه را تمام كند و بعداً هم آن را قضا نمايد. هر روزه ی واجب معيّن ديگر ـ مانند نذر معيّن و امثال آن ـ نيز دارای همين حكم است.(اجوبة استفتائات، س758)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ115. كسی كه خودش روزه قضای ماه رمضان دارد، جايز نيست بعد از زوال افطار كند ... اما افطار كردن قبل از زوال ـ هرچند روزه قضای ماه رمضان از خودش باشد ـ مانع ندارد؛ مگر آنكه با نذر يا اجاره و مانند آن متعيّن شده باشد يا وقت روزهی قضا تا ماه رمضان تنگ باشد، اگر قائل به عدم جواز تأخير انداختن تا ماه رمضان باشيم همانگونه كه مشهور و منصور است.(العروة الوثقی ، ج2، كتاب الصوم، في أحكام القضاء، م27)آيتاللهالعظمی خامنهای: کسی که قضای روزهی ماه رمضان را میگيرد در صورتی که وقت قضای او تنگ نباشد میتواند پيش از ظهر روزهی خود را باطل کند، و اگر وقت تنگ است يعنی فقط به عدد روزهای قضا تا ماه رمضان آينده وقت دارد، احتياط آن است که روزه را در پيش از ظهر هم باطل نکند.(استفتا، روزه، 87)1- غروب شرعی كه وقت اذان مغرب است.
- رؤيت هلالرؤيت هلال116. رؤيت هلال با وسايل مستحدثه اعتبار ندارد؛ پس اگر با بعضی از وسايل بزرگكننده يا نزديكآورنده مانند تلسكوپ مثلاً ببيند، ولی بدون وسيله، هلال، قابل رؤيت نباشد، حكم به اول ماه نمی شود. پس معيار رؤيت با چشم، بدون وسيله نزديكآورنده يا بزرگكننده است. البته اگر با وسيله ای آن را ببيند و جای آن را بداند سپس با چشم ـ بدون وسيله ـ آن را رؤيت نمايد، حكم به اول ماه می شود.(تحريرالوسيله، ج2، المسائل المستحدثة، مسائل الصلاة و الصوم، ص574، م18)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: آيا رؤيت تصوير هلال ماه با استفاده از دوربين CCD و انعکاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده توسط رايانه، برای اثبات اول ماه کفايت می کند؟
ج. رؤيت با وسيله، فرقی با رؤيت به طريق عادی ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که در آن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست، محل اشکال است.(اجوبة استفتائات، س835) - مبطلات روزهمبطلات روزه
117. احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپولی كه به جای غذا بهكار می رود خودداری كند، ولی تزريق آمپولی كه عضو را بی حس می كند يا به جای دوا استعمال می شود اشكال ندارد.(توضيح المسائل، 1576)آيتاللهالعظمی خامنهای: احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپول های مقوّی يا مغذّی، و هر آمپولی كه در رگ تزريق می شود و نيز انواع سِرُم ها خودداری كند، لكن آمپول های دارويی كه در عضله تزريق می شود و نيز آمپول هايی كه برای بی حس كردن بهكار می رود، مانعی ندارد.(اجوبة الاستفتائات، س767)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ118. احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند. ولی بخار غليظ، روزه را باطل نمی كند، مگر اينكه در دهان به صورت آب درآيد و فرو دهد.(توضيح المسائل، 1605)آيتاللهالعظمی خامنهای: احتياط واجب آن است كه روزه دار از دودهای انواع دخانيات و نيز مواد مخدّری كه از راه بينی يا زير زبان جذب می شود خودداری كند.(اجوبة الاستفتائات، س760)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ119. اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر (صلیالله عليه و آله وسلّم) و جانشينان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد اگرچه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند، روزه او باطل است و احتياط واجب آن است كه حضرت زهرا (عليهاالسلام) و ساير پيغمبران و جانشينان آنان هم در اين حكم فرقی ندارند.(توضيح المسائل، 1596)آيتاللهالعظمی خامنهای: دروغ بستن به خدا و پيامبران و معصومين (عليهمالسلام) بنا بر احتياط، موجب باطلشدن روزه می شود، هرچند بعداً توبه كند و بگويد كه دروغ بسته است.(استفتا، روزه، 30)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ120. اگر بخواهد خبری را كه نمی داند راست است يا دروغ نقل كند بنا بر احتياط واجب بايد از كسی كه آن خبر را گفته، يا از كتابی كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد لكن اگر خودش هم خبر بدهد روزه اش باطل نمی شود.(توضيح المسائل، 1597)آيتاللهالعظمی خامنهای: نقل رواياتی كه در كتب آمده است و انسان نمی داند كه دروغ باشد، اشكال ندارد. هرچند احتياط آن است كه آنها را با نسبت به آن كتاب نقل كند.(استفتا، روزه، 31)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ121. رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل می كند چه غبار چيزی باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزی باشد كه خوردن آن حرام است.(توضيح المسائل، 1603)آيتاللهالعظمی خامنهای: روزه دار بنا بر احتياط واجب بايد غبار غليظ را ـ مانند غباری كه از جارو كردنِ زمين خاكی بر می خيزد ـ فرو ندهد، همچنين دود سيگار و ديگر دخانيات بنا بر احتياط واجب روزه را باطل می كند.(استفتا، روزه، 32)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ122. اگر در روزه رمضان عمداً قَی كند، فقط بايد قضای آن روز را بگيرد.(توضيح المسائل، 1658)آيتاللهالعظمی خامنهای: قَی موجب كفّاره است.(مستفاد از استفتا، روزه، 53) - مسافرت در ماه رمضانمسافرت در ماه رمضان123. مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد. ولی اگر برای فرار از روزه باشد مكروه است.(توضيح المسائل، 1715)آيتاللهالعظمی خامنهای: مسافرت در ماه رمضان هرچند برای فرار از روزه باشد جايز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر اينکه سفر برای کارِ نيکو يا لازمی باشد.(استفتا، 96)
- قضا و کفّاره روزهقضا و كفّاره روزه
124. كسی كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است بايد يك بنده آزاد كند يا دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هركدام يك مُدّ ـ كه تقريباً ده سير است ـ طعام يعنی گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، هرچند مدّ كه می تواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگرچه مثلاً يك مرتبه بگويد «اَستَغفِرُاللّه »، و احتياط واجب در فرض اخير آن است كه هر وقت بتواند، كفّاره را بدهد.(توضيح المسائل، م1660)آيتاللهالعظمی خامنهای: کفاره افطار عمدی روزه عبارت است از شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير يا دادن شصت مدّ طعام به شصت مسکين که سهم هر کدام يک مُدّ است و چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسكين برای هر روز نداشته باشد، بايد به هر تعداد فقير كه قادر است، غذا بدهد و احتياط آن است كه استغفار نيز بكند. و اگر به هيچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نيست فقط كافی است كه استغفار كند، يعنی با دل و زبان بگويد «اَستَغفِرُاللّه » (از خداوند بخشايش می طلبم).
كسی كه بهخاطر عدم توانايی بر روزه و غذا دادن به فقير، وظيفه اش استغفار است، اگر بعدها تمكّن پيدا كرد كه روزه بگيرد يا به فقرا غذا دهد، انجام كفّاره لازم نيست گرچه احتياط مستحب آن است كه انجام داده شود.(اجوبة الاستفتائات، س811 و 812 و 814)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ125. كسی كه قضای روزه ماه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كاری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، بايد به ده فقير هركدام يك مدّ ـ كه تقريباً ده سير است ـ طعام بدهد و اگر نمی تواند بنا بر احتياط واجب بايد سه روز پیدرپی روزه بگيرد.(توضيح المسائل، م1687)آيتاللهالعظمی خامنهای: کسی که برای قضای ماه رمضان روزه گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً روزهی خود را باطل کند بايد ده فقير را غذا بدهد و اگر نمیتواند سه روز روزه بگيرد.(استفتا، 72)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ126. در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است، و كفّاره واجب نيست: ...
پنجم: آنكه در ماه رمضان بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كاری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، و نيز اگر بعد از تحقيق با اينكه گمان دارد صبح شده، كاری كه روزه را باطل می كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روزه بر او واجب است، ولی اگر بعد از تحقيق گمان يا يقين كند كه صبح نشده و چيزی بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه و كاری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست.(توضيح المسائل، م1688)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر در سحر ماه رمضان بدون اينکه تحقيق کند صبح شده يا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، بايد قضای آن روز را بگيرد. ولی اگر تحقيق کند و بداند که صبح نشده و چيزی بخورد و بعد معلوم شود که صبح بوده است، قضای آن روز بر او واجب نيست.(استفتا، 75)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ127. اگر به چيز حرامی روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتی حرام شده باشد، مثل نزديكی كردن با عيال خود در حال حيض، بنا بر احتياط كفّاره جمع بر او واجب می شود يعنی بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مدّ ـ كه تقريباً ده سير است ـ گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هركدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد.(توضيح المسائل، م1665)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر كسی با آميزش جنسی حرام يا خوردن و نوشيدن حرام، روزه خود را در ماه رمضان بشكند، بنا بر احتياط هر سه كفّاره (آزاد كردن برده، شصت روز روزه، غذا دادن به شصت فقير) با هم بر او واجب می شود. و اگر هر سه برايش ممكن نباشد هركدام را كه ممكن است بايد ادا كند. اگرچه واجب نبودن اين احتياط بعيد نيست.(استفتا، روزه، 63)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ128. اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، يك كفّاره بر او واجب است ولی اگر جماع او حرام باشد يك كفّاره جمع واجب می شود.
اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع كار ديگری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، برای همه آنها يك كفّاره كافی است.(توضيح المسائل، م1668، 1667)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر روزهدار، كاری را كه باطل كننده روزه است، در يك روز بيش از يكبار انجام دهد، فقط يك كفّاره بر او واجب می شود، بلی اگر اين كار آميزش جنسی يا استمنا باشد احتياط واجب آن است كه به عدد دفعات آميزش جنسی يا استمنا كفّاره بدهد.(اجوبة الاستفتائات، س794)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ129. كسی كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر برای فرار از كفّاره سفر نمايد، كفّاره از او ساقط نمی شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتی برای او پيشآمد كند، بنا بر احتياط كفّاره بر او واجب است.(توضيح المسائل، م1674)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه عمداً روزه خود را باطل كرده اگر پس از آن به سفر برود، كفّاره از او ساقط نمی شود.(استفتا، روزه، 68)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ130. اگر برای عذری چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده می تواند مقدار كمتر را كه احتمال می دهد روزه نگرفته، قضا نمايد. مثلاً كسی كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمی داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم، می تواند پنج روز روزه بگيرد و نيز كسی هم كه نمی داند چه وقت عذر برايش پيدا شده، می تواند مقدار كمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت كند و بعد از رمضان برگردد و نداند كه بيستوپنجم مسافرت كرده يا بيستوششم، می تواند مقدار كمتر يعنی پنج روز را قضا كند.(توضيح المسائل، م1697)آيتاللهالعظمی خامنهای: كسی كه چند روز از ماه رمضان را بهخاطر عذری روزه نگرفته، و تعداد آن روزها را نمی داند مثلاً نمی داند كه آيا در روز بيستوپنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزهايی كه از او فوت شده مثلاً شش روز باشد يا در روز بيستوششم رفته كه پنج روز باشد، می تواند مقدار كمتر را قضا كند و اما در صورتی كه هنگام شروع عذر (مثلاً سفر) را میداند، مثلاً می داند كه در روز پنجم ماه به سفر رفته ولی نمی داند كه در شب دهم برگشته تا پنج روز فوت شده باشد يا شب يازدهم برگشته تا شش روز فوت شده باشد، در اين صورت احتياط آن است كه مقدار بيشتر را قضا كند.(استفتا، روزه، 85)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ131. اگر بهواسطه ندانستن مسأله كاری انجام دهد كه روزه را باطل می كند، چنانچه می توانسته مسأله را ياد بگيرد بنا بر احتياط واجب كفّاره بر او ثابت می شود و اگر نمی توانسته مسأله ياد بگيرد يا اصلاً مُلتفت مسأله نبوده يا يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمی كند، كفّاره بر او واجب نيست.(توضيح المسائل، 1659)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر به سبب بی اطلاعی از حكم شرعی، كاری را انجام دهد كه روزه را باطل می كند ـ مثل اينكه نمی دانست خوردن دارو نيز مانند ساير خوردنیها روزه را باطل می كند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه اش باطل است و بايد آن را قضا كند ولی كفّاره بر او واجب نيست.(اجوبة الاستفتائات، س817)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ132. اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضای هركدام را كه اول بگيرد مانعی ندارد. ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد بايد اول، قضای رمضان آخر را بگيرد.(توضيح المسائل، 1698)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر از چند ماه رمضان روزهی قضا داشته باشد، قضای هرکدام را که اول بگيرد مانع ندارد، ولی اگر وقت قضای آخرين ماه رمضان تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان باقی مانده باشد در اين صورت احتياط آن است که قضای رمضان آخر را بگيرد.(استفتا، روزه، 86) - روزه قضاى پدر و مادرروزه قضای پدر و مادر
133. اگر پدر نماز و روزه خود را بهجا نياورده باشد، چنانچه از روی نافرمانی ترك نكرده و می توانسته قضا كند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بهجا آورد يا برای او اجير بگيرد ولی اگر از روی نافرمانی ترك كرده باشد واجب نيست كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا برای او اجير بگيرد، هرچند احتياط مستحبِ مؤکّد است که در اين فرض نيز قضا نمايد يا برای او اجير بگيرد.(تحريرالوسيله، ج1، ص206، م16)آيتاللهالعظمی خامنهای: اگر پدر و نيز بنا بر احتياط واجب مادر، روزه خود را بهخاطر عذری ـ غير از سفر ـ بهجای نياورده و با اينكه می توانسته آن را قضا كند، قضا نيز نكرده است بر پسر بزرگتر آنان واجب است كه پس از مرگ آنان خودش يا بهوسيله اجير، قضای آن روزه را بهجا بياورد. و اما آنچه بهخاطر سفر بهجا نياورده اند واجب است حتی در صورتی كه فرصت و امكان قضا را هم نيافته اند، آن را قضا كند.
روزههايی را كه پدر و مادر عمداً بهجا نياورده اند بنا بر احتياط بايد بهوسيله پسر بزرگتر ـ شخصاً يا با گرفتن اجير ـ قضا شود.(استفتا، روزه، 93 و 94) - كفّاره تخلّف نذركفّاره تخلّف نذر134. اگر انسان از روی اختيار به نذر خود عمل نكند بايد كفّاره بدهد يعنی يك بنده آزاد كند يا به شصت فقير طعام دهد يا دو ماه پیدرپی روزه بگيرد.(تحريرالوسيله، ج2، كتاب الايمان والنذور، ص109، م26 و28 و توضيح المسائل 2654)آيتاللهالعظمی خامنهای: كفّارهی نذر همان كفّارهی قسم است، يعنی: آزاد كردن بندهای يا به ده فقير طعام دادن يا پوشاندن آنها و اگر هيچکدام امكان نداشت سه روز روزه گرفتن.(استفتا، 66)
- اعتكافاعتكاف
135. اعتكاف تنها در مسجد صحيح است، بنابراين اگر كسی در خانه خود يا در تكيه، يا حسينيه يا در حرم مُعتكف شود صحيح نيست و از مساجد نيز تنها در اين مساجد، اعتكاف صحيح است: مسجدالحرام، مسجدالنبی (صلی الله عليه و آله)، مسجد جامع كوفه، مسجد بصره. و در مسجد جامع هر شهر به قصد رجاء(1) می توان مُعتكف شد و در ساير مساجد جايز نيست.(تحريرالوسيله، ج1، الصوم، خاتمة في الاعتكاف القول في شروطه، الخامس، ص279)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: خواهشمند است نظر مبارك خود را در خصوص اعتكاف در مساجد (جامع و غير جامع) بيان فرمائيد.
ج: رجائاً اشكال ندارد.(اجوبة الاستفتائات، س850)1- به قصد رجاء؛ يعنی به نيّت مطلوب بودن و به اميد پاداش و ثواب.
- خمس
- چند استفتا
چند استفتا از محضر رهبر معظم انقلاب (دام ظلّه) در مورد خمسآيتاللهالعظمی خامنهای: س: معمول است كه برای اجارهی خانه مقداری پول پيش پرداخت می كنند، اگر اين پول از منافع كسب باشد و چند سال در نزد صاحبخانه بماند، آيا پس از دريافت بلافاصله بايد خمس آن پرداخت شود و در صورتی كه بخواهد با همان پول در جای ديگر منزل اجاره كند، چهطور؟
ج: خمس تعلّق میگيرد ولی اگر به اين پول برای اجاره منزل نياز دارد میتواند خمس آن را دستگردان کند و پس از رفع نياز پرداخت نمايد.(اجوبة الاستفتائات، س879)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: اينجانب به تازگی از محل کارم بازخريد شدهام و برای بازخريد سنوات خدمتم مبلغ هفت ميليون تومان دريافت کردهام و میخواهم اين مبلغ را به حساب مسکن مهر که قبلاً ثبتنام کردهام واريز نمايم، ولی احتمال میدهم تا نوبت بنده برسد سال تمام میشود و تا آن موقع پول پيش من خواهد ماند. حال با وجود اينکه بنده به غير از اين پول هيچ امکان ديگری برای واريز حق عضويت خود ندارم، آيا اين مبلغ مشمول خمس میشود يا خير؟
ج: مبلغ بازخريد خدمت، خمس ندارد هرچند سال بر آن بگذرد.(استفتا، 3364)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: حدود بيست سال قبل يک باب مغازه براي کسب و کارم خريدهام و سال خمسی نداشتهام. اکنون آيا خمس خريد کافی است يا بايد خمس قيمت روز فروش پرداخت شود؟
ج: پرداخت خمس پول خريد مغازه کافی است (البته در مورد تنزّل ارزش پول بايد مصالحه شود)، ولی اگر مغازه را با عين پول غيرمخمّس خريده باشيد، تمام قيمت فعلی آن خمس دارد.(استفتا، 59036)
آيتاللهالعظمی خامنهای: س: آيا ترقّی قيمت سوقيه كه پس از فروش از ربح سال محسوب میشود، شامل اموالی كه بدون معاوضه مالك شده از قبيل ارث، مهريه و هبه هم میشود يا خير؟
ج: در مال موروث و موهوب و امثال آن اگر آن را سرمايه قرار داده باشد، ارتفاع قيمت سوقيهاش پس از فروش، بنا بر احتياط واجب بايد خمس داده شود.(استفتا، 890601)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: با توجه به اينكه خروج از مؤونه موجب تعلّق خمس نمیگردد، آيا ترقّی قيمت سوقيه اموالی را كه مؤونه شده و پس از چند سال فروخته میشود، شامل میشود يا خير؟
ج: مالی كه از مؤونه خارج شده اگر سرمايهی كسب و تجارت شده، ترقّی قيمت آن پس از فروش متعلق خمس است. ولی اگر قصد تجارت با آن ندارد تا وقتی آن را نفروخته است، خمس ندارد، و اگر فروخت احتياط آن است كه خمس آن را بدهد، اگرچه عدم وجوب خمس بعيد نيست.(استفتا، 890601)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: آيا مقداری كه بر اثر تورّم بر قيمت اجناس افزوده میشود، جزء ترقّی قيمت سوقيه محسوب میشود؟
ج: افزايش قيمت اگر ناشی از تورّم باشد يعنی ارزش پول، كم شده و همهی اجناس با پول بيشتر معامله میشوند، ترقّی قيمت سوقيه محسوب نمیشود و احكام آن بر آن جاری نيست.(استفتا، 890601)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: اخيراً طی توافقی که سازمان حج و زيارت با بانک ملی ايران بهعمل آورده، متقاضيانِ حج تمتّع با مراجعه به بانک، مبلغ يک ميليون تومان بهصورت قرارداد مضاربهای به نام خود به حسابی در بانک ملی واريز نموده، فيش آن را دريافت میدارند، اين پول تا هنگام تشرف به نام واريز کننده و در حساب شخصی او باقی میماند و طبق قرارداد مکتوب مبلغی در حدود 17٪ به دارنده حساب در پايان هر سال منفعت مضاربه تعلّق میگيرد. سازمان حج و زيارت فقط برای کسانی که زودتر ثبت نام کردهاند اولويت قائل شده و پس از حدود سه سال نوبت اشخاص را اعلام و در صورت تمايل آنها را به حج اعزام میدارد. زمان اعزام که فرا رسيد واريز کننده، پولی را که در حساب مضاربهای خود دارد از بانک اخذ و همراه با مانده هزينهها به حساب حج و زيات واريز مینمايد و سپس به حج مشرف میشود. حال خواهشمند است با عنايت به اينکه قرارداد مذکور بهصورت کتبی بوده و شفاهاً گفتگويی بين صاحب پول و بانک رد و بدل نمیشود. بفرماييد مبلغ درصدی که صاحب مال به عنوان منفعت مضاربه دريافت میکند چه صورتی دارد؟ج: عمليات بانکی بهصورت قرارداد کتبی به نحو فوقالاشاره بیاشکال است و سود حاصله از معاملهی مضاربهای برای سپردهگذار حلال است، و اصل سپرده اگر از درآمد کسب غير مخمّس بوده خمس دارد، و سود حاصله اگر پيش از سال عزيمت به سفر حج قابل وصول نبوده، جزو درآمد سال وصول محسوب است، که اگر در همان سال هزينهی سفر حج شود خمس ندارد.(اجوبة الاستفتائات، س973)
-
- حجّ
- نگاه
نگاه
146. از نگاه و لمس موی جدا شده زن نامحرم بنا بر احتياط واجب اجتناب شود.(تحريرالوسيله، ج2، کتاب النکاح، ص 217و218، م20و21)آيتاللهالعظمی خامنهای: ظاهراً اشکال ندارد، هرچند احتياط مستحب است لمس نکنند.(استفتا، 80099) - نکاحنکاح
147. ازدواج با مجوسيّه بنا بر اقوی حرام است.(تحريرالوسيله، ج2، ص255، م1)آيتاللهالعظمی خامنهای: نكاح انقطاعی با زنان زرتشتی، اشکال ندارد.(استفتا، 840207)
- مجسمهسازیمجسمهسازی148. س: در مسأله 2069 رساله توضيح المسائل فرمودهايد: «خريد و فروش مجسمه و صابون يا چيزهای ديگری كه روی آن مجسمه دارد اشكال ندارد.» مستدعی است بفرماييد ساختن مجسمه انسان و حيوانات با مواد پلاستيکی بهصورت کاريکاتوری و غير واقعی چه صورت دارد؟ج: ساختن مجسمه ذیروح حرام است.(استفتاءات، ج2، ص19، س50)آيتاللهالعظمی خامنهای: س: در بحث خارج فقه پيرامون مکاسب محرّمه در مورد ساخت مجسمه ذیروح فرموديد: «دليلی بر حرمت ساخت مجسمه فينفسه وجود ندارد» حال سؤال اين است که آيا میتوان همين مطلب را در پاسخ استفتا از اين موضوع نوشت؟ج: مجسمهسازی فینفسه منعی ندارد.(استفتا، 6990)
- ارث زوجهارث زوجه149. اگر مردی بميرد و اولاد نداشته باشد، چهاريك مال او را زن و بقيه را ورثه ديگر می برند و اگر از آن زن يا از زن ديگر اولاد داشته باشد، هشتيك مال را زن و بقيه را ورثه ديگر می برند، و زن از همه اموال منقول ارث می برد ولی از زمين و قيمت آن ارث نمی برد و نيز از خود هوايی ارث نمی برد مثل بنا و درخت و فقط از قيمت هوايی ارث می برد.(توضيح المسائل، م2771)آيتاللهالعظمی خامنهای: زوجه خواه دارای فرزند از شوهرش باشد يا نباشد، از قيمت زمين ـ خواه زمين خانه يا مغازه يا زمين باغ يا مزرعه باشد ـ ارث میبرد.(استفتا، 62538)
- چند استفتاء از محضر حضرت آيت الله خامنهاى (دام ظله)
چند استفتاء از
محضر مبارك آية اللّه العظمی خامنه ای (دام ظلّه)1. س: اگر چند سکّه بهار آزادی داشته باشم که به حدّ نصاب زکات برسد، آيا پرداخت زکات آن واجب است؟ آيا اصلاً سکّه بهار آزادی زکات دارد يا خير؟
ج: اگر سکّه بهار آزادی در موقعيت کنونی سکّهی رايج معاملی محسوب نمیشود، زکات ندارد.(استفتا، 5521)2. س: منظور از موسيقی لهوی چيست؟ و راه تشخيص موسيقی لهوی از غير آن چيست؟
ج: موسيقی لهوی آن است که به سبب ويژگیهايی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بی بندوباری و گناه سوق دهد و مرجع تشخيص موضوع عُرف است.(اجوبةالاستفتائات، س1130)3. س: غنا چيست؟ آيا غنا فقط شامل صدای انسان است يا اينکه شامل صداهای حاصل از آلات موسيقی هم می شود؟
ج: غنا عبارت است از صدای انسان در صورتی که با ترجيع همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد که خواندن به اين صورت و گوشدادن به آن حرام است.(اجوبةالاستفتائات، س1133)4. س: خواهشمند است حكم آوازخوانی زنان در مجالس عروسی (غنا در شب زفاف) را بيان فرماييد.
ج: در غنا و موسيقی حرام (كه عبارت است از آواز لهوی مُضلّ عن سبيل الله) فرقی بين عروسی و غير آن نيست.(استفتا، 891028)5. س: رقص زن در ميان زنان يا محارم و همچنين مرد در ميان مردان يا محارم در عروسی ها چه حكمی دارد؟
ج: رقص مرد بنا بر احتياط واجب حرام است و رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل اينکه جلسه زنانه تبديل به مجلس رقص شود محل اشکال است و احتياط واجب در ترک آن است و در حکم فوق تفاوتی بين مجلس عروسی و غير آن نيست.(استفتا، 891028)6. س: مراجعه مؤمنين به بعضی از کسانی که از طريق تسخير ارواح و جن اقدام به معالجه می کنند، با توجه به اينکه يقين دارند که آنها فقط کار خير انجام می دهند چه حکمی دارد؟
ج: اين کار فی نفسه اشکال ندارد، مشروط بر اينکه از راههايی که شرعاً حلال هستند، اقدام شود.(اجوبةالاستفتائات، س1233)7. س: آيا هيپنوتيزم جايز است؟
ج: اگر به منظور غرض عقلايی و با رضايت کسی که می خواهد هيپنوتيزم شود صورت بگيرد و همراه با کار حرامی هم نباشد، اشکال ندارد.(اجوبةالاستفتائات، س1235)8. س: آيا تلقيح نطفه مردی اجنبی به همسر مردی که بچه دار نمی شود، از طريق قراردادن نطفه در رحم او جايز است؟
ج: تلقيح زن از طريق نطفه مرد اجنبی فی نفسه اشکال ندارد ولی بايد از مقدّمات حرام از قبيل نگاه و لمس حرام و غير آنها اجتناب شود و به هرحال در صورتی که با اين روش کودکی به دنيا بيايد، ملحق به شوهر آن زن نمی شود بلکه ملحق به صاحب نطفه و به زنی است که صاحب رحِم و تخمک است.(اجوبةالاستفتائات، س1275)9. س: اگر جنين تشكيل شده از يك زوج را در رحم زن اجنبی بكارند حكم شرعی آن چه خواهد بود؟ لطفاً احكام وضعی مسأله را هم بيان فرماييد.
ج: اين عمل فی نفسه اشكال ندارد هرچند بايد از لمس و نظر حرام اجتناب شود و فرزند ملحق به مرد و زن صاحب نطفه است و نسبت به آنان و اقارب آنان محرميّت ثابت می شود و نسبت به زن صاحب رحِم هم بايد احتياط شود؛ البته اگر به مقدار مقرّر شرعی ـ با رعايت شرايط آن ـ به بچه شير دهد، محرميّت حاصل میشود.(استفتا، 55345)10. س: انجام عمل جراحی برای الحاق فرد خنثی به زن يا مرد چه حکمی دارد؟
ج: اين کار فی نفسه اشکال ندارد، ولی واجب است از مقدّمات حرام پرهيز شود.(اجوبةالاستفتائات، س1280)11. 1. آيا برای زنی که سالم است، جلوگيری از بارداری بهطور موقت از طريق بهکارگيری وسايل و موادی که از انعقاد نطفه جلوگيری می کنند، جايز است؟
2. استفاده از يکی از دستگاههای جلوگيری از بارداری که چگونگی جلوگيری از حاملگی توسط آن تا به امروز معلوم نشده، ولی به عنوان وسيله ای برای جلوگيری از بارداری شناخته شده است، چه حکمی دارد؟
3. آيا جلوگيری دائم از حاملگی برای زنی که از خطر بارداری خوف دارد، جايز است؟
4. آيا جلوگيری دائمی از بارداری برای زنانی که زمينه مساعدی برای به دنيا آوردن فرزندانی معيوب يا مبتلا به بيماریهای ارثی جسمی و روانی دارند، جايز است؟
ج: 1. اگر با موافقت شوهر باشد، اشکال ندارد.
2. اگر موجب از بين رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحِم شود و يا مستلزم نگاه و لمس حرام باشد، جايز نيست.
3. جلوگيری از بارداری در فرض مذکور اشکال ندارد بلکه اگر حاملگی برای حيات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بهطور اختياری جايز نيست.
4. اگر با يک غرض عقلايی صورت بگيرد و ضرر قابل توجهی هم نداشته باشد و با اجازه شوهر باشد، اشکال ندارد.(اجوبةالاستفتائات، س1255)12. س: بستن لولههای منی مرد برای جلوگيری از افزايش جمعيت چه حکمی دارد؟
ج: اگر اين کار با يک غرض عقلايی صورت بگيرد و ضرر قابل ملاحظه ای هم نداشته باشد، فی نفسه اشکال ندارد.(اجوبةالاستفتائات، س1256)13. س: در مورد ازدواج دختران باكره كه فرموده ايد اذن پدر لازم است آيا اين حكم فتوی است يا احتياط؟
ج: اذن پدر در ازدواج دختر باكره به احتياط واجب شرط است.(استفتا، 55349)14. س: دختر بچه يك ساله ای را به فرزندی قبول كردم حال به دنبال راه حلّی هستم كه آن را مَحرم نمايم.
ج: می توانيد آن دختر را با وجود مصلحت و اذن حاكم شرع به عقد موقت پدر خود درآوريد.(استفتا)15. س: آيا مهريه زن به نرخ فعلی است؟
ج: موارد مختلف است، اگر تفاوت قدرت خريد پول زياد باشد بايد تفاوت را بپردازد.(استفتا، 62440)16. س: بعضی از افراد دچار ضايعات مغزی غير قابل درمان و برگشت می شوند که بر اثر آن، همه فعاليت های مغزی آنان از بين رفته و به حالت اغمای کامل فرو می روند و همچنين فاقد تنفس و پاسخ به محرّکات نوری و فيزيکی می شوند، دراينگونه موارد احتمال بازگشت فعاليت های مذکور به وضع طبيعی کاملاً از بين می رود و ضربان خودکار قلب مريض باقی می ماند که موقّت است و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی انجام می گيرد و اين حالت به مدّت چند ساعت و يا حداکثر چند روز ادامه پيدا می کند. وضعيت مزبور در علم پزشکی «مرگ مغزی» ناميده می شود که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکت های ارادی می گردد و از طرفی بيمارانی وجود دارند که نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضای مبتلايان به مرگ مغزی است، بنا بر اين آيا استفاده از اعضای مبتلا به مرگ برای نجات جان بيماران ديگر جايز است؟
ج: اگر استفاده از اعضای بدن بيمارانی که در سؤال توصيف شده اند برای معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشکال ندارد.(اجوبةالاستفتائات، س1292)17. س: علاقمند هستم اعضای خود را هديه کرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمايل خود را هم به اطلاع مسئولين رسانده ام. آنان نيز از من خواسته اند که آن را در وصيّتنامه خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه کنم، آيا چنين حقّی را دارم؟
ج: استفاده از اعضای ميّت برای پيوند به بدن شخص ديگر برای نجات جان او يا درمان بيماری وی اشکال ندارد و وصيّت به اين مطالب هم مانعی ندارد، مگر در اعضايی که برداشتن آنها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مُثله باشد و يا عرفاً هتک حرمت ميّت محسوب شود.(اجوبةالاستفتائات، س1293)18. س: آيا میتوان با تشخيص قطعی بيماری در جنينهايی که دچار عيوب ژنتيک بوده يا مادر آنها در طی بارداری بر اثر ابتلا به بعضی بيماریهای عفونی بيمار شدهاند قبل از دميده شدن روح سقط نمود؟
لازم به ذکر است اين کودکان از بدو تولد تا پايان عمر دائماً در وضع مشقّتباری بهسر خواهند برد و خانواده و جامعه نيز بهای گزافی را از نظر روانی و مادی بايد به دوش بکشد؛ و امروزه با روشهای بسيار جديد پزشکی تشخيص دقيق اين بيماری را در ابتدای حاملگی مادر میتوان داد.
ج: اگر نگهداری و بزرگ کردن طفل معلول و عقبمانده و ناقصالخلقه براي والدين دارای زحمت و مشقّت بيش از متعارف باشد، به مقداری که در عسر و حرج واقع میشود، اسقاط جنين پيش از دميده شدن روح در او مانعی ندارد.(استفتا، 59034)19. س: آيا جايز است مؤلفان و مترجمان و صاحبان آثار هنری، مبلغی را در برابر زحماتشان و يا به عنوان حق تأليف در مقابل تلاش و وقت و مالی که برای انجام آن کار صرف کرده اند، تقاضا نمايند؟
ج: آنان حق دارند در برابر واگذاری نسخه اوّل يا اصلی اثر علمی و هنری خود به ناشر، از وی هر مبلغی می خواهند، دريافت نمايند.(اجوبةالاستفتائات، س1337)20. س: تجديد چاپ کتابها و مقاله هايی که از خارج وارد شده و يا در داخل جمهوری اسلامی چاپ می شوند، بدون اجازه ناشران آنها چه حکمی دارد؟
ج: مسأله تجديد چاپ کتابهايی که در خارج از جمهوری اسلامی منتشر شده اند و يا تصويربرداری به طريق افست از آنها، تابع قراردادهايی است که راجع به آنها بين جمهوری اسلامی ايران و آن دولتها منعقد گشته است. و امّا کتابهايی که در داخل چاپ می شوند، احوط اين است که حق ناشر با کسب اجازه از او نسبت به تکرار و تجديد چاپ کتاب رعايت شود.(اجوبةالاستفتائات، س1336)21. س: آيا چاپ کتاب بدون اجازه صاحب آن و با وجود عبارت «حقوق چاپ برای مؤلف محفوظ است»، جايز است؟
ج: احوط اين است که حقوق مؤلف و ناشر با کسب اجازه از آنان برای تجديد چاپ، رعايت شود.(اجوبةالاستفتائات، س1341)22. س: آيا نسخه برداری از نرمافزارهای کامپيوتری جايز است؟ و بر فرض حرمت، آيا اين حکم مختص نرمافزارهايی است که در ايران توليد شده يا شامل نرمافزارهای خارجی هم می شود؟
ج: احوط اين است که در نسخه برداری و تکثير نرمافزارهای کامپيوتری که در داخل توليد شده است، حقوق صاحبانشان از طريق کسب اجازه از آنان رعايت شود و در مورد خارج کشور، تابع قرارداد است.(اجوبةالاستفتائات، س1343)23. س: آيا برای مسلمانان خريد کالاهای اسرائيلی که در سرزمين اسلامی به فروش می رسند، جايز است؟
ج: بر آحاد مسلمين واجب است که از خريد و استفاده از کالاهايی که سود توليد و فروش آن ها عايد صهيونيست ها که با اسلام و مسلمين در حال جنگ هستند، می شود، اجتناب کنند.(اجوبةالاستفتائات، س1349)24. س: آيا در قسامه يك فرد می تواند پنجاه قسم بخورد؟
ج: در موارد قسامه هرجا كه عدد سوگندخورندگان كمتر از پنجاه نفر باشد (در طرف مدّعی) اجرای حكم به استناد اين قسامه محل اشكال جدّی است.(استفتا، 46212)25. س: اگر در قتل عمد، همه اوليای دم مقتول، صغير يا مجنون باشند، آيا ولیّ قهری (پدر يا جدّ پدری) يا قيّم انتخابی دادگاه، حق درخواست قصاص يا مطالبه ديه را دارند؟
ج: از مجموع ادلّه ولايت اوليای صغير و مجنون چنين استفاده می شود كه جعل ولايت برای آنان از طرف شارع مقدّس بهخاطر حفظ مصلحت مولّی عليه است. بنابراين در مسألهی مورد بحث كه اوليای دم، صغير و مجنون می باشند ولیّ شرعی آنان بايد با ملاحظه غبطه و مصلحت آنان اقدام كند و انتخاب او نسبت به قصاص يا ديه يا عفو مع العوض يا بلاعوض نافذ است. بديهی است كه تشخيص مصلحت صغير و مجنون بايد با ملاحظه همه جوانب و از جمله نزديك يا دور بودن او از سنّ بلوغ صورت گيرد.(استفتا، 76385)26. س: در بين مردم باب شده که تعدادی از افراد (مثلاً بيست نفر) ماهيانه هر کدام ده هزار تومان طبق قراردادی که همه آن را قبول کردهاند روی هم میگذارند و هر ماه به يکی از افراد به قيد قرعه کل مبلغ را برای رفع گرفتاریهای مالی میدهند و فردی که پول را میگيرد هرماهه همان ده هزار تومان را تا تمام شدن قسط میدهد و بقيه نيز به قيد قرعه و نوبت پول را میگيرند و هيچگونه سود و يا کارمزد به هيچکسی تعلّق نمیگيرد. لطفاً حکم شرعی اين مسأله را بفرماييد.
ج: مشارکت در قرضدادن به اعضای صندوق به شرح فوقالذکر اشکال ندارد.(استفتا، 1227)
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.