پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه هاى نماز عيد سعيد فطر

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين. والصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على آله الأطيبين الأطهرين المنتجبين، الهداة المهديّين المعصومين المكرّمين، سيّما بقيّةاللَّه فى الأرضين و صلّ على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين. قال اللَّه الحكيم فى كتابه: «و استعينوا بالصّبر والصّلاة و انّها لكبيرة الّا على الخاشعين».(86)
عيد سعيد فطر را به همه‌ى ملت عزيز ايران، به شما نمازگزاران مكرّم و معزّز و به همه‌ى ملتهاى مسلمان و امّت بزرگ اسلامى در سراسر جهان تبريك عرض مى‌كنم؛ اگرچه جنايات صهيونيستها در فلسطين، براى مسلمانان عيدى باقى نگذاشته است.
عيد فطر، روز پاداش گرفتن و رؤيت رحمت الهى بعد از ماه رمضان است. بحمداللَّه ماه رمضان را - كه ماه صبر و صلاة بود - با عافيت گذرانديد و خداى متعال، با دعا و ذكر و مناجات، شما را به اداى فريضه‌ى روزه و توسّل و خشوع در مقابل حضرت حق موفّق كرد. امروز، روزى است كه ان‌شاءاللَّه خداى متعال پاداش شما را عنايت خواهد كرد. شايد يكى از بزرگترين پاداشهاى الهى اين باشد كه خدا همه‌ى ما را موفّق كند تا بتوانيم وسيله‌ى رحمت الهى را تا ماه رمضان آينده براى خودمان باقى بداريم. رحمت الهى در ماه رمضان، ناشى از حسناتى است كه شما در اين ماه مبارك توفيق آن را پيدا مى‌كنيد. در ماه رمضان، توجّه به خدا و احسان به مستمندان و صله‌ى رحم و توجّه به ضعفا و پاكدامنى و پارسايى هست؛ آشتى با كسانى كه از آنها دورى گزيده‌ايد، هست؛ انصاف با كسانى كه با آنها دشمنى داشته‌ايد، هست. ماه رقّت و توجّه و توسّل است؛ دلها نرم و جانها با نور فضل و رحمت الهى نورانى مى‌شود و انسان نسبت به انجام اين حسنات توفيق پيدا مى‌كند. اين را تا سال آينده ادامه دهيد؛ درس ماه رمضان را براى دوره‌ى سال فرا گيريم. اين مى‌شود يكى از بزرگترين پاداشهاى خداوند، كه چنين توفيقى را به ما بدهد. رضا و رحمت و قبول و عفو و عافيت را از خداى متعال طلب كنيم. اين در حقيقت عيد واقعى خواهد شد.
آنچه كه من به مردم عزيزمان در اين خطبه عرض مى‌كنم، اين است كه بزرگترين درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلين و مهمترين قدمِ خودسازى هم اين است كه انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه كند؛ عيوب خود را با روشنى و دقّت ببيند و سعى در برطرف كردن آنها داشته باشد. اين از عهده‌ى خود ما برمى‌آيد و اين تكليفى بر دوش ماست.
به مردم عرض مى‌كنم: به هم رحم كنيد تا خداى متعال به شما رحم كند. كسانى كه دستشان باز است، دست تعدّى به سمت منافع و مصالح ديگران دراز نكنند. كسانى كه زرنگى و هوش و امكانات و قدرت و مسؤوليت و تواناييهاى گوناگون فردى و اجتماعى دارند، از اين تواناييها در راه تعدّى به ديگران استفاده نكنند. خود را بنده‌ى خدا بدانيم؛ در مقابل بقيه‌ى بندگان خدا، خود را موظّف به همراهى، احسان، نيكى و رعايت انصاف بدانيم؛ آن‌گاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد باريد؛ ما را شستشو خواهد داد و بركات خود را بر ما نازل خواهد كرد. البته اين وظيفه‌ى همه است؛ ولى كسانى كه در جامعه تمكّن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ كلمه‌اى در ميان مردم دارند، بيش از ديگران در مقابل اين بار سنگين - بار خودسازى و محدود كردن قواى خود از تجاوز به ديگران - مسؤولند.
يكى از بزرگترين وظايف انسان اين است كه در هر جا قرار دارد، حدّ قانونى خود را بشناسد و از آن تجاوز نكند. تجاوز از حد، عبارت است از همان مفهوم زشت و ننگين استبداد و استكبار. بزرگترين خطر براى انسان اين است كه دچار استبداد و استكبار شود. همه هم مى‌توانند به اين آفت مبتلا شوند؛ بايد مواظب خودشان باشند. البته كسانى كه تمكّن اجتماعى آنها بيشتر است، بيشتر در معرض اين آفت قرار دارند. كسى كه روح استكبار دارد، اگر قدرت و پول بيشتر و مقامِ بالاتر داشته باشد، خطرش براى خود و براى مردم بيشتر است؛ لذا بايد بيشتر مواظب خود باشد. كسانى كه در جامعه دچار فساد مى‌شوند - فساد مالى، فساد اخلاقى، فساد سياسى - هم خودشان را تباه مى‌كنند، هم به مردم ضرر مى‌زنند؛ كه عامل اصلىِ آن همين است كه انسان در مقابل حدود قانون و شرع، احساس تنگىِ جا كند؛ بخواهد هر مانعى را از سر راه خود بردارد. وقتى انسان خداى نكرده به اين حالت دچار شد، ديگر هيچ حدّى را نمى‌شناسد؛ در مقابل هر چيزى كه مانع دستيابى او به منافعش شود، سرِ ستيزه‌گرى دارد و جبهه‌ى مخالفت و دشمنى به خود مى‌گيرد. اين‌گونه است كه خطر در جامعه به وجود مى‌آيد. اين‌كه من هشدار دادم و از مسؤولان درخواست كردم كه با فساد مالى مبارزه كنند، به خاطر همين است. كسى كه دچار فساد مالى مى‌شود، مشكل او فقط اين نيست كه مال مردم را مى‌خورد و بالا مى‌كشد؛ مشكل اين است كه يك جرثومه‌ى فساد، هر چيزى كه در مقابل او بايستد، مى‌خواهد با آن مبارزه كند و از همه‌ى نيروى خود براى برداشتن اين مانع بهره بگيرد. حال اين مانع اگر شرع باشد، با شرع مى‌جنگد؛ اگر قانون اساسى باشد، با قانون اساسى مى‌جنگد؛ اگر قوانين عادّى باشد، با قوانين عادّى مى‌جنگد.
بحمداللَّه قوّه‌ى قضايّيه و بخشى از قوّه‌ى مجريّه به دنبال درخواست ما، به‌طور جدّى وارد ميدان شده‌اند. همه بايد به اينها كمك كنند. هيچ‌كس نبايد از فاسد و فساد دفاع كند. هركس اين حركت قانونى و منطقىِ ضدّ فساد را تضعيف كند، از فساد حمايت و به آن كمك كرده است؛ دچار نوعى استبداد و استكبار شده است؛ يعنى سركشى در مقابل قانون.
البته من، هم به قوّه‌ى قضايّيه و هم به قوّه‌ى مجريّه توصيه مى‌كنم كه در عمل مراقب باشند، حدود را رعايت كنند. مبادا به كسى ظلم شود؛ مبادا آبروى كسى بدون اين‌كه استحقاق مجازات را داشته باشد، خدشه‌دار شود. مطبوعات هم بايد مراقب اين معنا باشند. به‌هرحال، اين حركت، يك حركت صحيح و اصولى است و بايد دنبال شود.
پروردگارا! تو را به اين روز شريف و به اوليايت و به پيامبر بزرگوارت، به خاندان پيغمبر و ائمّه‌ى هدى و به همه‌ى نيكان و صالحان و به خون شهداى اسلام از آغاز تا امروز، سوگند مى‌دهيم ما را در راه خودت ثابت‌قدم بدار. كسانى را كه براى تو و در راه تو تلاش و مجاهدت مى‌كنند، موفّق و مؤيّد بگردان.
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
قل هو اللَّه احد. اللَّه الصّمد. لم يلد و لم يولد. و لم يكن له كفوا احد.(87)
خطبه‌ى دوم:
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين. نحمده و نستعينه و نستغفره و نؤمن به و نتوكّل عليه و نصلّى و نسلّم على حبيبه و نجيبه، سيّد الأنبياء و المرسلين، ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على آله الأطيبين الأطهرين المنتجبين، الهداة المعصومين، سيّما علىّ اميرالمؤمنين و الصّدّيقة الطّاهرة سيّدة نساء العالمين و الحسن و الحسين سيّدى شباب اهل‌الجنّة و على‌بن‌الحسين سيّد العابدين و محمّدبن‌علىّ باقر علم‌النّبيّين و جعفربن‌محمّد الصّادق و موسى‌بن‌جعفر الكاظم و علىّ‌بن‌موسى الرّضا و محمّدبن‌على الجواد و علىّ‌بن‌محمّد الهادى و الحسن‌بن‌على الزّكىّ العسكرى و الحجّةبن‌الحسن القائم المهدى صلوات اللَّه عليهم اجمعين. اوصيكم عباداللَّه بتقوى اللَّه.
همه‌ى برادران و خواهران عزيز را به رعايت تقواى الهى توصيه مى‌كنم و اميدوارم در اين روز شريف، پروردگار عالم با لطف خود گرفتاريهاى دنياى اسلام را برطرف كند.
در اين خطبه به جهان اسلام نگاه مى‌كنيم. امروز گرفتاريهاى بزرگى در جهان اسلام وجود دارد. همه‌ى مسلمانان دنيا مسؤولند. دولتها، علما، روشنفكران، دانشگاهيان و هنرمندان در سرتاسر دنياى اسلام، و همه‌ى كسانى كه از نفوذ كلمه برخوردارند، مسؤولترند. امروز بعضى از دولتهاى بزرگ، به عنوان شرورِ بين‌المللى، از حدود خود تجاوز كرده‌اند؛ براى پيشبرد سياستهاى خود، از اِعمال هرگونه زورى دريغ نمى‌كنند؛ عليه ملتهايى كه مى‌خواهند آزاد زندگى كنند و دست چپاولگران را از سفره‌ى گسترده‌ى منافع ملى خود قطع كنند، فشار نظامى و سياسى و تبليغاتى وارد مى‌كنند. امروز فاجعه‌ى فلسطين در اوج زشتى و تكان‌دهندگى است. امروز مردم مظلوم فلسطين بدون اين‌كه هيچ جرمى داشته باشند، جز اين‌كه مى‌خواهند در خانه و در ميهن خود آزادانه زندگى كنند و تحقير نشوند، تروريست خوانده مى‌شوند! اين يكى از ظلمهاى بزرگ تاريخى است. ملت فلسطين در خانه‌ى خود، غاصبان را مشاهده مى‌كند؛ زندگى او به تاراج رفته است؛ خانه‌ى او از او گرفته شده است؛ منابع ثروتش در اختيار دشمنان اوست؛ علاوه بر اينها، در خانه و شهر و ديار خود او، او را تحقير مى‌كنند. اگر جوان مسلمان در فلسطين بخواهد به نماز جمعه برود، سر تا پاى او را مورد بازرسى قرار مى‌دهند؛ او را تحقير مى‌كنند؛ به او اهانت مى‌كنند و نمى‌گذارند به نماز جمعه برود. اگر در خيابان اندك سوء ظنّى به جوان و مرد و زن مسلمان پيدا كنند، آنها را در خانه‌شان مورد تحقير و اهانت قرار مى‌دهند. اگر حرفى بزنند و يا از گوشه‌اى شعله‌ى خشم آنها بلند شود، بدون هيچ مانع و رادعى وسايل جنگى را به داخل كوچه و خيابان مى‌كشانند و خانه‌ى آنها را با تانك ويران مى‌كنند. اين ملت مظلوم اگر از خود دفاع كند، اگر داد بكشد، اگر دنياى اسلام را به كمك بخواهد، تروريست است؟! رژيم صهيونيست، اعمال تروريستى را با زشتى و وقاحتِ هرچه بيشتر، روزبه‌روز شديدتر انجام مى‌دهد. چشمان خود را روى اعمال او مى‌بندند؛ ولى اين ملت مظلوم را تروريست معرفى مى‌كنند! اين بزرگترين ظلمى است كه صورت مى‌گيرد. دنياى اسلام بايد به خود بيايد و احساس وظيفه كند.
من از ملت عزيزمان به خاطر حضور قدرتمندانه و پُرشورشان در روز قدس، با همه‌ى دل تشكّر مى‌كنم. ملتهاى دنيا تا آن‌جايى كه مى‌توانند و تا آن‌جايى كه به آنها اجازه داده مى‌شود، اظهار نفرت مى‌كنند؛ اما اين بايد در تصميم دولتها، به عمل تبديل شود. دولتهاى مسلمان بايد احساس كنند كه در مقابل اين قضيه مسؤوليت دارند.
افكار عمومى دنياى اسلام هم بداند: امريكا و دولتهاى مستكبر نمى‌توانند از موضع دلسوز و خيرخواه و ميانجى وارد قضاياى كشورهاى ما شوند. موضع آنها، موضع دشمنى و حمايت از ظالم و متجاوز است. وظيفه‌ى ما تمام نمى‌شود. اين وظيفه، وظيفه‌اى ماندنى و به عهده‌ى همه است. بايد ملت مسلمان فلسطين را تجهيز كنند، به او كمك كنند و به او دلگرمى دهند تا بتواند جهاد شجاعانه‌ى خود را دنبال كند. البته به شما بگويم: امروز ملت فلسطين با مقاومت و ايستادگى و شجاعت و خستگى‌ناپذيرى خود ثابت كرده است كه خون در مقابل شمشير مى‌تواند بايستد و ان‌شاءاللَّه ثابت خواهد كرد كه خون بر شمشير پيروز است.
ما نگران مسأله‌ى افغانستان هم هستيم. شرايط ملت همسايه و مسلمان و هم‌فرهنگ ما، شرايط خطرناكى است. وضعى كه الان وجود دارد - كه مورد استقبال ما هم قرار گرفته است - مى‌تواند با دخالت قدرتهاى بزرگ و نفوذ دستهاى خارجى در افغانستان به هم بخورد. اين آرامشى كه على‌العجاله بعد از گذشت سالهاى متمادى به وجود آمده است، اگر دولتها بخواهند دخالت كنند و منافع خودشان - نه مصالح مردم افغان - را در ميان كشور افغانستان دنبال كنند، به همراه نتيجه‌ى مجاهدت مردم افغان و آن همه رنجها و مرارتها از بين خواهد رفت. تشكيل دولت افغانستان بايد از نفوذ بين‌المللى دور باشد. كسانى بايد زمام كار افغانستان را در دست داشته باشند كه از خود مردم و آشنا با رنجهاى مردم افغانستان باشند. چهار نفر آدم را از آن طرف بردارند بياورند؛ آدمهايى كه افغانستان را درست نمى‌شناسند؛ دهها سال است كه افغانستان را نديده‌اند؛ سالهاى سختى كه مردم افغانستان گذرانده‌اند، اينها زندگى خود را در كشورهاى اروپايى و غيره گذرانده‌اند؛ اينها چه مى‌فهمند درد مردم افغانستان چيست!؟ كسانى بايد زمام كار را بر عهده داشته باشند كه دردشناس باشند؛ براى مردم افغانستان دلسوزى كرده باشند؛ رنجهاى مردم را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس كرده باشند. افغانستان در بيست‌وپنج سال اخير هرچه كشيده، از نفوذ خارجيها بوده است. اگر خود اين ملت بر كار خود مسلط باشد، اين رنجها ان‌شاءاللَّه تمام خواهد شد. از خداى متعال مى‌خواهيم سعادت و نيكروزى را نصيب مردم مسلمان افغانستان كند.
پروردگارا! به محمّد و آل محّمد، ملت افغانستان، ملت فلسطين و همه‌ى ملتهاى مسلمان را مشمول رحمت و فضل خود قرار بده؛ آنها را پيروز كن و دست دشمنان و بدخواهانِ آنها را از آنها كوتاه فرما.
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
و العصر. انّ الانسان لفى خسر. الّا الّذين امنوا و عملوا الصّالحات. و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.(88)
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
86) بقره: 45
87) توحيد: 4 - 1
88) عصر: 3 - 1