پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در ديدار با اقشار مختلف‌ مردم‌ (روز يازدهم‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌)

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
الحمدلله‌ رب‌العالمين‌ والصلاه‌ والسلام‌ علي‌ سيدنا و نبينا ابي‌القاسم‌ محمد و علي‌ اله‌ الاطيبين‌ الاطهرين‌ المنتجبين‌ سيما بقيه‌الله‌ في‌الارضين‌
اول‌ و دوم‌ از مبطلات‌ روزه‌، خوردن‌ و آشاميدن‌ است‌; اگر عمدا انجام‌ بگيرد. حالا اگر آب‌ دهان‌ جمع‌ بشود، آيا فرو دادن‌ آن‌ اشكالي‌ دارد و آشاميدن‌ يا خوردن‌ ـ كه‌ مبطل‌ روزه‌ است‌ ـ محسوب‌ مي‌شود؟ جواب‌ اين‌ است‌ كه‌ نه‌; ولو آب‌ دهان‌، به‌خاطر يادآوري‌ غذا در دهان‌ جمع‌ شده‌ باشد. اگر اخلاط سينه‌ يا غير سينه‌، داخل‌ آن‌ محوطه‌يي‌ كه‌ به‌ آن‌ دهان‌ گفته‌ مي‌شود، وارد گردد، فرو دادن‌ آن‌ اشكال‌ دارد و مبطل‌ روزه‌ است‌. اگر خرده‌ها و ذره‌هاي‌ غذا، در لابلاي‌ دندان‌ مانده‌ باشد، بعد اينها روي‌ زبان‌ شما بيايد و عمدا فرو بدهيد، مبطل‌ روزه‌ است‌ و در حكم‌ خوردن‌ مي‌باشد. حتي‌ اگر كسي‌ مثل‌ خياط كه‌ نخ‌ خياطي‌ را داخل‌ دهان‌ كرده‌ و آن‌ را با آب‌ دهان‌ آغشته‌ نموده‌، بيرون‌ بياورد و طبق‌ عادت‌، دوباره‌ همان‌ را داخل‌ دهان‌ ببرد، اشكال‌ دارد. البته‌ اين‌ درصورتي‌ است‌ كه‌ رطوبتي‌ كه‌ به‌ آن‌ نخ‌ خياطي‌ متصل‌ مي‌شود، رطوبت‌ قابل‌ توجهي‌ باشد كه‌ نتوانيم‌ بگوييم‌ در داخل‌ رطوبت‌ دهان‌، گم‌ شد و احساس‌ نشد.
غرض‌ اين‌ است‌ كه‌ در روز ماه‌ رمضان‌ ـ كه‌ قرار است‌ شما نخوريد و نياشاميد ـ بايد كمال‌ دقت‌ و مراقبت‌ بشود، تا اين‌ نخوردن‌ و نياشاميدن‌، به‌ وجه‌ درست‌ و با دقت‌ انجام‌ بگيرد. در همه‌ي‌ شؤون‌ روزه‌، همين‌ دقت‌ لازم‌ است‌ و نسبت‌ به‌ بقيه‌ي‌ مبطلات‌ روزه‌ هم‌، فروعي‌ هست‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ آقايان‌ در روزهاي‌ آينده‌، آنها را خواهند گفت‌.
امسال‌، جلسه‌ي‌ ما دير شروع‌ شد. هرسال‌ از روز اول‌ ماه‌، ما اين‌ جلسه‌ را داشتيم‌ و امسال‌، ده‌ روز عقبيم‌. خدا كند كه‌ در فهم‌ معناي‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ و استفاده‌ از ضيافت‌ الهي‌ در اين‌ ماه‌، عقب‌ نباشيم‌ و عقب‌ نمانيم‌.
مسأله‌ي‌ اساسي‌ در باب‌ ماه‌ رمضان‌، اين‌ است‌ كه‌ بشر ـ كه‌ در ميان‌ انواع‌ عوامل‌ و موجبات‌ غفلت‌ از خدا و از راه‌ او محاصره‌ شده‌ و انگيزه‌هاي‌ گوناگون‌، او را به‌سمت‌ پايين‌ و تنزل‌ و سقوط مي‌كشاند ـ فرصتي‌ پيدا كند كه‌ در آن‌ بتواند روح‌ را ـ كه‌ روح‌ انسان‌ و باطن‌ بشر، به‌ عروج‌ و اعتلا تمايل‌ دارد ـ به‌ سمت‌ عروج‌ و اعتلا سوق‌ دهد و به‌ خدا تقرب‌ جويد و به‌ اخلاق‌ الهي‌، تخلق‌ پيدا كند. ماه‌ رمضان‌، چنين‌ فرصتي‌ است‌.
البته‌ غير از ماه‌ رمضان‌، فرصتهاي‌ ديگري‌ هم‌ هست‌. مثلا همين‌ نمازهاي‌ پنجگانه‌، فرصتهايي‌ است‌ كه‌ ما مي‌توانيم‌ با استفاده‌ي‌ از آنها، عروج‌ كنيم‌; خودمان‌ را اصلاح‌ نماييم‌ و زنگارها و پوسيدگيها و غفلتها و بيماريهاي‌ معنوي‌ را از خودمان‌ دور كنيم‌. نماز، فرصت‌ بسيار خوبي‌ است‌. شما اگر امتحان‌ نكرده‌ايد ـ كه‌ قاعدتا امتحان‌ كرده‌ايد و ان‌شاءالله‌ عمل‌ دايمي‌ شما، همين‌طور باشد ـ امتحان‌ كنيد. توجه‌ بكنيد كه‌ در حال‌ نماز، اگر متوجه‌ خودتان‌ و كاري‌ كه‌ از شما سر مي‌زند، باشيد، قطعا بعد از نماز شما، با قبل‌ از نماز شما متفاوت‌ خواهد بود. شرطش‌ همين‌ است‌ كه‌ توجه‌ كنيد در حال‌ نماز، مشغول‌ چه‌ كاري‌ هستيد. بهترش‌ اين‌ است‌ كه‌ اذكار نماز را بفهميد; كار بسيار آساني‌ است‌.
نبايد بگوييم‌ كه‌ ما فارسي‌زبانيم‌ و نمي‌توانيم‌ عبارات‌ عربي‌ را بفهميم‌. مجموع‌ عباراتي‌ كه‌ در نماز خوانده‌ مي‌شود ـ از اول‌ تا به‌ آخر ـ ياد گرفتن‌ آن‌ براي‌ آدمهاي‌ متوسط، يك‌ ساعت‌ هم‌ كار ندارد; خيلي‌ آسان‌ است‌. كتابهايي‌ هم‌ نوشته‌ شده‌ كه‌ اينها را ترجمه‌ كرده‌اند. اگر به‌ معاني‌ توجه‌ كنيد و بفهميد كه‌ مضمون‌ اين‌ كلمات‌ چيست‌ و در آنها تدبر كنيد، البته‌ بهتر است‌. اگر اين‌ مقدار هم‌ ممكن‌ نشد، حداقل‌ وقتي‌ در حال‌ سجده‌ايد، بدانيد كه‌ با خدا حرف‌ مي‌زنيد; وقتي‌ در حال‌ ركوعيد، بدانيد كه‌ پروردگار عالم‌ را تعظيم‌ مي‌كنيد; وقتي‌ در حال‌ قرائت‌ و ذكر هستيد، بدانيد كه‌ با چه‌ كسي‌ حرف‌ مي‌زنيد. نفس‌ همين‌ توجه‌، مهم‌ است‌.
اگر اين‌ توجه‌ حاصل‌ بشود و ياد خدا در نماز تأمين‌ گردد ـ كه‌ "و لذكرالله‌ اكبر" ـ اين‌ نماز براي‌ شما "معراج‌المؤمن‌" خواهد بود و شما را عروج‌ خواهد داد. عروج‌، همين‌ است‌ كه‌ شما در باطن‌ خودتان‌، صفا و لطافت‌ و نورانيت‌ بيشتري‌ را بعد از نماز احساس‌ مي‌كنيد. عبادات‌ مالي‌ هم‌، همين‌طور است‌. انواع‌ عبادات‌، فرصتهايي‌ براي‌ ما هستند; ليكن‌ ماه‌ رمضان‌، يك‌ فرصت‌ استثنايي‌ در دوران‌ سال‌ است‌.
در اين‌ سي‌ روز يا بيست‌ و نه‌ روز به‌طور مداوم‌، غير از نمازهاي‌ موظف‌ پنجگانه‌ و نوافلي‌ كه‌ هميشه‌ انسان‌ مي‌تواند آنها را بخواند، دعاهايي‌ هست‌ كه‌ توجه‌ به‌ آن‌ دعاها و خواندنشان‌، انسان‌ را نورانيت‌ مضاعفي‌ مي‌بخشد. اين‌ دعاها را در اختيار ما گذاشته‌اند. كيفيت‌ حرف‌ زدن‌ و مناجات‌ كردن‌ با خدا را به‌ ما ياد داده‌اند. معين‌ كرده‌اند كه‌ چه‌ حرفهايي‌ را مي‌شود با خدا زد. بعضي‌ از اين‌ جملات‌ ادعيه‌ي‌ مأثوره‌ از ائمه‌(عليهم‌السلام‌) هست‌ كه‌ اگر اينها نبود، آدم‌ نمي‌توانست‌ خودش‌ تشخيص‌ بدهد كه‌ مي‌شود با خدا با اين‌ زبان‌ حرف‌ زد و اين‌طور از خدا خواست‌ و التماس‌ كرد.
علاوه‌ي‌ بر اينها، همين‌ نفس‌ روزه‌ي‌ ماه‌ رمضان‌ است‌ كه‌ يك‌ زمينه‌ي‌ روحانيت‌ و نورانيت‌، براي‌ روزه‌دار مي‌باشد و او را براي‌ كسب‌ فيوضات‌ الهي‌، آماده‌ مي‌كند. اين‌، مجموعه‌ي‌ ماه‌ رمضان‌، با نماز و با وظايف‌ مقرره‌ي‌ هميشگي‌ و با روزه‌ و با دعاهايش‌ است‌ كه‌ اگر شما به‌ اينها توجه‌ كنيد و تلاوت‌ قرآن‌ را هم‌ به‌ آن‌ اضافه‌ نماييد ـ كه‌ گفته‌اند ماه‌ رمضان‌، بهار قرآن‌ است‌ ـ يك‌ دوره‌ي‌ بازسازي‌ و بازيابي‌ و نجات‌ خود از پوسيدگيها و فسادها و امثال‌ اينها خواهد بود; دوره‌ي‌ خيلي‌ مغتنمي‌ است‌.
اصل‌ قضيه‌ اين‌ است‌ كه‌ ما بتوانيم‌ در ماه‌ رمضان‌، اين‌ سير الي‌الله‌ را بكنيم‌ و مي‌شود. عرض‌ كردم‌، گاهي‌ كه‌ پس‌ از پايان‌ ماه‌ رمضان‌، خدمت‌ امام ‌(رضوان‌ الله‌ تعالي عليه‌) مي‌رسيدم‌، برايم‌ محسوس‌ بود كه‌ ايشان‌ نورانيتر شده‌اند و حرف‌ زدن‌ و نگاه‌ و اشاره‌ و حركت‌ دست‌ و اظهارنظرشان‌، با قبل‌ از ماه‌ رمضان‌ فرق‌ كرده‌ است‌. دوره‌ي‌ ماه‌ رمضان‌، براي‌ يك‌ انسان‌ مؤمن‌ و والا، اين‌طوري‌ است‌. آن‌قدر به‌ او و به‌قلب‌ و باطنش‌، نورانيت‌ مي‌بخشد كه‌ انسان‌ اين‌ را در مشاهده‌ي‌ حضوري‌ او حس‌ مي‌كند و از حرف‌زدنش‌ مي‌فهمد كه‌ نورانيتر شده‌ است‌. بندگان‌ خدا همين‌طورند. ما بايد از اين‌ فرصت‌، خيلي‌ استفاده‌ كنيم‌.
يك‌ نكته‌ را در زندگي‌ عملي‌ خودمان‌ عرض‌ مي‌كنم‌ كه‌ شايد ان‌شاءالله‌ براي‌ خود من‌ و براي‌ همه‌ي‌ شما برادران‌ و خواهران‌، وسيله‌يي‌ براي‌ تحرك‌ بهتر و بيشتر باشد. آن‌ نكته‌، اين‌ است‌ كه‌ براي‌ نزديكي‌ به‌ خدا، اصل‌ قضيه‌، ترك‌ گناهان‌ است‌. انجام‌ مستحبات‌ و نوافل‌ و توسلات‌ و دعا و بقيه‌ي‌ امور، فرع‌ است‌. اصل‌ قضيه‌، اين‌ است‌ كه‌ انسان‌ از صدور گناه‌ و خلاف‌ از خود، مانع‌ بشود. اين‌، همان‌ تقوا را مي‌طلبد. تقوا و پرهيزگاري‌، مهمترين‌ ـ يا بگوييم‌ اوليترين‌ ـ مظهري‌ است‌ كه‌ وجود انسان‌ بايد داشته‌ باشد. همين‌ است‌ كه‌ مانع‌ از گناه‌ انسان‌ مي‌شود. گناه‌ نمي‌گذارد كه‌ انسان‌، حتي‌ خود را به‌ لبه‌ي‌ درياي‌ عظيم‌ مغفرت‌ الهي‌ برساند و از آن‌ استفاده‌ كند. گناه‌ نمي‌گذارد كه‌ ما حال‌ دعا و توجه‌ پيدا كنيم‌. گناه‌ نمي‌گذارد كه‌ ما به‌ فكر بازنگري‌ و بازسازي‌ خودمان‌ بيفتيم‌. كوشش‌ بكنيم‌ از گناه‌ فاصله‌ بگيريم‌. اين‌، شرط اول‌ قضيه‌ است‌.
البته‌ گناهان‌ مختلفند; گناههاي‌ گوناگون‌ فردي‌ و اجتماعي‌، گناههايي‌ كه‌ به‌وسيله‌ي‌ دست‌ يا چشم‌ يا زبان‌ و از طرق‌ گوناگون‌ حاصل‌ مي‌شود. براي‌ افراد مسلمان‌، شايد گناهان‌، مخفي‌ نباشد و مي‌دانند كه‌ چه‌ چيزي‌ گناه‌ است‌. آن‌ كسي‌ كه‌ دعا هم‌ مي‌خواند، مستحبات‌ را هم‌ انجام‌ مي‌دهد، وظايف‌ شرعيش‌ را هم‌ انجام‌ مي‌دهد; اما در كنار آنها، از گناه‌ هم‌ اجتناب‌ ندارد، مثل‌ آن‌ كسي‌ است‌ كه‌ در حال‌ سرماخوردگي‌ و تب‌، هم‌ داروهايي‌ را كه‌ ضد سرماخوردگي‌ است‌ و شفابخش‌ است‌، مي‌خورد و هم‌ از غذاهايي‌ كه‌ براي‌ سرماخوردگي‌ مضر است‌، استفاده‌ مي‌كند. معلوم‌ است‌ كه‌ آن‌ داروها، اثر نخواهد كرد. معلوم‌ است‌ كه‌ اگر آدم‌ بيمار، آن‌ غذايي‌ كه‌ براي‌ او مضر است‌، آن‌ عملي‌ كه‌ براي‌ او زيان‌آور است‌، به‌ آنها ارتكاب‌ بكند، براي‌ او، دارو اثري‌ نخواهد كرد.
بايد زمينه‌ي‌ استفاده‌ از رحمت‌ و مغفرت‌ و افاضات‌ معنوي‌ الهي‌ را آماده‌ كرد و آن‌، با ترك‌ گناه‌ است‌. لذا شما در دعاي‌ كميل‌ مي‌بينيد كه‌ اميرالمؤمنين ‌(عليه ‌الصلاة‌ و السلام‌) مي‌فرمايد: "اللهم‌ اغفر لي‌ الذنوب‌ التي‌ تحبس‌ الدعاء". يعني‌ خدايا! آن‌ گناهاني‌ كه‌ دعاي‌ مرا حبس‌ خواهد كرد، آنها را بيامرز. گناهان‌، مانع‌ از اجابت‌ دعا مي‌شود. در همين‌ شبها و سحرها، در دعاي‌ شريف‌ ابوحمزه‌ مي‌خوانيد: "فرق‌ بيني‌ و بين‌ ذنبي‌ المانع‌ لي‌ من‌ لزوم‌ طاعتك‌": خدايا! ميان‌ من‌ و گناهم‌ فاصله‌ بينداز; آن‌ گناهي‌ كه‌ مانع‌ از انجام‌ وظايفم‌ مي‌شود و باعث‌ مي‌گردد كه‌ نتوانم‌ خودم‌ را به‌ تو نزديك‌ كنم‌. اصل‌ قضيه‌، مسأله‌ي‌ ترك‌ گناه‌ است‌.
مهمترين‌ حسن‌ يك‌ نظام‌ و حكومت‌ اسلامي‌ در اين‌ است‌ كه‌ فضا را، فضاي‌ گناه‌آلود نمي‌كند. در نظامهاي‌ طاغوتي‌، فضا گناه‌آلود است‌. اگر انسان‌ هم‌ بخواهد گناه‌ نكند، گويي‌ براي‌ او ميسور نيست‌ و همه‌ چيز، انسان‌ را به‌ طرف‌ گناه‌ سوق‌ مي‌دهد. در نظام‌ اسلامي‌، اين‌طور نيست‌. در نظام‌ اسلامي‌، فضا گناه‌آلود نيست‌. گناهكار هست‌، در سطوح‌ مختلف‌ و در مشاغل‌ متعدد هم‌ هست‌، با اختيارات‌ گوناگون‌ هم‌ هست‌ ـ نه‌ اين‌كه‌ نيست‌ ـ اما گناه‌، ممكن‌ است‌ فقط جاذبه‌ي‌ شخصي‌ داشته‌ باشد; يعني‌ هوي‌ و هوس‌ انسان‌، او را به‌ طرف‌ گناه‌ بكشاند. اين‌ نظام‌، غير از نظام‌ طاغوتي‌ و شيطاني‌ است‌ كه‌ گناه‌، معيار پيشرفت‌ اجتماعي‌ هم‌ است‌! در نظام‌ اسلامي‌، گناه‌ نه‌ فقط معيار پيشرفت‌ نيست‌، بلكه‌ ضد پيشرفت‌ و ضد ارزش‌ و معيار تنزل‌ است‌.
گناه‌، از هر كسي‌ كه‌ صادر بشود، نبايد گفت‌ چون‌ اين‌ شخص‌ انجام‌ مي‌دهد، پس‌ اشكالي‌ ندارد، يا لابد اشكالي‌ ندارد. نه‌، گناه‌ را بايستي‌ شناخت‌ و گناهكار را به‌وسيله‌ي‌ گناه‌ بايد شناخت‌. هر كسي‌ گناه‌ را انجام‌ داد، گناهكار است‌; هر كه‌ مي‌خواهد باشد. اين‌ تصور غلط است‌ كه‌ ما بگوييم‌ چون‌ فلاني‌ اين‌ كار را مي‌كند، لابد اشكالي‌ ندارد كه‌ مي‌كند; اگر اشكال‌ داشت‌، كه‌ نمي‌كرد. البته‌ حمل‌ بر صحت‌، ايرادي‌ ندارد; بلكه‌ خوب‌ و مستحسن‌ است‌. در كار همه‌ي‌ مؤمنين‌، انسان‌ بايد حمل‌ بر صحت‌ بكند. تا آن‌جايي‌ كه‌ ممكن‌ است‌، نبايد حمل‌ بر فساد كرد; اما وقتي‌ يك‌ عمل‌ خلاف‌ بين‌ و واضح‌ از كسي‌ سر زد، هيچ‌ تفاوت‌ نمي‌كند كه‌ اين‌ كس‌، چه‌ كسي‌ باشد. هر كسي‌ باشد، گناه‌، گناه‌ است‌; بلكه‌ وقتي‌ افراد ممتاز گناه‌ را انجام‌ بدهند، جرم‌ گناه‌ در آن‌ افراد، بيشتر هم‌ خواهد بود.
بنابراين‌، اصل‌ قضيه‌، اجتناب‌ از گناه‌ است‌ كه‌ بايد سعي‌ كنيم‌ در اين‌ ماه‌ رمضان‌، ان‌شاءالله‌ با تمرين‌ و حديث‌ نفس‌ و رياضت‌، گناه‌ را از خودمان‌ دور كنيم‌. اگر گناه‌ از ما دور شد، آن‌وقت‌ راه‌ براي‌ عروج‌ و پرواز در ملكوت‌ آسمانها ممكن‌ خواهد شد و انسان‌ خواهد توانست‌، آن‌ سير معنوي‌ و الهي‌ و آن‌ طيران‌ معين‌شده‌ براي‌ انسان‌ را انجام‌ بدهد; اما با سنگيني‌ بار گناه‌، چنين‌ چيزي‌ ممكن‌ نيست‌. اين‌ ماه‌ رمضان‌، فرصت‌ خوبي‌ براي‌ دور شدن‌ از گناه‌ است‌.
اميدواريم‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ خداوند، هم‌ به‌ شما برادران‌ و خواهراني‌ كه‌ در اين‌جا حضور داريد و هم‌ به‌ همه‌ي‌ مسلمين‌ و مؤمنين‌ در سرتاسر كشور و همه‌ جاي‌ عالم‌، اين‌ توفيق‌ را عنايت‌ كند كه‌ از اين‌ ماه‌ رمضان‌ بتوانند استفاده‌ كنند و خودشان‌ را متخلق‌ به‌ اخلاق‌ الهي‌ كنند. لااقل‌ اين‌ سير را شروع‌ كنند كه‌ با پيشرفت‌ انسان‌ در اين‌ سير، همه‌ي‌ مشكلات‌ بشريت‌ هم‌ كاسته‌ خواهد شد و از بين‌ خواهد رفت‌.
من‌ بيش‌ از اين‌، ديگر صحبت‌ را طول‌ ندهم‌. برنامه‌ي‌ امسالمان‌ هم‌ مثل‌ سالهاي‌ گذشته‌، نماز و سخنراني‌ است‌ و گويندگاني‌ هم‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ خواهند آمد، همه‌ را موظف‌ و مقيد كرده‌ايم‌ كه‌ زمان‌ صحبتشان‌ طولاني‌ نشود، تا همه‌ بتوانيم‌ استفاده‌ كنيم‌. برادران‌ و خواهراني‌ كه‌ حضور پيدا مي‌كنند و حضور دارند، كوشش‌ كنند كه‌ از سخن‌ گويندگان‌ ـ كه‌ حدود نيم‌ ساعت‌ ادامه‌ خواهد داشت‌ ـ لب‌ كلام‌ را استفاده‌ كنند و گوش‌ كردن‌ حرف‌ منبري‌ را، فقط به‌عنوان‌ اين‌كه‌ يك‌ مشغوليت‌ است‌، به‌ حساب‌ نياورند; بلكه‌ در ماه‌ رمضان‌، اين‌ را يك‌ وظيفه‌ و يك‌ فريضه‌ بدانند. يكي‌ از فرايض‌، همين‌ فريضه‌ي‌ تعليم‌ و تعلم‌ است‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ در اين‌ ماه‌ هم‌ انجام‌ بگيرد.
نسئلك‌ اللهم‌ و ندعوك‌ باسمك‌ العظيم‌ الاعظم‌ الاعز الاجل‌ الاكرم‌ ياالله‌ ياالله‌ ياالله‌. اللهم‌ يا حميد بحق‌ محمد و يا عالي‌ بحق‌ علي‌ و يا فاطر بحق‌ فاطمه‌ و يا محسن‌ بحق‌ الحسن‌ و يا قديم‌الاحسان‌ بحق‌ الحسين‌. اللهم‌ بحق‌ حجتك‌ المهدي‌ صل‌ علي‌ محمد و ال‌ محمد
پروردگارا! به‌ محمد و آل‌محمد تو را سوگند مي‌دهيم‌، روزبه‌روز ما را به‌خودت‌ نزديكتر و به‌ كمالات‌ انساني‌ و معنوي‌، نزديكتر بفرما. پروردگارا! توفيق‌ خودسازي‌، به‌طور كامل‌ به‌ ما عنايت‌ كن‌; توفيق‌ انجام‌ وظيفه‌ي‌ ديگرسازي‌ را هم‌ به‌ ما عنايت‌ فرما. پروردگارا! توفيق‌ فهم‌ معارف‌ اسلامي‌ را به‌ ما مرحمت‌ كن‌; توفيق‌ اجتناب‌ از گناهان‌ را به‌ ما عنايت‌ كن‌; توفيق‌ انجام‌ واجبات‌ و مستحبات‌ را ـ مخصوصا در اين‌ ماه‌ مبارك‌ ـ به‌ ما عنايت‌ كن‌. پروردگارا! ما را به‌ قرآن‌ نزديك‌ كن‌. پروردگارا !جامعه‌ي‌ ما را جامعه‌ي‌ اسلامي‌ به‌ معناي‌ كامل‌ كلمه‌ قرار بده‌. پروردگارا! روزبه‌روز بر عزت‌ و شوكت‌ جمهوري‌ اسلامي‌ بيفزا. پروردگارا! دشمنان‌ اين‌ انقلاب‌ و اين‌ نظام‌ مقدس‌ را مورد خشم‌ و سخط خود قرار بده‌. پروردگارا! به‌حق‌ محمد و آل‌محمد، امام‌ عزيز و راحل‌ و رهبر فقيد ما را ـ كه‌ حق‌ حيات‌ بر گردن‌ اين‌ نظام‌ و اين‌ كشور و آحاد مسلمان‌ باوجدان‌ عالم‌ دارد ـ در درياهاي‌ رحمت‌ و فيض‌ خود، غريق‌ بفرما. پروردگارا! به‌ حق‌ محمد و آل‌محمد، انوار لطف‌ و فيض‌ و رحمت‌ خود را بر روح‌ آن‌ بزرگوار نازل‌ بگردان‌. پروردگارا! روح‌ مطهر او را از ما راضي‌ كن‌. پروردگارا !آنچه‌ گفتيم‌ و شنيديم‌ و انجام‌ داديم‌، براي‌ خودت‌ و در راه‌ خودت‌ قرار بده‌; به‌ فضل‌ و كرمت‌ آن‌ را از ما قبول‌ بفرما. پروردگارا! زندگي‌ ما را زندگي‌ طيبه‌يي‌ قرار بده‌; مرگ‌ ما را مرگ‌ طيبه‌يي‌ قرار بده‌. و عجل‌ في‌ فرج‌ مولانا صاحب‌الزمان‌.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمه‌الله‌ و بركاته‌