پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار ايثارگران، در سالروز ورود آزادگان به ميهن اسلامى

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
در ابتدا به برادران و خواهران عزيز؛ بخصوص ايثارگرانى كه در اين جلسه بحمداللَّه فضا را به عطر ايثار و خاطره‌هاى شكوهمند معطّر فرموده‌اند، خوشامد عرض مى‌كنم. جلسه‌ى امروز ما كه به مناسبت ياد روزهاى پرحماسه و پرشكوه و سرشار از افتخار و شادى بازگشت آزادگان عزيز ما به ميهن است، تركيبى است از قشرهاى ايثارگر، آزادگان عزيز، همسران مفقودان و اسراى هنوز آزاد نشده، همسران جانبازان عزيز ما، فرزندان شهداى عزيز ما، بسيجيان عزيز و قشرهاى اهل ايثار. اين، فضاى مباركى است و تنفّس در اين فضايى كه شما در آن حضور داريد، عطر معنويّت و شهادت و ايثار را به مشام جان انسان مشتاق مى‌رساند.
امروز حرف اصلى من به شما عزيزان و همه‌ى ملت ايران اين است كه به هيچ فردى، به هيچ ملتى و به هيچ جمعيتى، از خزانه‌ى غيبت الهى هيچ چيز نمى‌دهند، مگر با تلاش و كوشش. ملتهاى تنبل و بى‌حال، از افتخارات ملى نصيبى نخواهند برد. مجموعه‌هاى بى‌همّت و بيكاره، به خدمات و به شايستگيهاى بزرگ دست نخواهند يافت. افرادى كه نخواهند تلاش كنند و زحمت بكشند، در بازار معنويّت و در سوداى عشق و ايمان و تقوا و فضايل معنوى، چيزى گيرشان نخواهد آمد: «ليس للانسان الّا ما سعى‌(37)». هم در دنياى مادّى اين‌طور است؛ يعنى ملتهايى كه كار كنند، فكر كنند، ابتكار كنند، سختيها را تحمّل كنند، به امكانات مادّى و رفاه و پيشرفت خواهند رسيد، و هم در ميدان معنويّات اين‌گونه است: ملتهايى كه تلاش كنند، مجاهدت كنند، ايثار كنند و از كار و فداكارى نترسند، خداى متعال به آنها همه چيز خواهد داد.
بزرگترين گناه سردمداران و سلاطين و حكّام فاسد در جوامع بشرى و در گذشته‌ى ايران عزيز ما اين بوده است كه مردم را از اين حقيقت بيگانه نگهداشتند و آنها را به سمت كار و تلاش و فداكارى و ايثار سوق ندادند. بزرگترين افتخار انقلاب اسلامى آن است كه اين درس را به مردم داد، اين راه را در مقابل مردم باز كرد و امام راحل و بزرگوار - آن رهبر عظيم‌الشّأن استثنايى بى‌نظير زمان ما - بزرگترين افتخارش اين بود كه خود در اين راه پيشقدم بوده و حركت كرده است. ننشست كه به ديگران بگويد شما بكنيد. خودش در پيشاپيش حركت عمومى ملت ايران و جلوتر از همه راه افتاد. شما عزيزان، محصول چنين فضاى مباركى هستيد.
مسأله‌ى آزادگان، مسأله‌ى بزرگى است. به فيلمهاى تبليغاتى غربيها و ديگران در زمينه‌ى مسائل نظامى و مسائل مربوط به اسارتهايشان نگاه نكنيد. هيچ ملتى نتوانسته است از قشرهاى مختلف، مجموعه‌اى جوان و رزمنده به وجود آوَرد كه در سخت‌ترين شرايطِ اسارت، شخصيت انقلابى و ايمانى و روح رزمندگى را آن‌چنان حفظ كنند، كه آزادگان ما در دوران اسارت حفظ كردند؛ در حالى كه يقيناً آنچه ملت ايران از حوادث دوران اسارت اين عزيزان مى‌داند، بخشى از مجموعه‌ى عظيمى از حوادث است.
مگر مى‌شود اين حادثه را تشريح كرد؟ مگر رنجهاى لحظه لحظه‌ى اسارت را مى‌شود در كلمات گنجاند، يا با زبان ادبيّات و هنر تبيين كرد؟ شنيدن، مانند ديدن و لمس كردن نيست. اينها ايستادگى و مقاومت كردند. شايد در آن لحظه‌اى كه آزادگان عزيز ما در اردوگاههايى با نگهبانان غلاظ و شداد دشمن روبه‌رو بودند و ايستادگى مى‌كردند، بعضى از آنها اميدى هم به آزادى خودشان نداشتند. شايد در ميان آنها كسانى هم بودند كه خسته مى‌شدند و مى‌گفتند تا كى؟ اما سنّت الهى اين است كه «فانّ مع العسر يسرا، انّ مع العسر يسرا».(38)
اگر سختيها را تحمّل كرديد، خداى متعال درهاى فَرَج را خواهد گشود. اگر مجاهدت در راه خدا را بر جسم و نفس خودتان هموار كرديد، خداى متعال روشنايى فَرَج را به شما نشان خواهد داد و درهاى فَرَج را به روى شما باز خواهد كرد: «و من يتّق اللَّه يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لايحتسب»(39). خداى متعال به بركت مجاهدت و به شرط ايستادگى، بيرون از دايره‌ى محاسبه‌ى معمولى عقول بشرى، درها را باز و راهها را هموار مى‌كند.
عزيزان من! اين، تجربه‌ى گرانقدرى است. ما امروز يك نسل نوى شادابِ تازه به ميدان وارد شده‌اى را در كشور خودمان داريم كه بايد از اين تجربه‌ها استفاده كند. از تجربه‌ى ميدان جنگ كه ايستادگى در آن، شهادت و جانبازى و محروميت از سلامتى و دورى از خانمان و راحتى و فرزندان و عزيزان را داشت، بايد استفاده كند. هزاران سختى در ميدان جنگ هست كه فقط براى كسى كه در آن شرايط قرار دارد، قابل لمس است، و لاغير. تحمّل اين سختيها، يك كار عظيم است. ايستادگى در ميدان نبرد با دشمن، ميدانهاى اسارت، دوران جانبازى - كه جانبازان ما هنوز در ميدان مقاومت و ايستادگى هستند - يك كار عظيم محسوب مى‌شود. عزيزان جانباز بدانند كه مبارزه‌ى آنها ادامه دارد. جانبازان ما، در تمام دوران جانبازى در حال مجاهدتند. اين فضيلت، مخصوص آنها و كسان و همسران و خانواده‌هايشان است، تا وقتى كه ان‌شاءاللَّه سلامت و عافيت پيدا كنند.
اين مجموعه‌ى ايثارها، امروز كشور ما را به اين‌جا رسانده است. مگر تصوّر مى‌شد كه كوچك و بزرگِ ملتى تنها، بدون هيچ پشتوانه‌ى جهانى و بدون هيچ كمك قابل ذكر از سوى هيچ گوشه‌اى از قدرتهاى عالم، بتواند اين‌گونه در ميدان جهاد مقدّس و دفاع از خود و سازندگى و استقلال و مبارزه با همه نوع فشارهاى دشمنان قلدر ايستادگى كند و روزبه‌روز دشمنان را متعجّبتر نمايد؟ مگر ممكن بود كه بدون اين گذشتها و اين ايثارها و اين فداكاريها، ما به اين‌جا برسيم؟ هر كدام از شما كه اين‌جا هستيد؛ چه آزادگان عزيز، چه آنهايى كه هنوز دربندند، چه خانواده‌هايتان، چه فرزندانتان، چه پدران و مادرانتان، چه همسرانتان، چه خانواده‌هاى شهدا، چه خانواده‌هاى جانبازان، چه فرزندان شهدا، و همه‌ى كسانى كه به نحوى رنجها را بر جسم و جان خودشان تحمّل كردند، ايثارگران و پشتيبانى كنندگان، هر كدام به سهم خودشان در به وجود آمدن اين ذخيره‌ى عظيم و تمام نشدنى و بى‌نظير ملت ايران سهيم هستند. هر كدام از شما اگر اين فداكارى‌اى را كه كرديد، نمى‌كرديد؛ اين صبرى را كه كرديد، نمى‌كرديد؛ اين مجموعه‌اى كه امروز در اختيار ملت ايران است، به وجود نمى‌آمد و اين موفّقيتها هم عايد انجام نمى‌شد. اين، درس قرآن است.
در تاريخ عالم، عمر ملتها يك ساعت است. به نظر ما طولانى مى‌آيد؛ اما وقتى كه به گذر جريان تاريخ نگاه مى‌كنيد، هر كدام از اين ملتها ساعتى هستند و مى‌آيند و مى‌روند. اين ساعت را طولانى كردن، خوب كردن و با افتخار به وجود آوردن، به دست آحاد ملتهاست. قرآن، اين را به ما درس داده است. تجربه‌ى آن هم سخت است؛ لذا ملتها غالباً تجربه نمى‌كنند و توسريش را مى‌خورند و سختيهايش را هم تحمّل مى‌كنند. اما ملت ما اين تجربه را انجام داد. اين را قدر بدانيد؛ خيلى عظيم است.
درد ملتهاى دنيا، اين‌گونه درمان مى‌شود. درد ملت فلسطين، اين‌گونه درمان مى‌شود، ولاغير. آنهايى كه خيال مى‌كنند ملتى مثل ملت فلسطين را مى‌شود با مذاكره و التماس كردن و گدايى نجات داد، سخت در اشتباهند. فقط با ايستادگى و مقاومت است كه يك ملت مى‌تواند روى پاى خود بايستد، حقّ انسانى خود را به دست آوَرد و زندگى افتخارآميزى را كه براى او، هم دنيا و هم آخرت است، كسب كند.
امروز دنيا، دنياى ظلم و دروغ و فريب است. پرچم دفاع از حقوق بشر را كسانى به دوش گرفته‌اند كه بزرگترين دشمنان حقوق بشرند! در رأس آنها هم دولت امريكاست. ببينيد در داخل كشورشان، با سياهان چه مى‌كنند! اين‌كه ديگر خبر از گذشته نيست. خبر از پنجاه سال، صد سال پيش نيست كه بگويند ما حالا اصلاح كرده‌ايم. متعلّق به همين امروز است؛ در شهرهاى بزرگِ كشورِ امريكاست. ببينيد؛ هنوز مسأله‌ى تبعيض نژادى در آن كشورى كه مدّعى آزادى و حقوق بشر است، حل نشده است. هنوز انسانى به جرم پوست سياه، تأمين ندارد كه در آن جامعه زندگى كند! يك وقت اگر لازم باشد، به جرم سياه پوست بودن، پليسى او را تا حدّ كشتن كتك مى‌زند! اينها ادّعاى حقوق بشر مى‌كنند! اينها چشم خود را بر جنايات وحشت‌آور حكومت غاصب صهيونيست مى‌بندند. ببينيد در همين چند روز گذشته، صهيونيسها با مردم بى‌پناه شهرهاى لبنان - صيدا و غيره - چه كردند! اين بمبارانها، اين آدم‌رباييها، اين كشتارها؛ اينها همه جنايت است. همه‌ى اينها - به اصطلاح آقايان - حركات ضدّ حقوق بشر است. طرفداران حقوق بشر، هيچ احساس نمى‌كنند كه ضدّ حقوق بشر در آن‌جا انجام مى‌گيرد. اگر يك فلسطينىِ از جان گذشته و ستمديده فريادى بزند و حركت خشم‌آگينى بكند، دستگاههاى تبليغاتى و سياسيشان به راه مى‌افتد؛ اما اين همه جنايت عليه ملت فلسطين و ملت لبنان از طرف آنها ناديده گرفته مى‌شود! امروز پرچم حقوق بشر را چنين كسانى بردوش گرفته‌اند! اين، دنياى فريب نيست؟ دنياى دروغ نيست؟! دنياى تزوير نيست؟! قبلاً مى‌گفتند كه سياست، تزوير است؛ اما اينها ادّعاى حقوق بشرشان تزوير است؛ اساس كار بين‌المللى‌شان بر تزوير است؛ فقط مسأله‌ى سياست نيست.
چنين حكومتهايى مدّعيند كه رهبرى بشريّت بايد به دست اينها باشد! دولتها بايد تسليم اينها باشند! متأسفانه خيلى از دولتها هم دچار ضعف و بى‌توجّهى مى‌شوند، وظيفه‌ى خودشان را نمى‌شناسند، به آن عمل نمى‌كنند و تسليم آنها مى‌شوند؛ ملتها هم به خاطر سختيهايى كه اين كار دارد، بى‌تفاوت مى‌مانند. طبيعتاً نتيجه همين است.
ملت ايران ايستاده است و مى‌تواند بايستد. دولت جمهورى اسلامى و نظام مقدّس اسلامى، در مقابل اين زورگوييها و كجرويها ايستاده است، آنها را كتمان نمى‌كند، به صداى بلند آنها را تشريح مى‌كند، به دفاع از حقوق مظلومان مى‌پردازد و از تهديد و اخم و سختگيريهاى آنها هيچ واهمه‌اى ندارد. چرا؟ چطور شده است؟ چرا ملت و دولت و حكومت ايران مى‌توانند چنين اقتدارى داشته باشند؟ به خاطر اين‌كه ملت ما اين ايثارها را كرده است. اين ظرفيت در اين ملت به وجود آمده است كه در مقابل فشارها و زورگوييها بايستد. همين ايستادگى شماست كه بالاخره دشمن متجاوزِ زورگوى دروغگوى مستكبر را از اوج نخوتش به زير خواهد آورد و به زانو خواهد افكند.
من به شما و همه‌ى جوانان عرض مى‌كنم كه وعده‌ى خدا را باور كنيد. وعده‌ى الهى اين است كه اگر اهل حق پاى حقّ خودشان بايستند، حق پيروز خواهد شد. در همه‌ى مراحل اين‌طور است. در دوران انقلاب اين را تجربه كرديد، در دوران جنگ تجربه كرديد، در دوران اسارت تجربه كرديد، در دوران بعد از پايان جنگ - كه ملت ايران در صدد بناى دوباره‌ى كشور خود برآمد - اين را تجربه كرديد؛ در آينده هم بايد اين را يقين داشته باشيد كه عملى است.
هر جا ديديد كه دشمنى زورگويى مى‌كند، در مقابل او بايستيد. اين، وظيفه‌ى آحاد مردم، دولتمردان، نمايندگان مردم و كسانى است كه اين مملكت مسؤوليتى را به آنها سپرده است. در مقابل دشمن متجاوز، در مقابل زورگوى ظالم، در مقابل استكبارى كه امروز بر ارزشهاى الهى و معنوى طغيان كرده است - كه مظهرش هم دولت طاغوت و طغيانگر امريكاست - كوتاه نياييد. قدرتهاى مادّى، هيچ غلطى نمى‌توانند بكنند. با ملتى كه ايستاده و به نيروى خود تكيه كرده است، هيچ كارى نمى‌توانند بكنند. همه‌ى راهها به روى آنها بسته است.
اگر سختگيرى كنند، آنها ضرر مى‌كنند. اگر فشار وارد بياورند، آنها ضرر مى‌كنند. اگر حمله كنند، آنها ضرر مى‌كنند؛ چون جوهر ايستادگى و مقاومت در يك ملت، جوهر نفيس و گرانقدرى است. با همين جوهر است كه ملت ايران به فضل پروردگار، با هدايت الهى، با كمكهاى معنوى غيبى و با ادعيّه‌ى زاكيّه و هدايتهاى معنوى ولى‌اللَّه‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدّن اسلامى را بار ديگر در عالم سربلند كند و كاخ با عظمت تمدّن اسلامى را برافراشته نمايد. اين، آينده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى اين حركت عظيم آماده كنند. نيروهاى مؤمن و مخلص، اين را هدف قرار دهند.
البته در داخل كشور، كارهاى زيادى وجود دارد كه بايد انجام گيرد. در داخل كشور، حركات عظيمى است كه به عهده‌ى مسؤولان است و بايد با كمك مردم كارهاى بزرگى را انجام دهند و كشور را بسازند؛ هم نوسازى مادّى، هم نوسازى معنوى و فرهنگى، هم تأمين و استقرار عدالت اجتماعى و هم از بين بردن فقر و محروميت و بى‌سوادى و تبعيض و جلوگيرى از رشد خصلتهاى منفى در جامعه. اينها كارهايى است كه بايد انجام گيرد. وقتى كه اين كارها شد، حركت عظيم مردم و آن جوهر معنوىِ انقلاب خواهد توانست كار خود را بكند. به فضل الهى، بشريّت شاهد آن روز خواهد بود و شما جوانان، به كمك خدا و به اميد او، آن روز را خواهيد ديد و به دست خودتان ان‌شاءاللَّه آن روز را خواهيد ساخت.
اميدواريم كه خداوند متعال همه‌ى شما را توفيق دهد، هدايت كند، كمك نمايد و راه را براى شما هموار و روشن بفرمايد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
37) نجم: 39
38) انشراح: 5 و 6
39) طلاق: 2 و 3