مناسک حج (امام و رهبرى)
- پيشگفتارپيشگفتار
يکی از جامعترين رسالههای احکام حج، کتاب «مناسک حجِ» بنيانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمينی(قدس سره) است که سالها در زمان حيات ايشان و پس از رحلت آن بزرگوار مورد استفاده و مراجعه حجگزاران و عالمان و روحانيان محترم کاروانها بوده و هست و نظرات بسياری از مراجع بزرگ تقليد از جمله حضرت آيت الله العظمی خامنهای(دامت برکاته) در حواشی آن درج گرديده و بارها چاپ و منتشر شده است. با توجه به مراجعات مکرّر مقلدان رهبر معظم انقلاب اسلامی، تصميم گرفته شد تا مناسک حضرت امام با حواشی معظمله به شک مجزا چاپ و عرضه گردد که در اين رابطه چند نکته را يادآور میشويم:
1. مواردی که فتاوای حضرت آيت الله خامنهای(دامت برکاته) با فتاوای حضرت آيت الله العظمی امام خمينی(قدس سره) تفاوت داشته، در پاورقی همان صفحه آورده شده و با شمارهگذاری مشخص گرديده است.
2. در برخی از مسائل که نظر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامت برکاته) به دست نيامده، با علامت مربع (□) در ابتدای مسائل مشخص شده است.
3. مواردی که تفاوت فتوايی در پاورقی آورده نشده و علامت مربع نيز در ابتدای مسأله وجود ندارد، فتوای آن دو بزرگوار يکسان است و تفاوت نظری وجود ندارد.
4. حواشی مقام معظم رهبری(دامت برکاته) توسط بخش استفتائات دفتر معظم له از کتاب «مناسک» ايشان که جداگانه چاپ شده و برخی از استفتائات ديگر گرفته شده و مأخذ آنها نيز ذکر شده است که بدين وسيله از همه عزيزانی که در تنظيم و تطبيق و کنترل حواشی نقش داشتهاند، تشکر و قدردانی میشود. - مقدمه
مناسك حج
مطابق با فتاوای
حضرت آية اللّه العظمی امام خمينی (قدّس سّره)
و رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمی خامنهای دام ظله الوارفمقدمه
بدان كه بر هر مكلف كه جامع شرايط باشد، وجوبِ حج به دليل قرآن و احاديث وارده از نبی اكرم(صلیالله عليه وآله وسلّم) و ائمه معصومين(عليهمالسلام) ثابت است. حج يكی از اركان دين است و از ضروريات آن به شمار می رود. ترك حج، با اقرار به وجوب، يكی از گناهان كبيره و با انكار، موجب كفر است.1 خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: {وَللّهِ ِ عَلَی النّاسِ حِجّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَاِنّ اللّهَ غَنِیّ عَنِ الْعالَمينَ }.
شيخ كلينی؛ به طريق معتبر از حضرت صادق(عليهالسلام) روايت نموده كه: هر كس از دنيا برود و حَجّة الاسلام به جا نياورد، بدون اينكه او را حاجتی ضروری باشد يا آنكه به جهت بيمار شدن از آن باز ماند يا آنكه پادشاهی از رفتن آن جلوگيری نمايد، چنين كسی در حال مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.
اين آيه و اين روايت، در اهميت حج و وجوب آن كافی است و روايات بسياری در اين دو قسمت وارد شده كه اين مختصر، گنجايش ذكر آنها را ندارد و چون كه مستحبات حج بيش از آن است كه در اين رساله بيان شود، لذا به بيان مقداری از آنها اكتفا كرده و بقيه را به كتب مفصله وا میگذاريم كه بهجا آوردن آنها به اميد ثواب اشكالی ندارد.
و نظر به اين كه اين مناسك برای فارسی زبانان می باشد و تكليف آنها عمره و حج تمتّع است، اكتفا به بيان احكام آنها شد و قبل از شروع در مناسك، كه مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلی چند، بعض مسائل و شرايط وجوب حَجّة الاسلام و بعض مسائل نيابت و وصيت به حج و چند مسأله ديگر بيان می شود:
[1] م ـ حَجّة الاسلام كه حج واجب بر شخص مستطيع است، بيش از يك مرتبه در تمام عمر واجب نيست.
[2] م ـ وجوب حج، بر شخص مستطيع فوری است؛ يعنی واجب است در سال اول استطاعت به جا آورد و تأخير آن جايز نيست2 و در صورت تأخير، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنين....
[3] م ـ اگر درك حج، بعد از حصول استطاعت، متوقف بر مقدماتی مثل سفر و تهيه اسباب آن باشد، تحصيل آن واجب است؛ به طوری كه در همان سال به حج برسد و در صورتی كه شخص كوتاهی كند و به حج در آن سال نرسد، حج بر او مستقر می شود كه بايد در هر صورت بعداً به حج برود، هرچند استطاعت از بين برود.1. اگر انکار هر يک از ضروريات دين به انکار رسالت يا تکذيب پيامبر اکرم (صلی الله عليه وآله) يا وارد کردن نقصی به شريعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است (اجوبة الاستفتائات، س336)
2. و به تأخير انداختن آن بدون عذر جايز نيست و اگر به تأخير اندازد معصيت کرده است و حج بر ذمه او باقی است. (مناسک حج، م24) - شرايط وجوب حَجّةالاسلام
- نيابت در حج
- حج استحبابىحج استحبابی[165] م ـ مستحب است كسی كه شرايط وجوب حج را ندارد؛ از بلوغ و استطاعت و غير آنها، در صورت امكان حج به جا آورد و همچنين بر كسی كه حج واجبش را انجام داده است مستحب است دو مرتبه به حج برود و مستحب است تكرار حج در هر سال. بلكه مكروه است پنج سال متوالی آن را ترك كند و مستحب است در وقت خارج شدن از مكّه نيّت برگشتن نمايد و مكروه است قصد برنگشتن داشته باشد.
[166] م ـ مستحب است از طرف خويشاوندان يا غير آن ها حج به جا آورد تبرّعا؛ چه زنده باشند يا مرده و همچنين از طرف معصومين و نيز طواف از طرف آن ها و غير آن ها مستحب است به شرط آنكه در مكّه نباشند يا معذور باشند.
[167] م ـ كسی كه زاد و راحله ندارد مستحب است قرض كند و به حج برود، در صورتی كه می تواند قرض را ادا كند.68
[168] م ـ با مال حرام جايز نيست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد، می تواند آن را صرف كند.
[169] م ـ بعد از فارغ شدن از حج استحبابی می تواند ثواب آن را به ديگری هديه كند، همچنانكه در وقت شروع می تواند آن را نيت كند.
[170] م ـ كسی كه مال ندارد تا با آن حج به جا آورد مستحب است ولو با اجاره دادن خودش و نيابت از ديگری به حج برود.
68. کسی که هزينه ی رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما میتواند قرض بگيرد و سپس به سادگی قرض خود را ادا کند، واجب نيست که خود را با قرض گرفتن مستطيع کند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب میشود. (مناسک حج، م14) - اقسام عمرهاقسام عمره[171] م ـ عمره هم مانند حج دو قسم است: «واجب» و «مستحب» و بر كسی كه شرايط استطاعت را داشته باشد يك مرتبه در عمر واجب می شود و وجوب آن مانند حج فوری است و در وجوب آن استطاعت حج معتبر نيست بلكه اگر برای عمره مستطيع باشد واجب می شود، هرچند برای حج مستطيع نباشد همچنانكه عكس اين هم همينطور است كه اگر شخص برای حج استطاعت داشته باشد و برای عمره مستطيع نباشد بايد حج به جا آورد ليكن بايد معلوم باشد كه برای كسانی كه از مكّه دور هستند؛ مثل ايرانيان كه وظيفه آن ها حج تمتّع است، هيچگاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نيست؛ چون حج تمتّع مركب از هر دو عمل است، به خلاف كسانی كه در مكّه يا قريب به آن هستند كه وظيفه آنها حج و عمره مفرده است كه نسبت به آن ها استطاعت برای يكی از دو عمل تصور می شود.
[172] م ـ واجب است بر كسی كه می خواهد داخل مكّه شود با احرام وارد شود و برای احرام بايد نيت عمره يا حج داشته باشد و اگر وقت حج نيست و می خواهد وارد مكّه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از اين حكم كسانی كه مقتضای شغلشان اين است كه زياد وارد مكّه می شوند و از آن خارج می شوند استثنا شده است.69
[173] م ـ تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجا به جا آورده شود.7069. همچنين كسانی كه پس از اعمال حج يا عمره از مکه خارج شدهاند و میخواهند در همان ماهِ انجام حج يا عمره، دوباره وارد مکه شوند، احرام و عمره مجدّد واجب نيست. (مناسک حج، م10)
70. تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است، و بين دو عمره وجود فاصلهی معيّن شرط نيست. ولی بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره برای خود میتواند به جا آورد. و اگر دو عمره برای افراد ديگر انجام دهد يا يك عمره برای خود و يك عمره هم برای ديگری به جا آورد، احتياط مذكور لازم نيست. بنابراين اگر عمره دوم را به نيابت از ديگری انجام دهد، جايز است نايب در برابر آن اجرت بگيرد و از عمرهی مفردهی منوبعنه هرچند واجب باشد، كفايت میكند. (مناسک حج، م11) - اقسام حج
- باب اول: اعمال عمره تمتع
- فصل اول: محل احرام عمره تمتع
- فصل دوم: واجبات احرام
- فصل سوم: مُحرّمات احرام
- فصل چهارم: طواف واجب و بعضى از احكام آن
- فصل پنجم: نماز طواف
- استفتائات نماز طوافاستفتائات نماز طواف[793] س ـ كسی نماز طوافِ عمره را در داخل حِجر اسماعيل(ع) به جا آورده و بعد از تقصير متوجه شده است، وظيفه او چيست؟
ج ـ بايد نماز را اعاده كند.
[794] س ـ شخصی بعد از طواف، وضويش باطل شد و خجالت كشيد كه بگويد، نمازش را بی وضو خواند و بعد از آن، سعی و تقصير را انجام داد و مُحل شد، وظيفه او چيست؟
ج ـ بايد نماز و سعی و تقصير را اعاده كند.
[795] س ـ زنی نماز طواف خود را در حجر اسماعيل خواند و چون به منزل آمد، ملتفت شد كه حائض شده است و تا وقوف به عرفات پاك نمی شود، وظيفه او نسبت به نماز چيست و آيا عمل او صحيح است يا خير؟
ج ـ عمره او صحيح است و بايد برای حج تمتّع محرم شود و وقتی خواست طواف و نماز حج را انجام دهد، قبل يا بعد از آن، نماز طواف عمره تمتّع را به جا آورد.
[796] س ـ كسی كه هرچه سعی نمود موارد غير صحيحِ قرائتِ خود را تصحيح كند نتوانست و نيز شخصی ديگر را جهت اقتدا كردن و يا تلقين نمودن قرائت صحيح پيدا نكرد وظيفه اش چيست؟
ج ـ به هر نحو قدرت دارد بخواند و به جماعت خواندن حتی در فرض امكان واجب نيست.350
[797] س ـ در موقعی كه شخص طواف می كرده جمعيت زياد بوده و بعد از آن در اثر ازدحام، نتوانسته است كه نزديك مقام نماز بخواند و در آن وقت چاره ای بغير از نماز خواندن دور از مقام نداشته، آيا نماز او صحيح است يا خير؟
ج ـ اگر امكان نداشته با فرض اضطرار مانع ندارد.
[798] س ـ آيا در صورت ازدحام كه نشود پشت مقام يا احد الجانبين آن نماز طواف خواند تا حدود منبر و نماز در قسمت راست يا چپ منبر خوانده شد، باز هم نماز در مقام، در صورت امكان، همان روز يا روزهای ديگر لازم است؟
ج ـ در صورتی كه تا بعد از فوات موالات عرفيّه بين طواف و نماز آن عذر باقی بوده اعاده واجب نيست.
[799] س ـ در مسأله شش نماز طواف، در تحريرالوسيله فرموده ايد: «والأحوط الإقتداء بشخصٍ عادلٍ» و در مسأله اول نماز جماعت همان كتاب فرموده ايد: «بَلْ مشروعية الجماعة في صلاة الطواف وكذا صلاة الإحتياط محلّ اشكالٍ» بفرماييد منظور چيست؟
ج ـ منظور از مشروعيت، صحت است و احتياط مزبور استحبابی است و نبايد به جماعت اكتفا شود.
[800] س ـ برای كسانی كه قرائتشان درست نيست و می خواهند نماز طوافشان را به جماعت بخوانند، آيا می توانند نماز طواف حج را به نماز طواف نساء يا بالعكس و يا كسی كه نايب است به كسی كه نايب نيست و يا نماز طواف واجب را به مستحب و بالعكس اقتدا كنند يا نه؟
ج ـ اكتفا به جماعت نبايد بكنند و احتياط351 در همه موارد سؤال حاصل می شود.
[801] س ـ كسی كه قرائتش درست نيست، آيا می تواند تبرعاً از كسی كه حج واجب بر عهده دارد نيابت كند و حج انجام دهد؟
ج ـ نيابت چنين شخصی صحيح نيست هرچند تبرعی باشد، مگر آنكه بتواند قرائت خود را تصحيح كند و از ذویالأعذار محسوب نباشد، كه در اين صورت می تواند نيابت را قبول نمايد، ولی بايد قرائت خود را درست كند.
□ [802] س ـ افرادی با اينكه قرائتشان درست نيست و كلمات نماز را نمی توانند درست بگويند، در حج نايب می شوند و عمره را به نيت منوبعنه انجام می دهند، بعد متوجه می شوندكه نمی توانند نايب شوند، آيا چگونه از احرام خارج می شوند و برای حج چه وظيفه ای دارند؟
ج ـ در صورت امكان بايد قرائت خود را درست كنند و عمل نيابی خود را تصحيح نمايند تا از احرام خارج شوند، بلی اگر ممكن نيست و معذور هستند احرام آنها صحيح واقع نشده و از احرام خارج هستند.
[803] س ـ كسی كه مطمئن باشد قرائتش يا ذكری كه در نماز می گويد درست است و نماز طواف را؛ اعم از طواف زيارت و نساء، همان گونه بخواند، بعد معلوم شود كه اشتباه بوده است، آيا بايد چه كند؟
ج ـ اگر احتمال غلط بودن آن را نمی داده، نمازش صحيح است.
[804] س ـ چند روزی كه اطراف كعبه به قدری شلوغ است كه صف طواف تا پشت مقام ابراهيم(ع) می آيد و نماز خواندن پشت مقام و نزديك آن ممكن نيست مگر اينكه چند نفری اطراف انسان بايستند تا انسان نماز طوافش را بخواند، بفرماييد آيا حتماً نماز بايد خَلْف مقام و نزديك آن باشد ولو به اين صورت، يا دورتر تا هرجا كه می تواند به تنهايی نماز بخواند، كافی است؟
ج ـ اگر امكان دارد و محذوری در بين نيست، بايد خلف و نزد مقام نماز بخواند352 و در مورد ضرورت، تأخير مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.
[805] س ـ در نماز طواف كه انسان مشغول ذكر بود، او را حركت دادند، ذكر را تكرار كرد، دوباره تكان دادند و تكرار كرد، آيا مانعی ندارد؟
ج ـ اگر طوری حركت كرده كه استقرار او از بين رفته، مانع ندارد و در غير اين صورت تكرار نكند مگر به قصد احتياط، به شرط آنكه وسوسه نباشد.
[806] س ـ آيا محمول نجسی كه در طواف معفو نيست،353 در نماز طواف مثل نمازهای يوميه معفو است يا نه؟
ج ـ در نماز طواف حكم نمازهای يوميه را دارد.
[807] س ـ بين طواف و نماز آن، اگر نماز مستحبی يا عبادت مستحبی ديگر به جا آورد، اشكال دارد يا نه؟
ج ـ احتياط در ترك آن و مبادرت به نماز طواف است.354
[808] س ـ گاهی در پشت مقام ابراهيم(ع) جمعيت زياد است و چون زن و مرد كنار هم قرار می گيرند، احياناً مورد فشار ازدحام واقع می شوند، بدون اينكه ريبه و فسادی در بين باشد، آيا به نماز طواف ضرر نمی رساند؟
ج ـ برای نماز ضرر ندارد.
[809] س ـ احياناً انسان می داند كه اگر نماز طواف را شروع كند، طوافكننده ها می آيند و او را حركت می دهند و جابجا می كنند، در عين حال نماز را شروع می كند، آيا اگر اين نماز را تمام كند، صحيح است؟
ج ـ اگر صحيحاً تمام كند مانع ندارد.
[810] س ـ در مناسك فرموده ايد بر هر مكلفی واجب است قرائت نمازهای يوميه اش را ياد بگيرد، خصوصاً برای حج، حال اگر حاجی كوتاهی كرد و برای تعلم و يادگيری قرائت نماز اقدام ننمود، آيا همين نماز باطل كفايت می كند و يا اينكه بايد نايب بگيرد و در صورتی كه نيابت را لازم نمی دانيد، آيا همين نماز كافی است يا خير؟
ج ـ اگر وقت ضيق شود؛ به طوری كه اگر بعد از طواف بخواهد نماز را ياد بگيرد موالات بين نماز و طواف فوت می شود، خودش هر طور می تواند بخواند.
[811] س ـ زنی مُحرم به احرام عمره تمتّع شده و پس از ورود به مكّه و انجام طواف، قبل از اينكه نماز طواف بخواند حائض گرديده، چه وظيفه دارد؟
ج ـ اگر وقت وسعت دارد صبر كند تا پاك شود و نماز را بخواند و بقيه اعمال را انجام دهد و چنانچه وقت تنگ باشد سعی و تقصير عمره تمتّع را انجام دهد و مُحرم شود به حج تمتّع و بعد از طواف حج يا قبل از آن، نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال را انجام دهد.
[812] س ـ كسی كه نمازش را غلط می خواند و وقت تصحيح آن را ندارد، می فرماييد نماز طواف را به همان كيفيت كه می تواند خودش بخواند، آيا چنين كسی می تواند عمره مفرده مستحبی به جا بياورد؟
ج ـ اشكال ندارد.
□ [813] س ـ شخصی طواف عمره را به جا آورده و بدون نماز و سعی، تقصير كرده است، تكليف او چيست؟
ج ـ بايد نماز و سعی را به جا آورد و با فرض جهل يا نسيان، اعاده تقصير لازم نيست اگر چه احوط است.
[814] س ـ آيا مقصود از «نماز طواف نزد مقام» پشت مقام است يا شامل دو طرف مقام نيز می شود؟
ج ـ بايد خَلف مقام باشد.
[815] س ـ اگر كسی نماز را در غير از مقام ابراهيم بخواند و با اعتقاد به صحت آن بقيه اعمال را انجام دهد، وظيفه او چيست؟
ج ـ فقط نماز را بايد اعاده كند.
[816] س ـ اگر پشت مقام ابراهيم دو طبقه شود، آيا نماز در طبقه بالا يا زير زمين صحيح است؟
ج ـ در صورتی كه احراز نشود خلف مقام نماز خوانده، صحيح نيست.
[817] س ـ شخصی نماز طواف را، به اعتقاد اينكه حِجر اسماعيل مقام ابراهيم است، در حِجر اسماعيل خوانده، چه بايد بكند؟
ج ـ بايد نماز را اعاده كند.
[818] س ـ آيا نماز طواف واجب را می توان با نماز جماعت يوميه به جا آورد؟
ج ـ صحت آن محل اشكال است.355
[819] س ـ پشت مقام تا چه اندازه ای صادق است و آيا حد معيّنی نمی توان برای آن فرض كرد؟
ج ـ عرفی است.
[820] س ـ آيا فاصله انداختن بين طواف و نماز به مقدار دو ركعت نماز اشكال دارد و اصولاً چه مقدار فاصله مُخلّ است؟
ج ـ مانع ندارد، و ميزان مبادرت عرفيه است. و در هر صورت با تأخير نماز، اعاده طواف لازم نيست.
[821] س ـ گاهی طواف تا نزديك تالارهای مسجد می رسد، آيا در اين صورت می شود نماز طواف را پشت سر طوافكنندگان به جا آورد و آيا صدق پشت مقام می نمايد؟
ج ـ صدق خَلْف، به نظر عرف است.356
□ [822] س ـ شخصی مُحرم به احرام عمره تمتّع، وارد مكّه شده است و هفت روز مثلاً در مكّه توقف دارد و نماز او غلط های زيادی دارد، آيا واجب است كه تا آخر وقت در احرام بماند و نمازش را اصلاح كند و بعد شروع به طواف كند يا وظيفه ديگری دارد؟
ج ـ لازم نيست تا آن وقت صبر كند، و اگر بعد از طواف تا قبل از فوات موالات عرفيه بين طواف و نماز نتواند غلطهای خود را درست كند، به هر نحو می تواند نماز بخواند.
[823] س ـ اينجانب چند سال قبل به مكّه معظّمه مشرف شدم و در آنجا اولاً نماز طواف نساء و نماز طواف برای هر دو طواف واجب را كه يكی عمره مفرده و ديگری حج می باشد نخوانده ام و ثانياً در تعداد اشواط طواف دوم هم در شك می باشم، لطفاً مرا راهنمايی كنيد.
ج ـ اگر بعد از طواف و انصراف از آن، شك در عدد اشواط كرده ايد به شك اعتنا نكنيد و نمازهايی را كه نخوانده ايد، اگر نمی توانيد به مكّه برويد در محل خود بخوانيد357 و تا نخوانده ايد حرمت نساء باقی است.
350. به حاشيه مسأله 789 مراجعه شود.
351. جايز بودن اقامهی نماز طواف به جماعت معلوم نيست. (مناسک حج، م343)
352. به حاشيه مسأله 778 مراجعه شود.
353. به حاشيه مسأله 562 مراجعه شود.
354. نبايد ميان طواف و نماز آن فاصله ايجاد شود، و معيار تشخيص ايجاد فاصله يا عدم آن بر مبنای عرف است. (مناسک حج، م336)
355. جايز بودن اقامهی نماز طواف به جماعت معلوم نيست. (مناسک حج، م343)
356. به حاشيه مسأله 778 مراجعه شود.
357. در همان محلی كه هستيد، بخوانيد. (مناسک حج، م339و340) - مستحبات نماز طوافمستحبات نماز طواف[824] م ـ در نماز طواف، مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند و پس از نماز، حمد و ثنای الهی را به جا آورد و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و بگويد:
«أللّهُمّ تَقَبّلْ مِنّي وَلا تَجْعَلْهُ آخِرُ الْعَهْدِ مِنّي. ألْحَمْدُ للّهِ بِمَحامِدِهِ كُلّها عَلی نَعْمائِهِ كُلّها حَتی يَنْتَهِي الْحَمْدُ إلی ما يُحِبّ وَيَرْضی ، أللّهُمّ صَلّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمّدٍ وَتَقَبّلْ مِنّي وَطَهّرْ قَلْبِي وَزَكّ عَمَلي».
و در روايت ديگر است:
«أللّهُمّ ارْحَمْنِي بِطاعَتي اِيّاكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ (صلی الله علیه وآله وسلم) أللّهُمّ جَنّبْنِي أنْ أتَعَدّی حُدُودَكَ وَاجْعَلْنِي مِمّنْ يُحِبّكَ وَيُحِبّ رَسُولَكَ وَمَلائِكَتَكَ وَعِبادَكَ الْصّالِحِينَ».
و در بعضی از روايات است كه حضرت صادق (علیه السلام) بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنين می گفت:
«سَجَدَ لَكَ وَجهِي تَعَبّداً وَرِقّاً لا إلهَ إلّا أنْتَ حَقّاً حَقّاً الأوّلُ قَبْلَ كُلّ شَي ءٍ وَالْآخِرُ بَعْدَ كُلّ شَي ءٍ وَهاأنَاذا بَيْنَ يَدَيْكَ ناصِيَتي بِيَدِكَ فاغْفِرْ لي إنّهُ لا يَغْفِرُ الذّنْبَ الْعَظيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْ لِي فإنّي مُقِرّ بِذُنُوبي عَلی نَفْسي وَلا يَدْفَعُ الذّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ».
و بعد از سجده، روی مبارك آن حضرت از گريه چنين بود كه گويا در آب فرو رفته باشد.
-
- فصل ششم: سعى و بعض احكام آن
- فصل هفتم: تقصير و بعض احكام آن
-
- باب دوم: اعمال حج تمتع
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.