پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات در ديدار گروهي‌ از زنان‌ پزشك‌ سراسر كشور

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
از شما خانمها خيلي‌ متشكرم‌ كه‌ از نقاط مختلف‌ ـ چه‌ از شهرها و چه‌ از دانشگاههاي‌ مختلف‌ ـ تشريف‌ آورديد و در اين‌جا اجتماع‌ كرديد تا مجموعه‌ي‌ خانمهاي‌ عالم‌ و متخصص‌ را كه‌ بحمدالله‌ حظ وافري‌ از اعتقاد و عمل‌ و ايمان‌ ديني‌ دارند، به‌عنوان‌ يك‌ مظهر از مظاهر سازندگي‌ اسلامي‌، به‌ هر كسي‌ كه‌ مي‌بيند و مطلع‌ مي‌شود، نشان‌ بدهيد. همين‌ طور، از اظهارات‌ و بياناتتان‌ هم‌ متشكرم‌. تحليلتان‌ نسبت‌ به‌ مسايل‌ دنياي‌ امروز، تحليل‌ درستي‌ است‌ و هر آنچه‌ كه‌ بر چنين‌ بينش‌ و تحليلي‌ مترتب‌ بشود، نويد بركت‌ و پيشرفت‌ را با خود خواهد داشت‌.
در يك‌ جمله‌ بايد بگويم‌ كه‌ ما ـ كساني‌ كه‌ امروز به‌ نام‌ اسلام‌ سخن‌ مي‌گوييم‌ و رسالت‌ اسلام‌ را رسالت‌ برتر مي‌دانيم‌ ـ به‌ وجود خانمهايي‌ مثل‌ شما افتخار مي‌كنيم‌ و اين‌ از آن‌ جاست‌ كه‌ هر تبليغ‌ و ادعايي‌، هرگاه‌ به‌ مرحله‌ي‌ عمل‌ و تحقق‌ نزديك‌ شد، ارزش‌ واقعي‌ خود را خواهد يافت‌. ما در مورد مسأله‌ي‌ زن‌ از يك‌ سو و مسأله‌ دانش‌ و تخصص‌ از سوي‌ ديگر و مسأله‌ي‌ خدمت‌ به‌ افراد بشر هم‌ از جانب‌ ديگر، به‌ نام‌ اسلام‌ ادعاهايي‌ داريم‌. ادعاهاي‌ ما، در چارچوب‌ اسلام‌ است‌.
ما معتقديم‌ زنان‌ در هر جامعه‌ي‌ سالم‌ بشري‌ قادرند و مي‌بايد فرصت‌ پيدا كنند كه‌ در حد سهم‌ خود، تلاش‌ و مسابقه‌ي‌ خويش‌ را در پيشرفتهاي‌ علمي‌ و اجتماعي‌ و سازندگي‌ و اداره‌ي‌ اين‌ جهان‌ به‌ عهده‌ بگيرند. از اين‌ جهت‌، ميان‌ زن‌ و مرد هيچ‌ تفاوتي‌ نيست‌. هدف‌ از آفرينش‌ هر فرد انسان‌، عبارت‌ از همان‌ هدف‌ آفرينش‌ بشريت‌ است‌; يعني‌ رسيدن‌ به‌ كمال‌ بشري‌ و بهره‌ بردن‌ از بيشترين‌ فضايلي‌ كه‌ يك‌ انسان‌ مي‌تواند به‌ آن‌ فضايل‌ آراسته‌ بشود. فرقي‌ هم‌ بين‌ زن‌ و مرد نيست‌. نشانه‌اش‌ در درجه‌ي‌ اول‌، فاطمه‌ي‌زهرا(سلام‌الله‌عليها) و در درجه‌ي‌ بعد، ديگر زنان‌ بزرگ‌ تاريخ‌ است‌.
فاطمه‌ي‌زهرا(س‌) در قله‌ي‌ بشريت‌ قرار دارد و كسي‌ از او بالاتر نيست‌ و مي‌بينيم‌ كه‌ آن‌ بزرگوار به‌عنوان‌ يك‌ بانوي‌ مسلمان‌، اين‌ فرصت‌ و قدرت‌ را يافت‌ كه‌ خودش‌ را به‌ اين‌ اوج‌ برساند. پس‌، فرقي‌ بين‌ زن‌ و مرد نيست‌ و بخصوص‌ شايد از همين‌ جهت‌ هم‌ است‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ در قرآن‌ كريم‌، آن‌ وقتي‌ كه‌ راجع‌ به‌ نمونه‌ي‌ انسانهاي‌ خوب‌ و نمونه‌ي‌ انسانهاي‌ بد مثال‌ مي‌زند، مثال‌ را در هر دو مورد از زن‌ انتخاب‌ مي‌كند. يك‌ مورد زن‌ فرعون‌ و در مورد ديگر، همسر نوح‌ و لوط را مثال‌ مي‌زند: "و ضرب‌الله‌ مثلا للذين‌ امنوا امرات‌ فرعون‌". در مقابل‌ هم‌ در مورد انسان‌ بد و نگونسار و كج‌رفتار و انساني‌ كه‌ در جهت‌ غلط حركت‌ مي‌كند، به‌ زن‌ نوح‌ و لوط مثال‌ مي‌زند.
اين‌جا، جاي‌ سؤال‌ است‌ كه‌ مرد هم‌ بود، حالا يكي‌ را از مرد و يكي‌ را از زن‌ مثال‌ مي‌زد. نه‌، در همه‌ي‌ قرآن‌، وقتي‌ كه‌ مي‌گويد: "ضرب‌الله‌ للذين‌ امنوا" يا "ضرب‌الله‌ للذين‌ كفروا"، در هر دو مورد از زن‌ مثال‌ مي‌زند. آيا اين‌ به‌ معناي‌ آن‌ نيست‌ كه‌ ما بايد از ديدگاه‌ اسلام‌، به‌ برداشت‌ غلط و متأسفانه‌ مستمر در تاريخ‌ بشريت‌ نسبت‌ به‌ جايگاه‌ زن‌ پاسخي‌ بدهيم‌؟ اسلام‌ مي‌خواهد بايستد و اين‌ برداشت‌ و روش‌ و فهم‌ غلط از مسأله‌ي‌ زن‌ را ـ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ هم‌ وجود داشته‌ است‌ ـ تصحيح‌ كند.
من‌ تعجب‌ مي‌كنم‌ ـ جز استثناها ـ چرا اين‌ گونه‌ بوده‌ است‌؟ چرا بشريت‌ همواره‌ درباره‌ي‌ مسأله‌ي‌ زن‌ و مرد، كج‌ فكر كرده‌ است‌ و مي‌خواهد در مقابل‌ اين‌ بايستد. شما از تعليمات‌ انبيا كه‌ بگذريد، در همه‌ي‌ برداشتها و تحليلها و تفكرات‌ بشري‌، جايگاه‌ زن‌ و مرد، جايگاه‌ غلطي‌ است‌ و نسبت‌ زن‌ و مرد، نسبت‌ غلطي‌ مي‌باشد. حتي‌ در تمدنهاي‌ خيلي‌ بلند پايه‌ي‌ دنياي‌ باستان‌ ـ مثل‌ تمدن‌ روم‌ يا ايران‌ ـ برداشت‌ از زن‌، يك‌ برداشت‌ غلط است‌ كه‌ من‌ ديگر نمي‌خواهم‌ جزييات‌ و تفاصيل‌ را بيان‌ كنم‌ و لابد خودتان‌ مي‌دانيد و مي‌توانيد هم‌ مراجعه‌ كنيد.
امروز هم‌ وضع‌ دنيا همين‌ گونه‌ است‌. امروز هم‌ علي‌رغم‌ همه‌ي‌ اين‌ جنجالها و هياهوها و ادعاهايي‌ كه‌ در حمايت‌ از زن‌ و موضع‌ انساني‌ او مي‌شود، متأسفانه‌ همين‌ برداشت‌ غلط وجود دارد و اروپاييها چون‌ ديرتر از كشورهاي‌ اسلامي‌ و كشورهاي‌ غير اروپايي‌ وارد ميدان‌ شدند، نسبت‌ به‌ مسأله‌ي‌ زن‌ ديرتر تنبه‌ پيدا كردند.
مي‌دانيد كه‌ تا دهه‌هاي‌ دوم‌ اين‌ قرن‌، هيچ‌ زني‌ در هيچ‌ جاي‌ اروپا، حق‌ رأي‌ نداشت‌. آن‌ جاهايي‌ هم‌ كه‌ دمكراسي‌ بود، زن‌ حق‌ صرف‌ كردن‌ مال‌ خودش‌ را نداشت‌. از دهه‌ي‌ دوم‌ ـ يعني‌ از سالهاي‌ هزار و نهصد و شانزده‌ يا هيجده‌ به‌ بعد ـ آرام‌ آرام‌ در كشورهاي‌ اروپايي‌، تصميم‌ گرفتند كه‌ به‌ زن‌ حق‌ اعمال‌ نظر و تصرف‌ در سرمايه‌ي‌ خود و حقوق‌ اجتماعي‌ متساوي‌ با مرد بدهند. بنابراين‌، اروپا خيلي‌ دير از خواب‌ بيدار شد و خيلي‌ دير مسأله‌ را فهميد. مثل‌ اين‌ كه‌ مي‌خواهد با جنجالهاي‌ دروغين‌، از لحاظ زمان‌ جبران‌ اين‌ عقب‌افتادگي‌ را بكند.
البته‌ در تاريخ‌ اروپا، خانمهايي‌ كه‌ ملكه‌ مي‌شدند و يا اشرافي‌ بودند، وجود داشت‌; اما حكم‌ يك‌ زن‌ و زنان‌ يك‌ فاميل‌ يا يك‌ تيره‌ يا يك‌ طبقه‌، غير از مسأله‌ي‌ زن‌ است‌. اين‌ تبعيضها هميشه‌ بوده‌ است‌. خانمهايي‌ هم‌ بوده‌اند كه‌ در سطوح‌ بالا قرار مي‌گرفتند و مثلا ملكه‌ي‌ كشوري‌ مي‌شدند و اين‌ امتياز، از طريق‌ خانواده‌ و ميراث‌ به‌ آنها داده‌ مي‌شده‌ است‌; اما "زن‌" اين‌ طور نبوده‌ و بر خلاف‌ ديدگاههاي‌ اديان‌ ـ كه‌ سالم‌ و دست‌ نخورده‌اش‌ اسلام‌ است‌ و ديگر اديان‌ هم‌ يقينا همين‌ ديدگاه‌ را دارند ـ به‌ هيچ‌ وجه‌ در جامعه‌ از حقوقي‌ برخوردار نبوده‌ است‌.
پس‌، مي‌بينيد امروز هم‌ كه‌ دنياي‌ تمدن‌ غرب‌ مي‌خواهد آن‌ عقب‌افتادگي‌ بسيار ملامت‌انگيز خود در مورد مسأله‌ي‌ زن‌ را جبران‌ كند، طور ديگري‌ جبران‌ مي‌كند. تصور من‌ اين‌ است‌ كه‌ آنها جانب‌ مفاهيم‌ انساني‌ در مورد زن‌ را تحت‌الشعاع‌ مسايل‌ تبليغاتي‌ و سياسي‌ و اقتصادي‌ قرار مي‌دهند; كما اين‌ كه‌ از اول‌ هم‌ در اروپا همين‌طور بوده‌ است‌ و از همان‌ هنگام‌ كه‌ به‌ زنان‌ حقوقي‌ داده‌ شد، غالبا بر همين‌ مباني‌ غلط استوار بوده‌ است‌.
وقتي‌ كه‌ به‌ صحنه‌ي‌ تفكرات‌ عالم‌ نگاه‌ مي‌كنم‌ و بينش‌ اسلام‌ را مشاهده‌ مي‌نمايم‌، بروشني‌ درمي‌يابم‌ كه‌ جامعه‌ي‌ بشري‌ هنگامي‌ خواهد توانست‌ نسبت‌ به‌ مسأله‌ي‌ زن‌ و رابطه‌ي‌ زن‌ و مرد، سلامت‌ و كمال‌ مطلوب‌ خود را پيدا بكند كه‌ ديدگاههاي‌ اسلام‌ را بدون‌ كم‌ و زياد و بدون‌ افراط و تفريط درك‌ كند و كوشش‌ نمايد آنها را ارايه‌ كند. اين‌، ادعاي‌ ما نسبت‌ به‌ مسأله‌ي‌ زن‌ در عالم‌ است‌. ما آن‌ چيزي‌ را كه‌ در تمدنهاي‌ مادي‌ امروز نسبت‌ به‌ زن‌ عمل‌ مي‌شود و وجود دارد، به‌ هيچ‌ وجه‌ قبول‌ نداريم‌ و آن‌ را به‌ صرفه‌ و صلاح‌ زن‌ و كل‌ جامعه‌ نمي‌شماريم‌.
اسلام‌ مي‌خواهد كه‌ رشد فكري‌ و علمي‌ و اجتماعي‌ و سياسي‌ و ـ بالاتر از همه‌ ـ فضيلتي‌ و معنوي‌ زنان‌، به‌ حد اعلي‌ برسد و وجودشان‌ براي‌ جامعه‌ و خانواده‌ي‌ بشري‌ ـ به‌عنوان‌ يك‌ عضو ـ حد اعلاي‌ فايده‌ و ثمره‌ را داشته‌ باشد. همه‌ي‌ تعاليم‌ اسلام‌ از جمله‌ مسأله‌ي‌ حجاب‌، بر اين‌ اساس‌ است‌. مسأله‌ي‌ حجاب‌، به‌ معناي‌ منزوي‌ كردن‌ زن‌ نيست‌. اگر كسي‌ چنين‌ برداشتي‌ از حجاب‌ داشته‌ باشد، برداشتش‌ كاملا غلط و انحرافي‌ است‌. مسأله‌ي‌ حجاب‌، به‌ معناي‌ جلوگيري‌ از اختلاط و آميزش‌ بي‌قيدوشرط زن‌ و مرد در جامعه‌ است‌. اين‌ اختلاط، به‌ ضرر جامعه‌ و به‌ضرر زن‌ و مرد ـ بخصوص‌ به‌ ضرر زن‌ ـ است‌.
حجاب‌، به‌ هيچ‌ وجه‌ مزاحم‌ و مانع‌ فعاليتهاي‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ و علمي‌ نيست‌; دليل‌ عينيش‌ هم‌ شما هستيد. شايد عده‌يي‌ تعجب‌ مي‌كردند و هنوز هم‌ تعجب‌ كنند كه‌ خانمي‌ در سطح‌ بالاي‌ علمي‌ در هر رشته‌يي‌ وجود داشته‌ باشد كه‌ خودش‌ را با تعاليم‌ اسلامي‌ و از جمله‌ با مسأله‌ي‌ حجاب‌ منطبق‌ كند. اين‌، براي‌ بعضي‌ باورنكردني‌ بود و نمي‌توانستند تصورش‌ را بكنند.
از برخوردهاي‌ لوده‌ و هرزه‌ي‌ كساني‌ هم‌ كه‌ در دوران‌ رژيم‌ طاغوت‌، حجاب‌ را مسخره‌ مي‌كردند، مي‌گذريم‌. در آن‌ دوران‌، افراد معدودي‌ از خانمها و دختر خانمها در دانشگاهها حجاب‌ داشتند كه‌ مورد تمسخر و استهزا بودند. آن‌ برخورد، يك‌ برخورد غير انساني‌ جلف‌ و غلطي‌ بود كه‌ انسان‌ چيزي‌ را كه‌ خودش‌ قبول‌ ندارد، آن‌ را به‌ لجن‌ بكشاند و به‌ باد استهزا بگيرد; كاري‌ كه‌ امروز رسانه‌هاي‌ غربي‌ عينا انجام‌ مي‌دهند. در آن‌ دوران‌، اين‌ گونه‌ افراد كار اجلاف‌ را انجام‌ مي‌دادند كه‌ اصلا محل‌ بحث‌ نيست‌; اما كساني‌ هم‌ كه‌ اهل‌ اين‌ جلافتها نبودند، بلكه‌ اهل‌ فكر و منطق‌ و به‌ ميزان‌ گفتن‌ و به‌ ميزان‌ انديشيدن‌ بودند، باور نمي‌كردند كه‌ ممكن‌ باشد خانمي‌ مقيد به‌ مسايل‌ اسلامي‌ ـ از جمله‌ مسأله‌ي‌ حجاب‌ ـ باشد و بتواند مدارج‌ علمي‌ را طي‌ كند و عالم‌ بشود; همچنان‌ كه باور نمي‌كردند چنين‌ كسي‌ بتواند در زمينه‌ي‌ مسايل‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ كسي‌ بشود; كما اين‌ كه‌ فكر نمي‌كردند بتواند يك‌ عنصر فعال‌ انقلابي‌ باشد.
انقلاب‌ ما، همه‌ي‌ اين‌ تصورات‌ باطل‌ را تخطئه‌ كرد و ديديم‌ كه‌ خانمها، سربازان‌ خط مقدم‌ انقلاب‌ بودند و اين‌ به‌ معناي‌ واقعي‌ كلمه‌ است‌ و من‌ به‌ عنوان‌ يك‌ مبالغه‌ نمي‌گويم‌. ما در جريان‌ انقلاب‌ شاهد بوديم‌ كه‌ زن‌ در كشور ما، سرباز خط مقدم‌ انقلاب‌ شد. اگر زنها با انقلاب‌ سازگار نبودند و اين‌ انقلاب‌ را نمي‌پذيرفتند و به‌ آن‌ باور نداشتند، مطمئنا اين‌ انقلاب‌ واقع‌ نمي‌شد. من‌ به‌ اين‌ معنا اعتقاد دارم‌. اولا، اگر آنها نبودند، نيمي‌ از گروه‌ انقلابيون‌ مستقيما در ميدان‌ نبودند. ثانيا، به‌ طور غيرمستقيم‌ روي‌ فرزندان‌ و شوهران‌ و برادران‌ و محيط خانه‌ ـ كه‌ زن‌ در محيط خانه‌ داراي‌ تأثير فرهنگي‌ زيادي‌ است‌ ـ اثر مي‌گذاشتند. اين‌ حضور آنها بود كه‌ توانست‌ ستون‌ فقرات‌ دشمن‌ را بشكند و مبارزه‌ را به‌ معناي‌ واقعي‌ كلمه‌ پيش‌ ببرد.
در ميدانهاي‌ سياسي‌ نيز، ما خانمهايي‌ را ديده‌ايم‌ و مي‌بينيم‌ كه‌ داراي‌ قدرت‌ تحليل‌ و سخنوري‌ هستند و براي‌ پذيرش‌ مسؤوليت‌ در نظام‌ اسلامي‌ آماده‌اند. البته‌ اين‌ كار باز هم‌ رو به‌ گسترش‌ است‌ و بايد پيش‌ برود. در زمينه‌هاي‌ علمي‌ هم‌ كه‌ خود شما مصداق‌ و نمونه‌اش‌ هستيد و از قبيل‌ شما در رشته‌هاي‌ مختلف‌ وجود دارند.
البته‌، من‌ اين‌ نكته‌ را در همين‌ جا بگويم‌ كه‌ رشته‌ي‌ پزشكي‌ ـ نه‌ فقط زنان‌ ـ براي‌ خانمها از اولويت‌ برخوردار است‌; زيرا ما كه‌ به‌ وجود يك‌ فاصله‌ي‌ ارتباطي‌ و آميزشي‌ اجتماعي‌ بين‌ زن‌ و مرد معتقديم‌ و تأكيد داريم‌ كه‌ نبايد اختلاط بي‌قيدوشرط بين‌ زن‌ و مرد باشد و معتقد به‌ حجاب‌ ـ به‌ معناي‌ كامل‌ و واقعي‌ كلمه‌ ـ هستيم‌، نمي‌توانيم‌ در مسأله‌ي‌ پزشكي‌ بي‌تفاوت‌ باشيم‌. يعني‌ به‌ همان‌ تعداد كه‌ پزشك‌ مرد داريم‌، به‌ همان‌ تعداد هم‌ پزشك‌ زن‌ لازم‌ داريم‌. بگذاريم‌ زنها براي‌ مراجعات‌ پزشكي‌ خود، به‌ طبيب‌ زن‌ مراجعه‌ كنند و هيچ‌ لزومي‌ ندارد كه‌ ما اين‌ فاصله‌ را برنداريم‌. بايستي‌ كاري‌ بكنيم‌ كه‌ زنها بتوانند بدون‌ هيچ‌ گونه‌ مشكلي‌، به‌ طبيب‌ مراجعه‌ كنند و آن‌ طبيب‌ هم‌ طبيب‌ زن‌ باشد.
بعضي‌ از خانمها خيال‌ مي‌كردند كه‌ اگر زن‌ در رشته‌ي‌ زنان‌ درس‌ مي‌خواند، بايستي‌ فقط در زمينه‌ي‌ بيماريهاي‌ ويژه‌ي‌ زنان‌ و مسأله‌ي‌ زايمان‌ درس‌ بخواند; درحالي‌ كه‌ اين‌ طور نيست‌ و خانمها موظفند كه‌ انواع‌ و اقسام‌ رشته‌هاي‌ تخصصي‌ پزشكي‌ ـ مثل‌ قلب‌ و داخلي‌ و اعصاب‌ و... ـ را دنبال‌ كنند. اين‌، فريضه‌ است‌. امروز اين‌ تكليف‌ براي‌ زنها، بيشتر از مردهاست‌; اگر چه‌ در جامعه‌ي‌ ما، آموزش‌ رشته‌هاي‌ مختلف‌ علوم‌ كه‌ براي‌ ساختن‌ اين‌ جامعه‌ لازم‌ مي‌باشد، براي‌ همه‌ فريضه‌ است‌. آن‌ كساني‌ كه‌ بتوانند، حقيقتا امروز از آن‌ روزهايي‌ است‌ كه‌ كسب‌ علم‌ فريضه‌ي‌ شرعي‌ است‌; علاوه‌ بر اين‌ كه‌ فريضه‌ي‌ اجتماعي‌ هم‌ است‌.
كسب‌ علم‌ فقط يك‌ امتياز نيست‌ كه‌ كسي‌ بخواهد به‌ جايي‌ برسد و شغل‌ پردرآمدي‌ داشته‌ باشد; مسأله‌ اين‌ است‌ كه‌ كساني‌ كه‌ مي‌توانند درس‌ بخوانند، واجب‌ است‌ كه‌ درس‌ بخوانند و تخصصها را پيدا كنند. كسب‌ علم‌ و تخصص‌ در رشته‌ي‌ پزشكي‌ ـ مثل‌ بقيه‌ي‌ رشته‌ها ـ براي‌ مردها واجب‌ است‌; اما براي‌ زنها واجبتر مي‌باشد; چون‌ زمينه‌ي‌ كار در ميان‌ خانمها كمتر است‌. به‌ نسبت‌ تعداد زنان‌ در جامعه‌، ما پزشك‌ زن‌ كمتر داريم‌. بنابراين‌ از نظر اسلام‌، اين‌ مسأله‌ يك‌ مسأله‌ي‌ حل‌شده‌ است‌ و جامعه‌ي‌ ما بايد پيش‌ برود.
من‌ مي‌خواهم‌ بگويم‌ كه‌ شما خانمها براي‌ دنيا پيامي‌ داريد. اين‌ پيام‌ را دقيق‌ و مسجل‌ كنيد و به‌ دنيا بدهيد. پيام‌ هم‌ فقط پيام‌ زباني‌ و شفاهي‌ و كتبي‌ نيست‌; بلكه‌ بيشتر پيام‌ عملي‌ است‌. زنهاي‌ ايران‌، بخصوص‌ كساني‌ كه‌ در رشته‌هاي‌ گوناگون‌ دانش‌ و در چارچوب‌ اسلام‌ و احكام‌ اسلامي‌ و مهمتر از همه‌ مسأله‌ي‌ حجاب‌ توانسته‌اند حركت‌ بكنند، بايستي‌ به‌ زنان‌ و دختران‌ و دانشجويان‌ زن‌ دنيا عملا تفهيم‌ كنند كه‌ علم‌ به‌ معناي‌ بي‌بندوباري‌ نيست‌ و لازمه‌ي‌ تحصيل‌ علم‌، بي‌قيدي‌ نسبت‌ به‌ موازين‌ اخلاقي‌ در مورد معاشرت‌ زن‌ و مرد نيست‌; بلكه‌ مي‌توان‌ با رعايت‌ كامل‌ اين‌ موازين‌، علم‌ را هم‌ تحصيل‌ كرد و به‌ جاهاي‌ بالايي‌ رسيد و وجود شما مي‌تواند به‌ عنوان‌ يك‌ نمونه‌ از پيام‌ جهاني‌ اسلام‌ نشان‌ داده‌ بشود.
بله‌، من‌ هم‌ اين‌ را قبول‌ دارم‌ كه‌ گفتيد امروز دنيا تشنه‌ است‌ تا ببيند پيام‌ اديان‌ چيست‌. در ميان‌ اديان‌ عالم‌، آن‌ ديني‌ كه‌ ادعا مي‌كند مي‌تواند جامعه‌ را به‌ صورت‌ همه‌ جانبه‌ بسازد، اسلام‌ است‌. مسيحيت‌ امروز و بقيه‌ي‌ اديان‌ به‌ طريق‌ اولي‌، اين‌ ادعا را ندارند; ليكن‌ اسلام‌ ادعا مي‌كند كه‌ اركان‌ بناي‌ يك‌ نظام‌ اجتماعي‌ را در اختيار دارد و مي‌تواند اين‌ پايه‌ها و ركنها را بنشاند و بر اساس‌ اين‌ پايه‌ها، يك‌ نظام‌ اجتماعي‌ و يك‌ جامعه‌ي‌ سالم‌ و پيشرفته‌ بنا كند. ما بايستي‌ در همه‌ي‌ بخشها، از جمله‌ در مسأله‌ي‌ كسب‌ دانش‌ و همچنين‌ در پيوند با اين‌ مسأله‌، مسأله‌ي‌ زن‌ و دانش‌، نشان‌ بدهيم‌ كه‌ اين‌ امكان‌ در اختيار اسلام‌ است‌.
شما هر چه‌ بتوانيد، بخصوص‌ دانشجويان‌ دختر را تشويق‌ و تربيت‌ كنيد و در رشته‌ي‌ علوم‌ پيش‌ ببريد. اين‌ كار، انقلاب‌ و كشور را به‌ اهداف‌ خودش‌ نزديكتر خواهد كرد. مردم‌ به‌ خدمات‌ شما نيازمندند; همچنان‌ كه‌ به‌ روش‌ و منش‌ و تعهد و پايبندي‌ شما به‌ دين‌ هم‌ نيازمندند.
اميدوارم‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ خداوند به‌ شما توفيق‌ بدهد و همچنان‌ كه‌ گفتيد، فاطمه‌ي‌زهرا(سلام‌الله‌عليها) را الگوي‌ خودتان‌ بدانيد و قرار بدهيد و مشكلات‌ كار تحصيلي‌ هم‌ از سر راه‌ زنان‌ مسلمان‌، بيشتر از پيش‌ برطرف‌ بشود. بعضي‌ از مشكلات‌ هنوز در بعضي‌ از مراكز آموزشي‌ شديدا وجود دارد. ان‌شاءالله‌ اين‌ مشكلات‌ بر طرف‌ بشود و دخترها و زنهاي‌ مسلمان‌ ما بتوانند اين‌ جاده‌ي‌ تحصيل‌ علم‌ را هر چه‌ بيشتر و قويتر بپيمايند و ما به‌وجود خانمهايي‌ كه‌ با حفظ موازين‌ اسلامي‌، به‌ عاليترين‌ قله‌هاي‌ استعداد بشري‌ ـ چه‌ از لحاظ علمي‌ و چه‌ از لحاظ اخلاقي‌ و سياسي‌ و اجتماعي‌ ـ رسيده‌اند، افتخار كنيم‌.
مجددا از خانمها تشكر مي‌كنم‌ و اميدوارم‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ خداوند شما را مشمول‌ توفيقات‌ خودش‌ قرار بدهد.
والسلام‌ عليكم‌ و رحمه‌الله‌ و بركاته‌