پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در ديدار مسؤولان‌ و كارگزاران‌ نظام‌ به‌ مناسبت‌ عيد مبعث‌

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
عيد بزرگ‌ مبعث‌ را كه‌ يقينا يكي‌ از بزرگترين‌ اعياد همه‌ي‌ بشريت‌ است‌، به‌ مستضعفان‌ عالم‌، ملتهاي‌ مسلمان‌، ملت‌ عزيز و مؤمن‌ و قهرمان‌ ايران‌ و به‌ شما آقايان‌ محترم‌ تبريك‌ عرض‌ مي‌كنم‌.
اين‌ حرف‌ درستي‌ است‌ كه‌ ما ادعا كنيم‌ بعثت‌ خاتم‌ الانبياء (صلي‌الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم‌) عيد بشريت‌ است‌; چون‌ در اين‌ مقطع‌، با تعاليم‌ اسلام‌، همه‌ي‌ دردهاي‌ اصلي‌ بشريت‌، با بهترين‌ علاجها و تداويها، قابل‌ تداوي‌ شده‌ است‌ و همان‌طور كه‌ اميرالمؤمنين ‌(عليه‌الصلاة و السلام‌) درباره‌ پيامبر(ص‌) فرمود: "طبيب‌ دوار بطبه‌ قد احكم‌ مراهمه‌ وأحمي‌ مواسمه‌"، مرهم‌ زخمهاي‌ كهنه‌ي‌ لاعلاج‌ بشريت‌ را آماده‌ داشت‌.
از اولين‌ لحظات‌ بعثت‌ و وحي‌ بر نبي‌اكرم ‌(صلي‌الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم‌) همه‌ي‌ وسايل‌ براي‌ صلاح‌ و اصلاح‌ جامعه‌ بشري‌، در آيات‌ قرآن‌ مورد توجه‌ قرار گرفت‌. در همين‌ سوره‌ي‌ مباركه‌ي‌ علق‌، بعد از نام‌ خداي‌ متعال‌ و امر به‌ پيامبر اسلام‌ براي‌ قرائت‌، اشاره‌ مي‌كند كه‌ "خلق‌ الانسان‌ من‌ علق‌". بشري‌ كه‌ بزرگترين‌ درد او، خودخواهي‌ و طغيان‌ و خودبزرگ‌بيني‌ و خودغني‌بيني‌ است‌، به‌ اين‌ بشر تذكر مي‌دهد كه‌ "خلق‌ الانسان‌ من‌ علق‌"; منشأ تو علق‌ است‌. آن‌كه‌ تو را خلعت‌ هستي‌ و كمال‌ و تكريم‌ پوشانيد، خداست‌. بايد در مقابل‌ او، هميشه‌ احساس‌ بندگي‌ كني‌; طغيان‌ نكني‌; بر ارزشهاي‌ الهي‌ سركشي‌ نكني‌; خود را به‌ جاي‌ خدا، فرمانده‌ي‌ حيطه‌ي‌ زندگي‌ انسان‌ به‌ حساب‌ نياوري‌. اين‌، اولين‌ كلمه‌ است‌ كه‌ بعد از دو، سه‌ آيه‌ هم‌ مي‌فرمايد: "كلا ان‌الانسان‌ ليطغي‌. ان رأه‌ استغني‌". اين‌كه‌ انسان‌، خودش‌ را غني‌ ببيند و مستغني‌ به‌ حساب‌ بياورد، او را به‌ طغيان‌ وادار خواهد كرد.
ملاحظه‌ بفرماييد، دردهاي‌ هميشگي‌ بشر، همينهاست‌. درد بزرگ‌ بشريت‌، از زمان‌ حضرت‌ آدم‌ و ماجراي‌ پسران‌ آدم‌ تا هميشه‌ي‌ دنيا، خودخواهي‌ و خودپرستي‌ و سرتافتن‌ از اطاعت‌ خدا و ظلم‌ و تبعيض‌ و جهل‌ است‌ كه‌ بر اثر جهالت‌ و ناآگاهي‌، راه‌ را خطا مي‌كند و پيامبران‌ و راه‌ هدايت‌ را نمي‌شناسد و با كوته‌بيني‌ خود، آنچه‌ را كه‌ ناصواب‌ است‌، صواب‌ مي‌پندارد. در همين‌ سوره‌ي‌ مباركه‌ي‌ علق‌، بلافاصله‌ بعد از افتتاح‌ سوره‌ مي‌فرمايد: "اقرأ و ربك‌ الاكرم‌". خداي‌ تو، كريمترين‌ است‌ و نشانه‌اش‌ اين‌ است‌ كه‌ "الذي‌ علم‌ بالقلم‌". در اين‌ سوره‌، تعليم‌ انسان‌، آگاهي‌ دادن‌ به‌ انسان‌ و قلم‌ را به‌ انسان‌ سپردن‌، يادآوري‌ شده‌ است‌.
سياه‌روزيهاي‌ بشريت‌ كه‌ به‌ ظلم‌ و استضعاف‌ و عقب‌ماندگي‌ و برادركشي‌ و سخت‌ زندگي‌ كردن‌ در اين‌ عالم‌ منتهي‌ شده‌ است‌، و نيز استفاده‌ نكردن‌ از مواهب‌ الهي‌ در عالم‌ و بقيه‌ي‌ نابسامانيهاي‌ زندگي‌ انسان‌، چه‌ آن‌ چيـزهـايـي‌ كه‌ فقط و فقط به‌ حيـات‌ اين‌ نشئـه‌ مربـوط است‌ ـ مثل‌ حوايج‌ انسان‌، خوراك‌ و ديگر نيازهاي‌ بشر ـ و چه‌ آن‌ چيزهايي‌ كه‌ به‌ حيات‌ جاودانه‌ي‌ انسان‌ ارتباط پيدا مي‌كند ـ مثل‌ گمراهيها و ظلمها و خلافكاريها و ناپاكيها و آلودگيهاي‌ اخلاقي‌ و رفتاري‌ بشر ـ همه‌ي‌ اينها در جهان‌بيني‌ بعثت‌ اسلامي‌، با واقعيت‌ ملاحظه‌ شده‌ و براي‌ آن‌، علاج‌ معين‌ گرديده‌ است‌. لذا اگر بشر، اين‌ دين‌ و اين‌ مجموعه‌ دستورالعمل‌ سعادت‌ را مي‌فهميد و مي‌شناخت‌ و عمل‌ مي‌كرد و تسليم‌ آن‌ مي‌شد، امروز در اين‌همه‌ فلاكت‌ و نابساماني‌ نبود.
اگر با چشم‌ واقع‌بين‌ نگاه‌ كنيم‌، تيره‌روزيهاي‌ امروز بشر، با چند هزار سال‌ پيش‌ تفاوتي‌ نكرده‌ است‌. اين‌كه‌ به‌ جاي‌ وسايل‌ ابتدايي‌، ابزار مدرن‌ و برخوردار از سرعت‌ و سهولت‌ در اختيار بشر قرار بگيرد، به‌طور مطلق‌ مايه‌ي‌ سعادت‌ نيست‌. البته‌ ممكن‌ است‌ در شرايطي‌، مايه‌ي‌ سعادت‌ باشد; ولي‌ در شرايطي‌ هم‌ مايه‌ي‌ بدبختي‌ بيشتر است‌. پيشرفت‌ علم‌، برطرف‌ كننده‌ي‌ نابسامانيهاي‌ زندگي‌ بشر نشد و نمي‌توانست‌ بشود.
امروز بشريت‌ از همان‌ چيزهايي‌ رنج‌ مي‌برد كه‌ پانصد سال‌ پيش‌، هزار سال‌ پيش‌، پنج‌ هزار سال‌ پيش‌ و پيشتر و پيشتر، از آنها رنج‌ مي‌برده‌ است‌. آن‌ روز هم‌ بشر از ظلم‌ و محنت‌ غلبه‌ي‌ انسانهاي‌ ددصفت‌ رنج‌ مي‌برد; امروز هم‌ انسانها از ظلم‌ و برادركشي‌ و غلبه‌ي‌ قدرتها و قلدريهاي‌ جهاني‌ رنج‌ مي‌برند و اسير همان‌ دامها و بدبختيهايي‌ هستند كه‌ آن‌ روز بودند. در گذشته‌ هم‌ عده‌يي‌ به‌ رفاه‌ مي‌گذراندند. براي‌ كساني‌ كه‌ برخوردار بودند، برق‌ نبود، اما لذت‌ زندگي‌ بود; جت‌ نبود، اما راحتي‌ در سفرها و رفت‌ و آمدها بود; امروز هم‌ براي‌ برخوردارها هست‌. چيزي‌ در مجموعه‌ي‌ زندگي‌ انسان‌ عوض‌ نشده‌ و جهالتهاي‌ حقيقي‌ بشر، از بين‌ نرفته‌ است‌. آن‌ روز هم‌ بسياري‌ از انسانها، نسبت‌ به‌ سعادت‌ واقعي‌، در جهل‌ مي‌زيستند; امروز هم‌ همان‌طور است‌. آن‌ روز هم‌ قرآن‌ فرمود: "و ما قدروا الله‌ حق‌ قدره‌"، خدا را درست‌ بجا نمي‌آوردند; امروز هم‌ همان‌ گونه‌ است‌. آن‌ روز هم‌ گروههايي‌ مستكبر و گروههايي‌ مستضعف‌ بودند; امروز هم‌ همان‌طور است‌. اگر هزار سال‌ ديگر هم‌، دنيا همين‌طور پيش‌ برود و پيشرفتهايي‌ در آن‌ به‌ وجود بيايد، مادامي‌ كه‌ دين‌ خدا حاكم‌ نشده‌ باشد، باز عده‌يي‌ مستكبر و عده‌يي‌ مستضعفند. دين‌ آمد، براي‌ اين‌كه‌ ناكاميهاي‌ بشر را از بين‌ ببرد. امروز ناكاميهاي‌ بشر، به‌ خاطر اعراض‌ از معنويت‌ و دين‌ و تعاليم‌ عاليه‌ي‌ اسلامي‌، همچنان‌ باقي‌ است‌ و از بين‌ نرفته‌ است‌.
ببينيد امروز در سايه‌ي‌ حكومتهاي‌ مستكبر، بر انسانها چه‌ مي‌گذرد. ببينيد اين‌ جنگهاي‌ خانمان‌برانداز و نسل‌كش‌ ـ كه‌ به‌ وسيله‌ي‌ قدرتها به‌ راه‌ مي‌افتد ـ با مردم‌ چه‌ مي‌كند. ببينيد قلدري‌ قدرتي‌ مثل‌ امريكا، امروز در دنيا با انسانها و ملتها و كشورها، چه‌ معامله‌يي‌ مي‌كند. امروز، ملت‌ عراق‌ مطرح‌ است‌; ملتي‌ كه‌ حرث‌ و نسلش‌، به‌ وسيله‌ي‌ قدرتها و قلدرهاي‌ عالم‌ هلاك‌ مي‌شود: "و يهلك‌ الحرث‌ و النسل‌ والله‌ لا يحب‌ الفساد". اينها در حال‌ فساد روي‌ زمين‌ هستند; اما هميشه‌ كه‌ ملت‌ عراق‌ نبود. تا چند صباح‌ قبل‌، ملت‌ ايران‌ و عراق‌، به‌ خاطر جنگي‌ كه‌ به‌ دست‌ همين‌ قلدرها و همين‌ ابرقدرتها تحميل‌ شده‌ بود، هلاك‌ مي‌شدند و حرث‌ و نسلشان‌ از بين‌ مي‌رفتند. قبل‌ از آن‌، جاي‌ ديگر; بعد از آن‌، جاي‌ ديگر.
وقتي‌ كه‌ دين‌ نيست‌، بناي‌ دنيا، بناي‌ استكباري‌ است‌. دين‌، علاج‌ اين‌ نابسامانيهاست‌. ملتهاي‌ مسلمان‌ بايد امروز بزرگترين‌ وظيفه‌ي‌ خودشان‌ را بازگشت‌ به‌ اسلام‌ و حاكميت‌ آن‌ بدانند. اين‌، عزيزترين‌ و فوريترين‌ و بزرگترين‌ و مؤثرترين‌ هدفي‌ است‌ كه‌ امروز ملتهاي‌ مسلمان‌ مي‌توانند دنبال‌ كنند; علاجي‌ هم‌ جز اين‌ نيست‌.
ملتهاي‌ ديگر، آن‌ نظام‌ ارزشي‌يي‌ را كه‌ برطبق‌ آن‌ عمل‌ بكنند، ندارند. بنابراين‌، در دام‌ ناسيوناليسمهاي‌ افراطي‌ جاهلانه‌ي‌ كور خواهند افتاد، كه‌ ديديم‌ ديگر. ديديد كه‌ ناسيوناليسم‌، بر سر خانواده‌ي‌ بشري‌ چه‌ آورده‌ است‌. ممكن‌ است‌ به‌ فرض‌، ناسيوناليسم‌ براي‌ يك‌ ملت‌ هم‌ چند صباحي‌ احساس‌ حرارت‌ و غرور و شور و نشاطي‌ به‌ وجود بياورد; اما خانواده‌ي‌ بشري‌ را از بين‌ مي‌برد. در همين‌ منطقه‌ سعي‌ كردند بين‌ برادران‌ مسلمان‌، ناسيوناليسم‌ ايراني‌ و عربي‌ و تركي‌ به‌ وجود بياورند و در داخل‌ كشورها نيز، به‌ ناسيوناليسمهاي‌ فرعي‌ و جورواجور دامن‌ بزنند و اينها را از هم‌ جدا كنند. اين‌، نقشه‌ي‌ استعمار بود.
بحمدالله‌ انقلاب‌ اسلامي‌، لااقل‌ در بخشي‌ از اين‌ منطقه‌، اين‌ مسايل‌ را علاج‌ كرد. اگر يك‌ نظام‌ ارزشي‌ و يك‌ جهان‌بيني‌ صحيح‌، بر ملتي‌ حاكم‌ نباشد، به‌ دام‌ اين‌گونه‌ تفكرات‌ خواهد افتاد. متأسفانه‌ اديان‌ ديگر هم‌ آن‌ نظام‌ ارزشي‌ را كه‌ با آن‌ بشود يك‌ جامعه‌ را اداره‌ كرد، ندارند; مدعي‌ هم‌ نيستند. پايه‌هاي‌ تشكيل‌ يك‌ نظام‌ اجتماعي‌، در ادياني‌ كه‌ امروز در دست‌وبال‌ مردم‌ هست‌، وجود ندارد ـ البته‌ در اصول‌ و شكلهاي‌ صحيحش‌ حتما بوده‌ است‌ ـ اما مسلمين‌، اين‌ اصول‌ را دارند.
مسلمين‌ بايد به‌ نظام‌ اسلامي‌ و تفكر اسلامي‌ برگردند، تا خودشان‌ را به‌ عزت‌ برسانند و با نيروي‌ يك‌ ميلياردي‌ خود بتوانند دنيا را هم‌ به‌ سمت‌ عزت‌ پيش‌ ببرند. اين‌، امروز علاج‌ كار است‌ و پيام‌ بعثت‌ خاتم‌الانبياء (صلي‌الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم‌) همين‌ است‌. اگر اين‌طور بشود، اين‌ قلدريهايي‌ كه‌ نشانه‌ و نمونه‌اش‌ را، شما در خليج‌ فارس‌ مي‌بينيد، ديگر در دنيا رنگ‌ و بو و امكان‌ عمل‌ نخواهند داشت‌.
امروز امريكا در رأس‌ يك‌ مجموعه‌ي‌ استكباري‌، در اين‌ منطقه‌ از ضعف‌ مسلمانان‌ استفاده‌ مي‌كند. چرا بايد در منطقه‌ي‌ اسلامي‌ محض‌ بيايند و به‌ بهانه‌ي‌ تأمين‌ منافع‌ خودشان‌، چنين‌ وضعيت‌ رقتبار و فاجعه‌آميزي‌ را به‌ وجود بياورند؟ چرا بايد امريكا جرأت‌ كند كه‌ چنين‌ كاري‌ را انجام‌ بدهد؟ اگر همه‌ي‌ مسلمانان‌ ـ ملتها و دولتها با هم‌ ـ مي‌ايستادند، اين‌ حادثه‌ي‌ فجيع‌ به‌ وقوع‌ نمي‌پيوست‌.
البته‌ اين‌ حادثه‌، پوچ‌ بودن‌ قدرت‌ امريكا را نشان‌ داد و ـ همچنان‌كه‌ مكرر گفته‌ايم‌ ـ هر روزي‌ هم‌ كه‌ مي‌گذرد، اين‌ معنا واضحتر مي‌شود و جنگ‌ خليج‌ فارس‌، فاتحي‌ نخواهد داشت‌. بيهوده‌ گمان‌ نكنند كه‌ اگر امريكا فلان‌ مانور و تاكتيك‌ و شكل‌ جنگي‌ را انتخاب‌ بكند، پيروز خواهد شد. براي‌ امريكا، پيروزي‌ در اين‌ جنگ‌ متصور نيست‌. ممكن‌ است‌ غلبه‌ي‌ نظامي‌ پيدا بكند; اما پيروزي‌ چيز ديگري‌ است‌. امريكا تا همين‌ حالا هم‌ شكست‌ خورده‌ است‌.
امريكا با ورودش‌ به‌ اين‌ منطقه‌ و با مواجه‌ كردن‌ خود با ملتهاي‌ مسلمان‌ ـ كه‌ عموما و يا غالبا او را محكوم‌ كردند ـ و با فجايعي‌ كه‌ به‌ وجود آورده‌ است‌ و هنوز روي‌ آنها پرده‌ كشانده‌اند و بعدا ابعاد اين‌ فجايع‌، بيشتر آشكار خواهد شد و بيشتر معلوم‌ خواهد گرديد كه‌ چه‌قدر زن‌ و مرد و كودك‌ و بيمارستان‌ و مدرسه‌ و خانه‌ را نابود كرده‌اند و از بين‌ برده‌اند ـ تا حالا هنوز نگذاشته‌اند دنيا بفهمد كه‌ چه‌ دارد مي‌گذرد ـ و با چهره‌يي‌ كه‌ از خود در ميان‌ ملتهاي‌ منطقه‌ و دنيا ترسيم‌ كرد و با ناتواني‌يي‌ كه‌ در پيشبرد كارهاي‌ خود نشان‌ داد ـ كه‌ جز اين‌ هم‌ هيچ‌ سرنوشتي‌ منتظر قدرتهاي‌ پوشالي‌ نيست‌ ـ با اين‌ مقدمات‌، امريكا شكست‌ خورده‌ است‌.
البته‌ همان‌طوري‌ كه‌ مسؤولان‌ محترم‌ و دولت‌ گرامي‌ ما بارها اعلام‌ كرده‌اند، در اين‌ جنگ‌ وارد نخواهيم‌ شد; اما احساسات‌ و قضاوت‌ ما در اين‌ جنگ‌، مشخص‌ است‌. ما معتقديم‌ كه‌ ملت‌ عراق‌ و ملتهاي‌ منطقه‌ و ملت‌ كويت‌، مظلوم‌ واقع‌ شده‌اند. آنچه‌ باعث‌ اين‌ حادثه‌ و قائله‌ شد، افزون‌طلبي‌ و قدرت‌طلبي‌ بود. اين‌ قدرت‌طلبي‌، منفور و زشت‌ است‌; چه‌ از سوي‌ رهبران‌ و رؤساي‌ عراق‌ و چه‌ از سوي‌ امريكا و متحدان‌ اروپاييش‌ و غيرهم‌. همين‌ تصور غلط از قدرت‌ و قدرتمندي‌ و نيز توهم‌ اختيارداري‌ نسبت‌ به‌ ملتها ـ كه‌ اين‌ قدرتهاي‌ غاصب‌ و ظالم‌ براي‌ خودشان‌ قائلند ـ اين‌ فاجعه‌ را به‌ وجود آورده‌ است‌. اين‌ فرهنگ‌ بايد در دنيا عوض‌ بشود.
رؤساي‌ كشورها، رؤساي‌ جمهور و مسؤولان‌ ملتها حق‌ ندارند ملتهاي‌ خودشان‌ را به‌ ورطه‌هاي‌ فنا و هلاكت‌ بكشانند و براي‌ منافع‌ ملتهاي‌ خودشان‌ يا به‌ نام‌ آنها، ملتهاي‌ ديگر را نابود كنند. اين‌ قدرتي‌ كه‌ اينها به‌ آن‌ متكي‌ هستند، يك‌ قدرت‌ ظالمانه‌ و غاصبانه‌ است‌. فرهنگ‌ صحيح‌ الهي‌، اين‌ قدرت‌ را غاصبانه‌ مي‌داند و كساني‌ كه‌ مثل‌ همين‌ آقايان‌ رؤساي‌ امريكا و بعضي‌ از كشورهاي‌ اروپايي‌ و غيره‌، از اين‌ قدرتها استفاده‌ مي‌كنند، آن‌ را جنايت‌ به‌ حساب‌ مي‌آورد. اين‌، زمامداري‌ و سياستمداري‌ نيست‌; اين‌، جنايتمداري‌ است‌.
بحمدالله‌ ملت‌ ايران‌ با تمسك‌ به‌ اسلام‌، بزرگترين‌ پيروزي‌ را به‌ دست‌ آورده‌ است‌. پريروز ديديد و ديدند. اگرچه‌ تبليغات‌ جهاني‌، هنوز از روي‌ بغض‌ و كينه‌ حاضر نيستند كه‌ به‌ اين‌ حركت‌ و حضور عظيم‌ مردمي‌ و اين‌ طبيعت‌ خالص‌ و ناب‌ و درخشان‌ ملت‌ ايران‌، باز هم‌ اعتراف‌ كنند; اما منصفان‌ و ناظران‌ ديدند كه‌ ملت‌ ايران‌ حقيقتا در كمال‌ عظمت‌ توأم‌ با نجابت‌، انقلاب‌ خودش‌ را پاسداري‌ كرد و در روز بيست‌ودوم‌ بهمن‌ امسال‌، قدر زحمات‌ امام‌ و رهبر و پدر و مرشد عالي‌قدر خود را دانست‌ و آن‌ انسان‌ والا و استثنايي‌ را ارج‌ نهاد و احترام‌ كرد.
من‌ از يكايك‌ آحاد ملت‌ عزيزمان‌ در سرتاسر كشور، متواضعانه‌ سپاسگزاري‌ مي‌كنم‌. ان‌شاءالله‌ خداوند يار شما باشد. قلب‌ مقدس‌ ولي‌عصر، همواره‌ به‌ شما مهربان‌ و دعاگويتان‌ باشد. روح‌ مطهر آن‌ امامي‌ كه‌ شما را تربيت‌ كرد، اين‌ ملت‌ را پديد آورد و اين‌ جامه‌ي‌ عزت‌ را بر شما پوشانيد، ان‌شاءالله‌ همواره‌ از شما راضي‌ باشد. شما خوب‌ امتحاني‌ داديد. ملت‌ ايران‌، خوب‌ حركتي‌ كردند. ملتهاي‌ ديگر بايد اين‌ صميميت‌ و قاطعيت‌ و تصميم‌ و اين‌ حضور هميشگي‌ و مداوم‌ در صحنه‌هاي‌ محتاج‌ حضور را تعليم‌ بگيرند.
مجددا اين‌ عيد سعيد را تبريك‌ عرض‌ مي‌كنم‌. اميدوارم‌ كه‌ خداوند ان‌شاءالله‌ شما آقايان‌ محترم‌ و ميهمانان‌ عزيز و مسؤولان‌ محترم‌ كشور را در تحت‌ توجهات‌ خود حفظ بكند و مسؤولان‌ محترم‌ كشور را مشمول‌ الطاف‌ و تأييدات‌ خود قرار بدهد.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمة‌الله‌ و بركاته