بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين سيّما بقيّةاللَّه فى الارضين.
قالاللَّه الحكيم فى كتابه: ولقد كتبنا فى الزّبور من بعد الذّكر انّ الارض يرثها عبادى الصّالحون(1)
از اينكه در جمع شما مردان و زنان مؤمن و جوانان سلحشور و انقلابى اين استان مردپرور و شهيدپرور حضور پيدا كردهام، خداى متعال را شاكر و سپاسگزارم. خاطرات افتخارآميز مردم شهرهاى مختلف استان لرستان، چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ تحميلى، هرگز از ياد نخواهد رفت و فرزندان شما در سپاه و ارتش و نيروهاى عظيم مردمى، نشان دادند كه با ايمانى صادقانه و مخلصانه، به اسلام عزيز و به انقلاب اسلامى وفادارند. من فراموش نمىكنم سالهايى را كه فرزندان بسيجى اين استان، در جبهههاى غرب و شمال غربى، در حاجىعمران، در ارتفاعات دشوار منطقهى مرزى، و بعد از آن هم در منطقهى جنوب، دلاورى و جانفشانى كردند. همان روزها من به جوانان سلحشور لرستان پيغام دادم و گفتم كه اگر ديگران سلحشوريها و فداكاريهاى جوانان لرستان را در صحنهى نبرد شنيدهاند، من آن را ديدهام.
خدا را سپاسگزاريم كه به ملت ايران توفيق داد، تا بتوانند از ايمانشان دفاع كنند و در هر منطقه و هر استانى، آزمايشهاى درسآموزى از جوانان و فداكاران و خانوادههاى مؤمن براى تاريخ كشور ما باقى ماند. همچنين به خانوادههاى محترم شهدا و جانبازان و آزادگان عزيز درود مىفرستم و بخصوص صبر شما مردم عزيز را در دوران بمبارانها يادآورى مىكنم، كه حتّى دشمنان دژخيم، مدرسهى كودكان شما را هم مورد تهاجم قرار دادند و بچههاى دانشآموز را هم قلعوقمع كردند. دوران جنگ بحمداللَّه به پايان رسيده، آزمايش موفق ملت ايران به سربلندى اسلام انجاميده، و مردم اين استان در علاقهمندى به دين و معارف اسلامى و روحانيت متعهد و دلسوز هم شهره هستند.
من امروز به قصد سركشىكردن و اطلاع گرفتن از وضع عمومى استان و ديدار با شما عزيزانى كه در اين استان مؤمن و درعينحال محروم زندگى مىكنيد، به اينجا آمدهام. از اين فرصت ديدار جمعى با شما، براى بيان يك مطلب استفاده مىكنم. آن مطلب اين است كه امروز ملت ايران با گذراندن سالهاى سخت جنگ و مشكلات ناشى از آن، وارد دوران مبارزهى جديدى شده است. در اين دوران مبارزهى جديد هم، مردانگى و ايمان و شجاعت شما مردم بايد بتواند مانند دوران جنگ، در مقابل خباثت دشمنان اسلام و توطئههاى ايادى استكبار جهانى، خود را در صحنهى امتحان الهى نشان بدهد. اين دوران مبارزهى جديد، مبارزه براى ساختن كشور است. من خواهش مىكنم، بخصوص جوانان به اين نكته توجه كنند. آيندهسازان كشور و جامعهى ما، شما جوانان هستيد؛ به اين مطلب خوب گوش بدهيد.
صدها سال ملتهاى اسلامى در ضعف و توسرىخورى زندگى كردند. صدها سال اسلام در كشورهاى اسلامى حاكميت نداشت؛ طاغوتها و سلاطين مستبد بر مردم حكومت مىكردند؛ و بعد هم در دوران استعمار، استعمارگران و غارتگران ثروت ملتها. همه چيز را از ملتهاى اسلامى و از جمله ملت ما گرفته بودند و درصدد آن بودند كه ايمان اسلامى مردم را هم از آنها بگيرند؛ خيلى هم در اين راه تلاش كردند.
در زمان ما، معجزهى بزرگ الهى به وقوع پيوست. يعنى در حالى كه توطئهگران دستگاه استعمار و استكبار خيال مىكردند كه اسلام از بين رفت و ملتهاى مسلمان ديگر به پا نخواهند برخاست، ناگهان ملت بزرگ و شجاع و باايمان ما، پشت سرآن رهبر الهى و استثنايى قيام كردند و با صداى رسا به دنيا گفتند كه ما مىخواهيم خودمان، اسلاممان و احكام نورانى قرآنمان بر زندگيمان حاكم باشند. گفتند كه مسلمانان مىتوانند خودشان كشور خود را اداره كنند؛ مىتوانند با عزت زندگى كنند. به دنيا گفتند كه ما نمىخواهيم نوكر و زير فرمان دشمنان دين و مليت و ميهنمان باشيم. اين را ملت ما در انقلاب بزرگ خود به همهى دنيا اعلام كرد.
علت اينكه امريكا و ايادى امريكا و قدرتهاى شرقى و غربى با انقلاب ما و با ملت ما دشمنى كردند، همين بود. آنها از اين نداى آزاديخواهى و استقلال ترسيدند. غرب دهها سال است كه از منابع كشورهاى مسلمان، از نفتش، از معادن قيمتى زيرزمينى ديگرش، از نيروى انسانيش، از همه چيزش دارد سوءاستفاده مىكند. نمىخواهند ملتها يكىيكى از زير يوغ حكومت جبارانهى آنها خارج بشوند. غرب ديد كه قيام ملت مسلمان ما و انقلاب بزرگ او، ملتهاى مسلمان ديگر را بيدار مىكند؛ كمااينكه بيدار كرده است. امروز شما ببينيد در دنياى اسلام، جوانان و آحاد ملت و روشنفكران و زن و مرد، چگونه فرياد اسلامخواهى بلند كردهاند. اين انقلاب بزرگ شما بود كه اين راه را بر روى ملتها باز كرد، و امريكا از همين ترسيد. امريكا از ملت ايران سيلى خورد.
امريكا و غرب، در طول اين دوازده سال هميشه خواستهاند ثابت كنند كه ملت ايران نمىتواند كشور خودش را اداره كند. آنها مىگويند ملتهاى مسلمان عقب افتادهاند؛ نمىتوانند بدون كمك ما زندگى را راه ببرند. آيا اين حرف راست است؟ آيا به ملت بزرگى مثل ملت ما - كه قرنها مشعل علم و فلسفه و بينش و تمدن و صنعت جهان در دست او بوده است - چنين حرفهايى مىزيبد؟ بله، وقتى حاكمان و زمامداران بىعرضه و وابستهيى مثل پادشاهان پهلوى و قاجار بر مردم حكومت كنند، معلوم است كه ملت به ضعف دچار مىشود.
دهها سال در حكومت خاندان منحوس پهلوى، در همين استان لرستان كدام عمل مثبتى انجام دادند كه اين استان را از فقر بيرون بياورد؟ اين سرزمين حاصلخيز، اين مراتع، اين جنگلها، اين آب و هواى مناسب، اين مردم خوشاستعداد و قدرتمند و كارى. با استانهاى ديگر هم همينطور رفتار كردند. آنجايى كه منافع خود آن افراد شيطانصفت تأمين مىشد، هر كارى لازم بود، براى خودشان كردند. وقتى به فكر ملت نباشند، وقتى به فكر كشور نباشند، معلوم است كه كشور و ملت دچار فقر و ضعف مىشوند.
امريكا و غرب خواستهاند بگويند ايران نمىتواند خودش را اداره كند. اين جنگ را هم كه بر ما تحميل كردند، يكى از هدفهاى عمدهاش همين بود كه نگذارند كشور ما ساخته بشود؛ نگذارند اين نيروهاى كار، مانند چشمهيى بجوشند؛ نگذارند پول بيتالمال كه در اختيار دولت است، خرج رفع محروميت بشود؛ خواستند ما را دايم به جنگ و به حملهى خارجى سرگرم نگهدارند.
امروز جهاد بزرگ ملت ايران در هرجا كه هستند، اين است كه سعى كنند اين كشور را - همانطور كه اسلام و قرآن گفته است - با عزت و به كمال معناى آبادى و عمران بسازند. ملت ايران مىتواند اين كشور را آباد كند و ذخاير و منابع مادّى و معنوى آن را در خدمت انسانيت قرار بدهد. ملت در هرجا كه هستند، بايد پشت سر مسؤولان خدمتگزار، سعيشان اين باشد. البته مسؤولان هم موظفند كه براى اين ملت صميمى و مخلص و مؤمن و شايسته، تا آنجا كه مىتوانند، خدمتگزارى كنند و بحمداللَّه مىكنند.
اين هدف دشمنان اسلام است كه نگذارند كشور بزرگ و ملت عظيمالشأن ما به وظايف خويش در صحنهى بينالمللى و در صحنهى كشور خود عمل بكند. اگر بين مردم اختلاف مىاندازند، براى همين است. اگر محاصرهى اقتصادى را ادامه مىدهند، براى همين است. اگر عليه ملت ما در سطح عالم تبليغات مىكنند، براى همين است. نمىخواهند بگذارند كه اين انقلاب در مرحلهى سازندگى به توفيق دست پيدا كند؛ اما به كورى چشم آنها، ملت ايران در اين مرحله هم مثل مراحل قبل، بر دشمنان خود پيروز خواهد شد.
البته در اين چند سال، دشمنان خيلى ضربه و لطمه زدند؛ شايد بتوانند ملت ما را به زانو در بياورند، ولى نتوانستند؛ اما بههرحال ضربهى خودشان را زدند. اگر مىبينيد امروز در كشور، در مناطق محروم، فقر و بيكارى هست، به خاطر ضربات دشمنان است. اگر مىبينيد در كشور ما هنوز مناطق محرومى هست - با اين همه تلاشى كه از اول انقلاب شده است - به خاطر همين ضربات خباثتآميز دشمنان ملت ايران است. اينها هستند كه نمىخواهند بگذارند در سطح كشور كار درست انجام بگيرد؛ اما موفق نخواهند شد.
من آيندهى روشن اين ملت را مىبينم. خدا را شكر كه توطئهى نظامى آنها به ثمر نرسيد. خدا را شكر كه ملت ايران روزبهروز در سطح دنيا عزيزتر شد. خدا را شكر كه ملت ايران توفيق پيدا كرد پشت سر مسؤولان از گذرگاههاى سخت حركت بكند؛ باز هم بايد اين حركت را با كمال قوّت و قدرت ادامه بدهيد.
ما امروز به عنوان پاسداران و پرچمداران اسلام در دنيا معرفى شدهايم. ملت ما به عنوان كسانى كه به نام قرآن و به نام اسلام حركت كردهاند، در دنيا شناخته شدهاند. بايد زندگى اين ملت، وضع معنوى و مادّى اين ملت، مايهى آبروى اسلام بشود. دنيا بايد نگاه كند كه اسلام زندگى يك ملت را چهطور اداره مىكند؛ اسلام را از اين طريق بشناسد.
در كشور ما محروميت بايد نماند؛ منطقهى محروم بايد وجود نداشته باشد؛ بىسوادى بايد در سطح كشور نباشد؛ نقطهى غيرآبادى كه قابل آبادى است، بايد نباشد؛ بيكارى بايد نباشد. اين، با همت مردم و همت مسؤولان و توكل به خداى متعال، شدنى است. همين استان شما، استان بسيار بااستعداد و داراى ذخاير باارزشى است. امكانات مادّى و معنوى اين استان، بسيار خوب است. اگر در ظرف چند سال تلاش بشود، اين استان مىتواند از محروميت خارج بشود؛ اما امروز يكى از استانهاى محروم كشور ماست.
متأسفانه در اين استان بىكارى هست، فقر هست، روستاهاى محروم هست. بسيارى از اين عشاير سلحشور و غيور استان لرستان - اين كسانى كه در جنگ و صلح، رشد خودشان را نشان دادند و اخلاص و صميميتشان را ثابت كردند - متأسفانه در وضعيت محرومى بسر مىبرند. اينها مىتواند برطرف شود. امروز برنامههايى كه هست، برنامههاى خوبى است. بايد در سايهى توفيقات الهى و كمك و تلاش و كار همهى مردم و همكارى با ارگانهاى دولتى، اين مشكلات برطرف بشود و آن چهرهى مطلوب اسلام، صورت خودش را از زير اين غبارها نشان بدهد.
دشمن از راههاى مختلف توطئه مىكند؛ يكى از راهها، اختلافافكنى است. هرگونه اختلافى، هرجا كه باشد، برخلاف نظر اسلام و قرآن است؛ چه اختلافات سياسى باشد، چه اختلافات قبيلهيى باشد. اختلافات ايلى و قبيلهيى هم غلط است. همه مسلمانند، همه فرزندان اين مرز و بومند، همه با هم برادرند؛ چه اختلافى؟ ما اختلافات ناسيوناليستى را در سطح دنيا نفى مىكنيم. ما مىگوييم ملتهاى مسلمان بايد با هم باشند. در ميان يك ملت، اقوام و طوايف مسلمان و تيرههاى گوناگون، چه اختلافى با هم مىتوانند داشته باشند؟ اين كار شيطان است كه بين ما اختلاف بيندازد.
از راههاى ديگرى كه دشمن امروز سعى مىكند در ميان مردم ما نفوذ پيدا كند، شايعهپراكنى است. از زمان پيروزى انقلاب تا امروز، هرجا توانستند، شايعهپراكنى كردند. هدفشان اين است كه دل مردم را بلرزانند و اميد آنها را از بين ببرند. يك ملت با اميد مىتواند به پيش برود. يك سرباز در جبههى جنگ، فقط با اميد مىتواند بجنگد. اگر اميد را از او گرفتند، همه چيز را از او گرفتهاند. اگر كسى به اين تبليغاتى كه دشمنان از راههاى مختلف القا مىكنند، گوش كند، به نظرش مىرسد كه در ايران همه چيز در سراشيب سقوط است! انگارى مىخواهند همهى اميدها را پايانيافته وانمود و قلمداد كنند. اف بر اين دشمنان خبيث! اين ملت پُرجوش و پُرشور، اين ملت جوان و شاداب - كه انقلاب، اين ملت را جوان كرد - اين ملت با فرهنگ و باايمان، اين ملتى كه در طول دوازده سال بر اين همه مشكلات فايق آمد، آيا جايى براى نااميدى دارد؟ اميد از خداست - «لاتيأسوا من روح اللَّه»(2) - يأس از شيطان است. بايد آحاد مردم بدانند، آيندهيى كه در انتظار اين ملت است، به مراتب از سالهاى گذشته بهتر و شيرينتر خواهد بود. به فضل پروردگار، در سايهى پايمردى ملت و تلاش و توان شما مردم، هيچ چيزى نشدنى نيست. آنها مىخواهند اين ملت را نااميد كنند، تا كارها را متوقف نمايند.
يكى ديگر از توطئههاى دشمن، توطئهى فسادانگيزى است؛ نفوذ در نسل جوان، ايجاد فساد در ميان سربازان واقعى اسلام، جوانان را به مسائل فسادبرانگيز سرگرم و مشغول كردن. جوانان بدانند كه اين توطئه است، و من به شما عرض مىكنم كه امروز دست توطئهگرى با هدايت بيگانه در سطح كشور وجود دارد، تا بذر فساد و لغو در ميان جوانان بيفشاند؛ براى اينكه جوانان را سرگرم و مشغول كند. ملتى كه جوانانش سرگرم فسق و فجور باشند، راه به جايى نخواهد برد. مىخواهند آن جوان بسيجى مؤمن و مخلص و پارسا را كه براى جهاد فىسبيلاللَّه به ميدان جنگ مىرفت و پشت سرش را نگاه نمىكرد و زندگى راحت و لذات و همه را پشتگوش مىانداخت، اسير و پابند كنند؛ هم مسؤولان و هم جوانان متوجه باشند. البته مسؤولان توجه كردهاند و اميدواريم كه بتوانند اين ريشهى فساد را از بيخ و بن بكَنند و دست توطئهگر را از عرض و آبروى اين ملت قطع كنند.
آنچه كه من به عنوان آخرين سخن و آخرين توصيه به شما عرض مىكنم، اين است كه همهى آحاد ملت وظيفه دارند آگاهى و هوشيارى خودشان را نسبت به مسائل كشور و مسائل انقلاب و اسلام روزبهروز بيشتر كنند. به خباثتها و توطئههاى دشمنان درست توجه كنيد. از دشمن كمينكردهيى كه منتظر فرصت است تا ضربت بزند، غفلت نكنيد. بدانيد كه امروز با توكل به خدا و با وحدت كلمه و با حركت پشت سر مسؤولان است كه ملت ايران مىتواند اين راه پُرافتخار را ادامه بدهد و به هدف برسد. وظيفهى ماست كه از خداى متعال بخواهيم و نيروى خودمان را هم به كار بگيريم. اميدواريم كه تفضلات الهى و توجهات ولىّعصر (ارواحنا فداه و عجّلاللَّه لهالفرج) كمك كند، تا هم شما مردم عزيز و هم مسؤولان بتوانند به وظايف الهى خودشان عمل كنند و اين مراحل حساس تاريخ اسلام را با موفقيت پشت سر بگذارند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
--------------------------------------------
1) انبياء: 105
2) يوسف: 87
الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين سيّما بقيّةاللَّه فى الارضين.
قالاللَّه الحكيم فى كتابه: ولقد كتبنا فى الزّبور من بعد الذّكر انّ الارض يرثها عبادى الصّالحون(1)
از اينكه در جمع شما مردان و زنان مؤمن و جوانان سلحشور و انقلابى اين استان مردپرور و شهيدپرور حضور پيدا كردهام، خداى متعال را شاكر و سپاسگزارم. خاطرات افتخارآميز مردم شهرهاى مختلف استان لرستان، چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ تحميلى، هرگز از ياد نخواهد رفت و فرزندان شما در سپاه و ارتش و نيروهاى عظيم مردمى، نشان دادند كه با ايمانى صادقانه و مخلصانه، به اسلام عزيز و به انقلاب اسلامى وفادارند. من فراموش نمىكنم سالهايى را كه فرزندان بسيجى اين استان، در جبهههاى غرب و شمال غربى، در حاجىعمران، در ارتفاعات دشوار منطقهى مرزى، و بعد از آن هم در منطقهى جنوب، دلاورى و جانفشانى كردند. همان روزها من به جوانان سلحشور لرستان پيغام دادم و گفتم كه اگر ديگران سلحشوريها و فداكاريهاى جوانان لرستان را در صحنهى نبرد شنيدهاند، من آن را ديدهام.
خدا را سپاسگزاريم كه به ملت ايران توفيق داد، تا بتوانند از ايمانشان دفاع كنند و در هر منطقه و هر استانى، آزمايشهاى درسآموزى از جوانان و فداكاران و خانوادههاى مؤمن براى تاريخ كشور ما باقى ماند. همچنين به خانوادههاى محترم شهدا و جانبازان و آزادگان عزيز درود مىفرستم و بخصوص صبر شما مردم عزيز را در دوران بمبارانها يادآورى مىكنم، كه حتّى دشمنان دژخيم، مدرسهى كودكان شما را هم مورد تهاجم قرار دادند و بچههاى دانشآموز را هم قلعوقمع كردند. دوران جنگ بحمداللَّه به پايان رسيده، آزمايش موفق ملت ايران به سربلندى اسلام انجاميده، و مردم اين استان در علاقهمندى به دين و معارف اسلامى و روحانيت متعهد و دلسوز هم شهره هستند.
من امروز به قصد سركشىكردن و اطلاع گرفتن از وضع عمومى استان و ديدار با شما عزيزانى كه در اين استان مؤمن و درعينحال محروم زندگى مىكنيد، به اينجا آمدهام. از اين فرصت ديدار جمعى با شما، براى بيان يك مطلب استفاده مىكنم. آن مطلب اين است كه امروز ملت ايران با گذراندن سالهاى سخت جنگ و مشكلات ناشى از آن، وارد دوران مبارزهى جديدى شده است. در اين دوران مبارزهى جديد هم، مردانگى و ايمان و شجاعت شما مردم بايد بتواند مانند دوران جنگ، در مقابل خباثت دشمنان اسلام و توطئههاى ايادى استكبار جهانى، خود را در صحنهى امتحان الهى نشان بدهد. اين دوران مبارزهى جديد، مبارزه براى ساختن كشور است. من خواهش مىكنم، بخصوص جوانان به اين نكته توجه كنند. آيندهسازان كشور و جامعهى ما، شما جوانان هستيد؛ به اين مطلب خوب گوش بدهيد.
صدها سال ملتهاى اسلامى در ضعف و توسرىخورى زندگى كردند. صدها سال اسلام در كشورهاى اسلامى حاكميت نداشت؛ طاغوتها و سلاطين مستبد بر مردم حكومت مىكردند؛ و بعد هم در دوران استعمار، استعمارگران و غارتگران ثروت ملتها. همه چيز را از ملتهاى اسلامى و از جمله ملت ما گرفته بودند و درصدد آن بودند كه ايمان اسلامى مردم را هم از آنها بگيرند؛ خيلى هم در اين راه تلاش كردند.
در زمان ما، معجزهى بزرگ الهى به وقوع پيوست. يعنى در حالى كه توطئهگران دستگاه استعمار و استكبار خيال مىكردند كه اسلام از بين رفت و ملتهاى مسلمان ديگر به پا نخواهند برخاست، ناگهان ملت بزرگ و شجاع و باايمان ما، پشت سرآن رهبر الهى و استثنايى قيام كردند و با صداى رسا به دنيا گفتند كه ما مىخواهيم خودمان، اسلاممان و احكام نورانى قرآنمان بر زندگيمان حاكم باشند. گفتند كه مسلمانان مىتوانند خودشان كشور خود را اداره كنند؛ مىتوانند با عزت زندگى كنند. به دنيا گفتند كه ما نمىخواهيم نوكر و زير فرمان دشمنان دين و مليت و ميهنمان باشيم. اين را ملت ما در انقلاب بزرگ خود به همهى دنيا اعلام كرد.
علت اينكه امريكا و ايادى امريكا و قدرتهاى شرقى و غربى با انقلاب ما و با ملت ما دشمنى كردند، همين بود. آنها از اين نداى آزاديخواهى و استقلال ترسيدند. غرب دهها سال است كه از منابع كشورهاى مسلمان، از نفتش، از معادن قيمتى زيرزمينى ديگرش، از نيروى انسانيش، از همه چيزش دارد سوءاستفاده مىكند. نمىخواهند ملتها يكىيكى از زير يوغ حكومت جبارانهى آنها خارج بشوند. غرب ديد كه قيام ملت مسلمان ما و انقلاب بزرگ او، ملتهاى مسلمان ديگر را بيدار مىكند؛ كمااينكه بيدار كرده است. امروز شما ببينيد در دنياى اسلام، جوانان و آحاد ملت و روشنفكران و زن و مرد، چگونه فرياد اسلامخواهى بلند كردهاند. اين انقلاب بزرگ شما بود كه اين راه را بر روى ملتها باز كرد، و امريكا از همين ترسيد. امريكا از ملت ايران سيلى خورد.
امريكا و غرب، در طول اين دوازده سال هميشه خواستهاند ثابت كنند كه ملت ايران نمىتواند كشور خودش را اداره كند. آنها مىگويند ملتهاى مسلمان عقب افتادهاند؛ نمىتوانند بدون كمك ما زندگى را راه ببرند. آيا اين حرف راست است؟ آيا به ملت بزرگى مثل ملت ما - كه قرنها مشعل علم و فلسفه و بينش و تمدن و صنعت جهان در دست او بوده است - چنين حرفهايى مىزيبد؟ بله، وقتى حاكمان و زمامداران بىعرضه و وابستهيى مثل پادشاهان پهلوى و قاجار بر مردم حكومت كنند، معلوم است كه ملت به ضعف دچار مىشود.
دهها سال در حكومت خاندان منحوس پهلوى، در همين استان لرستان كدام عمل مثبتى انجام دادند كه اين استان را از فقر بيرون بياورد؟ اين سرزمين حاصلخيز، اين مراتع، اين جنگلها، اين آب و هواى مناسب، اين مردم خوشاستعداد و قدرتمند و كارى. با استانهاى ديگر هم همينطور رفتار كردند. آنجايى كه منافع خود آن افراد شيطانصفت تأمين مىشد، هر كارى لازم بود، براى خودشان كردند. وقتى به فكر ملت نباشند، وقتى به فكر كشور نباشند، معلوم است كه كشور و ملت دچار فقر و ضعف مىشوند.
امريكا و غرب خواستهاند بگويند ايران نمىتواند خودش را اداره كند. اين جنگ را هم كه بر ما تحميل كردند، يكى از هدفهاى عمدهاش همين بود كه نگذارند كشور ما ساخته بشود؛ نگذارند اين نيروهاى كار، مانند چشمهيى بجوشند؛ نگذارند پول بيتالمال كه در اختيار دولت است، خرج رفع محروميت بشود؛ خواستند ما را دايم به جنگ و به حملهى خارجى سرگرم نگهدارند.
امروز جهاد بزرگ ملت ايران در هرجا كه هستند، اين است كه سعى كنند اين كشور را - همانطور كه اسلام و قرآن گفته است - با عزت و به كمال معناى آبادى و عمران بسازند. ملت ايران مىتواند اين كشور را آباد كند و ذخاير و منابع مادّى و معنوى آن را در خدمت انسانيت قرار بدهد. ملت در هرجا كه هستند، بايد پشت سر مسؤولان خدمتگزار، سعيشان اين باشد. البته مسؤولان هم موظفند كه براى اين ملت صميمى و مخلص و مؤمن و شايسته، تا آنجا كه مىتوانند، خدمتگزارى كنند و بحمداللَّه مىكنند.
اين هدف دشمنان اسلام است كه نگذارند كشور بزرگ و ملت عظيمالشأن ما به وظايف خويش در صحنهى بينالمللى و در صحنهى كشور خود عمل بكند. اگر بين مردم اختلاف مىاندازند، براى همين است. اگر محاصرهى اقتصادى را ادامه مىدهند، براى همين است. اگر عليه ملت ما در سطح عالم تبليغات مىكنند، براى همين است. نمىخواهند بگذارند كه اين انقلاب در مرحلهى سازندگى به توفيق دست پيدا كند؛ اما به كورى چشم آنها، ملت ايران در اين مرحله هم مثل مراحل قبل، بر دشمنان خود پيروز خواهد شد.
البته در اين چند سال، دشمنان خيلى ضربه و لطمه زدند؛ شايد بتوانند ملت ما را به زانو در بياورند، ولى نتوانستند؛ اما بههرحال ضربهى خودشان را زدند. اگر مىبينيد امروز در كشور، در مناطق محروم، فقر و بيكارى هست، به خاطر ضربات دشمنان است. اگر مىبينيد در كشور ما هنوز مناطق محرومى هست - با اين همه تلاشى كه از اول انقلاب شده است - به خاطر همين ضربات خباثتآميز دشمنان ملت ايران است. اينها هستند كه نمىخواهند بگذارند در سطح كشور كار درست انجام بگيرد؛ اما موفق نخواهند شد.
من آيندهى روشن اين ملت را مىبينم. خدا را شكر كه توطئهى نظامى آنها به ثمر نرسيد. خدا را شكر كه ملت ايران روزبهروز در سطح دنيا عزيزتر شد. خدا را شكر كه ملت ايران توفيق پيدا كرد پشت سر مسؤولان از گذرگاههاى سخت حركت بكند؛ باز هم بايد اين حركت را با كمال قوّت و قدرت ادامه بدهيد.
ما امروز به عنوان پاسداران و پرچمداران اسلام در دنيا معرفى شدهايم. ملت ما به عنوان كسانى كه به نام قرآن و به نام اسلام حركت كردهاند، در دنيا شناخته شدهاند. بايد زندگى اين ملت، وضع معنوى و مادّى اين ملت، مايهى آبروى اسلام بشود. دنيا بايد نگاه كند كه اسلام زندگى يك ملت را چهطور اداره مىكند؛ اسلام را از اين طريق بشناسد.
در كشور ما محروميت بايد نماند؛ منطقهى محروم بايد وجود نداشته باشد؛ بىسوادى بايد در سطح كشور نباشد؛ نقطهى غيرآبادى كه قابل آبادى است، بايد نباشد؛ بيكارى بايد نباشد. اين، با همت مردم و همت مسؤولان و توكل به خداى متعال، شدنى است. همين استان شما، استان بسيار بااستعداد و داراى ذخاير باارزشى است. امكانات مادّى و معنوى اين استان، بسيار خوب است. اگر در ظرف چند سال تلاش بشود، اين استان مىتواند از محروميت خارج بشود؛ اما امروز يكى از استانهاى محروم كشور ماست.
متأسفانه در اين استان بىكارى هست، فقر هست، روستاهاى محروم هست. بسيارى از اين عشاير سلحشور و غيور استان لرستان - اين كسانى كه در جنگ و صلح، رشد خودشان را نشان دادند و اخلاص و صميميتشان را ثابت كردند - متأسفانه در وضعيت محرومى بسر مىبرند. اينها مىتواند برطرف شود. امروز برنامههايى كه هست، برنامههاى خوبى است. بايد در سايهى توفيقات الهى و كمك و تلاش و كار همهى مردم و همكارى با ارگانهاى دولتى، اين مشكلات برطرف بشود و آن چهرهى مطلوب اسلام، صورت خودش را از زير اين غبارها نشان بدهد.
دشمن از راههاى مختلف توطئه مىكند؛ يكى از راهها، اختلافافكنى است. هرگونه اختلافى، هرجا كه باشد، برخلاف نظر اسلام و قرآن است؛ چه اختلافات سياسى باشد، چه اختلافات قبيلهيى باشد. اختلافات ايلى و قبيلهيى هم غلط است. همه مسلمانند، همه فرزندان اين مرز و بومند، همه با هم برادرند؛ چه اختلافى؟ ما اختلافات ناسيوناليستى را در سطح دنيا نفى مىكنيم. ما مىگوييم ملتهاى مسلمان بايد با هم باشند. در ميان يك ملت، اقوام و طوايف مسلمان و تيرههاى گوناگون، چه اختلافى با هم مىتوانند داشته باشند؟ اين كار شيطان است كه بين ما اختلاف بيندازد.
از راههاى ديگرى كه دشمن امروز سعى مىكند در ميان مردم ما نفوذ پيدا كند، شايعهپراكنى است. از زمان پيروزى انقلاب تا امروز، هرجا توانستند، شايعهپراكنى كردند. هدفشان اين است كه دل مردم را بلرزانند و اميد آنها را از بين ببرند. يك ملت با اميد مىتواند به پيش برود. يك سرباز در جبههى جنگ، فقط با اميد مىتواند بجنگد. اگر اميد را از او گرفتند، همه چيز را از او گرفتهاند. اگر كسى به اين تبليغاتى كه دشمنان از راههاى مختلف القا مىكنند، گوش كند، به نظرش مىرسد كه در ايران همه چيز در سراشيب سقوط است! انگارى مىخواهند همهى اميدها را پايانيافته وانمود و قلمداد كنند. اف بر اين دشمنان خبيث! اين ملت پُرجوش و پُرشور، اين ملت جوان و شاداب - كه انقلاب، اين ملت را جوان كرد - اين ملت با فرهنگ و باايمان، اين ملتى كه در طول دوازده سال بر اين همه مشكلات فايق آمد، آيا جايى براى نااميدى دارد؟ اميد از خداست - «لاتيأسوا من روح اللَّه»(2) - يأس از شيطان است. بايد آحاد مردم بدانند، آيندهيى كه در انتظار اين ملت است، به مراتب از سالهاى گذشته بهتر و شيرينتر خواهد بود. به فضل پروردگار، در سايهى پايمردى ملت و تلاش و توان شما مردم، هيچ چيزى نشدنى نيست. آنها مىخواهند اين ملت را نااميد كنند، تا كارها را متوقف نمايند.
يكى ديگر از توطئههاى دشمن، توطئهى فسادانگيزى است؛ نفوذ در نسل جوان، ايجاد فساد در ميان سربازان واقعى اسلام، جوانان را به مسائل فسادبرانگيز سرگرم و مشغول كردن. جوانان بدانند كه اين توطئه است، و من به شما عرض مىكنم كه امروز دست توطئهگرى با هدايت بيگانه در سطح كشور وجود دارد، تا بذر فساد و لغو در ميان جوانان بيفشاند؛ براى اينكه جوانان را سرگرم و مشغول كند. ملتى كه جوانانش سرگرم فسق و فجور باشند، راه به جايى نخواهد برد. مىخواهند آن جوان بسيجى مؤمن و مخلص و پارسا را كه براى جهاد فىسبيلاللَّه به ميدان جنگ مىرفت و پشت سرش را نگاه نمىكرد و زندگى راحت و لذات و همه را پشتگوش مىانداخت، اسير و پابند كنند؛ هم مسؤولان و هم جوانان متوجه باشند. البته مسؤولان توجه كردهاند و اميدواريم كه بتوانند اين ريشهى فساد را از بيخ و بن بكَنند و دست توطئهگر را از عرض و آبروى اين ملت قطع كنند.
آنچه كه من به عنوان آخرين سخن و آخرين توصيه به شما عرض مىكنم، اين است كه همهى آحاد ملت وظيفه دارند آگاهى و هوشيارى خودشان را نسبت به مسائل كشور و مسائل انقلاب و اسلام روزبهروز بيشتر كنند. به خباثتها و توطئههاى دشمنان درست توجه كنيد. از دشمن كمينكردهيى كه منتظر فرصت است تا ضربت بزند، غفلت نكنيد. بدانيد كه امروز با توكل به خدا و با وحدت كلمه و با حركت پشت سر مسؤولان است كه ملت ايران مىتواند اين راه پُرافتخار را ادامه بدهد و به هدف برسد. وظيفهى ماست كه از خداى متعال بخواهيم و نيروى خودمان را هم به كار بگيريم. اميدواريم كه تفضلات الهى و توجهات ولىّعصر (ارواحنا فداه و عجّلاللَّه لهالفرج) كمك كند، تا هم شما مردم عزيز و هم مسؤولان بتوانند به وظايف الهى خودشان عمل كنند و اين مراحل حساس تاريخ اسلام را با موفقيت پشت سر بگذارند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
--------------------------------------------
1) انبياء: 105
2) يوسف: 87
