پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در ديدار با فضلا، طلاب‌ و اقشار مختلف‌ مردم‌ قم‌، به‌ مناسبت‌ سالگرد قيام‌ نوزدهم‌ ديماه‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم

ياد روز تاريخى نوزدهم دى را كه سرآغاز حضور خونين مردم عزيز ما در صحنه‌هاى نهضت خونبار اسلامى است، از اعماق دل گرامى مى‌داريم و براى شهدا و مصدومان و محنت‌ديدگان آن حادثه، از خداوند متعال طلب اجر و ثواب دايم و جزيل مى‌كنيم.

چهره‌ى قم، به عنوان يك نقطه‌ى روشن و درس‌آموز در طول نهضت، براى ملت ما و ملتهاى ديگر باقى ماند و ان‌شاءاللَّه بر اثر حضور قوى شما مردم عزيز و جوانان عزيز و حوزه‌ى علميه‌ى عالى‌قدر و عالى‌مقام در حساسترين صحنه‌هاى نهضت اسلامى و انقلاب بزرگ اسلامى ما، باقى خواهد ماند. ياد آن همه مجاهدتها از خاطرها نخواهد رفت. نه به اين عنوان كه بخواهيم اشخاصى يا جمع و قشر بخصوصى از مردم را فقط به لحاظ فداكاريهايشان ستايش كنيم - البته اين هست و به جاى خود محفوظ است - مهم جنبه‌ى رمزى اين مسأله است؛ اشاراتى كه در اين روز مبارك و در مردم مبارك قم - كه آغازگران نهضت بودند - نهفته، مهم است.

هم در آغاز نهضت كه آن خورشيد فروزان علم و تقوا از افق قم سر برآورد و ايران و سپس همه‌ى عالم اسلام را منور كرد؛ هم آن روزى كه آن امام بى‌بديل و آن خلف صالح انبيا و اوليا، به پشتيبانيهاى شما مردم قم، در مقابل كفر و استكبار استوار ايستاد و فرياد دل اين امت را از حنجره‌ى الهى خود سرداد؛ هم آن روزى كه امام بزرگوار، قم را مركزى براى پرتوافكنى قرارداد و تعاليم و پيام خود را از آن‌جا به همه جا فرستاد؛ هم در دوران پيروزى انقلاب، هم در دوران جنگ تحميلى، هم در پيچهاى خطرناك سياسى انقلاب، همه جا مردم قم - اين مردم مؤمن و حقيقتاً حزب‌اللَّه - و در بخش اعظم حوادث، حوزه‌ى علميه‌ى قم و علما و مدرّسين بزرگ و طلاب جوان و پُرشور و محافل درس و مدارس آميخته‌ى با علم و جهاد، به كمك انقلاب آمدند و بازوى امام محسوب شدند و انقلاب را از خطرناك‌ترين گذرگاهها گذراندند. اين، نشانه‌ى آن است كه نهضت، مردمى و دينى است؛ متكى به مردم و هدايت يافته از دين و حركت‌كننده به سمت هدفهاى الهى است؛ كه خير و سعادت مردم هم در آن است. رمز قم - هم مردمش، هم حوزه‌ى علميه‌اش - براى نهضت ما اين است. و به همين ترتيب، اين انقلاب پيش رفته است و بعد از اين هم پيش خواهد رفت. مردم شجاع و صحنه‌گردان قم خدمات زيادى كرده‌اند و امروز بحمداللَّه اين خدمات، باضافه‌ى آنچه كه قشرهاى مردم در همه جاى اين كشور انجام داده‌اند، در صورت اين نظام الهى و اسلامى متجلى است.

آنچه امروز براى ما مهم است و مربوط به آينده است - كه گذشته هم بايد هميشه در خدمت آينده باشد - چند نكته است:

يك نكته اين است كه هرچه اين نهضت و اين ملت، و بر اثر بركات اين ملت، ملتهاى ديگر اسلامى دارند، از توجه به خدا و توكل به خدا و زنده‌كردن ياد خدا در دلهاست؛ از اين نبايد لحظه‌يى غفلت كرد. اگر توجه به خدا و استمداد از منبع لايزال قدرت الهى نمى‌بود، مشكل مى‌توان تصور كرد كه اين انقلاب و اين ملت و اين حركت مى‌توانست به اين موفقيتها نايل شود؛ در آينده هم همين‌طور خواهد بود.

اساس انقلاب اسلامى هم بر انسان‌سازى است؛ و انسان‌سازى در مرتبه‌ى اول، تعمير دل و آباد كردن جان است. دنيايى كه در آن زر و زيور و نعمت باشد، اما انسان از انسانيت و اخلاق و ديندارى بهره‌يى نبرده باشد، اين دنيا به اهل دنيا هم لذتى نخواهد داد؛ آسايشى به بشر نخواهد بخشيد. آسايش انسان، ناشى از آن روحيه و اخلاقى است كه بايد از دين استمداد بشود و سرچشمه بگيرد. دنيايى كه در آن، اخلاق و معنويت و دين نباشد، همين مى‌شود كه امروز شما مى‌بينيد كه در سايه‌ى ننگين و سنگين قدرت ابرقدرتها و تجاوزگران عالم، چه بر سر ملتها آوردند و دارند مى‌آورند.

هر كداممان در هر جا كه هستيم، همت اوّلمان بايد بر تكميل نفس و تهذيب نفس و ساختن باطن و متحلى شدن(1) به حليه‌ى اخلاق الهى و معنوى باشد. در همين ماه رجب - كه امسال نوزدهم دى در ماه رجب واقع شد، و اين فرصت مضاعفى است - مشاهده كنيد كه چه كوششى در ادعيه‌ى اين ماه و ادعيه‌ى ديگر مى‌شود، تا انسان در باطن و در قلب خود متحول بشود و زيور اخلاق الهى و انسانى را پيدا كند؛ اين، انسان‌سازى است؛ اين، مقصود و هدف اصلى از همه‌ى انقلابهاى الهى و بعثت انبياست. «الّلهم انّى اسئلك صبر الشّاكرين لك و عمل الخائفين منك و يقين العابدين لك»؛(2) اين مايه‌ى دعاهاست. در درون خود، بايد آن نور معنويت، آن شكر، آن صبر، آن يقين، آن عبادت، آن ذكر را برافروزيم و روشن كنيم، تا اين ملت بتواند براى ملتهاى ديگر الگو بشود؛ تا بتواند سعادت براى خود و ملتهاى ديگر بياورد؛ تا بتواند از بلياتى كه انسانها به‌خاطر آلودگيهاى نفسانى و روحى دچار آن هستند - اين منيتها و خودخواهيها و خودپرستيها - در امان و بركنار بماند.

من از جوانان عزيز - كه بحمداللَّه دلهاى پاك و روحهاى آماده و ضماير صاف و آمادگى بيشتر و آلودگيهاى كمترى دارند - مى‌خواهم كه با ذكر و توجه و دعا و بخصوص اخلاص، در تحول درونى خود، سعى و تلاش كنند. اين نسل نو، نسلى است كه در سايه‌ى با بركت اسلام و حكومت اسلامى، اين مجال و اين فرصت را دارد كه درون و باطن خود را اسلامى كند؛ در گذشته اين امكان نبود.

نكته‌ى دوم هم كه بسيار حايز اهميت است، مسأله‌ى مردمى بودن اين انقلاب و اين نظام مقدس است. هرچه كردند و هرچه شد، مردم كردند. امام بزرگوار هم متكى به همين آحاد و نفوس مؤمنه‌ى مردم بود. مسؤولان كشور - خدمتگزارانى كه بوده‌اند و هستند - قدرتشان، جرأتشان، توان معنوى و روحىِ مقابله‌شان با تهديدها و مبارزطلبيهاى استكبار و قدرتهاى شيطانى، به پشتوانه و پشتيبانى همين ملت است. اتصال نظام، دولت، حكومت و مسؤولان با مردم، يكى از همان نعمتهاى معجزه‌آساى الهى است. اگر مردم نبودند و اين اخلاصها و اين شورها و اين فداكاريهاى بى‌نظير و محيرالعقول نبود - كه انسان از اين مايه‌ى ايثارى كه در آحاد مردم مشاهده مى‌كند، واقعاً مبهوت مى‌ماند - انقلاب هم پيروز نمى‌شد، جنگ هم به پيروزى نمى‌رسيد، در ميدانهاى سياست هم پيروزى نبود، در مقابل محاصره‌ى اقتصادى دشمن هم توان مقاومت باقى نمى‌ماند؛ والّا شما تصور مى‌كنيد كه شياطين حاضرند يك حكومت و يك پرچم اسلامى را اين‌طور برافراشته در عالم تحمل كنند؟

اگر در يك نقطه‌ى دنيا - مثل همين الجزاير(3) يا سودان(4) يا بعضى از كشورهايى كه گرايش اسلامى و نشانه‌هاى اسلامى در آن‌جا پيدا مى‌شود - صدايى از اسلام بلند مى‌شود، ببينيد دستگاههاى تبليغاتى چه مى‌كنند؛ چه تبليغاتى، چه سياستبازيهايى، چه فشارهايى از خود بُروز مى‌دهند و چه‌طور از غيظ به خود مى‌پيچند و نمى‌توانند تحمل بكنند! ديديد كه در اين سيزده سال، بازوهاى شيطانى و دستهاى شيطانى در سرتاسر عالم، در مقابل انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى چه كردند؛ نمى‌توانند تحمل كنند. آنچه آنها را تا امروز ناكام كرده است كه نتوانسته‌اند مقاصد شومشان را عملى كنند، همين پيوند و اتصال و ارتباط با مردم و حضور مردم در صحنه است.

هر كس امروز چشم و گوش خود را درست باز كند، چيز واضحى را مشاهده مى‌كند، و آن اين است كه تمام دستگاههاى تبليغاتى و سياسى و برنامه‌ريزى دنيا، تا آن‌جا كه به استكبار جهانى و بخصوص به شيطان بزرگ - امريكا - مربوط مى‌شود، دارند سعى مى‌كنند، شايد بتوانند اين ملت را از انقلابشان، از نظامشان، از دولتشان و از مسؤولانشان جدا كنند. تبليغات دروغ بكنند، آيه‌هاى يأس بخوانند، فشارهايى وارد بكنند، تهمتهايى بزنند، جلوه‌هاى دروغين و پوچى از دور نشان بدهند، تا شايد بتوانند بين مردم و مسؤولان و نظام و دولت - كه تبلور انقلاب، همينهاست - جدايى بيندازند.

همين فشار و محاصره‌ى اقتصادى كه امروز هم هنوز وجود دارد، نبايد گمان بشود كه از پيرامون جمهورى اسلامى آن را بكلى برداشته‌اند؛ نخير، از طرق مختلف فشار اقتصادى هست، محاصره‌ى اقتصادى هست؛ خيلى هم پيچيده است. همين كه اين فشارها را وارد مى‌آورند، همين كه امروز تبليغات و كارشكنى وسيع و گسترده و بسيار خباثت‌آميزى عليه جمهورى اسلامى در سطح دنيا وجود دارد، به‌خاطر آن است كه شايد بتوانند اين ملتى كه لياقت خودش را ثابت كرده است، از جمهورى اسلامى جدا كنند.

من عرض مى‌كنم، آن كسى كه مى‌خواهد در مقابل استكبار ايستادگى بكند و توى دهن دشمن جمهورى اسلامى بزند و دل بندگان خدا را شاد، و دل دشمنان خدا را افسرده بكند، بايد سعى كند كه پيوند محبت و عطوفت و اعتماد ميان اين ملت و ميان مسؤولان نظام، روزبه‌روز بيشتر و قويتر بشود. هر كس عكس اين عمل بكند، در جهت استكبار كار مى‌كند.

حالا ما دوران انتخابات(5) را در پيش داريم. البته درباره‌ى انتخابات حرفهاى گفتنى‌يى هست كه ان‌شاءاللَّه بايد در زمان خود به ملت ايران عرض بشود؛ اما آنچه كه الان عرض مى‌كنم، اين است كه از حالا بايد همه‌ى كسانى كه مى‌توانند اثر بگذارند - ولو بر روى يك نفر - كارى بكنند كه اين انتخابات مجلس شوراى اسلامى - كه اولين انتخابات مجلس بعد از رحلت امام (رضوان‌اللَّه‌ تعالى‌ عليه) است - از انتخابات گذشته، پُرشورتر و قويتر و با حضور بيشتر مردم عملى بشود؛ مبادا كسانى عكس اين عمل كنند. مبادا در روزنامه يا در رسانه‌يى - به هر نحوش - يا در تبليغاتى، طورى حرف زده بشود كه مردم را نسبت به انتخابات دودل بكنند. البته اين مردم دودل نمى‌شوند. اين مردم نشان داده‌اند كه در مقابل توطئه‌هاى دشمن، هوشيارانه عمل مى‌كنند؛ مخالفان انقلاب اسلامى هم اين را مى‌دانند؛ اما بالاخره تبليغات و تلاشهاى خودشان را مى‌كنند. مبادا كسانى در داخل محدوده‌ى نظام اسلامى پيدا بشوند كه به اين خواسته‌ى دشمن كمك كنند؛ به علت اختلافى كه با زيد و عمرو و بكرى دارند، براى خاطر يك امر جزيى، كم‌اهميت و احياناً شخصى يا گروهى، بيايند مردم را نسبت به اين حقيقت عظيم - كه حضور آنها را در صحنه نشان مى‌دهد - مردد و دلسرد بكنند.

هر چيزى كه در كشور ما حاكى از حضور مردم است، دشمن در تبليغات جهانى سعى مى‌كند آن را پوشيده بدارد. ميليونها نفر در شهرهاى مختلف و در تهران، در مراسم روز قدس و در اجتماعات عظيم به مناسبتهاى مختلف اجتماع مى‌كنند؛ اينها را در تبليغاتشان منعكس نمى‌كنند؛ چون حاكى از پيوند مردم با نظام جمهورى اسلامى است؛ نمى‌خواهند اين در دنيا مسجل بشود؛ نمى‌خواهند براى ذهن عمومى ملت ايران اين باور به‌وجود بيايد؛ بلكه سعى مى‌كنند آنها را هرچه كوچكتر هم نشان بدهند. يك ميليون جمعيت را مى‌گويند دهها هزار نفر! در تبليغات جهانى اين‌طورى است! ديگر فكر هم نمى‌كنند كه حالا مردمى كه خودشان اين اجتماع عظيم را ديده‌اند، درباره‌ى آنها چه قضاوتى خواهند كرد! تيرى مى‌اندازند، شايد به هدف خورد.

چيزهايى كه حاكى از حضور و پيوند مردم با دستگاهها و با دولت و با نظام است، سعى مى‌كنند اينها را كمرنگ كنند؛ خوديها مبادا اين كار را بكنند؛ قلمها مبادا اين كار را بكنند؛ مبادا حرفهايى را منعكس كنند كه بدروغ نشانه‌ى دلسردى باشد، تا شايد آن دلسردى روى كسى كه اين مطالب را مى‌خواند، تأثير بگذارد و او را هم دلسرد بكند؛ اين كارها به سود دشمن است.

برادران و خواهران! ما در ميانه‌ى راه هستيم. ما ملت ايران، براى هدف بزرگى انقلاب كرده‌ايم. ما از سلطه‌ى پنجه‌هاى خونين استكبار بر ملتها، به جان آمده‌ايم. ملتهاى عالم - و در مرتبه‌ى اول، ملتهاى مسلمان - بايد بيدار بشوند. بايد سلطه‌ى جهنمى استكبار بر ملتها از بين برود و ملتها بتوانند نفس راحتى بكشند و خودشان تصميم بگيرند. اين چيزها امروز در دنيا نيست؛ بايد بشود، و مى‌شود. يك روز بود كه اين چيزها را بعيد مى‌دانستند. امروز حوادث دنيا براى ملتها درس شده است. تا چند صباح پيش، چه كسى تصور مى‌كرد كه يكى از دو ابرقدرت بزرگ دنيا، اين‌طور متلاشى و از هم پاشيده بشود؟ اما شد. تا چند صباح پيش، چه كسى تصور مى‌كرد كه بلوك شرق - يعنى بلوك ضديت با خدا - علناً و رسماً بكلى نابود بشود و ملتهاشان دوباره به سمت ديندارى برگردند؟ اما شد. امروز هم كسانى به قدرت امريكا نگاه مى‌كنند؛ فكر مى‌كنند كه زايل‌نشدنى است؛ نه، زايل‌شدنى است. تا اين قدرتهاى جهنمى و اين قدرت جهنمى زايل نشوند، ملتها نفس راحتى نمى‌كشند.

مى‌بينيد كه در دنيا چه مى‌كنند. رژيم امريكا خيال مى‌كند كه صاحب‌اختيار دنياست و سرپرستى دنيا متعلق به اوست! اصلاً اينها ملتها را به حساب نمى‌آورند؛ ملتِ خودشان را هم به حساب نمى‌آورند. اگر تحليل كننده‌يى درست تحليل كند، معلوم خواهد شد كه اينها براى نفوس بشرى اصلاً ارزش قائل نيستند. براى اينها، اسم حقوق بشر، يك دكان و يك حربه است. هرجا كه با دولتى مخالف باشند و بخواهند به جنگ او بروند و او را زير فشار قرار بدهند، مسأله‌ى حقوق بشر را عَلَم مى‌كنند. اين همه در دنيا دولتها و كشورهايى هستند كه اصلاً به حقوق بشرى قائل نيستند؛ زير بال رژيم امريكا دارند زندگى و تنفس مى‌كنند؛ احدى هم متعرض نمى‌شود كه اصلاً شما در كشورتان چيزى به نام حقوق بشر هست؟ اصلاً رأيى براى آحاد بشر قائليد؟ چون با آنها همراهند. آن‌جايى هم كه ملتها و دولتهايى مخالف آنها باشند، اينها را زير فشار مى‌گذارند و انواع و اقسام اتهامها را به آنها مى‌زنند. البته در مورد جمهورى اسلامى، از اولِ انقلاب بوده است. از اول انقلاب، مسأله‌ى حقوق بشر و زندانها و از اين حرفهاى خنده‌آور و مضحك براى هوشمندان عالم را، به عنوان عوامفريبى در بوق مى‌كردند، جنجال مى‌كردند و دايماً مى‌گفتند: زندانهاى ايران. آن كسانى كه اطلاع دارند و قضاوت و حكم مى‌كنند، مى‌دانند كه زندانهاى اين كشورها به مراتب بدتر از زندانهاى كشورهاى عقب‌افتاده است؛ چيزى كه مطرح نيست، حقوق بشر است؛ چيزى كه مطرح نيست، كرامت بشر است.

به عنوان يك حربه، ظاهرفريبيهاى دروغينى مى‌كنند. براى بشر حقوقى قائل نيستند؛ آن وقت به كشورهاى آفريقايى و آمريكاى لاتين(6) آدم مى‌فرستند كه بر انتخابات آن‌جا نظارت كنند! به شما چه كه برويد بر انتخابات فلان كشور نظارت كنيد؟! شما چكاره هستيد؟! مگر شما قيم آن ملت هستيد؟! شما اگر طرفدار انتخابات هستيد، سراغ آن كشورهايى برويد كه در زير سايه‌ى شوم شما حكومتهايى در آن‌جا سر كار آمده است كه اگر اختيار در دست مردمشان باشد، يك لحظه اجازه نمى‌دهند كه آن حكومتها باقى بمانند. اين حكومتها كم هم نيستند؛ حالا نمى‌خواهيم اسم ببريم؛ همه مى‌دانند كدام حكومتها را مى‌گوييم؛ خودشان هم بهتر از همه مى‌دانند. در آن كشورها، اسمى از انتخابات نيست؛ اما آن‌جايى كه بخواهند زير فشار قرار بدهند و انگيزه‌يى داشته باشند، از امريكا آدم مى‌فرستند كه برود نظارت كند كه در فلان كشور انتخابات درست انجام شده يا نه! به شما چه؛ مگر شما قيم ملتها هستيد؟! اين چه اهانتى به ملتهاست كه اينها دارند مى‌كنند؟! آن وقت مى‌گويند حقوق ملتها و حقوق بشر! بزرگترين اهانت را خودشان دارند مى‌كنند و از رو هم نمى‌روند! به اتكاى سلاح اتمى - كه حالا ديگر رقيب هم ندارند - به اتكاى حق وتو، به اتكاى ثروت و پول، به اتكاى دستگاه جاسوسى گسترده در همه‌جا، در همه‌ى امور دخالت مى‌كنند. نه آقا، ملت ايران براى امريكا و براى هيچ كس ديگر، اين سيادت و اين رياست و اين سرپرستى دروغين و جعلى را نسبت به ملتها قبول ندارد.

شايعه مى‌اندازند كه فلان كشور دارد براى خودش سلاح تهيه مى‌كند؛ ايران دارد سلاح تهيه مى‌كند. اگر سلاح تهيه كردن جرم است، چرا شما ميلياردها دلار سلاح را به كشورهاى زير نفوذ خودتان مى‌بريد و مى‌فروشيد و وام مى‌دهيد و كمك مى‌كنيد؟! اساساً به شما چه كه كشورى سلاح تهيه مى‌كند يا نمى‌كند! مگر براى تهيه‌ى سلاح بايد از شما اجازه بگيرند؟! البته نيمِ بيشترى هم از قضيه، دروغ است؛ فقط به عنوان تبليغات و فشار است؛ كه البته ملت ايران احساس فشارى هم از اين تبليغات نمى‌كنند؛ چون براى آن ارزشى قائل نيستند.

همه‌ى عصبانيت و غيظ ابرقدرتها، از همين حضور شما مردم در صحنه‌هاست. اگر مى‌توانستند ميلياردها دلار خرج كنند و بين ملت و اين دولتى كه با همه‌ى وجود دارد براى مردم كار مى‌كند و زحمت مى‌كشد - اين دولت و اين رئيس جمهور(7) و اين مسؤولان، واقعاً با همه‌ى وجودشان، همّ و غمى جز خدمت به مردم ندارند - فاصله بيندازند، دريغ نمى‌كردند.

خداى متعال را سپاسگزار هستيم كه به شما مردم آن آگاهى و روشن‌بينى را عطا كرده است؛ و اين از بركات انقلاب و از بركات ديندارى شماست. هرجا دين هست، اين آگاهى و اين ثبات قدم هست؛ بايد اين را حفظ كنيد. البته بلاشك توجهات ولىّ‌عصر (ارواحنافداه) و ادعيه‌ى زاكيه‌ى آن بزرگوار متوجه شما ملت و متوجه اين كشور است. اين‌جا مملكت امام زمان است. اميدواريم كه ان‌شاءاللَّه همواره مشمول دعوات زاكيه‌ى آن بزرگوار باشيد و كار و تلاش شما، روح مقدس امام بزرگوار را از همه‌ى ما راضى كند و خداوند به ما توفيق بدهد كه رضاى او را بشناسيم و در راه آن با همه‌ى وجود قدم برداريم.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------
1) آراسته شدن
2) مفاتيح‌الجنان، دعاى ماه رجب
3) ر. ك: پاورقى 1 - بيانات‌ در ديدار خانواده‌هاي‌ شهداي‌ هفتم‌ تير (08/04/1370)
4) پس از روى كار آمدن حسن عمرالبشير در سودان، وى قصد خود را براى اجراى شريعت اسلامى در اين كشور اعلام كرد. از آن‌جا كه اين دولت مورد حمايت جريان نيرومند اسلامگراى اين كشور به رهبرى دكتر حسن الترابى قرار داشت، جنجالهاى زيادى از سوى محافل تبليغاتى استكبارى نسبت به اين جريان صورت گرفت.
5) انتخابات دوره‌ى چهارم مجلس شوراى اسلامى
6) آفريقاى جنوبى، ونزوئلا و گواتمالا
7) حجةالاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجاني