پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

سخنراني‌ در ديدار فرماندهان‌ و مسؤولان‌ سازمان‌ عقيدتي‌، سياسي‌ نيروي‌ انتظامي‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم
برادران عزيز، فرماندهان زحمتكش و خدوم و كوشنده‌ى نيروى انتظامى و مسؤولان عزيز عقيدتى، سياسى اين نيرو! خيلى خوش آمديد. اميدوارم كه خداوند متعال شما را در هر نقطه‌يى از اين مجموعه‌ى عظيم و كارآمد كه قرار داريد و هر مسؤوليتى كه پذيرفته‌ايد، موفق به انجام هرچه بهتر وظايف خطيرتان بفرمايد.
مى‌شود گفت و دانست كه امروز نيروى انتظامى، يك نهاد انقلابى است؛ مجموعه‌يى است كه انقلاب آن را خواسته و به وجود آورده است؛ طبعاً توقعات انقلابى هم از اين مجموعه‌ى عظيم مى‌رود. وقتى ما تشكيلات و مجموعه‌يى را نهاد انقلابى دانستيم، اين بدان معناست كه توقعات متناسب با وضع انقلابى - كه طبعاً خصوصيات خود را دارد - از آن مجموعه داريم؛ امروز بحمداللَّه نيروى انتظامى اين‌گونه است.
فراتر از تفكيك مسؤوليتها و مأموريتها و جدايى بين بخشهاى مختلف، مأموريتى هست كه آن مأموريت، مسأله‌ى اساسى است. براى انجام آن مأموريت، نيروى انتظامى و روحانيون محترمى كه در اين نيرو مشغول انجام خدمتند، همه بايد مجتمعاً و مشتركاً كار كنند. آن مأموريت، عبارت است از حفظ امنيت اسلامى در محيط جامعه؛ اين اساسيترين كار نيروى انتظامى است؛ كار بسيار بزرگى هم هست.
شنيده‌ايد كه: «نعمتان مجهولتان الصّحّة والأمان».(1) اين كلام، چه كلام حكما باشد، چه كلام اوليا باشد، امنيت را عِدل سلامتى و صحت قرار داده است؛ اين خيلى مهم است. در قرآن از اين بالاترش هست؛ آن‌جايى كه در سوره‌ى قريش مى‌فرمايد: «فليعبدوا ربّ هذا البيت»،(2) بعد مى‌فرمايد: «الّذى اطعمهم من جوع و امنهم من خوف»؛(3) يعنى نجات از گرسنگى را، با نجات از ناامنى در كنار هم قرار داده است.
شما ببينيد در هر كشور چه قدر از قوا و تحركات و تلاشها و نيروهاى باطنى يك نظام دولتى صرف مى‌شود، براى اين‌كه اين ملت از گرسنگى نجات پيدا كند؛ يا چه‌قدر از تلاشها بسيج مى‌شود، براى اين‌كه اين ملت از بيمارى و بلاهاى جسمانى نجات پيدا كند؛ عِدل آنها بايد براى نجات از ناامنى صرف شود. البته ناامنى، شقوق گوناگون و عوامل مختلفى دارد؛ يكى از اهم آنها، همين ناامنى در خيابانها و كوچه‌ها و شهرها و روستاها و جاده‌ها و بيابانها و سرتاسر كشور است، كه بايد با اين مبارزه كرد. چه موقع مى‌شود درست مبارزه كرد؟ آن وقتى كه ديندار و پايبند به اصول بود. اگر ديندارى و پايبندى به اصول نباشد، پاى امنيت هم بشدت مى‌لنگد. حتّى پليسهايى كه در دنيا به انضباط معروفند، اگر آن قيد معنوى، آن حاكم درونى، آن احساسى كه بر همه‌ى وسوسه‌ها غلبه دارد، در آنها نباشد، كارايى نخواهند داشت. آن احساس چيست؟ بعضيها از ميهن‌دوستى، از احساسات ناسيوناليستى، يا احساسات تشكيلاتى و سازمانى استفاده مى‌كنند؛ ليكن واضح شده است كه همه‌ى اينها در جاهايى لنگ مى‌مانند. آن احساسى كه همه جا بُرّايى خودش را دارد، احساس دينى و احساس حضور در مقابل پروردگار عالم است. هرجا هستيم؛ چه در مركز اين تشكيلات در تهران و در فلان اتاق باشيم، چه در فلان پاسگاه دورافتاده‌ى گوشه‌ى كشور در معرض تهاجمها باشيم، اين احساس حضور الهى لازم است، تا انسان كارايى و احساس قدرت پيدا كند و احساس خستگى نكند.
از اين‌جا كار برادران عقيدتى، سياسى روشن مى‌شود. همه‌ى تلاشهاى عقيدتى، سياسى مقدمه است، براى اين‌كه اين احساس حضور در پيشگاه الهى و اين روح ديانت در يكايك افراد به‌وجود بيايد؛ يعنى جهتگيرى اين است. ما بايد درسها و تلاشهاى فرهنگى و كلاسها و گزينشها را - اين چيزهايى كه غالباً در مجموعه‌ى كارها مى‌گنجد - با اين معيار بسنجيم و ببينيم كه آيا اين افراد را به خدا نزديك مى‌كند؛ آيا اين احساس حضور را در دل آنها زنده مى‌كند، يا نمى‌كند؟ اگر كرد، خوب است؛ والّا فلا.
البته آقايان روحانيون عزيز ما مى‌دانند و بايد دايماً توجه داشته باشند كه عمل، بيش از زبان كارايى دارد. بهترين گويندگان و شيرين‌زبان‌ترين معلمان و واعظان و بيان‌كنندگان، اگر عملشان بلنگد، همه‌ى اين شيرين‌زبانيها نقش بر آب خواهد شد. ما بايد عملمان را درست كنيم. معيارها، همان بلندنظرى، طهارت، بى‌اعتنايى به ما فى ايدى الناس و بى‌اعتنايى به زخارف دنيوى و به بيش از آنچه كه برحسب قواعد اجتماعى به ما تعلق مى‌گيرد، صلابت در بيان و اجراى حقايق و سست نشدن و نلرزيدن دست و پاست.
اين انقلاب عظيم ما، اين جمهورى مستحكمى كه بحمداللَّه به وجود آمده، اين جايگاه رفيعى كه امروز جمهورى اسلامى در دنياى سياست به دست آورده، اين آبرويى كه امروز اسلام به بركت جمهورى اسلامى به دست آورده، اينها كارهاى معجزه‌آسايى است. اين كارهاى معجزه‌آسا، با زبان و با تبليغ و با جانم و عزيزم و با زور نمى‌شد. اگر امام بزرگوار كه قائد اين كاروان بود، حرف او منطبق با رفتارش نمى‌بود، امكان نداشت؛ منتها آن بزرگوار چيزى را نگفت، مگر آن‌كه عمل كرد؛ و عمل كرد، بيش از آنچه كه گفت؛ و در عمل شخصى و جمعى، مثل كوهى بر سر مواضع اعلام شده‌ى خود ايستاد.
اصل اسلام هم همين‌طور بود. از يكى از همسران رسول خدا(صلّى‌اللَّه‌عليه‌واله وسلّم) پرسيدند كه اخلاق رسول خدا را براى ما توصيف كن؛ او در جواب گفت كه «كان خلقه القران»؛(4) اخلاق او قرآن بود. يعنى هرچه شما در قرآن راجع به روش و عمل و رفتار و خلقيات يك انسان به صورت مستحسن و خوب و پسنديده مى‌خوانيد، او در وجود آن بزرگوار مجسم و متبلور بود. همين هم شد كه آن حركتى كه او آغاز كرد، آن گويى كه او در فضاى تاريخ پرتاب نمود، هنوز دارد با شدت پيش مى‌رود. هنوز ما و همه‌ى مسلمين عالم داريم از بركات آن دست معنوى و معجزنشان كه چهارده قرن و اندى پيش آن را حركت داد، پيش مى‌رويم.
اخلاق ما بايد طبق آن چيزى باشد كه مى‌گوييم و به آن دعوت مى‌كنيم؛ «كونوا دعاة النّاس بغير السنتكم»؛(5) يعنى «باعمالكم». اگر ما به زخارف دنيا بى‌اعتنا بوديم، اگر ما در آن راههايى كه به آن معتقديم و داعى و مبلّغ آن هستيم، قدم ثابت گذاشتيم، اگر ما پايبندى خودمان را به اصول دينى و اصول اسلامى و فرمايشات امام بزرگوار و آنچه كه در نظام جمهورى اسلامى مقرر است، عملاً نشان داديم، حرف ما در محيطى كه پراكنده مى‌شود، اثر خواهد كرد؛ آن وقت خيلى احتياج به اصرار و فشار و زور نخواهد بود؛ بلكه نفس جاذبه‌ى عمل، ديگران را به هماهنگى و همگامى و هماوايى وادار خواهد كرد.
من بايد عرض كنم كه انتظار امنيت اسلامى، انتظار زيادى از اين نيرو نيست. ما وضعى را در نيروى انتظامى كشور داريم كه از اول تاريخ نيروى انتظامى تا امروز، بى‌سابقه است. از اولى كه در اين كشور ژاندارمرى و شهربانى به وجود آمد، تا امروز كه ما بحمداللَّه نيروى انتظامىِ يكپارچه و فراگير داريم، وضعيتى كه امروز نيروى انتظامى ما از لحاظ خوب بودن و مثبت بودن دارد، در هيچ زمانى نداشته است. هيچ‌وقت نيرو، فرمانده‌يى به اين خوبى، و فرماندهانى در اين حد نداشته است. هيچ‌وقت نيروهاى انتظامى، جمعيتى به كم و كيف جمعيت فعلى نداشتند. هيچ‌وقت نيروهاى انتظامى، مقبوليتى به قدر امروز در ميان مردم نداشتند. در دوره‌هاى گذشته، نيروهاى انتظامى در بين مردم مقبوليت چندانى نداشتند. كسانى كه در نيروهاى انتظامى - يعنى ژاندارمرى و شهربانى - از سالهاى طولانى سابقه دارند، مى‌دانند كه من چه عرض مى‌كنم و نظر مردم نسبت به نيروهاى انتظامى چگونه بود. امروز نيروى انتظامى از مقبوليت بين مردم برخوردار است. مردم اين لباس شما را دوست مى‌دارند و به آن احترام مى‌كنند. همه‌ى اينها نعم الهى است؛ اما اگر شما كار را رها كنيد و آن وظايف را با استحكام لازم انجام ندهيد، اين‌گونه نمى‌ماند.
از تشكيل بناى جديد نيروى انتظامى مدتى مى‌گذرد و مردم به چشمِ انتظار دارند نگاه مى‌كنند؛ مى‌خواهند ببينند اين مجموعه كه به نظر آنها محسّنات زيادى هم دارد و از مسؤولان و كسانى كه مردم حرفشان را قبول دارند، تعريفش را هم زياد شنيده‌اند، حالا چه كار خواهد كرد؛ آيا آن اطمينان لازم را در دل آحاد شهروند به وجود خواهد آورد يا نه؟ اين، يكى از اسرار پيشرفت نيروى انتظامى است.
يكايك شهروندان بايد از ته دل به نيروى انتظامى اعتماد و اطمينان داشته باشند؛ يعنى مثلاً وقتى دكانش را مى‌بندد، اگر نگران باشد، بگويد مأمور نيروى انتظامى هست؛ اگر به مسافرت مى‌رود و خانه‌اش را مى‌گذارد، بگويد نيروى انتظامى هست؛ اگر سوار اتومبيلى مى‌شود تا جايى را ترك كند و به جاى ديگرى در بيابانها برسد، بگويد نيروى انتظامى هست. هر مشكلِ مربوط به امنيت كه براى او پيش مى‌آيد - اگر گفتند دزد آمده، اگر گفتند متخلفان در خيابان پيدا شده‌اند، اگر گفتند كسانى آبروى مردم را تهديد مى‌كنند، اگر گفتند كسانى مواد مضره تقسيم مى‌كنند، اگر گفتند كسانى به نواميس مردم تعرض مى‌كنند - در دلش شمع اميدى روشن باشد كه بالاخره نيروى انتظامى هست. مردم بايد به نيروى انتظامى، مثل يك صاحب امنيت و مدار امنيت نگاه كنند؛ شما بايد اين را به وجود بياوريد.
در جامعه‌ى اسلامى اجازه داده نمى‌شود و نبايد داده بشود كه در ملأ عام، كسانى به حيثيتهاى دينى مردم اهانت كنند و آن را هتك نمايند. چه مركزى بايد جلوى اينها را بگيرد؟ نيروى انتظامى. در جامعه‌ى اسلامى اجازه داده نمى‌شود و نبايد داده بشود كه از مقررات زيستى و شهرى و روستايى و صحرايى جمهورى اسلامى تخلف انجام بگيرد؛ كسانى فضا را مخدوش كنند و سلامت فضا را از بين ببرند. چه مركزى بايد جلوى اينها را بگيرد؟ نيروى انتظامى. در جامعه‌ى اسلامى و نظام اسلامى، هر آنچه كه طبق قوانين شرعى و قوانين مجلس شوراى اسلامى و مقررات رايج كشور، در بخش آشكار زندگى مردم - خفا، كار ديگران است - ممنوع است و مجاز نيست كه تحقق پيدا كند، اگر ديده شد، دست قوى و قدرتمندى بايد بيايد و جلوى اين قانون‌شكنى را بگيرد. آن چيست؟ دست نيرومند نيروى انتظامى.
نيروى انتظامى محبوبيت خود را بايد در چه چيزى به‌دست بياورد؟ در قاطعيت بر اساس قانون و بر اساس همان چيزى كه در مقررات از او طلب شده است؛ نه در ملاحظه‌ى كسى، ملاحظه جمعى، رعايت ميل قشرى يا گروهى؛ ابداً. اگر چنين كارى بشود و چنين رعايتهاى خارج از قانونى انجام بگيرد، تخلف شده است. تنها رعايتى كه نيروى انتظامى بايد بكند، عبارت است از رعايت قانون و رعايت اخلاق در اجراى قانون. البته در اجراى قانون، دو گونه مى‌شود عمل كرد: يكى با بداخلاقى و كج‌خلقى و عبوس بودن و تكبر و نخوت و امثال اينها؛ يكى هم با خوش‌اخلاقى و مهربانى، اما با قاطعيت. اين نوع دوم بايد معمول باشد؛ اِعمال قاطعيت، باضافه‌ى اخلاق خوب.
گاهى به اين‌جا تلفن مى‌كنند، يا نامه مى‌نويسند و شكايت مى‌كنند كه سرِ فلان محله، كسانى پيدا شده‌اند كه به نواميس مردم تعرض مى‌كنند. ما در اين امور به كجا مراجعه خواهيم كرد؟ به شما؛ معلوم است كه وظيفه‌ى شماست. گاهى تلفن مى‌كنند، شكايت مى‌كنند كه مثلاً فلان خانه را به محل فساد تبديل كرده‌اند و نمى‌گذارند استراحت كنيم و بخوابيم؛ سر و صدا و هاى و هوى راه مى‌اندازند و از لحاظ اخلاقى، ناامنى ايجاد مى‌كنند. ما واقعاً در اين‌گونه امور به كجا بايد مراجعه كنيم؟ به نيروى انتظامى. گاهى شكايت مى‌كنند كه افرادى مى‌آيند و موادى را در فلان كوچه توزيع مى‌كنند، يا خريد و فروش انجام مى‌دهند. در اين‌گونه موارد ما به كجا بايد مراجعه كنيم؟ به نيروى انتظامى.
فراموش نكنيد كه معيار، جامعه‌ى اسلامى و انقلابى است. اگر جامعه‌يى اسلامى و انقلابى نيست، نيروى انتظامى حساسيتهاى مناسب آن جامعه را دارد؛ اما در جامعه‌يى كه معيار و ملاك اسلام است، حساسيت نيروى انتظامى بايد متناسب با آن چيزى باشد كه در اين جامعه مورد نظر است. حساسيتهاى اين جامعه چه چيزهايى است؟ حفظ و حراست و عمل بر طبق اين حساسيتها، بدون هيچ ملاحظه‌يى، به شما كه نيروى انتظامى هستيد، برمى‌گردد. اين كارِ سخت و سنگينى است، اما كار بسيار مؤثرى است.
ناامنى فقط به اين نيست كه دزد به خانه‌ها يا مغازه‌ها يا بازار يا خيابان بيابد - اين يك‌طور ناامنى است؛ ناامنى مالى است - ما ناامنى عِرضى و ناموسى هم داريم؛ جلوى آن را هم شما بايد بگيريد. ناامنى اخلاقى هم داريم؛ در آن‌جا هم شما بايد وارد ميدان بشويد. البته ناامنى اخلاقى، يك مرحله‌ى كار فرهنگى دارد، يك مرحله‌ى كار مخفى دارد، يك مرحله‌ى ريشه‌يابى دارد؛ آنها كار دستگاههاى ديگر است؛ اما آن‌جايى كه جلوى چشم قرار مى‌گيرد و موجب عدم امنيت اخلاقى جامعه مى‌شود، آن‌كه بايد وارد ميدان بشود، نيروى انتظامى است.
نبايد كارى بشود كه كسى بگويد بعد از ادغام نيروهاى انتظامى، اين حساسيتها كم شده؛ در سابق مثلاً ارگانى مخصوص اين كارها بود، اما حالا نه. البته اين‌گونه نيست؛ ليكن اگر كم حساسيتى نشان داده بشود، ممكن است اين حرفها را بزنند. اين حرفها خطا و غلط است؛ كشور به اين ادغام احتياج داشته، مجلس تصويب كرده، وزير فعال و كوشايى دنبال نموده و مأمورانى بحمداللَّه با علاقه آن را انجام داده‌اند. امروز نيروى انتظامى هم يك نيروى بسيار خوب، آبرومند و قدرتمند است؛ ليكن كارايى آن بايستى در همه‌ى ميدانها به اثبات برسد.
برادران! ما امروز در سطح جهان بايد كارى كنيم كه عمل اسلامى و خواست اسلامى در كشور ما، با برجستگى در مقابل چشم ملتها قرار بگيرد. مى‌بينيد كه در اين كشورهاى مسلمان، كه جبهه‌هاى اسلامى و جناحهاى اسلامى، احساسات خودشان را بُروز مى‌دهند، دشمنان اسلام چه حساسيتى نشان مى‌دهند و چه طور از همه‌ى وسايل براى سركوب اين احساسات استفاده مى‌كنند. طرفداران اسلام بايستى بتوانند اسلام را در چشم آنها آن‌چنان شيرين و پُرجاذبه نشان بدهند كه احساسات آنها هرگز به سردى نگرايد و اين اميد در دل آنها باقى بماند؛ و اين نمى‌شود، مگر اين‌كه جامعه‌ى ما از لحاظ مادّى، از لحاظ معنوى، از لحاظ نظم، از لحاظ امنيت، از لحاظ تلاشهاى اجتماعى و از لحاظ همه‌ى اندازه‌ها و ميزانهايى كه در يك جامعه‌ى پيشرفته مورد نظر است، پيشگام باشد؛ يكى از آنها هم همين كار شماست، كه كار نيروى انتظامى است.
اميدواريم كه ان‌شاءاللَّه خداوند به شما توفيق بدهد و تأييدتان كند. شما برادران عزيز در هرجا كه هستيد، سعى كنيد اين محبت و هماهنگى و همگامى را در همه‌ى سطوح حفظ كنيد و در انجام هرچه بهترِ وظيفه‌ى مهمى كه بر دوش داريد، به يكديگر كمك نماييد. اميدواريم كه ادعيه‌ى زاكيه‌ى حضرت ولىّ‌اللَّه‌الاعظم (ارواحنافداه) شامل حال شما باشد و قلب مقدس امام و روح مطهر شهدا ان‌شاءاللَّه از همه‌ى ما راضى باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
-------------------------------------------
1) امثال و حكم، ج 4، ص 1818
2) قريش: 3
3) قريش : 4
4) شرح نهج‌البلاغه، ج 6، ص 340
5) مشكاةالانوار، ص 46