پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

ديدار آزادگان، مسؤولان‌ بنياد مستضعفان‌ و جانبازان‌ و وزارت‌ آموزش‌ و پرورش

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم‌
حضور عزيزان‌ ازبندرسته‌ و آزادگان‌ سربلند و افتخارآفرينمان‌ در اين‌ جمع‌ انبوه‌ و در كنار خانواده‌هاي‌ معظم‌ شهداي‌ عالي‌قدر و جانبازان‌ و مفقودان‌ و كارگزاران‌ مختلف‌ كشور، به‌ همه‌ي‌ ما و همه‌ي‌ قشرهاي‌ مختلف‌ ملتمان‌، اين‌ حقيقت‌ را به‌طور روشن‌ مي‌فهماند كه‌ صبر و مقاومت‌ و ايثار و جانبازي‌ و فداكاري‌ در راه‌ خدا ـ كه‌ در درجه‌ي‌ اول‌، شهداي‌ عالي‌قدر ما و در درجه‌ي‌ بعد، اسرا و جانبازان‌ و خانواده‌هاي‌ اين‌ عزيزان‌ وخانواده‌هايي‌ كه‌ عزيزانشان‌ مفقودالاثر هستند، به‌ آن‌ مفتخرند ـ ثمرات‌ شيريني‌ دارد كه‌ يكي‌ از آنها همين‌ است‌ كه‌ ما در يك‌ مجمع‌، اين‌ عزيزانمان‌ و اين‌ يوسفهاي‌ ملت‌ ايران‌ را كه‌ ساليان‌ درازي‌ از ما دور بودند، با احساس‌ پيروزي‌ و افتخار و با رضايت‌ از لطف‌ خداوندي‌، در كنار قشرهاي‌ ديگر مي‌بينيم‌.
اين‌ نكته‌ را همه‌ي‌ ما ـ چه‌ مسؤولان‌ و چه‌ آحاد مردم‌ ـ بايد به‌ ياد داشته‌ باشيم‌ كه‌ تنها تكيه‌گاه‌ يك‌ ملت‌ بزرگ‌ و مبارز و موحد، ياد خدا و توكل‌ به‌ خدا و اعتماد به‌ خداست‌. اين‌، ما را پيش‌ برد، پيروز كرد و به‌ اين‌جا رساند. اگر ملت‌ ديگري‌ به‌ جاي‌ ما بود و همه‌ي‌ شرايط ما را مي‌داشت‌; با اين‌همه‌ دشمن‌، با آن‌ محاصره‌، با تحميل‌ جنگي‌ هشت‌ساله‌، با ايجاد گرفتاريهايي‌ مختلف‌ از داخل‌ و خارج‌، با تهاجم‌ تبليغاتي‌، تهاجم‌ فرهنگي‌، تهاجم‌ مالي‌، تهاجم‌ پولي‌، تهاجم‌ نظامي‌ و با سابقه‌ي‌ فساد چنددهساله‌، بلكه‌ چندصدساله‌يي‌ كه‌ بر او تحميل‌ كرده‌ بودند، منتها منهاي‌ ايمان‌ و منهاي‌ خدا، يقينا آن‌ ملت‌ طاقت‌ نمي‌آورد و به‌ اين‌جا نمي‌رسيد و در نيمه‌ي‌ راه‌ به‌ زانو درمي‌آمد و نمي‌توانست‌ پرچم‌ پيروزي‌ را مثل‌ ما كه‌ امروز بر بام‌ عالم‌ برافراشته‌ايم‌ و افتخار مي‌كنيم‌، بيفرازد.
اين‌كه‌ دشمنان‌ خدا ـ امريكا و استكبار و در برهه‌يي‌ شرق‌ و غرب‌ با هم‌ و ارتجاع‌ و ديگران‌ ـ اين‌طور دست‌به‌يكي‌ كردند و به‌ ما حمله‌ كردند، به‌ خاطر همين‌ بود كه‌ محاسباتشان‌، از عنصر توكل‌ و ايمان‌ به‌ خدا خالي‌ بود و آن‌ را در زندگي‌ ما به‌ حساب‌ نياورده‌ بودند. با اين‌ حساب‌، بايد بگوييم‌ كه‌ آنها از يك‌ جهت‌ درست‌ فهميده‌ بودند. واقعا اگر ملت‌ ما ايمان‌ به‌ خدا، و اتصال‌ به‌ مبدأ ربوبي‌ و غيب‌ را نداشت‌، هماني‌ كه‌ آنها خواسته‌ بودند، مي‌شد; يعني‌ انقلاب‌ شكست‌ مي‌خورد، ملت‌ عقب‌نشيني‌ مي‌كرد، پرچمداران‌ مبارزه‌، سركوب‌ و شرمنده‌ و سرافكنده‌ مي‌شدند و همه‌ي‌ مبارزان‌ سرتاسر عالم‌، عقب‌نشيني‌ مي‌كردند. اگر خدا در بين‌ نبود، قضيه‌ غير از اين‌ نبود. اين‌ جاي‌ قضيه‌ را استكبار اشتباه‌ كرد و باز هم‌ مي‌كند. ملتي‌ كه‌ به‌ خدا متكي‌ و معتقد باشد و حقيقتا اعتماد به‌ خدا در قلب‌ او باشد، شكست‌ناپذير است‌ و هيچ‌چيز نمي‌تواند او را به‌ عقب‌نشيني‌ وادار كند.
از شعار و حماسه‌ و خشنودي‌ از آنچه‌ كه‌ گذشت‌، يك‌ لحظه‌ خارج‌ بشويم‌، ببينيم‌ تكليف‌ ما چيست‌. تكليف‌ يك‌يك‌ ما اين‌ است‌ كه‌ اين‌ ارتباط و پيوند با خدا را حفظ كنيم‌ و هرگز آن‌ را قطع‌ نكنيم‌. ارتباط يك‌يك‌ ما با خدا به‌ اين‌ است‌ كه‌ عمل‌ و قلب‌ و اخلاق‌ و رفتار خود را طبق‌ پسند و رضاي‌ الهي‌ قرار بدهيم‌، از خودخواهي‌ و دروغ‌ و تهمت‌ و فريب‌ و حاكم‌ كردن‌ نفس‌ و خواهشهاي‌ نفساني‌ بر زندگي‌ خود پرهيز كنيم‌، ياد و ذكر خدا و توجه‌ و اتصال‌ حقيقي‌ به‌ او و مبارزه‌ي‌ با نفس‌ و عبادت‌ واقعي‌ را روزبه‌روز در عمل‌ شخصي‌ و فردي‌ خودمان‌ تقويت‌ كنيم‌. اين‌، وظيفه‌ي‌ يكايك‌ ماست‌.
وظيفه‌ي‌ جمعي‌ ما به‌ عنوان‌ يك‌ جامعه‌ و يك‌ نظام‌ و يك‌ دولت‌ و يك‌ حكومت‌، اين‌ است‌ كه‌ احكام‌ الهي‌ ـ قانون‌ بر اساس‌ دين‌ خدا ـ را در سطح‌ جامعه‌، معيار و ملاك‌ عمل‌ عمومي‌ قرار بدهيم‌; همچنان‌كه‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ و شوراي‌ نگهبان‌ ما، بحمدالله‌ اين‌ مسؤوليت‌ را داشته‌اند و هميشه‌ هم‌ رعايت‌ شده‌ است‌.
دولت‌، در خط دين‌ خداست‌. همه‌ي‌ كارگزاران‌ دولتي‌، در سايه‌ي‌ دين‌ و دستورات‌ الهي‌ هستند. همين‌ برادران‌ امور تربيتي‌ كه‌ در اين‌جا هستند، تربيت‌ بر اساس‌ دين‌ و معيارهاي‌ آن‌ را برنامه‌ي‌ خودشان‌ قرار بدهند و كوچكترين‌ كوتاهي‌ و سستي‌ در اين‌ راه‌ را روا ندارند. برادراني‌ كه‌ در دستگاه‌ بانكي‌ كشور مشغول‌ كار و خدمت‌ هستند، تكليفشان‌ را بر اساس‌ تفكر اسلامي‌ و ديني‌ دنبال‌ كنند و انجام‌ بدهند. مسؤولان‌ و كارگزاران‌ دستگاههاي‌ مختلف‌ دولتي‌، در برخورد و مواجهه‌ي‌ با مردم‌، با اخلاق‌ اسلامي‌ برخورد كنند.
بانكداري‌ اسلامي‌ ـ پول‌ را در جامعه‌ به‌ شكل‌ اسلامي‌ مطرح‌ كردن‌ و داد و ستد كردن‌ ـ مسأله‌ي‌ بسيار مهمي‌ است‌. اگر بتوانيم‌ اين‌ حقيقت‌ را به‌ معناي‌ جامع‌ كلمه‌ در جامعه‌ به‌ وجود بياوريم‌، فتح‌ عظيمي‌ در دنيا خواهد بود. فتح‌، فقط فتح‌ قلعه‌ها و سنگرها نيست‌. اگر كارگزاران‌ دستگاه‌ بانكي‌ بتوانند اين‌ را به‌ معناي‌ جامع‌ و كامل‌ مسأله‌ اجرا و پياده‌ كنند، بزرگترين‌ سنگر اقتصادي‌ امروز دنياست‌. خصوصيت‌ بانكداري‌ اسلامي‌ و از لوازم‌ آن‌، دادوستد پول‌ بر اساس‌ غير ربا، تنظيم‌ مبادلات‌ پولي‌ بر اساس‌ قوانين‌ اسلامي‌ و معاملات‌ اسلامي‌ صحيح‌ است‌، كه‌ در آنها ظلم‌ و استثمار و كنز و تبعيض‌ و اختلاف‌ طبقاتي‌ و امثال‌ اينها به‌ وجود نمي‌آيد.
دانشمنداني‌ هم‌ كه‌ اهل‌ تحقيق‌ هستند و جمعي‌ از آنها به‌ مناسبتي‌ در اين‌ مجلس‌ تشريف‌ دارند، تحقيق‌ علمي‌ را به‌ معناي‌ واقعي‌ كلمه‌، براي‌ رسيدن‌ به‌ حقايق‌ نامكشوف‌ دنبال‌ كنند. تحقيق‌، يعني‌ كاويدن‌، كاوش‌، تلاش‌ كردن‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ چيزي‌ كه‌ تا به‌ حال‌ به‌ آن‌ دسترسي‌ پيدا نشده‌ است‌. اين‌ محقق‌، در مسايل‌ طبيعي‌ و علمي‌ و فلسفي‌ و مسايل‌ مربوط به‌ جهان‌ خارجي‌ و واقعي‌ يا مسايل‌ مربوط به‌ انسان‌ و تاريخ‌ و غيره‌ تحقيق‌ مي‌كند. اين‌ محقق‌، در مقابل‌ چه‌ چيزي‌ تحقيق‌ مي‌كند؟ چه‌ مي‌گيرد و تحقيق‌ مي‌كند؟ جواب‌ اين‌ است‌ كه‌ محقق‌ تحقيق‌ مي‌كند، تا به‌ حقيقت‌ برسد. پاداش‌ او، اين‌ است‌. پول‌، مال‌ و حتي‌ تشويق‌، پاداش‌ محقق‌ نيست‌; در مقابل‌ تحقيق‌ او كوچك‌ است‌. البته‌ بايد اينها نثار بشود، پولها بايد خرج‌ بشود، كارها بايد انجام‌ گيرد، تسهيلات‌ بايد فراهم‌ بشود، تا تحقيق‌ انجام‌ بگيرد; اما اينها هيچ‌كدام‌ پاداش‌ تحقيق‌ نيست‌. پاداش‌ تحقيق‌، رسيدن‌ به‌ حق‌ است‌. اينها احكام‌ اسلامي‌ است‌. اينها از لحاظ جمعي‌، عباره‌الاخراي‌ ارتباط جامعه‌ با خداست‌.
برادران‌! اگر اين‌ كارها را كرديد، جمهوري‌ اسلامي‌ اسوه‌ و الگو باقي‌ خواهد ماند و كيد دشمنان‌ و شياطين‌ براي‌ پايين‌ آوردن‌ جمهوري‌ اسلامي‌ از اين‌ مرتبه‌، به‌ جايي‌ نخواهد رسيد. انقلاب‌ اسلامي‌، ارايه‌ي‌ يك‌ الگوي‌ جديد براي‌ زندگي‌ اجتماعات‌ بشري‌ و كشورها بود و هست‌ و هنوز هم‌ جديد است‌. اگر خوب‌ عمل‌ كنيم‌، اين‌ الگو براي‌ جوامع‌ بشري‌، شايد تا قرنها الگوي‌ يگانه‌ خواهد بود. دشمن‌ و استكبار و كمپانيهاي‌ نفتخوار و سرمايه‌داران‌ استثمارگر عالم‌، از همين‌ مي‌ترسند. اگر چيزي‌ به‌ نام‌ اسلام‌ باشد كه‌ به‌ گاو و گوسفند و منافع‌ آنها صدمه‌يي‌ نزند، با آن‌ هيچ‌ مخالفتي‌ ندارند. با اسلامي‌ كه‌ نفي‌ قدرتهاي‌ شيطاني‌ و ظلم‌ و تبعيض‌ در آن‌ نباشد، كسي‌ مخالف‌ نيست‌. آنها با اسلام‌ "لااله‌الاالله‌" مخالفند، با اسلام‌ حمايت‌ از انسانها مخالفند، با اسلام‌ مبارزه‌ با ظلم‌ و ستم‌ و زورگويي‌ و قلدري‌ مخالفند، با اسلامي‌ كه‌ وقتي‌ قدرت‌ پيدا مي‌كند، دست‌ سرمايه‌داران‌ و زورگويان‌ و مستشاران‌ و مفتخوران‌ و كركسهايي‌ كه‌ در اين‌ مملكت‌، بر سر مردار سفره‌ي‌ شاهنشاهي‌ نشسته‌ بودند، قطع‌ مي‌كند، مخالفند. وقتي‌ در جمهوري‌ اسلامي‌، منافعشان‌ تهديد و قطع‌ مي‌شود، شرق‌ و غرب‌ دست‌ به‌ دست‌ هم‌ مي‌دهند و متجاوز به‌ ايران‌ را مورد حمايت‌ قرار مي‌دهند.
امروز به‌ خليج‌ فارس‌ لشكر كشيده‌اند كه‌ چرا عراق‌ به‌ كويت‌ تجاوز كرده‌است‌. البته‌ تجاوز، كار بسيار بدي‌ است‌. آنها هم‌ بي‌خود كردند تجاوز كردند. مجبور هم‌ خواهند شد كه‌ از اين‌ تجاوز، عملا اظهار پشيماني‌ كنند و عقب‌ بكشند; در اين‌ شكي‌ نيست‌. اما آيا آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ عنوان‌ مقابله‌ي‌ با تجاوز و برهم‌زدن‌ نقشه‌ي‌ جغرافيايي‌ منطقه‌، وارد منطقه‌ شدند، راست‌ مي‌گويند و مقابل‌ تجاوز مي‌ايستند، يا براي‌ منافع‌ خودشان‌ سينه‌ مي‌زنند؟! شما كه‌ امريكا هستيد، شما كه‌ سرمايه‌داران‌ بزرگ‌ دنيا هستيد و براي‌ منافع‌ خودتان‌ تلاش‌ مي‌كنيد، چه‌ لزومي‌ كرده‌ كه‌ اين‌ ملتهاي‌ منطقه‌، زجر و شكنجه‌ي‌ حضور شما در اين‌ منطقه‌ را بكشند؟ حضور امريكا، براي‌ كشورهاي‌ منطقه‌ي‌ خليج‌فارس‌ و هرجايي‌ كه‌ اينها حضور پيدا كنند، ناميمون‌ و ميشوم‌ است‌. اينها در جايي‌ امنيت‌ نمي‌آورند، اينها اهل‌ مقابله‌ي‌ با تجاوز نيستند; خودشان‌ متجاوزند. مگر تجاوز به‌ كويت‌، با تجاوز به‌ گرانادا و پاناما و بقيه‌ي‌ جاها فرق‌ دارد؟ اگر اينها با تجاوز مخالفند، چرا اعضاي‌ دايمي‌ شوراي‌ امنيت‌، در مقابل‌ آنها اين‌طور موضعگيري‌ نكردند؟! چه‌طور تجاوز را امريكا بكند، خوب‌ است‌; ديگري‌ بكند، بد است‌؟! تجاوز را هر كس‌ بكند، بد است‌.
ما با تجاوز مخالفيم‌. ما آن‌ روزي‌ كه‌ متجاوزان‌ عراقي‌ داخل‌ خاك‌ ما بودند، سالهاي‌ متمادي‌ گفتيم‌ اينها متجاوزند و متجاوز بايد تنبيه‌ بشود. گفتيم‌ اگر امروز متجاوز تنبيه‌ نشود، در منطقه‌ي‌ حساس‌ خليج‌ فارس‌، تجاوز باقي‌ خواهد ماند. آن‌ روز چون‌ همه‌شان‌ عليه‌ اسلام‌ همدست‌ شده‌ بودند، كسي‌ از ما اين‌ حرف‌ را گوش‌ نكرد; امروز به‌ شرش‌ گير كرده‌اند. امروز هم‌ من‌ مي‌گويم‌ كه‌ دشمني‌ اصلي‌ اينها با اسلام‌ است‌. همه‌ي‌ اينها حاضر و آماده‌اند، در صورتي‌ كه‌ منافعشان‌ ايجاب‌ بكند، باز عليه‌ اسلام‌ همدست‌ بشوند. آنچه‌ براي‌ اينها اهميت‌ دارد، بيداري‌ و آگاهي‌ و ايستادگي‌ ملتهاست‌ كه‌ اسلام‌ آن‌ را مي‌دهد.
آنهايي‌ هم‌ كه‌ حالا يكشبه‌ ضد امريكايي‌ شده‌اند، اين‌طرف‌ و آن‌طرف‌ راه‌ افتاده‌اند و دم‌ از ضديت‌ با امريكا مي‌زنند، آنها هم‌ مايه‌ي‌ مسخره‌ي‌ هوشمندان‌ عالمند. عمري‌ را سر سفره‌ي‌ امريكا نشستند و برخاستند و خوردند و چريدند و با پول‌ و تفنگ‌ امريكا توانستند چهار صباح‌ حكومت‌ بكنند، حالا ناگهان‌ دو روزه‌ ضد امريكايي‌ شده‌اند و مي‌نشينند و پامي‌شوند و اين‌طرف‌ آن‌طرف‌، دم‌ از ضديت‌ با امريكا مي‌زنند! نخير، ضديت‌ با امريكا و استكبار و قلدران‌ را آن‌ كسي‌ مي‌تواند ادعا بكند كه‌ با مواضع‌ ثابت‌ و روشن‌، با تجاوز و قلدري‌ مخالف‌ باشد. هيچ‌ قلدري‌ نمي‌تواند بگويد من‌ ضد امريكا هستم‌. بله‌، قلدران‌ همه‌ با هم‌ بدند. گرگهاي‌ بيابان‌ وقتي‌ گرسنه‌ مي‌شوند، همه‌ با هم‌ بدند. اين‌، افتخاري‌ نيست‌. شوروي‌ و امريكا، سالهاي‌ متمادي‌ مثل‌ دو گرگ‌ گرسنه‌ در مقابل‌ هم‌ ايستاده‌ بودند، به‌ جان‌ هم‌ مي‌افتادند و ملتهاي‌ بيچاره‌ را پامال‌ مي‌كردند. مگر براي‌ شوروي‌ كه‌ ضد امريكا بود، يا براي‌ امريكا كه‌ ضد شوروي‌ بود، افتخاري‌ بود؟ افتخار، براي‌ آن‌ ملت‌ و نظام‌ و دستگاهي‌ است‌ كه‌ به‌ خاطر حقيقت‌ و صداقت‌ و نجات‌ انسانها و مقابله‌ و مبارزه‌ي‌ با ظلم‌ و ظالم‌، در مقابل‌ امريكا يا هر قدرت‌ ديگري‌ بايستد و آن‌، جمهوري‌ اسلامي‌ و بندگان‌ صالح‌ خدا و مسلمانانند و لاغير. ملت‌ ما، نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ و دولتمردان‌ عزيز زحمتكش‌ مؤمن‌ ما، اين‌ مواضع‌ را حفظ مي‌كنند.
خدا را شكر مي‌كنيم‌ كه‌ امروز دولت‌، رئيس‌جمهور، مسؤولان‌، نمايندگان‌ مجلس‌، كارگزاران‌ قوه‌ي‌ قضاييه‌ و نيروهاي‌ مسلح‌ ما، انسانهاي‌ پاك‌ و سالم‌ و صالحي‌ هستند. اينها ياران‌ و مريدان‌ و رهروان‌ راه‌ امامند. آن‌ امامي‌ كه‌ چهره‌ي‌ باصلابتش‌، به‌ يكايك‌ انسانهايي‌ كه‌ دربند بودند، اميد بخشيد; حتي‌ حالا هم‌ كه‌ مدتهاست‌ جسم‌ او در ميان‌ ما نيست‌، اما روح‌ و ياد او الهامبخش‌ است‌ و هنوز در گوشه‌وكنار كشورهاي‌ اسلامي‌، وجدانهاي‌ بيدار و آگاه‌، به‌ ياد امام‌ به‌ هيجان‌ مي‌آيند، شعرا شعر مي‌گويند، ملتها شعار مي‌دهند، روشنفكران‌ مي‌نويسند و مي‌گويند و پشت‌ سر امام‌ اين‌ ملت‌ حركت‌ مي‌كنند.
من‌ وقتي‌ به‌ منظره‌ي‌ آزادي‌ اسراي‌ عزيز و عالي‌قدرمان‌ نگاه‌ مي‌كنم‌، مي‌بينم‌ كه‌ اينها مثل‌ فولاد و كوه‌، استوار برگشتند و ملت‌ كه‌ اينها را استقبال‌ مي‌كند، همان‌ روحيه‌يي‌ را نشان‌ مي‌دهد كه‌ در طول‌ اين‌ ده‌، دوازده‌ سال‌، در حساسترين‌ مواقع‌ نشان‌ داده‌ است‌. جوانان‌ و رزمندگان‌ عزيز! شماها وقتي‌ به‌ جبهه‌ رفتيد، اين‌ ملت‌ همين‌طور با شور و شوق‌ و شعار، شماها را بدرقه‌ كرد. حالا هم‌ كه‌ برگشته‌ايد، باز با همان‌ شور و شوق‌ و شعار، از شما استقبال‌ مي‌كند. اين‌ ملت‌، ملت‌ فوق‌العاده‌ و بي‌نظيري‌ است‌. در آگاهي‌ و شجاعت‌ و پايداري‌ هم‌ بي‌نظير است‌. مواضع‌ اين‌ ملت‌، مواضع‌ مستحكمي‌ است‌.
خدا را سپاسگزاريم‌ كه‌ مسؤولان‌ اين‌ ملت‌ هم‌ از خود همين‌ ملتند و مثل‌ آنها فكر مي‌كنند، حرف‌ مي‌زنند، عمل‌ مي‌كنند و زندگي‌ مي‌نمايند. ما نگراني‌ نداريم‌ و از كسي‌ نمي‌ترسيم‌. ما از چه‌ كسي‌ بترسيم‌؟ "فلا تخشوهم‌ واخشون‌". خداي‌ متعال‌ مي‌فرمايد: از هيچ‌ قدرتي‌ نهراسيد. ملت‌ ما از هيچ‌ قدرتي‌ نهراسيده‌ است‌، باز هم‌ نمي‌هراسد و هيچ‌ قدرتي‌ نسبت‌ به‌ اين‌ انقلاب‌ و اين‌ كشور، هيچ‌ غلطي‌ نمي‌تواند انجام‌ بدهد.
به‌ حرف‌ اول‌ بر مي‌گردم‌. اگر مي‌خواهيد همان‌ امتي‌ باشيد كه‌ "كنتم‌ خير امه‌ اخرجت‌ للناس‌"، ارتباطتان‌ را با خدا حفظ كنيد. اين‌ دلها را از ياد خدا پر كنيد و به‌ محبت‌ خدا جلا بدهيد و به‌ ذكر الهي‌ منور نماييد. اين‌، آن‌ كيميا و آن‌ كبريت‌ احمري‌ است‌ كه‌ همه‌ چيز در مقابل‌ آن‌ كوچك‌ است‌.
اميدواريم‌ كه‌ خداوند متعال‌، ملت‌ عزيز ما را هميشه‌ دلشاد و سربلند بدارد. ان‌شاءالله‌ خداوند بقيه‌ي‌ آزادگان‌ عزيز ما را هم‌ هرچه‌ زودتر به‌ آغوش‌ ملت‌ و ميهن‌ برگرداند. اميدواريم‌ كه‌ ان‌شاءالله‌ خداوند خبرهاي‌ خوشي‌ به‌ خانواده‌هاي‌ مفقودان‌ عزيزمان‌ برساند. اميدواريم‌ كه‌ خداوند روح‌ مطهر شهداي‌ گرانقدر ما را ـ كه‌ هرچه‌ داريم‌، به‌ بركت‌ خون‌ مظلومانه‌ي‌ شهدايمان‌ داريم‌ ـ با اوليايشان‌ محشور كند. خداوند ان‌شاءالله‌ قلب‌ مقدس‌ ولي‌عصر را از ما خشنود كند و روح‌ مطهر امام‌ عزيز را از ما شاد نمايد.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمةالله‌ و بركاته‌