پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار جمع كثيرى از مردم آمل

بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين. والصّلاة والسّلام علي سيّدنا و نبيّنا و حبيب قلوبنا ابي القاسم المصطفي محمّد و علي آله الأطيبين الأطهرين المنتجبين المعصومين. سيّما بقيّةالله في الارضين.
خداي بزرگوار و عزيز را سپاسگزارم که اين توفيق را عنايت کرد تا بتوانم وعده قبلي خودم را به شما مردم عزيز، مؤمن و انقلابي آمل عمل کنم و به زيارت و ديدار شما به شهر آمل بيايم. خوشحالم از اين که در جمع شما مردم مؤمن و خونگرم هستم؛ چه مردم خود شهر و چه کساني که از روستاها و اطراف، يا از شهرهاي ديگر تشريف آورده اند. دغدغه من اين بود که نشود اين وعده قبلي را انجاز کنيم؛ اما خداي متعال منّت نهاد و بحمدالله وعده تحقّق پيدا کرد.
شهر شما هم در گذشته و هم در دوران انقلاب، شهر درخشاني بوده است؛ تاريخ درخشاني پشت سر اين مردم مؤمن و خونگرم است. مردم شهر آمل در گذشته - در دوراني که شمشير مبارزان در سرتاسر دنياي آن روز پيش مي رفت  - در مقابل شمشيرها تسليم نشدند؛ اما پيام حقّ و حقيقت را از خاندان پيامبر، با عاطفه و محبّت و عشقي که به آن خاندان داشتند، دريافت کردند.
اين جا جزو معدود مناطقي است که مردم، اسلام را از خاندان پيامبر، بدون واسطه فرا گرفته و آموخته اند. پايگاه ولايت است؛ محل توجّه خاندان پيامبر عليهم الصّلاةوالسّلام است. منطقه شما نقطه اي است که قديميترين حکومتهاي علوي در آن تشکيل شده است. بزرگان خاندان پيامبر - مثل داعي کبير و ناصر کبير و بقيه خاندان حسنيّون - و اولاد پيامبر عليهم الصّلاةوالسّلام، با تکيه به مردم اين منطقه توانستند پرچم اسلام، پرچم ولايت و پرچم معارف زلال قرآني را در اين منطقه برافرازند و مردم را از اين سرچشمه زلال، سيراب کنند. لذا در طول زمان، علماي بزرگ - چه فقها، چه فلاسفه، چه مورّخين و چه عرفاي نامدار - از اين منطقه برخاسته اند.
وقتي که به فهرست کتابخانه ها و مفاخر علمي دنياي اسلام و شيعه مي نگريم، بارها و بارها نام آمل و نسبت آملي را ملاحظه مي کنيم. فقيه، فيلسوف، عارف، شاعر و بزرگاني از اين منطقه برخاسته اند که هر کدام از آنها ستاره درخشاني در آسمان معارف و فرهنگ اسلامي هستند. اين جا پايگاه فرهنگ اصيل و ريشه دار اسلام و تشيّع است. خدا را شکر بر اين منطقه اين قدر با برکت.
 برکات الهي بر شما، در سرسبزي زمين خلاصه نشده است؛ سرسبزي عالمِ معنا و فکر و ذهن، از اين بالاتر است، «والبلد الطيّب يخرج نباته باذن ربّه» . امروز هم بحمدالله بزرگاني از اين منطقه مي درخشند که اين دو گوهر درخشان منطقه آمل - حضرت آيةالله حسن زاده و حضرت آيةالله جوادي آملي - نمونه هاي بارز آنند. بحمدالله فضلا، علما و بزرگاني در اين منطقه، خود را توانسته اند بر همه کساني که مشتاق علم و معرفتند، نشان دهند.
بعد از دوران انقلاب، وقتي کسي نگاه مي کند مي بيند اين منطقه يکي از مناطقي است که توانست حرکت ماندگاري براي تحکيم انقلاب، از خود نشان دهد. قبل از جنگ و در اثناي جنگ، در مقابله با دشمن متجاوز به مرزها، تعداد شهيدان اين منطقه و همچنين جانبازان زياد است. بالاتر از همه اينها در مقابله با ضدّ انقلاب داخلي که خيال مي کرد خواهد توانست عَلَم مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامي را در اين منطقه به اهتزاز درآورد، شما مردم، شما جوانان و بسيجيان، شما زن و مرد، افراد اين شهر و يکايک مردم توانستيد شهر خودتان را شهر هزار سنگر کنيد. در واقع شهر خودتان را به صورت سنگر اسلام و سنگر انقلاب درآوريد. گوارا باد بر شما اين جايگاه مستحکم و اين ثبات قدم.
 آنچه که من به اين مناسبت به شما مردم عزيز عرض مي کنم، اين است که تشکيل حکومتي بر پايه مباني قرآن، از بعد از صدر اسلام، يک پديده بي نظير بود. چنين چيزي را که مسلمين، مشتاق آن هم بودند، هرگز نتوانسته بودند ببينند و توفيق آن را نيافته بودند. ملت ايران به برکت الطاف خاص الهي و به برکت هديه بزرگي که خداوند در اين زمان به اين ملت داد - يعني وجود آن مرد ملکوتي معنوي الهي، آن فقيهِ حکيمِ عارف بالله، آن مؤمن متّقي حقيقي، امام خميني که حقيقتاً هديه ارزنده و بي نظيري بود که خدا به مردم ايران داد - توانست شاهد تحقّق اين پديده در کشور خود باشد.
 عزيزان من! اگر تشکيل حکومت اسلامي از خاصيتهاي اسلام بيگانه باشد - يعني اگر با ظلم و بدي و شرارت به مقابله نپردازد - شايد دشمن مهمّي هم پيدا نکند؛ اما اسلام فقط اکتفا نمي کند که شعار طرفداري از انسانيت سر دهد، بلکه اسلام براي تحقّق اين شعار، مبارزه و مقابله با شرارت و شيطانيّت را هم سر مي دهد. در واقع براي اين که اسلام بتواند سعادت را براي انسانها محقّق کند، بايد با عوامل و عناصري که ضدّ انسانيت و ضدّ سعادت انسان حرکت مي کنند و حياتشان وابسته به آن است، مبارزه کند. لذا در اسلام، جهاد و مبارزه وجود دارد. در سرتاسر قرآن، نام شيطان و مفهوم شيطنت، از بسياري از مفاهيم، بيشتر تکرار شده است ؛ براي اين که مردم، شيطان و حضور شيطان را فراموش نکنند. اگر فراموش کرديد که دشمن در کمين شماست، غفلت، شما را فرا خواهد گرفت، حرکت را کند خواهد کرد و از بين خواهد برد - يعني بزرگترين فرصت براي دشمن است - لذا شما ببينيد در طول اين سالهاي متمادي، هر وقت، هر کسي و هرجا، از دشمني دشمنان و توطئه مستکبران و دشمني امريکا و اسرائيل و بقيه مخالفان آزادي و سعادت بشر، سخن گفته است، از سوي تبليغاتچيهاي جهاني مورد تخطئه قرار گرفته است! آنها مي خواهند ملت ايران فراموش کند که دشمني دارد. در سايه اين فراموشي است که مي توانند مردم را به مسائلي کوچکتر، سرگرم کنند و ميانشان اختلاف بيندازند. يک ملت و يک جمعيت، وقتي بداند که دشمن در کمين اوست، به مسائل کوچک، به مسائل روزمرّه و درجه دوم، مشغول نخواهد شد. اگر اختلافي هم دارد، آن را علي العجاله کنار مي گذارد؛ اما وقتي از دشمن غافل شد، مسائل کوچک داخلي، عمده مي شود؛ اختلافات، بزرگ مي شود و افراد به جان هم مي افتند و جناحها تشکيل مي گردد. اين بر اثر غفلت از دشمن است.
 عزيزان من! يکي از کارهاي مهمّ دشمن همين است که شما و ما را از وجود خود غافل کند، تا ما دشمن را در ميان خود جستجو کنيم و دنبال دشمن در ميان خوديها بگرديم! وقتي کسي دشمن بزرگي دارد که در بيرون مرزهاي او منتظر فرصت است، هرگز به دشمنان کوچک، به دشمنان خيالي و به دشمنان جناحي توجّه نمي کند. ما دشمنان بزرگي داريم.
معنا و مفهوم شعار «آزادي» که ملت اسلام و ملت ايران سر مي دهد چيست؟ آزادي از سلطه زورگويان، آزادي از دخالت و نفوذ بيگانگان، آزادي از دخالتهاي عناصري که هرجا دخالت کرده اند، شرّ و فساد و بدبختي و حتي فقر و نکبت به وجود آورده اند. شما نگاه کنيد به کشورهايي که - به اصطلاح - به آنها کشورهاي در حال توسعه، يا عقب افتاده، يا کشورهاي جهان سوم مي گويند. کداميک از آنها توانستند از ناحيه دخالت امريکا، دخالت بانک جهاني، دخالت مراکز و اقطاب سياسي عالم، طرْفي ببندند و کاري بکنند و سعادتي براي خودشان درست کنند؟! ملت مستقل و آزاد، آن ملتي است که بتواند روي پاي خود بايستد، با امکانات خود کار کند، با اراده خود حرکت کند، با وحدت و با جهتگيري صحيح، با آنچه که به صلاح او، براي او و تأمين کننده آينده اوست، حرکت کند؛ اين ملت به جايي خواهد رسيد. همچنان که ملت ايران در اين نوزده سال واندي که تا امروز از انقلاب عظيم و شکوهمند مي گذرد، گامهاي بلندي برداشته و کارهاي بزرگي انجام داده است. البته ما تا هدف نهايي، خيلي فاصله داريم و خيلي بايد تلاش کنيم؛ اما به برکت آزاد شدن از جاذبه مغناطيسي غلطِ مضرِّ بيمارگونه استکبار جهاني، توانستيم به خودمان بپردازيم. چقدر آثار علمي، چقدر شکوفاييها، چقدر حرکتهاي عظيم، چقدر حيثيّت و چقدر اميد در اين ملت به وجود آمد! اين ملت زنده شد. بايستي اين راه همين طور ادامه پيدا کند.
عزيزان من! در صدر اسلام - در زمان طلوع اسلام - قرآن از کساني ياد مي کند که به بعضي از آنها منافق مي گويد: «في قلوبهم مرض» . اينها در هنگام سختيها وقتي با دشمن مواجه مي شوند، بي کاره اند، ترسو، کناره گزين و عافيت طلبند، وقتي که يک ملت در شدايد و سختيها قرار مي گيرد، از اينها هيچ اثري نيست! «فاذا جاء الخوف رأيتهم ينظرون اليک» ، مثل کسي که مرگ در مقابل او قرار گرفته است، به تو نگاه مي کنند؛ از مرگ مي ترسند! چرا؟ چون خطر را احساس کرده اند. اما وقتي که خطر برطرف مي شود، وقتي که ديگر ميدانِ نشان دادن گوهر حقيقي انسان نيست، وقتي که ميدان فرصت طلبانه است: «فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحة علي الخير»!   اينها کساني هستند که وقتي ميدان، ميدان نشان دادن گوهر مردانگي است، نشان دادن جهاد و فداکاري است، نشان دادن مجاهدت است، اصلاً پيدايشان نيست! اما وقتي که ميدان، ميداني است که خطري - علي الظّاهر - آن را تهديد نمي کند، مي بينيد که زبانشان بر روي مؤمنان دراز است، زبانشان روي جوانان بسيجي و روي خانواده هاي شهدا دراز است. اينها آن نقاطي نيستند که قرآن با چشم تحسين نگاهشان کند. تحسين در قرآن متعلّق به کساني است که وقتي روز شدّت است، با شدّت مي ايستند؛ وقتي روزي است که دشمن، تهديدي متوجّه ملت و کشور کرده است، در صفوف مقدّم مي ايستند. آن وقتي هم که وقت سازندگي، وقت کار اجتماعي، کار علمي، وقت درس خواندن و وقت تربيت و رشد استعدادهاست، باز در ميدانها - ميدانهايي که مناسب اين کارهاست - با واقع بيني، با نجابت و با حلم دنبال اين هستند که سودي از آنها به جامعه برسد. خدا را شکر مي کنيم که در ميان ملت ما انسانهاي اين گونه زيادند و انسانهاي آن چناني کمند.
من به شما فقط مي خواهم اين نکته را تأکيد و تکرار کنم؛ مي خواهم بگويم: اي مردم عزيز آمل! اي مردم شريف مازندران و اي همه ملت بزرگ ايران! کشور شما کشوري است که خداي متعال آن را از نعم مادّي و معنوي، سرشار کرده است. استعدادهاي اين کشور، استعدادهاي اين آب و خاک و اين فرهنگ و اين تاريخ، به شماره نمي آيد! شما مي توانيد و شايسته آن هستيد که ملتي باشيد که ملتهاي ديگر از شما الگو بگيرند. در دوران حکومت طاغوتها، موانعي بر سر راه رشد و شکوفايي اين استعدادها و پيمودن اين راه وجود داشت؛ انقلاب عظيم شما مردم آمد و اين موانع را برداشت. اسلام عزيز با نورافکنهاي قوي آيات قرآني، راه را روشن کرده است و شما در اين راه، به حرکت درآمده ايد و گامهاي بلندي برداشته ايد. دشمناني هم در کمين شما هستند. اگر بخواهيد مي توانيد اين راه را طي کنيد؛ همچنان که تاکنون خواسته ايد و بحمدالله توانسته ايد. اگر بخواهيد اين راه را طي کنيد، شرط اساسي اين است که اوّلاً وحدت کلمه خودتان را حفظ کنيد. ثانياً از راهنمايي اسلام و قرآن، يک لحظه جدا نشويد. امام عزيزِ بزرگوار ما به رهنمودهاي زمان حيات خود اکتفا نکرد؛ بلکه بعد از رفتن هم اين وصيتنامه گرانبها را گذاشته است. عزيزان من! اگر شما به وصيتنامه امام نگاه کنيد - من به شما جوانان توصيه مي کنم که مخصوصاً به اين وصيتنامه مراجعه و مکرّر نگاه کنيد - خواهيد ديد که از اوّل تا آخرِ آن دو نقطه درخشان وجود دارد و آن دو نقطه اين است: اوّل تمسّک به اسلام و ارزشها و قِيّم اسلامي و استفاده از راهنماييهاي اسلام که شما را به سعادت مي رساند و راه را نشان مي دهد و دوم اتّحاد و اتّفاق.
دشمن سعي مي کند هر کسي را که بگويد «اين ملت، دشمني دارد و دشمني در کمين اوست»، تخطئه کند! مي خواهند اين طور وانمود کنند که نه آقا، چه دشمني؟ کدام دشمن؟ حرفشان اين است که شما ملت و اين جوانان پاکباخته مؤمنِ غيور، آسوده خاطر شويد که دشمني شما را تهديد نمي کند! وقتي جماعتي اين طور احساس کردند که در بيرون، هيچ دشمني ندارند، در درون خودشان دنبال دشمنان کوچک و خيالي و فرضي و جناحي مي گردند؛ آن وقت اختلافات به وجود مي آيد و رشد مي کند. نه آقا! اين گونه نيست. دشمنان سهمگيني در کمين اين ملت و اين کشور و اين انقلابند. اگرچه همين دشمنان سهمگين هم با همه قدرت ظاهريشان و به فضل پروردگار، تا امروز هيچ غلطي نتوانستند بکنند؛ بعد از اين هم به فضل پروردگار نخواهند توانست هيچ غلطي بکنند؛ اما اين موجب نمي شود که ما از وجود دشمن، غافل بمانيم.
عزيزان من! توصيه بنده اين است که گمان نکنيد دشمن، هميشه از مرزهاي جغرافيايي مي آيد - مرزهاي جغرافيايي کاملاً بسته است و کسي آن مرزها را نشکسته است - گاهي دشمن از مرزهاي فرهنگي مي آيد و منافذي در مرزهاي عقيدتي به وجود مي آورد. متوجّه آن دشمنان هم باشيد. هوشياري شما، راه را به سوي سعادت اين ملت باز خواهد کرد و اميدواريم خداوند متعال، شما جوانان، شما مؤمنين، شما انسانهاي غيور و شما زن و مرد آزاده و رشيد و شجاع را موفّق بدارد.
من همين مقدار هم اميدوار نبودم بتوانم با شما صحبت کنم. خدا را شکر مي کنم که الحمدلله حال من با ديدن شما مردم بهتر شد و توانستم صحبت کنم. به همين اندازه اکتفا نموده و چند دعا مي کنم:
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ما را در خدمت اسلام، زنده بدار و در خدمت اسلام بميران.
پروردگارا! اسلام و مسلمين را سربلند، ملت ايران را پيروز و دشمنانش را منکوب کن. ارواح طيّبه شهدا را در اعلي عليّيّن، مشمول رحمت خود قرار بده. امام الشّهدا را با ائمّه معصومين محشور فرما.
پروردگارا! اين ملت را در راه خودش موفّق و مؤيّد کن. وحدت و اتّفاق را ميان اين ملت، روزبه روز مستحکم تر کن. اسلام عزيز را روزبه روز در ميان اين ملت، زنده تر و سرافرازتر گردان.
پروردگارا! همه مسلمانان جهان را با اسلام زنده بدار، آنها را در خدمت اسلام قرار بده و نعمت حيات طيّبه اسلامي را به همه امّت اسلامي عنايت فرما.
پروردگارا! قلب مقدّس ولي عصر را از ما راضي و خشنود کن. ما را مشمول ادعيه زاکيّه طيّبه طاهره آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! به ما نعمت بزرگ زيارت آن بزرگوار را عنايت کن. ما را در حضور و غيبتش، از سربازان حضرتش قرار بده. مرگ ما را جز به شهادت در راه خودت قرا مده.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته