پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
دریافت:

رساله آموزشی

  • جلد اول (عبادات)
  • جلد دوم (معاملات)
    • بخش اول: معاملات حرام (درس 34-7)
      • فصل اول: معاملات حرام، شی نجس (درس 2-1)
      • فصل دوم: معامله شيئی‌‌ كه در راه حرام صرف می شود (درس5-3)
      • فصل سوم: معامله شیئی كه منفعت مورد اعتنا ندارد(درس6)
        • درس6: معامله شيئی كه منفعت مورد اعتنا ندارد
          • شیئی که منفعت مورد اعتنا ندارد
          • توضیحی در باره مالیت داشتن یک شیء
            چاپ  ;  PDF

            توضیحی درباره مالیت داشتن یک شیء

            مالیّت، اعتباری عقلایی است؛ یعنی در خارج ما به ازا ندارد. بلکه اعتباری عقلی و ذهنی است که عقلاء این را برای شیئی فرض می‌کنند. منشأ این اعتبار هم نفعی است که باعث رغبت عقلاء به آن می‌‌شود و حاضر می‌‌شوند در قِبال آن عوضی بدهند، یا برای به‌‌دست آوردن آن تلاش کنند؛ مثل حیازت مباحات(1). ولی اگرچیزی باشد که عقلاء هیچ رغبتی به آن ندارند، زیرا هیچ منفعتی در آن تصوّر نمی‌شود، این شیء مال نیست.
              بنابراین ملاکِ مالیّت، مقابلۀ به عوض نیست، بلکه رغبت انسان به آن است و این رغبت، به حسب زمان و مکان متفاوت است. یک شیء ممکن است در زمانی مورد رغبت نباشد؛ چون یا نفعی ندارد، یا نفع آن شناخته شده نیست؛ مثل زمانی‌‌که نفت از چاه‌ها بیرون می‌زد و کسی آن را نمی‌شناخت و رغبتی به آن نداشت. پس در آن زمان مالیّت نداشت. اما امروزه به گران‌قیمت‌ترین و نفیس‌ترین متاع تبدیل شده است.
              به حسب مکان هم مالیّت متفاوت است؛ مثل غذایی‌‌که در منطقه‌‌ای پرطرفدار است و منطقه‌‌ای دیگر به آن بی‌‌رغبت‌‌اند. همچنین ممکن است به حسب اختلاف اشخاص هم متفاوت شود؛ گاهی چیزی برای کسی ارزش دارد، نسبت به او مال محسوب شود. امّا برای دیگری هیچ ارزشی ندارد، نسبت به او مال محسوب نیست. بنابراین مالیّت به حسب زمان، مکان و اشخاص امر متغیّری است؛ چنان‌‌که به حسب عادات این‌‌چنین است.

            رغبت شخصی ملاک مالیت

            •  هرچند مالیّت یک اعتبار عقلایی و تابع رغبت است، امّا لازم نیست رغبت نیز عقلایی و عمومی باشد. بلکه می‌‌تواند شخصی باشد؛ مثل کسی‌‌که به دلایل شخصی به یک شیء رغبت دارد. ازاین‌‌رو این شیء برای او مالیّت پیدا می‌کند هرچند عقلاء این رغبت را قبول نداشته باشند. یعنی اگر عُقلاء شیئی را که می‌دانند برای کسی مرغوب است-نه اینکه لزوماً خودشان هم به آن رغبت داشته باشند- تصدیق کردند که می‌‌شود در مقابل این رغبت مالی گرفت، این می‌شود عُقلایی. مثل کسی که به حیوانی علاقه‌‌مند است و مثلاً می‌خواهد انواع پشه‌ها را جمع کند، نمی‌توانید بگویید چون پشه مالیّت ندارد، با از بین بردن پشه‌‌های او ضامن نیستیم. یا اگر کسی برگ‌های خشکیدة گل‌هایی را به دلیل رغبتش به این کار جمع می‌‌کند، نمی‌شود گفت این مالیّت ندارد. وقتی رغبت شد - هرچند رغبت شخصی- برای او مال است؛ هرچند دیگران رغبتی ندارند. (مکاسب محرمه، ج129، ص3)


            [1]. حیازت عبارت است از تصرف کردن مباحات منقولی که ملک کسی نیست؛ مانند آب دریاها و رودخانه‌‌های عمومی، ماهی دریا، هیزم و علوفه زمین‌‌های بدون مالک و پرندگان بی صاحب. شارع مقدس حیازت را سبب قهری برای تملک قرار داده است؛ چه مشروط به قصد تملک باشد و چه صرف حیازت.

          • عدم ملازمه ملکیت با مالیت
      • فصل چهارم: معامله با عمل محرّم (درس 34-7)
    • بخش دوم: معاملات جایز (درس 82-35)
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
  • جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
  • به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
  • جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
  • از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
  • مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.
700 /