پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
دریافت:

رساله آموزشی

  • جلد اول (عبادات)
  • جلد دوم (معاملات)
    • بخش اول: معاملات حرام (درس 34-7)
      • فصل اول: معاملات حرام، شی نجس (درس 2-1)
      • فصل دوم: معامله شيئی‌‌ كه در راه حرام صرف می شود (درس5-3)
      • فصل سوم: معامله شیئی كه منفعت مورد اعتنا ندارد(درس6)
      • فصل چهارم: معامله با عمل محرّم (درس 34-7)
        • درس7: معامله با عمل محرّم
        • درس8: گفتار چهارم: کم فروشی (تطفیف)
        • درس9: گفتار پنجم: تنجیم
        • درس10: گفتار ششم: کهانت
        • درس11: گفتار هفتم: سحر
        • درس12: گفتار هشتم: کسب درآمد با مضلّ
        • درس13: گفتار نهم: رشو‌‌ه
        • درس14: مبحث دوم: هدیه
        • درس15: اجرت قاضی - معامله محاباتی
        • درس16: گفتار دهم: سب مؤمن
        • درس17: گفتار یازدهم: غیبت
        • درس18: مبحث دوم: شرايط تحقق غيبت يا حرمت آن
        • درس19: مبحث سوم: استماع غیبت
        • درس20: مبحث چهارم: مستثنیات حرمت غیبت
        • درس21: گفتار دوازدهم: کذب
        • درس22: ادامه کذب - نمامی
        • درس23: گفتار چهاردهم: قمار
        • درس24: گفتار پانزدهم: ‌‌غش
        • درس25: مبحث دوم: حکم معامله مغشوش
          • حرمت وضعی و تکلیفی غش در معامله
          • 1. معامله کلی
          • 2. معامله بر عین خارجی
            چاپ  ;  PDF

            معامله بر جنس خارجی خاصی واقع می‌‌شود و بایع به عیب آن مبیع آگاه است. این قسم چند حالت دارد:

            الف) اختلاف ماهیت
            آن چیزی که مبیع خارجی است و متعلّق عقد بیع است، در حقیقت و ماهیت خود، با آنچه مشتری گمان ‌کرده است، متفاوت است؛ مثل اینکه بگوید این انگشتر طلا را به تو می‌فروشم، درحالی‌‌که نقره است. ← این معامله باطل است.

            ب) اختلاف وصف
            تغییر و اختلاف، وصفی است که در ماهیت شیء تأثیر نمی‌گذارد و بودن و نبودنش ماهیت را تغییر نمی‌دهد، اما در عین حال آن وصف در خود مبیع تأثیر دارد؛ یعنی مقوّم مبیع است. ← معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج249، ص2)

            مثال: بایع به شخصی که می‌خواهد اسب مسابقه بخرد، می‌گوید:" این اسب مسابقه را به فلان قیمت می‌فروشم". درحالی‌‌که اسب مسابقه نیست. مشتری چیزی را می‌خواهد که دارای این خصوصیت باشد و غیر از این را اصلاً نمی‌‌خواهد. در اینجا هم معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج244، ص6)

            ج) اختلاف صفت
            اختلاف در صفتی است که از نظر مشتری مقوّم مبیع نیست. بلکه یک صفت کمالیه‌ای برای این مبیع است. ← بیع صحیح است و مشتری خیار فسخ دارد.

            مثال: اسبی را برای سفر یا برای سواری می‌خواهد و شرط می‌کند که این اسب در سنین مثلاً سه تا پنج ساله باشد. بعد از معامله معلوم می‌شود مثلاً بیست ساله است. آنچه مفقود است، یک صفت کمالی است. این یک خصوصیت زایده‌ای بر مبیع است. معامله در این شق صحیح است، ولی مشتری به خاطر تخلّف وصف، خیار دارد.      (مکاسب محرمه، ج249، ص3)

            د) مخلوط شدن با غیر همجنس
            غش با مخلوط کردن متاع به غیرجنسش یا به جنس نامرغوب و پست‌‌تر از همان جنس؛ به‌‌گونه‌‌ای‌‌که در متاع عیب محسوب شود؛ مثل اینکه شیر را با آب یا روغن خوب را با روغن نامرغوبی مخلوط کنند ← معامله صحیح است، لکن مشتری خیار دارد. در اینجا خیار، خیار عیب است. در خیار عیب می‌تواند فسخ کند و می‌تواند امضا کند؛ یا با ارش یا به غیر ارش؛ یعنی یا تفاوت قیمت را بگیرد یا نگیرد. (مکاسب محرمه، ج249، ص3)

            ﻫ) نقص در جنس که مرکبش مالیت بیشتری دارد
            غش به صورت نقص در جنس و متاعی که مرکب از اجزایی است، به‌‌گونه‌‌ای که ترکیب و هیئت اجتماعیۀ اجزاء، در مالیت مبیع دخالت دارد. در چنین مبیعی، ناقصش را به جای کامل می‌فروشد. ← این غش سبب بطلان معامله است.

            مثال: مشتری یک جفت کفش یا گوشواره‌‌ای را به فلان مبلغ می‌خرد. سپس می‌بیند یک لنگه است. در اینجا خصوصیت هیئت اجتماعیه، مقوّمِ مبیع است. یقیناً قصد مشتری از خرید، مطلق جنس کفش یا گوشواره نیست، بلکه گوشواره یا کفشی است که قابل استفاده باشد. (مکاسب محرمه، ج249، ص3)

            و) نقص در جنس که مرکبش مالیت بیشتری ندارد
            غش به صورت نقص در جنسی که مرکب از اجزایی است، لکن این ترکیب و هیئت اجتماعیۀ اجزاء، دخالتی در ماهیت آن ندارد؛ مثل اینکه یک تن گندم را می‌‌خرد و مثلاً صد کیلوی آن خاک است. خاکِ کم متعارف است و غش محسوب نمی‌شود. اما اگر زیاد باشد؛ مثلاً به میزان صد کیلو، غش است. ← معامله در آن مقدار موجود بدون حق خیار، صحیح است. و نسبت به آن مقداری که وجود ندارد (صد کیلو) معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج249، ص5)

            اگر برای مشتری، این مقدار خاص خصوصیت دارد، که چنانچه از آن مقدار به او کمتر بدهند، برایش ارزشی ندارد، مثلاً دارویی که اگر میزان خاصی باشد تأثیرگذار است، چنانچه فروشنده کمتر از این مقدار به او بدهد، فایده‌ای ندارد، در این صورت نیز معامله صحیح است و مشتری حق خیار دارد. (مکاسب محرمه، ج249، ص2)

        • درس26: گفتار شانزدهم: ‌‌نجش
        • درس27: گفتار هفدهم: ‌‌غنا
        • درس28: مبحث دوم: حرمت غنا
        • درس29: مبحث سوم: احکام غنا
        • درس30: گفتار هجدهم: آلات لهو و موسیقی
        • درس31: گفتار نوزدهم: رقص
        • درس32: گفتار بیستم: کمک به ظالم
        • درس33: گفتار بیست‌‌و‌‌یکم: تصویر
        • درس34: گفتار بیست‌‌و‌‌دوم: ربا
    • بخش دوم: معاملات جایز (درس 82-35)
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
  • جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
  • به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
  • جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
  • از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
  • مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.
700 /