پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

مناسک حج محشى

    • ديباچه
    • مقدمه
    • شرايط وجوب حَجّة الاسلام
    • مسائل متفرقه استطاعت
    • استفتائات استطاعت
      چاپ  ;  PDF

      [60] س ـ کسي در مدينه مريض شده (سکته کرده) و فعلاً در بيمارستان است و دکترها گفته اند که بايد تا دو هفته استراحت کند، آيا بعد از مدت استراحت در صورتي که حمل او براي انجام دادن اعمال مشکل باشد، اگر او را به مکه ببرند وظيفه اين شخص چيست؟

      ج ـاگر[1]سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال، حتي به نحو اضطراري را ندارد[2]، از استطاعت افتاده[3]و حج بر او واجب نيست ولي براي دخول مکه بايد مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطراري آن، از احرام خارج مي شود، و چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج بر او مستقر شده، اگر مأيوس از خوب شدن باشد بايد نايب بگيرد که برايش عمره و حج تمتع انجام دهد و خودش براي دخول مکه مُحرم شود و عمره مفرده به طوري که ذکر شد به جا آورد، و چنانچه براي اين شخص انجام اعمال حج تمتع ممکن باشد، ولو به نحو اضطرار و انجام اضطراري اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را که مي تواند ولو با کمک گرفتن از ديگري انجام دهد، و هر مقدار را که نمي تواند، نايب بگيرد ولي در وقوفين، گرفتن نايب کافي نيست.

      [61] س ـکسي که احتمال مي دهد حجي که در سال هاي قبل انجام داده، صحيح نبوده يا مستطيع نبوده است و فعلاً شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط کند، حج را به چه نيتي به جا آورد؟

      ج ـمي تواند قصد مافي الذمه؛ يعني قصد امتثال مطلقِ امرِ متوجه به او را کند[4]و مي تواند قصد حَجةالاسلام احتياطاً نمايد.

      [62] س ـشخصي که حج واجب خود را انجام داده است آيا مي تواند آن را به قصد مافيالذمه اعاده کند؟

      ج ـ مانع ندارد[5] ولي اعاده حج کفايت از اجزاء ـ در صورت صحّت حج سابق و بطلان اجزاء ـ نمي کند و بايد خود آن جزء تدارک شود.

      [63] س ـکسي که با وجود تقليد صحيح، قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به کفايت را مجتهد او شرط استطاعت نمي دانسته حَجةالاسلام قصد نموده و به جا آورده است با اينکه رجوع به کفايت نداشته است، فعلاً همه شرايط استطاعت براي او موجود است و از حضرت امام تقليد مي کند آيا بايد حج سابق را اعاده کند يا خير؟

      ج ـاعاده لازم است.[6]

      [64] س ـشخصي بعد از انجام عمره تمتع مريض شد و از انجام حج منصرف شد و به ايران رفت و در مکه کسي را وکيل کرده که براي فراغ ذمه او اقدام نمايد، وظيفه در اين مورد چيست و آيا محرمات احرام بر چنين شخصي چه وضعي دارد؟

      ج ـدر فرض مسأله، وکيل گرفتن بي فايده است[7]و چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج افتاده باشد در اين صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقاي استطاعت تا سال هاي[8]بعد، ولي در صورتي که سال اول استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد بايد در همان سال[9]يا سال بعد[10]براي حج و عمره تمتع نايب بگيرد، و در صورتي که مأيوس از خوب شدن نباشد[11]نمي تواند نايب بگيرد و بايد خودش حج و عمره تمتع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.

      [65] س ـدر حال حاضر، که هر کسي بخواهد حج مشرف شود بايد قبلاً براي ثبت نام و مقدمات حج اقدام نمايد، اگر کسي ثبتنام کرد ولي نوبت او را براي

      چند سال ديگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسيدن آن نوبت، از راه ديگر وسيله رفتن براي او فراهم شد و پول قرض کرد و به مکه رفت، آيا حج او حَجةالاسلام است يا خير؟

      ج ـاگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمي تواند به حج برودمگر با قرض[12]، حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجّةالاسلامنيست.[13]

      [66] س ـاگر کسي به خيال اينکه استطاعت دارد، به قصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتيب کليه اعمال حج تمتع حَجةالاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد که مستطيع نبوده است، بفرماييد احرام و اعمال گذشته اش چگونه است و نسبت به آينده اگر مستطيع شد، آيا حجةالاسلام بر او واجب است يا نه؟

      ج ـمُحرم نيست[14]، ولي اگر مستطيع شد بايد حَجةالاسلام به جا آورد.

      [67] س ـکسي خيال مي کرد، مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مکه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب مُحرم شود يا کافي است؟

      ج ـکفايت نمي کند[15]، و در صحت حج ندبي او تأمل است.[16]

      [68] س ـشخصي براي زيارت سوريه ثبتنام کرده و فعلاً سه هزار روپيه بهدست آورده است و خرج حج بيتالله هم همين مقدار مي شود، آيا رفتن حج واجب است يا مي تواند به زيارت سوريه برود؟

      ج ـاگر ساير شرايط استطاعت را داشته باشد بايد به حج برود.[17]

      [69] س ـدر قباله هاي کنوني براي ازدواج، مبلغ زيادي نوشته مي شود، آيا زني که مي خواهد ازدواج کند طبق برنامه مذکور واجب الحج مي شود يا خير؟ ضمناً مشخص فرماييد مبلغ چقدر باشد بهتر است؟

      ج ـاگر بدون مفسده[18]بتواند مهر را بگيرد و به حج برود مستطيع است، و مهرالسنه بهتر است و استحباب دارد.[19]

      [70] س ـاگر پدري بعد از ثبت نام براي حج، فوت کرده است و چند پسر دارد و اجازه حج به يکي از پسران داده مي شود، آيا در چنين موردي استطاعت طريقي براي کدام حاصل مي شود؟

      ج ـبا فرض وجود ساير شرايط استطاعت، به هر کدام اجازه داده شود مستطيع مي شود.[20]

      [71] س ـپدري براي حج ثبتنام کرده و در وصيتش گفته است که برايش حج مستحبي به جا آورند و پسر بزرگتر چون ديده خودش استطاعت بدني و مالي دارد و فقط استطاعت طريقي نداشته که آن هم با فوت پدر برايش حاصل شده، به نيت خود حج را انجام داده، نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟ چون استطاعت طريقي نداشته مگر از طريق نيابت؟

      ج ـفرض مزبور نيابت نيست، و حج خودش صحيح و مُجزي است.[21]

      [72] س ـمسلمينِ بعضي از کشورهايي که حکومتشان کمونيستي است، اگر بخواهند حج بروند بايد مبلغ زيادي به آن حکومت کمککنند و قهراً اين پول براي تقويت چنين حکومتي مصرف مي شود، در صورتي که راه منحصر به اين کار باشد آيا اولاً: حج بر چنين اشخاصي واجب است يا نه؟ و ثانياً: اگر اين مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حجةالاسلام کفايت مي کند يا نه؟

      ج ـآنچه ذکر شد موجب سقوط حج نمي شود.[22]

      [73] س ـزني براي حج ثبت نام کرده است، ولي شوهرش که او هم استطاعت داشته، به عللي ثبت نام ننموده است، آيا زن مي تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به اين اميد که در آينده هر دو با هم ثبتنام نمايند يا نه؟

      ج ـاگر زن مستطيعه است نمي تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد[23]، ولي اگر نوبت را به او داد حج شوهر صحيح است.[24]

      [74] س ـمن با داشتن بيست هزار تومان قرض و گرفتن يک ماه حقوق قبل از پرداخت آن، موفق به سفر حج شدم، با توجه به اينکه شخص طلبکار از اين سفر حج کاملاً راضي و به پولش احتياج ندارد، آيا اين حج واجب محسوب مي شود يا نه؟

      ج ـاگر استطاعت مالي براي شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحيح و حج واجب محسوب است، به شرط آنکه امکان اداي بدهي بعداً به سهولت براي شما فراهم باشد. ولي اگر با قرض[25]براي حج استطاعت مالي پيدا کرده ايد، مستطيع نشده ايد و از حَجّةالاسلام محسوب نمي شود.[26]

      [75] س ـاگر کسي مستطيع شد، آيا مي تواند مال خودش را به پدر يا مادر ببخشد و خرج سفر حج ايشان نمايد و اگر چنين کرد تکليفش چيست؟

      ج ـاگر شخصاً مستطيع است بايد حج به جا آورد و با بخشش پول به والدين، تکليف از او ساقط نمي شود و در صورتي که با بخشش پول به والدين نتواند حج واجب بر خود را به جا آورد بخشش جايز نيست، اگر چه صحيح است.

      [76] س ـاشخاصي که در وقت اسم نويسي براي حج، استطاعت مالي دارند و از طرف دولت براي پنج سال يا بيشتر اسم مي نويسند، آيا براي اين گونه اشخاص اسمنويسي واجب است يا نه؟ و بر فرض وجوب، اگر مسامحه کردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند يا از استطاعت مالي افتادند، فقط ترک واجب کرده اند يا اينکه حج هم بر آنان مستقر است؟

      ج ـاگر احتمال دهند که قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون مي آيد لازم است شرکت کنند[27]و اگر شرکت نکردند بايد به حج بروند و حکم کسي را دارند که حج بر او مستقر است.[28]

      [77] س ـاينجانب با شرايط زير، طبق قرعه کشي سازمان حج و زيارت ـ ان شاءالله ـ در سال 1366 عازم بيت الله الحرام هستم:

      1. هزينه کامل زيارت خود و همسرم از پول مُخَمَّش تهيه شده است.

      2. معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگي با قناعت را دريافت مي دارم.

      3. فاقد مسکن و اتومبيل شخصي بوده و در هر شهري که شاغل باشم، مستأجر هستم.

      4. وسائل زندگي را در حد معمول دارا مي باشم.

      با توجه به شرايط فوق و شبهاتي که نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القا مي شود، آيا حج اينجانب و همسرم از حجّ واجب، کفايت مي کند يا خير؟

      ج[29]ـ در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و برگشتن براي حج پول دارند و مي توانند بروند، مستطيع هستند، و شما در صورتي استطاعت داريد که لوازم زندگي خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشيد[30]، و بعد از برگشتن بتوانيد با در آمد کسب خودتان، زندگي خود و عائله را اداره کنيد.

      [78] س ـاگر شخصي مستطيع بود و در رفتن به حج مسامحه کرد تا نوبت او از دست رفت، حال که اسم نمي نويسند، آيا با واسطه و سفارش در ايران يا خارج از ايران و با صرف مبالغي زياد، جايز است به حج مشرف شود يا خير؟ زيرا در غير اين صورت سال ها فريضه او تأخير مي افتد و خوف اين را دارد که خداي ناکرده از تارکين حج به حساب آيد؟

      ج ـبايد به هر نحو[31]هست و برخلاف مقررات جمهوري اسلامي نيست به حج مشرف شود.[32]

      [79] س ـشخصي قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبتنام جهت حج تمتع مستطيع بوده و ثبت نام نموده، ولي بعداً از نظر مالي محتاج شده و احتياج به پول سپرده شده در بانک را دارد، بفرماييد مي تواند پول را پس بگيرد يا خير؟ و چنانچه در سال اول يا سال هاي بعد قرعه به نام او اصابت کند، فرق دارد يا نه؟

      ج ـبا فرضي که ذکر شده مستطيع نيست و مي تواند[33]پول را بگيرد و فرق ندارد.[34]

      [80] س ـپدرم در سال 1360 براي زيارت خانه خدا مستطيع شد و در سال 1362 جهت زيارت خانه خدا به مکه مشرف شد، ولي بعد از احرام بستن، بين راه سکته و فوت کرد و هيچ گونه عملي را انجام نداد، آيا حج به گردنش مي باشد يا خير؟

      ج ـاگر بعد از دخول حرم مرده[35]، حج از او ساقط شده است و اگر قبل از
      دخول حرم فوت کرده[36]، در صورتي حج واجب نيست که سال اول استطاعت
      او باشد.[37]

      [81] س ـدارايي شخصي قريب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملک و خانه که ارث از پدرش به او رسيده مي باشد، به اضافه اينکه يک باب منزل مسکوني هم دارد، اکنون که نامبرده در اثر سانحه اي از دنيا رفته است، داراي يک همسر و دو بچه صغير مي باشد که معاش آنان از در آمد همين املاک مذکور تأمين مي شود، آيا شخص مُتَوفي مستطيع بوده يا خير؟ و در صورت وجوب حج، آيا حج بَلَدي گرفته شود يا ميقاتي کفايت مي کند؟ و آيا مي شود مخارج حج، از کلّ ترکه پرداخت گردد؟

      ج[38]ـ چنانچه شخص متوفّي در حال حيات، خرج رفت و برگشت خود و عيالاتش[39]را داشته و در برگشتن هم در آمد لايق به حال خود و خانواده را داشته و مي توانسته به مکه برود[40]و تأخير انداخته، مستطيع بوده و چنانچه وصيت نکرده، حج ميقاتي از اصل ترکه خارج مي گردد.[41]

      [82] س ـشخصي که حج به جا آورده، ليکن چون اِمرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده و آن زمان نيز متذکر مسأله مربوط به عدم استطاعت چنين شخصي نشده و گمان کرده که حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعي نيابتاً حج به جا آورده است، آيا حج نيابتي وي صحيح است يا بايد پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نيابت را تکرار کند؟[42]

      ج ـچنانچه در وقت انجام حجّ اوّلي مستطيع نبوده، با فرض حصول استطاعت در زمان حج ثاني، حج نيابتي باطل است[43]و حج خود را بايد انجام دهد و حج نيابتي را اگر وقت آن موسّع بوده، بعد از حج خودش انجام دهد و در غير اين صورت به صاحب پول مراجعه کند.

      [83] س ـکسي که واجب الحج بوده، از پاکستان عازم حج شد و در مدينه منوره بيمار گرديد و در حال بيماري به طرف مکه رهسپار شد و در بيمارستان مکه قبل از حج وفات نمود، تمام دارائيش در وقت فوت، مقداري پول و قطعه زميني در پاکستان بوده است، با توجه به اينکه پول موجودش براي نيابت حج او کفايت نمي کند، آيا ورثه اش بايد زمين را بفروشند و برايش نايب بگيرند، و يا اينکه با فوت او حج ساقط مي شود؟ اجرکم علي الله.

      ج ـاگر با احرام عمره تمتع داخل مکه شده[44]و پيش از انجام يا اکمال اعمال عمره يا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزي و حج از او ساقط است، ولي اگر بدون احرام عمره وارد مکه شد[45]و در آنجا فوت نمود، در صورتي که حج بر او قبلاً مستقر بوده، بايد از اصل ترکه او برايش نايب بگيرند و حج ميقاتي کفايت مي کند.

      [84] س ـاينجانب در موقع ازدواج، يک سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آيا ادائش چگونه مي باشد؟

      ج ـاگر مجرد وعده بوده است[46]، لازم نيست اداي[47]آن. و اگر مهر قرار داده شده باشد[48]بايد به آن عمل کند.[49]

      [85] س ـاينجانب که به علت کهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض ديگر قادر به انجام فريضه حج نمي باشم، آيا مي توانم نيابتاً از طرف خود کسي را به حج بفرستم يا خير؟

      ج ـاگر قبلاً از جميع جهات مستطيع بوده ايد، وليکن اقدام بر انجام حج نکرده ايد و در نتيجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پيري يا بيماري که اميد خوب شدن نباشد تمکن از سفر حج نداريد واجب است کسي را نايب بگيريد تا براي شما حج به جا آورد.[50]

      [86] س ـشخصي پدرش وصيت کرده است که فرزندش از جانب او حج به جا آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطيع مي شود. آيا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد و اگر حج خود را مقدم بدارد آيا صحيح است يا نه؟

      ج ـاگر قبل از آنکه پسر مستطيع شود، پدر او را اجير کرده که بعد از فوت
      او در سال اول حج براي پدر انجام دهد يا نسبت به مدت، مطلق بوده که منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعتِ خود اجاره را قبول کرده[51]، لازم است سال
      اول بعد از فوت پدر حج نيابي براي پدر انجام دهد.[52]و در غير اين صورت بايد
      براي خودش حج کند.[53]و در صورت اول، اگر براي خودش حج به جا آورد صحيح است، گرچه در مخالفت اجاره معصيت کرده است. ولي در صورت دوم، اگر حج
      نيابي به جا آورد صحيح نيست[54]، و نه براي خودش واقع مي شود و نه براي پدرش،
      و حج بر خودش مستقر مي شود که بايد به هر نحو شده در سال بعد اتيان کند و
      اگر به جا نياورد در سال هاي بعد، با مراعات فوراً ففوراً، انجام دهد. و بايد معلوم
      باشد که مجرد وصيت[55]به حج بدون استيجار فرزند، نيابت را بر او واجب نمي کند هر چند وصيت را قبول کرده باشد. بنابراين در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر بايد براي خودش حج به جا آورد و نيابت صحيح نيست.[56]

      [87] س ـخانم خانهداري که حج بر او واجب شده است و شوهرش
      اجازه مسافرت به تنهايي را نمي دهد و مي گويد چون براي حج اسم مرا ننوشته اي
      من اجازه نمي دهم، وظيفه اش چيست؟ و آيا بدون اجازه شوهر مي تواند به حج برود يا نه؟

      ج ـدر سفر حجِّ واجب، براي زن اجازه شوهر شرط نيست و زن بايد حج
      واجب خود را به جا آورد ولو اينکه شوهر او راضي به مسافرت او براي حج
      نباشد.[57]

      [88] س ـشخصي طبق وصيت پدر، که پول به حساب سازمان حج واريز کرده است، به نيابت او به مکه آمده در حالي که خود فرزند نيز استطاعت مالي داشته است، آيا به نيابت پدر حج به جا آورد يا حج خود را انجام دهد؟

      ج ـ اگر راه براي پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او، راه براي او باز شده است[58]بايد، براي پدرش حج کند[59]، مگر آنکه تبرّعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمده باشد، که در اين صورت مستطيع شده و بايد براي خودش حج به جا آورد[60]، و گذشت که به مجرد وصيت[61] و قبول فرزند، نيابت واجب نمي شود مگر آنکه قبل از استطاعت اجير شود.[62]

      [89] س ـ شخصي به جز براي هَدْي، استطاعت حج را دارا است، آيا حج براي او واجب است؟

      ج ـبلي مستطيع است[63]و پول هَدْي، جزو استطاعت نيست.[64]

      [90] س ـاينجانب سال گذشته به حج مشرف شدم و با توجه به فتواي حضرتعالي که فرموده ايد طلابي که به شهريه حوزه نياز دارند مستطيع نيستند و در صورتي مستطيع مي شوند که از وجوه شرعيه مستغني باشند، لذا اينجانب مقدار پولي با افراد ذيحق (پدر و همسايه) مبادله و دستگردان کردم و به عنوان اينکه نسبت به بنده ذي حق هستند، به آنان بخشيدم و ايشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسک حج نيت حجةالاسلام کردم، آيا اين حج براي اينجانب کفايت از حجةالاسلام مي کند يا نه؟ ضمناً لازم به تذکر است که در ثبت نام عمومي سال 1360 پول به حساب ريختم و آن موقع فتواي فوق را نديده بودم و پولي که دستگردان شده بود جايگزين آن پولي که در حساب واريز کرده بودم قرار گرفت، بفرماييد آيا عين پول مبذول بايد هزينه باشد يا بذل آن کافي است؟

      ج ـدر فرض سؤال احوط آن است[65]که بعداً اگر استطاعت پيدا کرديد حج را
      اعاده نماييد.[66]

      [91] س ـشخصي قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأيوس است و استطاعت مالي هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمايند، آيا بايد قبول کند و نايب بگيرد يا اينکه قبول واجب نيست، و نيز اگر او را مهمان کنند، حج واجب مي شود تا استنابه کند يا خير؟

      ج ـدر فرض مرقوم حج واجب نيست.[67]

      [92] س ـاگر در ميقات مستطيع شد و حَجّةالاسلام به جا آورد، مُجزي است يا نه؟ و آيا در فرض مسأله، رجوع به کفايت شرط است يا نه؟

      ج ـاگر مستطيع شده، مُجزي است، ولي رجوع به کفايت شرط است.[68]

      [93] س ـشخصي که استطاعت رفتن به حج را پيدا کرده، آيا مي تواند پول حج را به مصرف لازمي در غير مؤونه خود و افراد واجب النفقه اش خرج کند و خود را از استطاعت بيندازد؟ مثلاً آيا مي تواند در شرايط کنوني کشور خرج جبهه کند؟

      ج ـمستطيع بايد به حج برود[69]، و دادن پول در مصارف مذکور کافي از حج واجب نيست، و اگر خرج کند[70]و از استطاعت بيفتد، بايد به هر نحو هست به حج برود.

      [94] س ـدر مواردي که نهاد يا ارگاني فردي را به حج مي فرستد، بدون اينکه ملزم باشد کاري انجام دهد، آيا از موارد حج بذلي است يا خير؟ و قبول آن واجب است؟

      ج ـبا فرض مشروعيت آن بدون تعهد به هيچ کاري، حکم حج بذلي دارد.[71]

      [95] س ـمقداري پول دارم که براي رفت و آمد به سفر مکه کافي است، ولي هنوز از طرف دولت جمهوري اسلامي وقتي براي ثبتنام اعلام نشده است، آيا نگهداري آن پول لازم است و من مستطيع هستم؟

      ج ـاگر ساير شرايط را داريد و در همين سال هم ثبتنام مي شود، بايد
      ثبتنام کنيد. و در غير اين صورت مستطيع نيستيد[72]و نگهداري پوللازم
      نيست.[73]

      [96] س ـهمسر شهيدي که داراي دو بچه چهار ساله مي باشد و عملاً سرپرستي اين دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهيد قرعه حج هم به نام او در آمده است، آيا مشاراليها مي تواند مخارج را از مال اين دو صغير بردارد و مناسک حج را انجام دهد يا خير؟

      ج ـنمي تواند مصارف حج را از اموال صغير بردارد.

      [97] س ـکسي که چهار پسر دارد و زن براي همهشان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان يکجا است، الآن خرج دو نفر را دارند که به حج بروند، آيا حج واجب است يا نه، و اگر واجب شده است آيا تنها بر پدر واجب شده يا بر پسر هم واجب شده است و اگر بر پسر هم واجب شده است کدامشان حق اولويت دارند؟

      ج ـکسي که از مال خودش به مقدار حج دارد و مي تواند به مکه برود[74]و بعد از برگشت زندگاني لايق شأنش را داشته باشد مستطيع است و بايد حج برود.[75]

      [98] س ـکسي که واجد شرايط حج باشد و نوه اي دارد که شرعاً و عرفاً به زن احتياج دارد که اگر زن نگيرد به حرام مي افتد، آيا کدام مقدم است و وظيفه پدربزرگ چيست، ازدواج براي نوه اش يا حج؟

      ج ـحج خودش مقدم است[76]مگر اينکه ازدواج نوه، از مخارج عرفي او محسوب شود و نتواند هم براي او ازدواج کند و هم به مکه برود.[77]

      [99] س ـاينجانب با داشتن استطاعت مالي و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن ترياک هستم طبق مقررات کشوري، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگيري مي کند، از نظر شرع تکليف حج چيست؟

      ج ـاگر قبلاً مستطيع بوده ايد و با امکان، حج نرفته ايد حج بر شما مستقر شده است[78]، و اگر قبلا استطاعت نداشته ايد در فرض مذکور مستطيع نيستيد[79]، مگر آنکه بتوانيد، ولو با ترک ترياک، تحصيل اجازه کنيد و به مکه برويد.[80]

      [100] س ـآيا از منافع خمس و زکات، کسي مستطيع مي شود يا نه، و آيا خمس و زکات جزو ترکه ميت است يا نه؟

      ج ـچنانچه به عنوان مصرف از طرف ولي امر[81]به او داده شده، مالک شده و جزو ترکه او محسوب است، و از منافع آن هم با وجود ساير شرايط، مستطيع مي شود.[82]

      [101] س ـهرگاه کسي سرمايه يا ابزار کار دارد که اگر مقداري از آن را بفروشد مي تواند با آن زندگي کند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آيا اين شخص مستطيع است؟

      ج ـبا وجود ساير شرايط، مستطيع است.[83]

      [102]س ـ شخصي باغي دارد که چند سال است درآمدي نداشته، اما از نظر قيمت براي سفر حج کافي بوده، صاحب باغ عرفاً اطمينان دارد وقتي باغ ثمر بدهد او هم از کار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد باغ امرار معاش نمايد، آيا اين شخص مستطيع است؟

      ج ـاگر تمکن از امرار معاش به غير از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطيع نيست.[84]

      [103] س ـشخصي که بعد از عمره تمتع ديوانه شده، آيا لازم است که او را براي حج محرم کنند و وظيفه چيست؟

      ج ـلازم نيست و بر ديوانه تکليفي نيست.[85]

      [104] س ـاگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مکه معظمه همراه ببرد و در ميقات نيت احرام و تلبيه را از جانب دخترش انجام بدهد و در طواف عمره و سعي بين صفا و مروه و طواف زيارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و مني، مادر از طرف دختر نيت نموده و خود دختر را طواف و سعي و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج که دختر قادر نيست مادرش از جانب او انجام دهد، آيا آن دختر بعد از بلوغ و رشد مي تواند شوهر نمايد يا خير؟

      ج ـبا فرض اينکه تمام اعمال را مطابق وظيفه انجام داده اند از احرام خارج شده و مي تواند شوهر کند.[86]

      [105] س ـاگر اطفال غير مميز ـ پسر يا دختر ـ را پدر و يا مادر در سفر مکه معظمه همراه ببرند، آيا واجب است که پدر يا مادر در صورت تمکن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمايند و يا خود پدر و مادر و يا نايب ايشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال به جا آورند،
      و اگر هيچ کدام از کارهاي مذکور فوق را پدر و مادر و اطفال عملي نکنند آيا اين اطفال بعد از بلوغ و رشد مي توانند ازدواج کنند و يا بايد به مکه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد ازدواج نمايند و يا تنها طواف نساء بر گردن آنان است؟

      ج ـبر وليّ طفل واجب نيست او را مُحرم کند يا از طرف او حج انجام دهد[87]، ولي اگر او را مُحرم کرد بايد وظايف و اعمال را مطابق وظيفه اي که در مناسک و در رساله ذکر شده است انجام دهند[88]، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقي مي ماند و تا تدارک نکند نمي تواند ازدواج نمايد.

      [106] س ـاولاً با وجود دَين چه مقدار پول براي استطاعت کافي است؟ و ثانياً در صورتي که پول باشد ليکن به علت بيماري قلب، مقامات پزشکي سازمان حج و زيارت تشرف را خالي از خطر ندانسته و تجويز ننمايند، آيا بايستي يک نفر براي انجام حج اعزام گردد؟

      ج ـ شما اگر قبل از آنکه استطاعت پيدا کنيد مريض شده ايد،که قدرت رفتن به مکه را از جهت مرض نداشته ايد، مستطيع نشدهايد[89] و نايب گرفتن لازم نيست و نيز استطاعت مالي در صورتي موجود است که پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشيد و پس از برگشت، امکان پرداخت دين به سهولت براي شما باشد.[90]


      آية الله سبحاني: خدمه کاروانها وپزشکان و امدادگران و افراد ديگري که با مأموريت به ميقات آمده اند اگر حج موجب تغيير روال زندگي آنها نباشد (از نظر مالي وضعشان بدتر نشود) برآنها حجةالإسلام واجب مي شود.

      [1].آية الله بهجت: گذشت حکم استنبابه در مسأله 52.

      [2].آية الله تبريزي، آية الله خويي: اگر توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد ولو به اينکه براي بعض اعمال نايب بگيرد، از استطاعت افتاده است. ولي اگر ثروتمند است و ديگر هيچگاه توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد و يا مشقّت دارد، بايد براي حج نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج، فوري است. (مناسک، م63).

      آية الله زنجاني: در صورت حرج يا ضرر شديد فعلاً وظيفه اي ندارد و بايد مطابق حاشيه مسأله 64 عمل نمايد.

      آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: و قدرت بر نايب گرفتن هم ندارد.

      آية الله مکارم: حتي نايب هم نتواند بگيرد.

      [3].آية الله خويي: ولي اگر دارا و ثروتمند است و اميد به بهبودي ندارد يا حج بر او حرجي است بايد نايب بگيرد.

      آية الله سبحاني: اگر تمکن مالي براي استنابه ندارد از استطاعت خارج شده ليکن اگر متمکن است واميد بهبودي او نيست بايد استنابه کند.

      آية الله سيستاني:اگر توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد و نايب هم نمي تواند بگيرد، از استطاعت افتاده است ولي اگر تمکن مالي دارد و توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقّت است و اميد به بهبودي ندارد بايد نايب بگيرد. (مناسک، مسأله 63).

      [4].آيات عظام بهجت، تبريزي، سبحاني: در اين مسأله و مسأله بعد، قصد امتثال امر فعلي را بنمايد.

      [5].آية الله سبحاني: به عنوان امتثال امر فعلي در تمام مراحل نيت کند.

      آية الله مکارم: اگر حج خود را به طور صحيح انجام داده وجهي براي اعاده آن نيست.

      آية الله نوري: مانع ندارد مطلقاً.

      [6].آيات عظام اردبيلي، تبريزي، زنجاني، سبحاني، سيستاني، فاضل، گلپايگاني، مکارم، نوري: اعاده لازم نيست.

      آية الله بهجت: به معنايي که براي رجوع به کفايت، در ذيل مسأله 40 گذشت مراجعه فرماييد.

      [7].آية الله زنجاني: اگر براي حج مجدد نيز استطاعت مالي داشته يا از سال هاي قبل استطاعت مالي داشته باشد بايد در اولين فرصت حج به جا آورد، و اگر از بهبودي مأيوس است نايب بگيرد؛ ولي چنانچه به مصرف کردن اين مال، نياز مبرمي پيدا کرد و مال را مصرف نمود از استطاعت مي افتد.

      [8].آية الله بهجت: براي حکم استنابه، به مسأله 52 مراجعه شود. و عمره او مفرده مي شود و احتياطاً بايد طواف نساء به جا آورد (مستفاد از سؤال 136 مناسک).

      آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: مگر آنکه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بکند، پس بنابر احتياط بايد نايب بگيرد.

      آية الله خويي: مگر آنکه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بکند يا براي او مشقت داشته باشد و اميد به بهبودي نداشته باشد که در اين صورت بايد براي حج نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فوري است. (مناسک، مسأله 63 و قبل از مسأله 151).

      آية الله سبحاني: اگر بازگشت براي او مقدور نيست احتياطاً بايد براي طواف نساء نايب بگيرد و در صورتي که ثروتمند باشد و اميد به بهبودي نداشته باشد براي حج نيز نائب بگيرد (کتاب الحج، ج1، ص337).

      آية الله سيستاني:اگر از انجام حج متمکن نبوده، وظيفه او بنابر احتياط واجب اين بوده است که عمره تمتع را بدل به عمره مفرده کند و طواف نساء را انجام دهد، و اکنون اگر بازگشت براي او مقدور نيست احتياطاً بايد براي طواف نساء نايب بگيرد. (مناسک، ذيل مسأله 151 و ملحق مناسک، س92).

      [9].آية الله فاضل: و اگر نشد سال بعد.

      [10].آية الله مکارم: در همان سال و اگر ممکن نشد در سال هاي بعد.

      [11].آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: بنابر احتياط در اين صورت هم نايب بگيرد و اگر بعداً رفع
      عذر شد و داراي شرايط بود احتياطاً خودش نيز حج را انجام دهد. (مناسک عربي، ص32، مسأله 90).

      [12].آية الله اردبيلي: اگر هنگامي که آن پول را قرض مي گيرد طلبي داشته باشد که به اندازه مخارج حج او باشد، چنانچه قرض کند و به حج برود، حجةالاسلام محسوب مي شود، هر چند قرض کردن واجب نيست.

      آيات عظام بهجت، زنجاني، فاضل: حکم قرض گرفتن در ذيل مسأله 20 گذشت.

      آية الله تبريزي، آية الله خويي: هرگاه کسي مقداري پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و قدرت پرداخت آن را بدون مشقت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. (مناسک، م33).

      آية الله سيستاني:مگر آنکه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد که اصلاً عقلا به آن توجه نکنند. که در اين صورت حجّ بر او واجب خواهد شد. (مناسک، مسأله 33).

      [13].آية الله تبريزي: هرگاه کسي مقداري پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض کردن مالي داشته باشد که بتواند با آن قرض خود را ادا کند حج بر او واجب خواهد بود بلکه مثل اين شخص اگر بتواند بدون منت قرض کند لازم است قرض کند و به حج برود (مناسک، م33).

      آية الله خامنه اي:به حاشيه مسأله 20 مراجعه شود.

      آية الله زنجاني: اگر براي پرداخت قرض خود به حرج نيفتاده باشد، حج او حجةالاسلام
      است.

      آية الله سبحاني: تحصيل استطاعت با قرض واجب نيست.

      آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: مگر در صورتي که از کسي طلب داشته باشد و يا مالي دارد که در دسترس او نيست و بعداًبه راحتي مي تواند به واسطه آن قرضي را که گرفته ادا کند، که در اين صورت با قرض کردن صدق استطاعت مي کند و اگر قرض کرد و ساير شرايط هم فراهم بود حج واجب مي شود و حجةالاسلام مي باشد. (مناسک عربي، ص19، مسأله 34).

      آية الله مکارم: مگر اينکه نوبت خود را، که براي آن ثبت نام کرده، در مقابل آن به وام دهنده واگذار کند.

      [14].آية الله اردبيلي: حجّي که انجام داده حج استحبابي محسوب مي شود و اکنون در احرام نيست و حج انجام شده کفايت از حجةالاسلام نمي کند.

      آية الله بهجت: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده حج صحيح استحبابي هم مي باشد.

      آيات عظام تبريزي، خويي، زنجاني: حجش صحيح است ولي کفايت از حجةالاسلام
      نمي کند.

      آية الله خامنه اي:اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده، حج صحيح و استحبابي است.

      آية الله سبحاني: حج او مستحبي است وچنانچه بعداً مستطيع شد بايد حجة الإسلام به جا
      آورد.

      آية الله سيستاني، آية الله مکارم: احرام او صحيح و حج او مستحبّي است و کفايت از حجةالاسلام نمي کند.

      آية الله نوري: اگر به قصد تقييد بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبيق بوده احرام
      حج مستحب واقع شده و احرام صحيح بوده و از آن خارج شده، ولي مجزي از حجةالاسلام
      نيست.

      [15].آية الله اردبيلي: چون غالباً قصد امر فعلي مي شود و اين مورد از موارد خطا در تطبيق است، تجديد احرام لازم نيست و کفايت از حجةالاسلام مي کند.

      آية الله بهجت: اگر به قصد امر فعلي بوده، اگر چه اعتقاد ندبيت آن را داشته، اظهر صحّت و اجزاء از حجةالاسلام است (کتاب حج، ص30).

      آية الله تبريزي، آية الله خويي: مجزي از حجةالاسلام است و نياز به احرام جديد نيست.

      آية الله خامنه اي:اگر شخص مستطيع با اعتقاد به اينکه مستطيع نيست قصد حج استحبابي کند، و بعد معلوم شود که مستطيع بوده، کفايت آن از حَجةالاسلام محل اشکال است و بنابر احتياط، واجب است در سال بعد حجّ را به جا آورد، مگر آنکه به توهّم اينکه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابي است، قصد امتثال امر فعلي شارع مقدس را داشته باشد که در اين صورت کفايت از حَجةالاسلام مي کند. (مناسک حج، م37)

      آية الله سبحاني: هرگاه به نيت امر فعلي محرم شده باشد از عمره تمتع کفايت مي کند ودر غير اين صورتاحتياط کندبدين گونه که طواف نساء ونماز آن را به جا آورد وآن را عمره مفرده قرار دهد وسپس به يکي از مواقيت رفته واگر نشد به ادني الحل وسپس براي عمره تمتع واجب محرم شود واعمال آن را انجام دهد سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد.

      آية الله سيستاني:چنانچه کسي به اعتقاد اينکه مستطيع نيست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امري که فعلاً متوجّه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطيع بوده، حجّش کفايت مي کند و حج ديگري بر او واجب نيست. (مناسک، مسأله 58).

      آية الله صافي، آية الله مکارم: بلکه کفايت مي کند.

      آية الله فاضل: بايد حجةالاسلام را انجام دهد و اکتفا به عمره انجام شده مشکل است، لذا براي احرام عمره تمتع وجوبي، بايد به وظيفه ناسي احرام که در مسأله 215 بيان شده است، عمل کند و در ضيق وقت بايد حجِ افراد انجام دهد، مگر اينکه خطا در تطبيق باشد.

      [16].آية الله زنجاني: حج استحبابي او صحيح است و بايد در اولين فرصت، حجةالاسلام خود را به جا آورد.

      آية الله فاضل، آية الله نوري: اگر تقييد به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبيق بوده، صحيح و کافي است.

      آية الله گلپايگاني:مگر اينکه قصد کرده باشد حجّي را که بر اوست و اشتباهاً گمان کرده استحبابي است، که در اين صورت بعيد نيست کفايت کند. (مناسک عربي، ص30، مسأله 80).

      [17].آية الله خويي، آية الله سيستاني: و اگر ساير شرايط را ندارد بايد براي سال هاي آينده استطاعت مالي خود را حفظ کند و اگر از تحقق ساير شرايط نااميد است، نايب بفرستد.

      [18].آية الله بهجت: به ذيل مسأله 47 مراجعه شود.

      آية الله تبريزي: بدون وقوع در حرج.

      آية الله سيستاني:اگر مستلزم حرجي بر زن باشد، که تحمّلش براي او مشکل است، مستطيع نيست.

      آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: و اختلال در زندگي. (مجمع المسائل، ج1، مسأله 33).

      آية الله مکارم: و يا حاصل شدن هر چيزي برخلاف حيثيت او.

      [19].آية الله زنجاني: اگر مهريه، حالّ باشد و شوهر بتواند از مهريه به مقدار مخارج حج را بپردازد و مطالبه آن مستلزم حرج و آبروريزي براي زن نباشد و همچنين اگر شوهر بخواهد آن را بپردازد، زن مستطيع است.

      [20].آية الله اردبيلي: اگر قبلاً بر پدر حج مستقر نبوده و وصيتي هم نکرده باشد، هر يک از آنان که باقي ورثه رضايت براي استفاده او بدهند، استطاعت طريقي برايش حاصل مي شود.

      آية الله زنجاني: اگر لازم باشد که با آن فيش براي پدر، حج به جا آورند هيچ کدام مستطيع نيستند والاّ هر پسري که استطاعت مالي دارد اگر مي تواند بايد براي جلب رضايت ورثه در استفاده از فيش اقدام کند و اگر اقدام نکند حج بر عهده اش مستقر مي شود.

      آية الله سبحاني: اگر کسي براي حج ثبت نام نمود وقبل از رسيدن ذي الحجه فوت کرد و در همان سال استطاعت مالي پيدا کرده بود، حج بر او مستقر نشده است وفيش ثبت نام از ترکه ميت به حساب مي آيد واگر ورثه توافق کردند وفيش را به يکي از ورّاث مجاناً ويا به عنوان سهم الارث ويا با فروختن به او واگذار کردند و او ساير شرايط استطاعت به جز استطاعت طريقي را داشت، مستطيع مي شود و درغير اين صورت اگر همه ورّاث در شرايط مساوي بودند بايد قرعه بکشند و انجام حج را براي يک نفر از بين خود ميسر کنند واگر ورثهتوافق ننمودند فيش فروخته مي شود و بهاي آن بين ورثه تقسيم مي شود.

      آية الله صافي: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يک از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست مگر آنکه بالخصوص مورد وصيت باشد و اگر منظور اين است که يکي از آنها مي تواند با استفاده از فيش پدر براي خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بر هر کدام که مي داند با استفاده از فيش مورد مزاحمت ديگران قرار نمي گيرد حج واجب است و اگر همه در اين جهت مساوي باشند بر همه لازم است اقدام کنند و چنانچه يکي از آنها بدون مسامحه ديگران موفّق به استفاده شد حج از ديگران ساقط است ولي با مسامحه، حکم به استقرار حج بر او خالي از وجه نيست. اين در صورتي است که فيش از ترکه ميت محسوب نشود و اگر از ترکه محسوب شود در صورتي که هيچ يک از ورثه از حقّ خود نسبت به آن صرف نظر نکند، بايد به فروش برسد و بهاي آن بين ورثه - کما فرض الله - تقسيم شود و بنابراين، هر يک از ورثه يا غير ورثه بايد اقدام به خريد فيش نمايد، هرکس برايش فراهم شد حج بر او واجب است و چنانچه پدر واجب الحج بوده است بايد براي او استيجار نمايند هر چند به فروش فيش باشد.

      آية الله گلپايگاني:اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يک از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست، مگر آنکه بالخصوص مورد وصيت باشد، و اگر منظور اين است که يکي از آنها مي تواند با استفاده از فيش پدر براي خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بايد هر کدام سعي کنند که خودشان به حج بروند و در صورت مشاجره بين آنها، با قرعه تعيين شود، و در هر صورت ارزش فيش را به ورثه مديون است، و چنانچه پدر واجب الحج بوده است، بايد براي او استيجار نمايند. (آداب و احکام حج، مسأله 144).

      آية الله مکارم: ولي ورثه بايد بر آن توافق کنند و حج واجبي هم بر عهده پدر نباشد.

      [21].آية الله اردبيلي: ولي مرتکب عمل حرام شده است.

      آية الله خويي: فتواي ايشان در اين مورد در دست نيست.

      آية الله سبحاني: حج او صحيح است، ولي بايد براي پدر حج نيابي به جا آورد.

      آية الله سيستاني:وصيت پدر در حج نسبت به او نافذ است و پسر استطاعت طريقي نداشته که بتواند براي خودش حج به جا آورد. (ملحق مناسک، سؤال 10).

      آية الله مکارم: ولي به خاطر ترک وصيتِ پدر، گناه کرده و بايد حج مستحبي او را انجام دهد و يا کسي را بفرستد تا به جا آورد.

      [22].آية الله بهجت: ضررهاي مالي غير مجحف، که از ظالمين در طريق و از حکومت هاي ظالمه صورت مي گيرد، داخل در استطاعت است و با قدرت تحمّل موجب سقوط نمي شود بلکه واجب است و همچنين قراردادهاي حکومت هاي ظلم. و اگر ضرر مالي، مجحف و موجب عسر باشد مانع از استطاعت شرعيه است. (کتاب حج، ص21)

      آية الله تبريزي: هرگاه در راه حج دشمني باشد که دفع او جز به پرداخت مال زياد ممکن نباشد، پرداخت مال واجب نيست و وجوب حج ساقط خواهد شد مگر اينکه بذل مال، امر متعارف باشد، مثل اينکه حکومت از کساني که وارد کشور مي شوند مالي را اخذ مي کند که در اين صورت بذل واجب است و از مؤونه حج حساب مي شود. (مناسک، مسأله 16).

      آية الله خويي، آية الله سبحاني: اگر جزو مخارج حج در آن کشور باشد حج واجب است و اگر اتفاقاً اين مبلغ را از او مي گيرند، اگر مستلزم ضرر مالي معتدٌّبه مي باشد حج بر او واجب نيست. (مستفاد از مسأله 21 مناسک). البته اگر موجب فساد بر مسلمين باشد طبعاً جايز نيست.

      آية الله سيستاني:هرگاه در راه حج دشمني باشد که دفع او جز به پرداخت مال به او ممکن نباشد، پس اگر پرداخت آن نسبت به حال شخص ضرر زيادي داشته باشد، واجب نخواهد بود و وجوب حج ساقط مي شود، والاّ واجب خواهد بود. بلي پرداخت پول جهت جلب رضاي او تا آنکه راه را باز کند واجب نيست. (مناسک، مسأله 16).

      آية الله صافي: اگر موجب تقويت کفر در برابر اسلام محسوب شود که عرفاً آن بر ضرر اسلام و خلاف مصلحت مسلمين شمرده شود استطاعت حاصل نيست ولي اگر پول را پرداخت و استرداد آن ممکن نبود، پس از پرداخت، اگرچه معصيت کرده، استطاعت حاصل مي شود و بايد به حج برود.

      آية الله گلپايگاني:اين گونه پرداخت ها منافات با استطاعت ندارد و در صورت امکان بايد مبلغ را پرداخته و به حج برود و آن حج از حجّةالاسلام کفايت مي کند.

      آية الله مکارم: و حج او مجزي است.

      [23].آية الله اردبيلي:چنانچه رفتن به حج براي زن هيچ محذوري نداشته باشد، نمي تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد و چنانچه اين کار را بکند گناه کرده و حج بر او مستقر مي شود ولي حج شوهرش صحيح است.

      [24].آية الله مکارم: ولي زن گناه کرده است.

      [25]. تفضيل مسأله و نظر مراجع عظام در ذيل مسأله 20 و 21 گذشت.

      [26].آية الله خامنه اي: به حاشيه مسأله 20 مراجعه شود.

      آية الله مکارم: مگر اينکه مالي که معادل آن باشد و بتواند دين را با آن ادا کند داشته باشد.

      [27].آية الله اردبيلي: بلکه اگر احتمال دهد که در سال هاي بعد از سال اول هم قرعه به نامش اصابت مي کند، بايد ثبتنام کند و اگر ثبتنام نکند و بميرد، چنانچه احتمال برود که اگر ثبتنام مي کرد مي توانست به حج برود، حج بر او مستقرّ شده است.

      آية الله خامنه اي:بلکه اگر رفتن به حج در سال هاي بعد منوط به نامنويسي و پرداخت مبلغي در اين سال باشد بنابر احتياط واجب بايد به اين کار اقدام کند. (مناسک حج، م39)

      آية الله خويي: به هر حال بايد در قرعه کشي شرکت کنند. (مستفاد از مناسک، صفحه 16، والمسائل الشرعيه، ج1، صفحه 297، س1).

      آية الله سيستاني:چنانچه توقع عروض مانع ديگري از رفتن به حج در سالي که قرعه به نام او اصابت مي کند، ندارد، بنابر احتياط واجب لازم است ثبتنام کند وگرنه حج بر او بنابر احتياط واجب مستقر مي شود.

      [28].آية الله تبريزي: اگر اطمينان داشته باشد که در سال اول نامش بيرون مي آيد لازم است در قرعهکشي شرکت کند.

      آية الله زنجاني:اسمنويسي واجب است و اگر نکردند و در اولين سال به حج نرسيدند طبق حاشيه مسأله 3 عمل نمايند.

      آية الله سبحاني: و همچنين در صورتي که رفتن به حج براساس قوانين کشور منحصر به ثبتنام براي پنج سال آينده باشد در اين صورت نيز احتياط واجب اين است که بايد ثبتنام بکند و اگر ثبتنام نکرد و به خاطر ثبتنام نکردن استطاعت طريقي پيدا نکرد، حج بر او مستقر مي شود.

      آية الله صافي: در مورد سؤال، وجوب نامنويسي محلّ تأمّل است و چنانچه با ترک آن، بعد از پنج سال فوت کرد استقرار حج بر او معلوم نيست اگر چه احتياط آن است که براي او، با بقاي استطاعت تا سال پنجم، استيجار حج نمايند.

      آية الله گلپايگاني:در مورد سؤال، نامنويسي واجب است و چنانچه مسامحه کرد و بعد از پنج سال فوت نمود، چون عليالظاهر در طول پنج سال متمکن از رفتن به حج بوده است حج بر او مستقر شده، و بايد براي او استيجار نمايند.

      آية الله مکارم:اسمنويسي براي اين اشخاص واجب است و اگر يقين به اصابت قرعه داشته باشند حج بر آنها مستقر مي شود ولي احتمال کافي نيست.

      [29].آيات عظام زنجاني، سبحاني، سيستاني، مکارم: در فرض سؤال مذکور، حج بر شما و همسرتان واجب است.

      [30].آية الله اردبيلي:چنانچه نداشتن مسکن و اتومبيل ملکي براي شما حرجي و بلکه مخالف با شأن نباشد، مستطيع مي باشيد.

      آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: اگر از جهت صرف هزينه حج، در ناراحتي و مشقت نشوند واجب است حج بروند.

      [31].آية الله اردبيلي:چنانچه حرجي نباشد و نيز متوقف بر ارتکاب حرام اهمّ نباشد بايد به حج مشرف شود.

      آية الله بهجت: قبل از استقرار حج استطاعت شرعيه شرط است و بعد از آن استطاعت عقليه و مقدوريت ميزان است البته با مراعات ساير احکام شرعيه. (مستفاد از صفحه 27 و 22 کتاب حج)

      آية الله تبريزي: بايد به هر نحو ممکن، مادامي که حرج نبوده و مستلزم ارتکاب حرام نباشد، به حج مشرف شود.

      آية الله خويي: اگر حرجي نباشد و نيز متوقف بر ارتکاب حرام اهم يا مساوي نباشد حج واجب است.

      آيات عظام سبحاني، سيستاني، صافي، گلپايگاني: در صورت تمکن، اگر چه با صرف مبلغ زيادتر، لازم است به حج برود.

      آية الله فاضل: اگر حرجي نباشد بايد به هر نحو...

      [32].آية الله زنجاني: به هر نحو که حرجي و موجب مهانت نباشد بايد اقدام کند و اگر مستلزم معصيت باشد حج را تا رفع مشکل، تأخير بيندازد؛ ولي اصل وجوب حج باقي است و به هر شکل، حج به جا آورد مجزي است.

      [33].آية الله تبريزي: اگر در سال اول قرعه به نام او اصابت کند، نمي تواند پول را بگيرد مگر آنکه در حرج بيفتد.

      آية الله خويي، آية الله سبحاني: اگر نفقه لازم باشد و يا از ترک انفاق به حرج بيفتد.

      آية الله سيستاني: اگر پول را براي نفقات لازم نياز داشته و غير از آن پولي نداشته است.

      [34].آية الله زنجاني: اگر احتياج مبرم به پول حج داشته باشد مي تواند پس بگيرد و اگر گرفت و مصرف کرد مستطيع نيست؛ و فرقي بين سال اول و بعد نيست.

      [35].آية الله سيستاني: ظاهر سؤال اين است که حج بر او مستقرّ بوده است و در اين صورت و در فرض سؤال، حج از او ساقط نيست و بايد از او قضا کنند و اگر فوت بعد از احرام و دخول حرم بوده به مسأله 110 رجوع شود.

      آية الله مکارم: اگر بعد از احرام فوت کند حج از او ساقط است. خواه در حرم فوت کرده باشد و يا در خارج حرم.

      [36].آية الله خامنه اي:بنابر احتياط واجب. (مناسک حج، م42)

      [37].آية الله بهجت: يعني سال اول استطاعت شرعيه نه فقط ماليه.

      آية الله خويي، آية الله زنجاني: بلکه در اين فرض که حج بر ذمّه اش مستقر نبوده ولي قبل از احرام يا دخول حرم بميرد، ظاهراً قضا از او واجب شود.

      آية الله سبحاني: بايد براي آن شخص دوباره نائب بگيرند.

      [38].آية الله زنجاني: چنانچه بدون اختلال در زندگي مي توانسته به حج برود، مستطيع بوده و حج ميقاتي کافي است و چنانچه وصيت نکرده از اصل ترکه خارج مي شود.

      [39].آية الله بهجت: يعني و نفقه عيالاتش در نبود او.

      [40].آية الله بهجت: و اگر نمي توانسته ولي مي توانسته استنابه کند، حکم آن در مسأله 52 گذشت و نيز براي «مراد از رجوع به کفايت» به مسأله 40 مراجعه شود.

      آية الله خويي: بلکه اگر دارا و ثروتمند بوده و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير کرده حج بر ذمه اش مي باشد مگر اينکه احتمال داده شود در حال حيات در مورد استطاعت خود غافل قاصر بوده که در اين صورت لازم نيست براي او حج به جا آورند. (مناسک، مسأله 63 و تعليقه عروه، ج2، ص240).

      آية الله سبحاني، آية الله سيستاني: بلکه اگر تمکن مالي داشته و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقّت بوده و در نايب گرفتن تأخير کرده است حج بر ذمّه اش مي باشد (مناسک، مسأله 63).

      [41].آية الله تبريزي: و همچنين بنابر احتياط اگر ثروتمند بوده و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار بوده و در نايب گرفتن تأخير کرده، حج بر ذمه اش مي باشد.

      آية الله سبحاني: به ذيل مسأله 45 مراجعه شود.

      [42].آية الله بهجت: با ملاحظه حواشي مسأله 40 که گذشت، هر دو حج او صحيح است.

      آية الله فاضل، آية الله سبحاني: در فرض مذکور مستطيع بوده و حج انجام شده حج واجب مي باشد و حج نيابي هم محکوم به صحت است.

      [43]. تفصيل نظر آيات عظام در اين مسأله ذيل مسأله 38 و 40 گذشت و در ذيل مسأله 107 در شرط 6 خواهد آمد.

      آية الله اردبيلي: به حاشيه مسائل 38 و 40 مراجعه شود.

      آيات عظام خامنه اي، زنجاني، مکارم: حج اوّل صحيح بوده و حج نيابتي او نيز صحيح است.

      [44].آية الله اردبيلي: و آن بخش از مکه خارج از حرم نمي باشد.

      آية الله مکارم: اگر بعد از احرام فوت شده، حج از او ساقط است؛ خواه بعد از دخول حرم و يا قبل از دخول حرم باشد.

      [45]. نظر آيات عظام در ذيل سؤال 80 گذشت.

      آية الله اردبيلي: و آن بخش از مکه خارج از حرم نمي باشد.

      [46].آية الله سبحاني: بنا بر احتياط به آن عمل کند.

      آية الله سيستاني:به احتياط واجب بايد به آن وفا کنيد.

      [47].آية الله مکارم: ولي بدون شک عمل به آن مستحب مؤکد است.

      [48].آية الله مکارم: يا شرط ضمن العقد بوده است.

      [49].آية الله اردبيلي: و همچنين اگر به نحو شرط ولو شرط ابتدايي باشد.

      آية الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمي شود ولي بر مرد لازم است که به وعده خود وفا کند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. (مناسک، ص161، س4).

      آية الله تبريزي، آية الله خويي: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غير آن، تخلف از وعده کراهت شديده دارد.

      آية الله زنجاني: اگر تعهد کرده ايد مديون هستيد؛ پس چنانچه بتوانيد بايد به آن عمل کنيد.

      آية الله سبحاني: اگر شرط ضمن العقد يا مهر بوده بايد به آن عمل کند و اگر تنها وعده بوده نيز بنابه احتياط واجب بايد به وعده خود وفا کند.

      [50]. تفصيل نظريه آيات عظام در اين مسأله در ذيل مسأله 41 گذشت.

      آية الله بهجت: بر چنين شخصي واجب نيست به حج برود ولي نايب گرفتن بر او واجب است علي الأظهر و تفصيل آن در حاشيه مسأله 52 گذشت.

      آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 23 مراجعه شود.

      آية الله سبحاني: کسي که مستطيع بوده وبه حج نرفته، بايد نائب بگيرد.

      [51].آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني:در صورتي که استطاعت او توقّف بر قبول استيجار داشته باشد، لازم است اوّل براي پدر حج انجام دهد والاّ استطاعتِ بعد، کاشف از بطلان اجاره است.

      آية الله فاضل: هر کدام از دو حج را سال اول انجام دهد، محکوم به صحّت است هر چند در بعضي از صور عصيان کرده است.

      [52].آية الله اردبيلي: بلکه واجب است حج خود را انجام دهد، چه پدر وصيت کرده باشد که او به حج برود و چه او را اجير کرده باشد؛ و استطاعت بعدي کشف از بطلان اجاره و وصيت مي کند، مگر اينکه در فرض اجاره استطاعت از طريق مال الاجاره حاصل شده باشد که در اين صورت بايد حج پدر را انجام دهد و اگر استطاعت او تا سال هاي بعد باقي بماند، بعداً حج خودش را انجام دهد.

      آية الله خامنه اي: اگر بعد از عقد اجاره به واسطه مالي غير از مال الاجاره مستطيع شود بايد در آن سال حج را براي خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براي همين سال بوده اجاره باطل است و در غير اين صورت بايد حج استيجاري را در سال بعد به جا آورد. (مناسک حج، م36)

      آية الله سبحاني: به ذيل مسأله 151 مراجعه شود.

      آية الله سيستاني: اگر با پول نيابت مستطيع شده باشد. ولي اگر با پول ديگري مانند ارث مستطيع شده باشد، پس اگر مطمئن باشد که سال بعد مي تواند حج خود را انجام دهد، اجاره صحيح است و بايد در سال اوّل، حج پدر را انجام دهد و اگر مطمئن نباشد اجاره باطل است و بايد حج خود را انجام دهد.

      [53].آية الله سيستاني: مگر اينکه مطمئن باشد که سال بعد مي تواند حج خود را انجام دهد.

      [54].آية الله بهجت، آية الله سبحاني: در حاشيه مسأله 44 گذشت که حج نايب صحيح و ذمّه منوب عنه بريء مي شود.

      آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: حج نيابي او صحيح است و براي پدرش واقع مي شود، ولي نايب اجرةالمثل را طلبکار است. نه اجرةالمسمّي را.

      آية الله مکارم: صحيح است ولي به خاطر تأخير حجّ خودش، معصيت کرده است.

      [55].آية الله سبحاني: اگر در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول کرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براي پدر حج انجام دهد.

      آية الله سيستاني: اگر اجرت را معين کرده و او در حيات پدر قبول کرده، اجاره است و در صورتي که صحيح باشد بايد انجام دهد. (منهاج الصالحين، ج2، ص1449).

      آية الله مکارم: اگر وصيت کرده خودِ فرزند به جا آورد و او قبول کرده لازم است عمل کند. بنابراين استطاعت براي او حاصل نمي شود.

      آية الله نوري: اگر در وصيت قيد «مباشرت» شده و فرزند وصيت را قبول کرده، نيابت واجب مي شود، هر چند استيجار هم محقق نشده باشد.

      [56]. تفصيل اين مسأله و نظريه آيات عظام در مسأله 38 و 70گذشت.

      آية الله زنجاني: اگر انجام حج نيابي باعث مي شود که ديگر نتواند ـ حتي در سال هاي بعد - حجةالاسلام خود را به جا آورد، حج خودش مقدم است و اگر چنين نباشد، پس چنانچه براي نيابت قراردادي الزامي در کار نيست در اين صورت نيز بايد حج خود را به جا آورد و اگر قرارداد الزامي باشد بايد حج نيابي به جا آورد؛ هر چند اگر مخالفت کرده حج خود را به جا آورد صحيح و مجزي از حجةالاسلام است.

      [57].آية الله اردبيلي: مگر اينکه رفتن به حج موجب شود که زن دچار مشقّت شديد گردد.

      آية الله زنجاني: ولي اگر در مخالفت با شوهر، حرج يا هتک حيثيت زن باشد رفتن به حج فعلاً واجب نيست.

      آية الله سبحاني: ولي شايسته است رضايت اورا جلب کند.

      آية الله مکارم: ولي بهتر جلب رضايت اوست.

      [58].آية الله زنجاني:چنانچه فرزند بتواند از اين فيش براي خودش استفاده کند بايد حج خود را به جا آورد ولي اگر به جهتي مثلاً قبول وصيت پدر يا اجير شدن براي ورثه يا رضايت نداشتن ورثه نتواند با استفاده از اين فيش براي خودش حج به جا آورد، بايد براي پدرش حج به جا آورد.

      [59].آية الله اردبيلي: و فرقي نمي کند که براي انجام حج اجير شده باشد يا آن را تبرّعي انجام داده باشد.

      آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: بايد براي خود حج به جا آورد و براي پدر نايب بگيرد.

      آية الله سبحاني: اگر از جهت نوبت پدر، راه براي او باز باشد و در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول کرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براي پدر حج انجام دهد.

      [60].آية الله خويي: در صورتي که وصيت پدر اين بوده که او خودش حج نيابي را به جا آورد، فتواي ايشان معلوم نيست.

      آية الله سيستاني: در اين صورت نيز بايد براي پدرش حج کند.

      آية الله فاضل: در اين صورت نيز بايد براي پدرش حج به جا آورد هر چند اگر براي خودش نيز حج انجام دهد صحيح است.

      [61].آية الله بهجت: به ذيل مسأله 86 رجوع شود.

      آية الله سبحاني: اگر پسر وصيت پدر را قبل از استطاعت خود پذيرفته، حج نيابي مقدم
      است.

      آية الله سيستاني: و گذشت که اگر اجرت معين شده باشد و او در حيات پدر وصيت را قبول کرده باشد، اجاره است و بايد انجام دهد.

      آية الله مکارم: اگر وصيت را قبول کرده واجب العمل است.

      آية الله نوري: اگر در وصيت قيد «مباشرت شده» و فرزند وصيت را قبول کرده، نيابت واجب مي شود و استيجار لازم نيست.

      [62].آية الله اردبيلي، آية الله خامنه اي: به حاشيه مسأله 86 مراجعه شود.

      [63].آية الله اردبيلي:مستطيع نيست و پول قرباني جزء استطاعت است.

      [64].آية الله تبريزي: در صورتي که بتواند بدون حرج و مشقّت بدل هدي روزه بگيرد.

      آيات عظام خويي، سبحاني، فاضل: چنين شخصي مستطيع نيست مگر با تمکن از جميع مصارف حج و از جمله ثمن هدي.

      آية الله زنجاني: و به جاي آن روزه مي گيرد مگر در صورتي که روزه گرفتن براي او مشقت شديد يا خوف ضرر داشته باشد که در اين صورت مستطيع نيست.

      آية الله سيستاني: استطاعت حاصل است و به جاي هدي روزه مي گيرد.

      آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: مستطيع نمي شود و پول هدي جزو استطاعت است. (مجمع المسائل، ج1، ص437، مسأله38).

      آية الله مکارم: زيرا به جاي آن روزه مي گيرد و چنين کسي عرفاً استطاعت براي حج دارد.

      [65].آية الله خامنه اي: اين گونه افراد حجّشان صحيح و مجزي است. (مناسک حج، م27)

      آيات عظام زنجاني، سبحاني، مکارم: سابقاً گفته شد اينگونه افراد از طلاب و غير طلاب مستطيع هستند و حجشان صحيح و مجزي است.

      تفصيل اين مسأله و نظريه مراجع در ذيل مسأله 40 گذشت.

      [66].آية الله اردبيلي: به حاشيه مسأله 40 مراجعه شود.

      [67].آية الله بهجت: در اين صورت استنابه مي کند علي الأحوط.

      آية الله تبريزي، آية الله سبحاني: اگر مالي را به او اباحه کنند، به اندازه اي که با آن مي تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، بنابر احتياط واجب نايب بگيرد.

      آية الله خويي: اگر مالي را به او اباحه کنند، به اندازه اي که با آن مي تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، نايب گرفتن بر او واجب مي شود (مستفاد از مباني ايشان در بحث استطاعت).

      آية الله زنجاني: اگر هزينه حج يا مکمّل آن را به او تمليک يا اباحه کنند و مجاز در نايب گرفتن هم باشد بايد بدون تأخير نايب بگيرد.

      [68].آية الله اردبيلي: در صورتي که وضع زندگي او قبل از حج و بعد از آن فرقي نکند، رجوع به کفايت شطر نيست.

      آية الله بهجت: در مسأله 40 معناي رجوع به کفايت گذشت که زندگي او از يسر به عسر تغيير نکند.

      آية الله تبريزي: مگر براي کسي که اگر آنچه دارد در راه حج خرج کند به حرج نمي افتد.

      آيات عظام خويي، زنجاني، سيستاني: به شرحي که در ذيل مسأله 40، شرايط وجوب گذشت.

      آية الله سبحاني: به ذيل مسأله 59 مراجعه شود.

      آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: مگر براي کسي که اگر آنچه دارد در راه حج خرج کند زندگي او قبل و بعد از حج تفاوتي ندارد.

      آية الله مکارم: اگر چنانچه انجام حج در اين شرايط تأثير چنداني در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحيح است و رجوع به کفايت شرط نيست.

      [69].آية الله بهجت: هرگاه انسان مالي داشته باشد که کفاف هزينه حج را بدهد، مي تواند قبل از وقت حرکت قافله آن را در مصارف خود خرج کند، هر چند ديگر نتواند به حج برود. ولي در صورتي که آن مال را نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است که اقدام به اين عمل نکند و تفصيل آن در ذيل مسأله 23 گذشت. (مناسک، ص16، مسأله 36).

      [70].آية الله زنجاني: و حج نياورد حج بر عهده اش مستقر شده و بايد به نحوي که در حاشيه مسأله 3 گذشت عمل نمايد.

      [71].آية الله خويي: در صورتي که ولايت شرعيه بر بذل داشته باشد يا حاکم شرع آن را اجازه نمايد.

      [72].آية الله اردبيلي:چنانچه احتمال عقلايي بدهيد که بتوانيد با اين پول در سال هاي آينده ثبتنام کرده و به حج برويد، نمي توانيد خود را از استطاعت خارج کنيد.

      آية الله تبريزي: در صورتي که فقط از طريق ثبت نام مي توانيد به حج برويد، چنانچه در اين سال ثبت نام مي شود و اطمينان داريد با ثبتنام مي توانيد در همين سال به حج برويد، بايد ثبتنام کنيد و به حج برويد، و همچنين اگر توانايي رفتن به حج از طريق آزاد را داريد، مستطيع هستيد و بايد به حج برويد، و در غير اين دو صورت مستطيع نيستيد و نگهداري پول لازم نيست.

      آية الله خامنه اي: به حاشيه مسأله 24 مراجعه شود.

      آية الله خويي: به هر حال بايد آن را تا زمان ثبتنام حفظ کنيد.

      آية الله سيستاني: اگر احراز کند که در سال بعد واجد شرايط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد.

      آية الله صافي: اگر اصل اعلام وقت و اجازه از طرف دولت معلوم نباشد نگهداري آن لازم نيست و اگر ثبتنام براي حج در امسال معلوم باشد هر چند تاريخ آن هنوز معين نشده باشد جواز صرف آن در راه ديگر، محلّ تأمّل است. (آداب و احکام حج، حاشيه مسأله 155).

      [73].آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 23 مراجعه شود.

      [74].آية الله زنجاني: و رفتن به حج زندگي او را مختل نمي کند، مستطيع است.

      [75].آية الله بهجت: چون پنج نفر شريک و مالک اين در آمد هستند بر هيچکدام واجب نيست. (مستفاد از سؤال 6 مناسک).

      آية الله تبريزي، آية الله خويي: اگر پس از برگشت در زندگي به حرج نمي افتد حج بر او واجب است.

      آية الله سبحاني:در صورتي که حصّه پدر يا هر کدام از پسرها کافي براي مخارج حج باشد، حج بر خصوص آن شخص واجب مي شود.

      آية الله مکارم: يعني اگر فرضاً مال مزبور را تقسيم کنند و حق هر کدام را بدهند، هر کدام مستطيع است بايد حج برود و اگر هيچ کدام مستطيع نمي شوند بعضي مي توانند حق خود را به ديگري واگذار کنند تا مستطيع شود.

      [76]. آية الله بهجت: حکم آن در مسأله 39 گذشت.

      [77].آية الله تبريزي، آية الله خويي: و ترک آن بر پدربزرگ مستلزم وقوع در حرج باشد.

      آية الله زنجاني: اگر مخارج ازدواج نوه، شرعاً يا عرفاً بر او لازم باشد يا تشرف به حج و ترک ازدواج نوه، موجب هتک حيثيت يا حرج بر پدربزرگ شود، مستطيع نيست.

      آية الله سبحاني: خصوصاً اگر نوه پسري و پدر از دست داده باشد.

      آية الله سيستاني: اگر صرف مال در حج و ترک تزويج نوه براي او (پدربزرگ) حرجي باشد، حج واجب نيست وگرنه واجب است. (ملحق مناسک، س12).

      آية الله صافي: اگر عرفاً مخارج ازدواج نوه به عهده پدر بزرگ باشد که ترک اداي آن حرجي باشد، عدم حصول استطاعت بعيد نيست. (آداب و احکام حج، مسأله 153).

      آية الله گلپايگاني: مخارج ازدواج نوه از نفقات واجبه بر پدربزرگ نيست و اگر مستطيع است بايد به حج برود. بلي اگر از جهت ترک تزويج نوه، پدربزرگ در عسر و حرج واقع مي شود مخارج ازدواج او را مقدم دارد. (آداب و احکام حج، مسأله 118 و 153).

      [78].آية الله اردبيلي: و در صورت يأس از رفتن به حج، واجب است نايب بگيريد.

      آية الله مکارم: و اگر مأيوس از ترک اعتياد هستيد بايد نايب بگيريد.

      [79]. تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 23 و 41 گذشت.

      آية الله بهجت: حکم آن در مسأله 52 بيان شد.

      [80].آية الله اردبيلي: و همچنين است اگر بتوانيد از راه ديگري به حج برويد.

      آية الله تبريزي، آية الله سبحاني: و اگر نتوانيد بنابر احتياط بايد نايب بگيريد.

      آية الله زنجاني: اگر از ترک اعتياد مأيوس هستيد بايد نايب بگيريد هر چند سال اول استطاعت باشد، والاّ بايد اقدام به ترک اعتياد کرده حج به جا آوريد.

      [81].آية الله اردبيلي: يعني کسي که شرعاً حق پرداخت و تمليک خمس و زکات را دارد.

      آية الله سبحاني: قدرت پرداخت آنها وهزينه هاي حج را نيز داشته باشد.

      [82].آية الله تبريزي، آية الله سبحاني:کسي که در زمان اخذ زکات و سهم سادات مستحق آن باشد، آن را مالک مي شود و جزو ترکه او حساب مي شود. و اگر با آن کسب کند و از راه کسب يا نماء منافعي داشته باشد، با وجود ساير شرايط مستطيع مي شود و سهم امام (عليه السلام) چنانچه عين آن باقي باشد، ملک گيرنده نيست و جزو ترکه او حساب نمي شود و اگر با آن چيزي را خريده و با سهم امام (عليه السلام) ثمن آن را ادا کرده، آنچه را که خريده مالک مي شود و احکام ملک بر آن بار مي شود.

      آية الله خويي: عين سهم امام که به اهل علم براي ارتزاق داده مي شود ملک آنها نيست.

      آية الله زنجاني: و اگر مالک آن نباشد ولي خمس و زکات در اختيارش بوده و شرعاً هم بتواند با استفاده از آن حج به جا آورد مستطيع است، ولي جزء ترکه محسوب نمي شود.

      آية الله سيستاني: در مورد سهم امام (عليه السلام) اگر فقط مجاز در تصرف باشد مالک نمي شود و جزو ترکه نيست و موجب استطاعت نمي باشد و اگر از سوي حاکم شرع تمليک شده باشد جزو ترکه است و موجب استطاعت و امّا سهم سادات و زکات، اگر مستحق بوده مالک است و جزو ترکه است و موجب استطاعت.

      [83].آية الله اردبيلي: به شرط آنکه فروختن ابزار و وسايل، مخالف شأن او نباشد.

      آية الله مکارم: در صورتي که فروختن آن مخالف شؤون او نباشد.

      [84].آية الله مکارم: اگر در حال حاضر و پس از بازگشت، زندگي او از طريق ديگر تأمين مي شود، حج بر او واجب است.

      [85].آية الله بهجت: و تکليف ولي او براي احرام غير لزومي در مسأله 8 گذشت.

      آية الله سبحاني: ليکن وليّ يا متکفل امر او به نيابت از او طواف نساء ونماز آن را به جا آورد واگر مستلزم مخارجي شد وليّ يا متکفل امرش از مال مجنون بپردازد.

      [86].آية الله بهجت: در اين مسأله و مسأله بعد، مراجعه به مسأله 8 الي 13 مفيد است.

      آية الله سيستاني: و در غير اين صورت هم، چنانچه به ارکان حج خلل وارد نشده باز از احرام خارج شده است، ولي اگر فقط به طواف نساء خلل وارد شده بايد طواف نساء را به جا آورد.

      [87]. نظر آية الله زنجاني:در اين مسأله به دست نيامد.

      [88].آية الله سيستاني: تنها در صورتي بر احرام باقي مي ماند که اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولي در حج اگر خلل به ارکان آن بزند با گذشت وقت حج احرام آن فاسد مي شود، بلي اگر فقط طواف نساء را بهطور صحيح به جا نياورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتيان طواف نساء، ولي ازدواج صحيح است.

      آية الله مکارم: همان وظيفه اي که در مسأله بالا گفته شد.

      [89].آية الله بهجت: به مسأله 52 و 21 مراجعه شود.

      تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 23 گذشت.

      آية الله تبريزي، آية الله سبحاني: بنابر احتياط نايب گرفتن لازم است.

      [90].نظريه آيات عظام تبريزي، خويي، سبحاني و سيستاني: ذيل مسأله 21 گذشت.

      آية الله زنجاني: به حاشيه مسأله 20 و 23 مراجعه شود.


    • نيابت در حج
    • استفتائات نيابت
    • حج استحبابي
    • اقسام عمره
    • اقسام حج
    • صورت حج افراد و عمره مفرده
    • صورت حج تمتّع اجمالاً
    • استفتائات اقسام عمره و حج
    • باب اول: اعمال عمره تمتّع
    • باب دوم: اعمال حج تمتع
    • استفتائات جديد
    • شرايط وجوب حَجّة الاسلام
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
  • جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
  • به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
  • جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
  • از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
  • مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.
700 /