دریافت:
مناسک حج محشى
- ديباچه
- مقدمه
- شرايط وجوب حَجّة الاسلام
- مسائل متفرقه استطاعت
- استفتائات استطاعت
- نيابت در حج
- استفتائات نيابت
[124] س ـ کسی مستطیع بوده و در میقات به نیابت دیگری مُحرم شده و به مکه آمده و عمره تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است، وظیفه او چیست؟
ج ـ با اینکه خودش[1] مستطیع است نیابت او صحیح نیست[2] و احرام او باطل است[3] و باید برگردد به میقات و از آنجا برای خودش مُحرم شود.[4]
[125] س ـ اگر کسی که نیابت از دیگری گرفته و به حج آمده، از بعض اعمال معذور است، آیا می تواند در این اعمال نایب بگیرد و آیا می تواند پول نیابت را به دیگری بدهد که اصل حج را به جا آورد؟
ج ـ نایب شدن معذور[5] صحیح نیست[6] و باید پول را به صاحبش برگرداند، مگر اینکه از طرف صاحب پول مجاز در نایب گرفتن باشد که در این صورت می تواند دیگری را در اصل عمل حج نایب کند و در صورتی که بدون اجازه، نیابت را به دیگری واگذار کرد و او عمل را انجام داد، حج از طرف منوب عنه واقع می شود[7] ولی پول را باید به صاحبش برگرداند[8] و صاحب پول ضامن چیزی نیست و اُجرت نایب را باید امر کننده بپردازد.
[126] س ـ از هر کاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نیابت آمده اند و بناچار باید نیمه شب از مشعر برای انجام کارهای لازم در منی یا همراه ضعفا، به منی بروند، سؤال این است که آیا اجیر شدن و نیابت آنان صحیح است یا خیر؟
ج ـ با توجه به اینکه از معذورین هستند و نمی توانند وقوف اختیاری در مشعر را درک کنند، نیابت آنان صحیح نیست[9] و اگر قبل از استخدام اجیر شده اند باید حج را به جا آورند و وقوف اختیاری را درک نمایند.
[127] س ـ آیا شخص زنده در موردی که می تواند نایب بگیرد، باید از بَلَد نایب بگیرد یا از میقات، و اگر دیگری برای او نایب بگیرد کفایت می کند یا خیر؟
ج ـ نایب گرفتن از میقات کفایت می کند و خودش باید نایب بگیرد و نایب گرفتن دیگری برای او کافی نیست؛ مگر از طرف او وکالت داشته باشد.[10]
[128] س ـ آیا عمره مفرده یا طواف استحبابی را می توانیم به نیابت چند نفر انجام دهیم و در اعمال آن؛ از جمله طواف نساء، نیت همه باید بشود یا نیت بعضی کافی است؟
ج ـ می توانید به نیابت چند نفر انجام دهید و باید نیت همه بشود.[11]
[129] س ـکسی را روز عید، قبل از حلق دستگیر کرده اند و او را به ایران فرستاده اند، آیا رفقای او می توانند از او نیابت کنند و بقیه اعمال را انجام دهند یا خیر و چگونه از احرام خارج می شود؟
ج ـ بدون اینکه خودش نایب بگیرد نیابت صحیح نیست[12]، و برای خارج شدن از احرام باید به منی بیاید و حلق یا تقصیر کند و اعمال مترتّبه را انجام دهد و اگر نمی تواند برود در محل خودش حلق یا تقصیر نماید و بنابر احتیاط[13] موهای خود را به منی بفرستد و باید برای اعمال مترتبه نایب بگیرد.[14]
[130] س ـ افرادی که هر سال به حج می روند؛ مانند خدمه کاروانها، در محل خود از کسی نیابت قبول می کنند، ولی در میقات بر اثر اشتغال زیاد از نیابت غافل و مُحرم می شوند[15]، بعد که متوجه شدند دوباره نیت نیابت می کنند، آیا حج نیابتی آنان درست است یا حج برای خودشان حساب می شود؟
ج ـ باید[16] عمره و حج را به همان نیت اول اتمام کنند[17] و احرام دوم صحیح نیست مگر آنکه احرام اول باطل باشد؛ مثل اینکه حج بر او واجب نبوده و نیت حجةالاسلام کرده باشد.[18]
[131] س ـ شخصی در میقات برای خودش مُحرم می شود و تلبیه می گوید، بعد به فکر می افتد که چون خودش حج واجب را در سال های گذشته به جا آورده، برای پدر یا مادر یا یکی از خویشاوندان دیگرش حج تبرعی به جا آورد، آیا می شود با نیت عدول کند و یا دوباره به نیت شخص مورد نظر مُحرم شود یا خیر؟
ج ـ اگر به احرام صحیحی مُحرم شده، نمی تواند نیت را عوض کند و باید عملش را به همان نیتی که در احرام داشته، اتمام کند.
[132] س ـ نایبی در احرام عمره تمتع، بعد از اینکه وارد مکه شد شک می کند که نیت نیابت کرده یا نه، آیا باید به میقات برگردد و مجدداً به نیابت مُحرم شود، یا اصلاً حج برای خودش حساب می شود و دیگر نمی تواند نایب باشد؟
ج ـ در نیت خطور لازم نیست، اگر انگیزه او در حال احرام نیابت بوده، عمل را به نیابت انجام دهد، و اگر در داعی و انگیزه هم شک دارد[19]، باید اعمال را به نیت اجمالی (همان نیت در احرام) اتمام کند[20]، و در نیابت به آن اکتفا نمی شود.[21]
[133] س ـ زنی در عرفات، در روز نهم دیوانه شد، او را به بیمارستان بردند و تا آخرین وقتی که می توانستند همراهان او در مکه بمانند باقی ماندند، خوب نشد، آیا شوهرش که با او است می تواند برای او نایب بگیرد و یا خودش باقی اعمال را انجام دهد یا نه؟
ج ـ مجنون تکلیف ندارد[22] و نمی توانند برای او نایب بگیرند[23]، و اگر عاقل شد حکم اشخاص مُحرم دیگر را دارد.
[134] س ـ هرگاه کسی مریض شود، بهطوری که بعد از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد، آیا کسی که برای عمره تمتع مستحبی مُحرم شده و عمره را انجام داده است می تواند در حج نایب او شود یا خیر؟
ج ـ کسی که برای عمره تمتع مُحرم شده ولو مستحبی، نمی تواند در اصل عمره یا حج برای دیگری نایب شود و باید عملش را اتمام کند، ولی اگر مریض فقط قادر به انجام طواف و سعی نباشد و بتواند وقوفین را درککند و بقیه اعمال را نایب بگیرد، جایز است دیگران را در طواف و سعی و اعمال دیگر نایب قرار دهد، هر چند خودشان هم حج یا عمره به جا می آورند.[24]
[135] س ـ بنده چون مسؤول گروه حج بودم، به استناد وظیفه ام،که مراقبت از بیماران و عاجزهای گروه بود، وقوف اضطراری انجام دادم، لطفاً وظیفه شرعی اینجانب را بیان فرمایید.
ج ـ اگر همراه عجزه بوده اید که لازم بوده با آنان باشید و آنان از وقوف اختیاری معذور بوده اند برای شما هم اشکالی نداشته[25]، بلی اگر نایب کسی شده اید[26] نیابت شما درست نبوده است.[27]
[136] س ـ اگر کسی دفعه اول به صورت خدمه، حج به جا آورده و در دفعه دوم دوباره به مأموریت خدمه عازم مکه معظمه است، آیا می تواند به عنوان پدر یا مادر که فوت شده اند نیابت نماید، و در چنین صورتی آیا حج از عهده پدر و مادرش برداشته می شود؟
ج ـ مانع ندارد و حج از منوبعنه کافی است، مگر آنکه سال اول، مستطیع نبوده و امسال مستطیع باشد.[28]
[137] س ـ اینجانب حدود شانزده سال قبل نیابتاً به مکه معظمه مشرف شدم و در منی چون سفر اول بوده است، و می دانستم که طبق تقلید حضرتعالی باید در سفر اول حلق کنم، و لیکن نمی دانستم که ماشین ته زن با تیغ فرق دارد[29] و به جای تیغ با ماشین ته زن سر خود را تراشیدم و بعد از آن سفر هم دو سفر دیگر مشرف شدم و در سفرهای بعدی سر خود را ماشین نموده و ناخن هم گرفته ام، لطفاً بفرمایید در سفر اول که به جای تیغ با ماشین سر را تراشیدم، در مقابل این کار وظیفه ام چیست؟ و آیا این عملِ سفرِ اول در سفرهای بعدی خللی وارد می آورد یا ذمه ام بریء شده است؟
ج ـ شما در صورت امکان باید[30] به مکه بروید و در منی حلق کنید[31] و بعد از آن طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورید و در این اعمال نیت اتمام حج سفر اول را بکنید و بعد از آن چیزی بر شما نیست، و اگر خودتان نمی توانید بروید یا رفتن برای شما حرجی است در محل خود حلق کنید و بنابر احتیاط موی آن را به منی بفرستید و در بقیه اعمال فوق نایب بگیرید، و نسبت به دو سفر دیگر که آیا صحیح و کافی بوده یا نه احتیاط را مراعات نمایید.
[138] س ـکسانی که مجاز هستند در شب عید قربان، بعد از درک اضطراری مَشعر، به منی بروند، آیا همه آنان از ذویالأعذار می باشند که نیابت ولو تبرعاً مورد اشکال است یا نسبت به بعضی استثناء شده است؟
ج ـ در فرض سؤال، زن ها می توانند نایب شوند و نیابت در سایر ذویالأعذار صحیح نیست.[32]
[139] س ـ شخصی در حج از میتی نیابت کرد و در وقت عقد اجاره برای انجام مناسک، هیچ عذری نداشت، ولی چند سال بعد از انجام حج متوجه شد که در وقوف مشعرِالحرام، با زن ها و مریض ها به عنوان راهنما، وقوف اضطراری کرده و به منی رفته است و غافل بوده که نایب باید وقوف اختیاری بکند، آیا وظیفه اش چیست؟
ج ـ عمل مزبور مُجزی از حج نیابتی استیجاری نیست[33]، و از جهت اجرت باید به اجیر کننده مراجعه نماید و یا در صورتی که اجاره، موقت به زمان مخصوصی که منقضی شده نباشد، دوباره حج نیابتی صحیح به جا آورد.
[140] س ـ آیا می توانم برای مادرم و برای خودم فریضه حج را انجام دهم؟
ج ـ در یکسال بیش از یک حج واقع نمی شود.
[141] س ـ شخصی به عنوان نیابت در مسجد شجره مُحرم شد و به مکه آمد، در مکه فهمید که خودش مستطیع بوده است؟ آیا باید اعمال عمره را به قصد خود به جا آورد یا به قصد نیابت، و اگر باید حج را به قصد خود به جا آورد، نسبت به حج نیابی چه وظیفه ای دارد و آیا می تواند برای آن نایب بگیرد یا نه؟
ج ـ احرام او صحیح نبوده است[34] و باید برگردد و برای عمره تمتع برای خودش مُحرم شود و وظیفه خودش را انجام دهد و راجع به حج نیابی نمی تواند نایب بگیرد، مگر اجازه داشته باشد یا استیجار او برای مطلق تحصیل حج باشد.[35]
[142] س ـکسی که نایب بوده و عمره تمتع را انجام داده و بعد ناچار شده است که به ایران بازگردد، آیا می تواند بقیه اعمال را به دیگری واگذار نماید که حجّ تمتع را انجام دهد؟
ج ـ نمی تواند.
[143] س ـ آیا شرط ایمانِ نایب، که در اصل نیابت حج[36] و همچنین در ذبح[37] شرط است[38]، در سایر اعمالی که نیابت در آن جایز است، مثل رمی و طواف هم شرط است یا خیر؟
ج ـ در سایر اعمال نیز شرط است.[39]
[144] س ـ شخصی تمام اختیارات اموال پدرش را دارد و پدر نمی تواند بالمباشره حج را به جا آورد، پسر بدون تذکر دادن به پدر شخصی را اجیر برای حج پدر نموده و خودش هم برای حج خود مشرف شده، در این فرض آیا حج اجیر برای حج پدر، مجزی است یا خیر؟ و هرگاه در مدینه تصمیم بگیرد که آنچه را از مال پدر به اجیر داده است با پدر حساب نکند و از مال خودش باشد، رفع اشکال می شود یا نه؟
ج ـ در فرض مزبور استنابه در مورد پدر صدق نمی کند[40]، و حَجّةالاسلام از طرف پدر واقع نمی شود و فرقی بین دو صورت فوق نیست.[41]
[145] س ـ شخصی پس از آنکه به مدینه مشرف شد جنون پیدا کرد، با توجه به اینکه سابقاً حج بر او مستقر شده است، آیا می شود برای او نایب گرفت یا خیر، و اگر نشود، تبرع حج از او چه صورت دارد؟
ج ـ نیابت و تبرع در فرض سؤال صحیح نیست.[42]
[146] س ـ فردی پس از استطاعت مالی برای حج اسمنویسی کرد و برای دو سال بعد اسمش در آمد، ولی چند ماه قبل از حرکت، فوت کرد درحالیکه پسرش را نایب قرار داده بود که برای او حج به جا آورد، در حالی که پسر خود استطاعت مالی داشته ولی در اسم نویسی مسامحه کرده و ننوشته است، در صورتی که اگر اسم می نوشت، شاید در همان سال اول، قرعه به نامش در می آمد و شاید هم سال های بعد، اکنون پسر به مدینه آمده به عنوان نیابت حج بلدی از جانب پدر و هنوز محرم نشده، چه وظیفه ای دارد؟
ج ـ در فرض مرقوم نیابت صحیح نیست[43] و باید برای خودش حج
نماید.[44][147] س ـ شخصی اجیر حج بَلَدی از قم شده و خودش ساکن اراک است، بعد از اجیر شدن در نظر داشته که به قم برود و از آنجا حرکت کند، پس از چند روز در حالی که از موضوع غافل شده، برای انجام کار دیگری به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است، آیا همان نیت قبلی برای حرکت از قم کافی است یا باید برگردد به قم، و بر فرض خروج از ایران چه حکمی دارد؟
ج ـ اگر می تواند باید برگردد[45]، و چنانچه برنگشت ولو در صورت تمکن و حج را انجام داد، حج صحیح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد.[46]
[148] س ـ آیا بر نایب واجب است اعمال حج را طبق فتوای مرجع تقلید منوبعنه انجام دهد یا مطابق وظیفه خودش عمل نماید؟
ج ـ میزان، وظیفه خود اوست[47] ولی اگر اجیر شده به کیفیت خاصی، باید طوری عمل کند که مراعات وظیفه خودش و کیفیت ذکر شده، بشود.[48]
[149] س ـ آیا در اجاره برای اعمال حج لازم است اجیر و مستأجر از یکدیگر سؤال کنند که مقلّدِ چه کسی هستند یا نه؟
ج ـ لازم نیست و اجیر مطابق تقلید خودش عمل می کند.[49]
[150] س ـ نایب چند ماه قبل از حج به بلد منوبعنه می رود و به عنوان نیابت حج حرکت می کند و به وطن خودش یا محل دیگری می رود و در ماه ذیحجه، که عازم حج می شود، دیگر به بلد منوبعنه نمی رود، کافی است یا نه؟ و چه وقت باید برود؟
ج ـکافی است.
[151] س ـ در مودی که مرحوم پدرم فرموده بود پسر بزرگ نیابتاً به مکه برود و من که پسر بزرگ هستم به وسیله ارث مستطیع شده ام اما تاکنون نتوانسته ام سهم خود را به پول مبدل کنم، آیا می توانم با این حال به جای پدر حج به جا آورم یا نه؟
ج ـ با فرض حصول استطاعت مالی برای خودتان[50] ولو از بابت ارثیه، اگر امکان فروش و صرف قیمت در حج را دارید باید اول برای خودتان حج به جا آورید و برای پدر بعداً انجام دهید یا دیگری را نایب بگیرید.[51]
[152] س ـ آیا جایز است برای نایب در طواف عمره تمتع یا طواف حج که طواف را در غیر موسم حج به جا آوَرَد یا نه؟
ج ـ مانع ندارد.[52]
[153] س ـ شخصی قبلاً مستطیع بوده و به حج نرفته و الآن هیچگونه قدرت مالی جهت انجام حج را ندارد، آیا فرزندش می تواند تبرعاً از طرف او حج نیابی انجام دهد؟
ج ـ نیابت در حج از حی صحیح نیست[53] مگر در صورتی که شخص از جهت پیری نتواند به حج برود یا مریض[54] باشد[55] و از جهت مرض نتواند برود و مأیوس از خوب شدن تا آخر عمر باشد.[56]
[154] س ـ حج به نیابت حضرت ولی عصر ـ ارواحنا له الفدا ـ چون در موسم حج تشریف دارند جایز است یا نه؟
ج ـ اشکال ندارد.[57]
[155] س ـ زنی که واجب الحج است وصیت کرده که از اصل ترکه اش برای او حج بَلَدی توسط وصیش انجام شود، حال استطاعت جانی و مالی و غیره برای وصی او فراهم است، فقط از حیث عدم شرکت در نامنویسی برای حج، آن هم با عذری، استطاعت راهی ندارد، آیا می تواند حج نیابی را انجام دهد؟
ج ـ[58] وصی اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه برای او باز نیست الآن هم مستطیع نیست و می تواند برای حج نیابی اجیر شود[59]، ولی اگر بدون اینکه اجیر شود خود را به میقات برساند، نمی تواند حج نیابی به جا آورد و باید برای خودش حج به جا آورد.
[156] س ـکسی که حج نیابی انجام می دهد، اگر در قربانی شخص ثالثی را وکیل کرد، ذابح چگونه نیت کند، آیا باید نیت کند که به وکالت از میت قربانی می کنم یا باید وکالت از نایبِ میت کند؟ در هر صورت آیا باید نام میت را هم ببرد؟
ج ـ نام میت بردن لازم نیست، بلکه چنانچه نیت کند آنچه بر عهده نایب است انجام دهد صحیح است.[60]
[157] س ـکسی که برای حج اجیر می شود، اگر شرط کند که مثلاً برای طواف نساء یا یک عمل دیگری که نیابت بردار است نایب می گیرم، آیا این شرط نافذ است و می تواند عمل نماید یا نه؟
ج ـ اگر عذر دارد[61] نمی تواند قبول کند، بلی در قربانی مانع ندارد و شرط لازم نیست.
[158] س ـ کسی احتمال قوی عقلایی می دهد که نتواند اعمال را به نحو عادی انجام دهد، و ممکن است حج تمتع را بدل به اِفراد کند، آیا می تواند از حج واجب نیابت کند؟
ج ـ می تواند نیابت کند[62]، ولی اگر وظیفه او عدول به افراد شد، بنابر احتیاط منوبعنه نباید اکتفا به آن کند.[63]
[159] س ـ نایبی که در وقت قبول نیابت برای حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل یا قبل از محرم شدن، جزو معذورین شد و در هر عذری که پیش آمده طبق وظیفه معذورین رفتار نمود، آیا حج او از منوبعنه کافی است؟ و آیا نسبت به نحوه عذر فرقی هست یا نه؟
ج ـ محل اشکال است.[64]
[160] س ـکسانی که در حال اجیر شدن، از معذورین نبوده اند و بعداً در اثنای عمل عذر عارض شده است، آیا نیابتشان صحیح است و مستحق تمام اجرت می باشند یا نه؟
ج ـ اشکال دارد.[65]
[161] س ـ خدمه ای که از روی جهل به مسأله اجیر شده اند و وقوف اختیاری مشعر را درک نکرده اند، فعلاً تکلیفشان چیست و همچنین سایر معذورینی که حج ناقص از این قبیل انجام داده اند؛ تبرعاً یا با اجرت؟
ج ـ نیابت ایشان صحیح نیست[66] و کفایت از منوبعنه نمی کند و باید پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درک اختیاری مشعر، باید با انجام عمره مفرده[67]، از احرام خارج شوند.[68]
[162] س ـ در مناسک آمده است که معذور نمی تواند نایب شود، معذور به چه کسی گفته می شود؟ لطفاً حدّ آن را معین کنید؛ مثلاً کسی که نمی تواند نماز طواف را صحیح بخواند، یا نمی تواند خودش رمی جمرات کند و یا نمی تواند قربانی نماید و یا نمی تواند یکی دیگر از واجبات حج را؛ اعم از ارکان و غیر ارکان، انجام دهد معذور است یا خیر؟
ج ـ هر کس نتواند اعمال اختیاری حج را انجام دهد معذور است[69] و نمی تواند نایب شود[70]، ولی مباشرت در ذبح در حال اختیار هم لزوم ندارد و لذا کسی که نمی تواند ذبح کند می تواند برای حج نایب شود و برای ذبح نایب بگیرد.
[163] س ـکسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت آمده است، آیا نیابت او صحیح است؟ و مفروض این است که به عنوان نیابت مُحرم شده است؟
ج ـ اگر از قرائت صحیح معذور است[71]، نیابت و احرام او باطل است[72] و اگر معذور نیست صحیح است و باید قرائت خود را درست کند.[73]
[164] س ـ اگر مستنیب یا منوب عنه در وقت نیابت بدانند که نایب جزو معذورین است و او را نایب کنند؛ اولاً آیا اجرت نیابت برای نایب حلال است یا نه؟ و ثانیاً آیا حج نیابتی او صحیح و از حجةالاسلام یا غیر حَجّةالاسلام منوبعنه کفایت می کند یا نه؟
ج ـ با فرض اینکه معذور بوده و استیجار شده[74] استحقاق اجرت ندارد و کفایت نمی کند.[75]
[1].آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود.[2].آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: با فرض وجوب حج بر خود او اجاره باطل می باشد، ولی حج صحیح است و ذمه منوبعنه بریء می شود، گرچه موظّف بوده است به میقات برگردد و برای خودش محرم شود.
آیة الله سبحانی: بعد از انجام یک طواف نساء به عنوان وظیفه فعلی به میقات واگر ممکن نشد
به ادنی الحل رفته و جهت عمره تمتع برای خودش محرم شود وچنانچه وقت کافی
نیست وبه عرفات نمی رسد بعید نیست که بدل به حج افراد شود وحج او صحیح است مگر اینکه با علم به استطاعت خود نائب شده باشد وخود را دچار تنگی وقت کرده اکتفا به حج افراد مشکل است.آیة الله سیستانی: اگر مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام می دهد، حج نیابی را تمام
کند و اگر مطمئن نیست باید به یکی از مواقیت رفته و برای خود احرام ببندد ولی اگر حج نیابی
را تمام کند حجّش صحیح است و اگر استیجاری باشد اجاره باطل است و مستحقّ اجرت المثل است.آیة الله فاضل: نیابت او صحیح است اگرچه معصیت کرده است، و در مورد سؤال، که
فعلاً از احرام خارج شده است، واجب است به میقات برگردد و برای خودش محرم شود.
ولی اگر دوباره معصیت کرد و حج نیابی را تمام کرد صحیح است و از منوبعنه مجزی
است.تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 107 و 118 گذشت.
[3]. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 118 مراجعه شود.
آیة الله نوری: مگر آنکه بهنحو خطا در تطبیق باشد، که در این صورت از خودش واقع
می شود.[4].آیة الله زنجانی: به مسأله های 44، 215، 219 و حواشی آنها مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: اگر استطاعت ویا استقرار حج بر او قبل از قبول نیابت بوده والآن در میقات متوجه شد، نیابت باطل وباید برای خود حج به جا آورد وچنانچه از فیش منوب عنه استفاده کرده با اجازه ورثه برای متوفی حج میقاتی استنابه کند وبه خاطر تفاضل قیمت هریک از حج میقاتی و فیش مصرف شده با ورثه بر اساس قاعده عدل و انصاف به توافق برسند و یا مصالحه کنند.
[5].آیة الله بهجت: اگر بدون توجه محرم شده، احتیاطاً در موارد عذر نایب بگیرد تا عمل را صحیحاً به جا آورد و خود نیز آن عمل را انجام دهد نیابتش صحیح است هر چند از اوّل نمی توانسته نایب شود و امّا قبل از احرام پس با احراز رضایت منوب عنه حج میقاتی برای او بدهد چون اطلاق اجاره قید مباشرت را بر می دارد (مناسک، س106 و 17).
آیة الله تبریزی: نیابت معذور در حج واجب اشکال دارد.
آیة الله خویی: نیابت معذور اشکال دارد.
آیة الله سبحانی: فقط در موارد جواز استنابه که در مسأله 1297 آمده است می تواند نائب شود و یا در عذر طاری در بقیه موارد نمی تواند استنابه کند وهمچنین در اصل حج اگر منوب عنه زنده است می تواند استنابه کند و در مورد میت هم از ورثه باید استجازه کند مگر اینکه در هر دو مورد از اول به او اذن داده باشند.
آیة الله سیستانی: اگر عذر بعداً پیش آمده است نایب گرفتن جایز است و همچنین در مواردی که تفصیل آن در حاشیه مسأله 107 گذشت.
آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله گلپایگانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط.
[6].آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله زنجانی: مگر در عذر طاری بر احرام، به تفصیلی که در حاشیه مسأله 107 گذشت و باید پول را...
[7].آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: اگر منوب عنه زنده است نیابت بدون اذن او (آیةالله زنجانی: در حجةالاسلام) مجزی نیست. (مناسک مسأله 66)
[8].آیة الله مکارم: مگر اینکه صاحبش راضی گردد.
[9].آیة الله بهجت: بنابر احتیاط، با تمکن از استیجار غیر معذور، نمی توانند اجیر شوند (مستفاد از مناسک، ص40 مسأله 110) و در جزوه پرسش های جدید حج، ص4، مسأله 13 آمده است در صورتی که بدانند به واجبات اختیاریه نمی توانند عمل کنند احتیاط در ترک نیابت است.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت آنان محل اشکال است مگر اینکه بتوانند برای درک مسمّی وقوف اختیاری به مشعر برگردند.
آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: نیابت آنها صحیح است.
آیة الله سبحانی: اگر عالماً وعامداً ترک وقوف اختیاری کنند حجشان باطل است وباید اعمال عمره مفرده انجام دهند و از احرام خارج شوند.
آیة الله سیستانی: صحّت نیابت آنان بعید نیست. (ملحق مناسک، س58، فرع 2).
آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.
[10].آیة الله اردبیلی: و یا اینکه منوبعنه قبلاً و فعلاً راضی باشد بهگونه ای که وقتی به او اطلاع می دهند، رضایت داشته باشد.
آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 129 مراجعه شود.
[11].آیة الله زنجانی: البته منظور عمره مفرده مستحبی است.
[12].آیة الله اردبیلی: به ذیل مسأله 127 مراجعه شود.
آیة الله بهجت: چنانچه احراز رضایت شود و شاهد حال هم بر رضایت بود؛ بهطوری که اگر او بفهمد راضی است، نیابت صحیح است با مراعات سایر جهات (مستفاد از س 157 و 17).
آیة الله سبحانی: نیابت در صورتی تحقق می پذیرد که طرف رسما او را نایب خود قرار دهد و یا به اصطلاح به او وکالت دهد که این کار را از طرف او انجام دهد.
[13].آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه از دخول به مکه جلوگیری شده، می تواند در محلّ خودش قربانی نماید و احتیاط این است که حلق یا تقصیر نیز بنماید و اگر وارد مکه شده و تنها اجازه اعمال را به او نداده اند حلق یا تقصیر نموده و در صورت امکان موی خود را به منی بفرستد و برای بقّیه اعمال نایب بگیرد. (مناسک، مسأله 445).
آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: در صورت امکان باید موی خود را به منی بفرستد. (مناسک، مسأله 440).
آیة الله سبحانی: در صورتی که از دخول به مکه جلوگیری شده حکم مصدود را دارد باید با انجام قربانی در محل صد و در صورت عدم امکان در محل خود و تقصیر از احرام خارج شود و اگر وارد مکه شده و اجازه اعمال به او ندادند باید حلق کند و موی خود را به منی بفرستد و برای بقیه اعمال نایب بگیرد (کتاب الحج، ج5، ص469).
آیات عظام صافی، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاط مستحب.
[14].آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط هم وظیفه مصدود را انجام دهد (یعنی یک قربانی کند) و هم برای بقیه اعمال نایب بگیرد.
[15].آیة الله نوری: و به نیت خود محرم شود.
[16].آیة الله بهجت: در صورتی که قصد انجام وظیفه داشته، مخلّ به نیابت نیست و عمل مجزی است (مناسک، ص22).
آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: اگر ارتکازاً قصد منوبعنه را داشته اند؛ به طوری که اگر کسی می پرسید جواب می دادند برای منوب عنه حج به جا می آوریم کفایت می کند و حج نیابت آنها صحیح است.
آیة الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست.
آیة الله سیستانی: اگر محرک آنان در احرام، حج نیابی باشد کافی است ولی اگر به کلی غافل باشند که اگر از آنها پرسیده شود، جواب می دهند که برای خود احرام می بندیم باید حج را به نیت خود تمام کنند ولی اگر پس از انجام عمره از مکه خارج شوند و در ماه بعد به مکه برگردند؛ مثلاً آخر ذی قعده خارج و اوّل ذی حجه وارد شوند عمره آنها باطل می شود و می توانند از یکی از مواقیت به نیت منوبعنه احرام ببندند، گرچه باطل کردن عمره تمتّع عمداً گناه است.
آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: با فرض آنکه مستطیع نبوده و از قبل اجیر برای انجام حج شده است نیت احرام برای خود او منعقد نشده است و در صورتی که مجدّداً به نیت منوب عنه محرم شده است حج نیابی او صحیح است.
آیة الله فاضل، آیة الله نوری: اگر شخص غافل، ارتکازاً قصد منوبعنه را داشته، وداعی و انگیزه او منوب عنه بوده، هر چند قصد خودش را اخطار کرده، قصد ارتکازی بر اخطار فعلی مقدم است و برای منوب عنه واقع می شود، و حج نیابتی صحیح است.
آیة الله مکارم: همین اندازه که نیت نیابت در عمق ذهن او باشد کافی است.
[17].آیة الله اردبیلی: و ظاهر این است که در این موارد قصد ارتکازی موجود و کافی است؛ پس حج نیابی صحیح و از منوب عنه مجزی است.
[18].آیة الله سیستانی: در این مثال احرام اوّل او صحیح است.
آیة الله مکارم: نیت حجةالاسلام تأثیری ندارد.
[19].آیة الله زنجانی: می تواند مناسک را به نیت خود به جا آورد؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که به قصد اجمالی «آن عمره ای که به آن محرم شده ام» اعمال را به پایان برساند و کفایت از منوبعنه نمی کند.
[20].آیة الله تبریزی: باید به میقات برگردد و مجدداً به نیابت از غیر محرم شود.
آیة الله خویی: اگر احتمال بدهد که نه قصد خود و نه دیگری را کرده، احرام او باطل است. مگر اینکه در حال طواف؛ مثلاً نیت معینی دارد که به همان نیت اعمال را تمام می کند.
آیة الله سبحانی:.حمل بر صحت نمایدو خود را از زمان احرام تا آخر نائب بداند.
آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که فعلاً خود را نایب می داند و شک در نیت احرام گذشته خود دارد، وظیفه او حمل به صحّت است و به عنوان نیابت، بقیه اعمال را به جا آورد.
[21].آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 130 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: اگر قصد انجام وظیفه داشته، مجزی است.
آیة الله سیستانی: اگر احتمال می دهد در میقات به کلی از ذهنش نیت نیابت از غیر پاک شده بوده، بنا می گذارد که احرامش برای خودش بوده و اگر این احتمال را نمی دهد همانطور که متعارف است در کسی که عازم بر نیابت بوده است بنا می گذارد که احرامش برای غیر بوده است.
[22].آیة الله زنجانی: چنین کسی محصور است و اگر عاقل شد باید به وظیفه ای که در حاشیه مسأله 1381 گفته می شود عمل نماید.
[23].آیة الله اردبیلی: ولی بنابر احتیاط، در احرام باقی است و اگر عاقل شد، احتیاطاً باید با عمره مفرده از احرام خارج شود.
آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 8 و 129 و 989 مورد هشتم که کفایت ادراک اختیاری عرفه به تنهایی است (اگر بعد از زوال دیوانه شده باشد) مراجعه شود.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: مجنون تکلیف ندارد و نمی توانند برایش نایب بگیرند و بنابر اظهر، احرام او باطل می شود.
آیة الله سبحانی: ولی یا متکفل امر او اعمال اورا به صورت عمره مفرده تمام کند و نسبت به حج وظیفه ای ندارد و در مورد عمره اگر مستلزم مخارجی شد ولی او از اموالش بپردازد.
آیة الله سیستانی: اگر پس از درک مسمای وقوف، در عرفات دیوانه شده باشد و سپس به قدری به عقل بیاید که اختیاری مشعر را درککند، یا اضطراری مشعر با اختیاری یا اضطراری عرفه، پس حج او صحیح است، و اگر به عقل نیاید، باید برای تکمیل اعمال شوهر برای او نایب بگیرد.
آیة الله فاضل: در فرض سؤال، نایب گرفتن مجزی و صحیح نیست و ظاهراً احرام او باطل می شود.
آیة الله مکارم: این در صورتی است که سال اوّل استطاعت او باشد.
[24].آیة الله زنجانی: به استثناء بیتوته در منی که قابل نیابت نیست، پس اگر بدون حج می تواند بیتوته می کند والاّ بیتوته بر آنها واجب نیست؛ هر چند ترک بیتوته در برخی از صورت ها کفاره دارد.
آیة الله سبحانی: با طواف نساء ونماز آن که خود و یا با استنابه انجام می دهد، عمره خود را بدل به عمره مفرده کند واگر به وطن برگشته جهت طواف نساء ونماز آن نائب بگیرد.
[25].آیة الله خویی:کسانی که ناچارند همراه زنان و بیماران باشند، اگر بتوانند ولو یک لحظه از وقوف اختیاری مشعر را درک کنند باید برگردند و اگر نمی توانند باید قبل از ظهر روز عید به آنجا برگردند و در فرض عجز از آن هم حج آنان صحیح است و چنانچه این وظیفه را از روی جهل به حکم ترک کرده باشند حجّشان صحیح است ولی باید یک گوسفند کفاره بدهند. (مناسک، مسأله 378 و 379 و 380) و در حاشیه مسأله 107 «حکم نیابت معذور به عذر طاری» گذشت.
آیة الله زنجانی: بلکه اگر نایب هم بوده اید عمل شما صحیح و کفایت از منوبعنه می کند.
[26].آیات عظام سبحانی، فاضل، گلپایگانی: اگر عذر شما طاری بوده نیابت صحیح است.
آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود.
[27].آیة الله اردبیلی: مگر آنکه به هنگام قبول نیابت اطمینان داشته اید که وقوف اختیاری انجام خواهید داد و بعداً عذر برایتان حاصل شده است.
آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 و 139 مراجعه شود.
آیة الله تبریزی: نیابت شما محل اشکال است.
آیة الله سیستانی: صحّت نیابت شما بعید نیست.
آیة الله مکارم: نیابت شما هم درست است.
[28].آیة الله اردبیلی:که در این صورت چنانچه حج نیابتی به جا آورد، به احتیاط واجب صحیح نیست.
آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: حج نیابی او صحیح است.
آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در این صورت حج نیابی صحیح است اما معصیت کرده.
آیة الله مکارم: خدمه در حکم مستطیع هستند به علاوه مستطیع اگر قصد نیابت کند حج برای منوبعنه کافی است هر چند گناه کرده است.
[29].آیة الله اردبیلی: در حلق ملاک استفاده از تیغ نیست، بلکه اگر ماشین ته زن مانند تیغ بتراشد، کافی است.
[30].آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م357)
[31].آیات عظام بهجت، خویی، فاضل، مکارم: صروره (کسی که بار اول حج اوست) بین حلق و تقصیر مخیر است، گرچه احتیاط این است که حلق کند.
آیة الله تبریزی، آیة الله نوری: چون حلق برای صروره (کسی که بار اول حج اوست) متعین نیست، بنابراین حج های شما هر سه صحیح است و چیزی بر شما واجب نمی باشد.
آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حلق با ماشین ته زنکافی است، گرچه احتیاط مستحب با تیغ است. (ملحق مناسک، س351).
آیة الله سبحانی: حلق با ماشین ته زنکافی است (مناسک، م520).
آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: چون تراشیدن سر به عنوان تقصیر بنابر احتیاط است، اگر در این مسأله به کسی که تقصیر را کافی می داند مراجعه نمایید تکلیفی بر شما نیست.
[32].آیة الله اردبیلی: مگر آنکه عذر آنها پس از قبول نیابت به وجود آمده باشد.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت زنان و ضعفاء که می توانند به وقوف در شب، در مشعر اکتفاء کنند مانعی ندارد.
آیة الله زنجانی: در فرض سؤال بانوان و همراهان آنان و مسؤولین تدارک حجاج و بدهکار و خائف می توانند نایب شوند.
آیة الله سبحانی: ویاممکن است در طواف و نماز به علت عادت ماهانه به استنابه نیاز داشته باشند یا ممکن است حج آنها بدل به حج إفراد شود، نیابت آنان اشکال ندارد.
آیة الله سیستانی: چون وقوف رکنی را درککرده اند نیابت آنها صحیح است.
آیة الله مکارم: نیابت در این گونه موارد صحیح است.
نظر سایر آیات عظام در ذیل مسأله 107 گذشت.
[33].آیة الله اردبیلی: چنانچه هنگام قبول نیابت احتمال نمی داده که ناچار به وقوف اضطراری خواهد شد، حج و نیابتش صحیح است و مستحق اجرت نیز می باشد.
آیة الله بهجت: اتمام عمل طبق وظیفه عذری نایب (عذر طاری) کفایت می کند و مضرّ به صحت نیابت نیست. (استفتائات ویژه حج).
آیة الله تبریزی: اگر از روی جهل به مسأله قبل از طلوع فجر از مشعر کوچ کرده، حج نیابتی او بنابر اظهر صحیح است و باید یک گوسفند کفاره دهد و در اجرت با مستأجر خود، تراضی کند.
آیة الله خویی: نیابت معذور اشکال دارد و حکم نیابت معذور به عذر طاری در مسأله 107
گذشت.آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: عمل مزبور کفایت می کند و اجیر حق اجرت دارد.
آیة الله سبحانی: چنانچه جهل آنها قصوری باشد مانع ندارد و از منوب عنه کفایت می کند.
آیة الله سیستانی: عمل مزبور مجزی است حتی اگر از ابتدا چنین عذری داشته باشد؛ زیرا درک مقدار رکن از وقوف کافی است.
آیة الله صافی: حج صحیح و مبریء ذمّه منوبعنه است و نسبت به اجرت، رضایت مستأجر را تحصیل نماید.
آیة الله فاضل: در عذر طاری حج نیابتی صحیح و مستحقّ اجرت هم می باشد.
آیة الله گلپایگانی: بعید نیست در عذر طاری حج نیابتی صحیح و مستحق اجرت هم باشد. (آراء المراجع، ص39 و 50).
[34].آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط باید اعمال عمره را تمام کند و طواف نساء هم به جا آورد و لازم است پس از آن به میقات برگشته و برای خود محرم شود و وظیفه خودش را انجام دهد.
آیة الله خویی: اگر حج نیابی را تمام کند صحیح است گرچه وظیفه اش رها کردن حج نیابی و احرام بستن برای حج خودش بوده است.
آیة الله سبحانی: ولی اگر بعد از اعمال حج ویا بعد از وقوفین فهمید که خودش مستطیع بوده نیابتش صحیح است و ذمه منوب عنه فارغ گردیده است.
آیة الله سیستانی: اگر مطمئن است که سال دیگر می تواند حج خود را انجام دهد، حج نیابی
را تمام کند وگرنه آن را رها کند و به میقات برگردد و برای خود احرام ببندد. (ملحق مناسک، س1)آیة الله فاضل: احرام او صحیح است و تبدّل نیت برای شخص محرم صحیح نیست.
آیة الله مکارم: احتیاطاً عمره را تمام کند و طواف نساء به جا آورد و به میقات برگردد و محرم شود. این در صورتی است که اجیر نشده باشد والاّ اجاره او صحیح است و در آن سال مستطیع نیست.
[35].آیة الله زنجانی: اگر از تمام جهات (مالی و غیره) مستطیع بوده احرامش باطل است و باید حجةالاسلام خود را به جا آورد.
[36].آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، ص28، شرایط نایب، 3)
[37].آیة الله اردبیلی: ایمان در ذابح شرط نیست.
[38]. نظریات آیات عظام در شرطیت ایمان در ذبح در «مسأله 1042» خواهد آمد.
[39].آیة الله بهجت، آیة الله نوری: در ذبح، ایمان شرط نیست.
آیة الله زنجانی: در تمام اعمال عبادی بنابر مشهور ایمان نایب، شرط است؛ ولی ذابح و کسی که مو یا ناخن محرم را می زند معمولاً نایب نیست تا ایمان در او معتبر باشد.
آیة الله سبحانی: در ذابح ایمان شرط نیست و باید خود منوبعنه نیت ذبح را به صورت قربی داشته باشد (کتاب الحج، ج5، ص123).
آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: در ذبح شرط نیست و در بقیه موارد احتیاط واجب است.
[40].آیة الله اردبیلی: چنانچه پدر قبلاً و فعلاً راضی باشد، کفایت می کند مگر اینکه مأیوس از خوب شدن خود نباشد.
آیة الله بهجت: با احراز رضایت پدر اشکال ندارد و تبرّع از حی در حج واجب، با عدم قدرت او، اظهر جواز آن است و با اذن باشد احوط است در تفریغ ذمّه. (کتاب حج، ص45 و مناسک مستفاد از س17 و 157).
آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر اختیارات او شامل نایب گرفتن در حج هم بوده کافی است وگرنه عمل نایب کافی نیست مگر اینکه قبل از احرام، پدر مطلع شود و موافقت نماید. (ملحق مناسک، س40).
آیة الله فاضل، آیة الله نوری: مگر وکالت مطلقه از پدر داشته باشد.
آیة الله گلپایگانی: اجیر گرفتن برای پدر از مال او بدون اطّلاع پدر صحیح نیست بلی در صورتی که مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد در فرض سؤال که پدر عاجز از انجام حجّ است مانعی ندارد و مجزی از حجّةالاسلام پدر می باشد.
[41].آیة الله زنجانی: استنابه از شخص زنده در حج واجب ـ حجةالاسلام و غیر آن ـ بدون درخواست یا اذن منوبعنه صحیح نیست و در حج مستحب مانعی ندارد.
[42].آیة الله اردبیلی: مگر اینکه یأس از بهبود او داشته باشند.
آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 108 مراجعه شود.
آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: اگر امید به بهبودی او نباشد گرفتن نایب برای او مانعی ندارد.
آیة الله سیستانی: باید پس از مرگ برای او نایب بگیرند.
آیة الله فاضل: در فرض سؤال که زنده است صحیح نیست، بلی در صورت یأس از بهبودی او نیابت صحیح است.
آیة الله نوری: فقط حاکم شرع می تواند برای او نایب بگیرد.
[43].آیة الله بهجت: نیابت شخص مستطیع جایز نیست ولو اگر انجام دهد صحیح است؛ چنانکه در ذیل مسأله 44 و 107 گذشت.
آیة الله تبریزی: در فرض مزبور برای خودش حج به جا آورد و برای پدرش نایب بگیرد.
آیة الله خویی: حج نیابی او صحیح است و در صورتی که رفتن به حج منحصر به استفاده از سهمیه پدر بوده و استفاده از آن بنا به وصیت پدر یا نظر ورثه موقوف به این باشد که خود او برای پدر حج نیابی انجام دهد، اینکه لازم باشد پسر باز برای خود حج به جا آورد، فتوای ایشان روشن نیست.
آیة الله سبحانی: به پاسخ سؤال 1397 مراجعه شود.
آیة الله سیستانی: اگر مطمئن باشد که در سال های آینده می تواند برای خودش حج به جا آورد می تواند امسال به نیابت از پدر حج به جا آورد، و اگر مطمئن نباشد وظیفه اش این است که برای خود حج به جا آورد، ولی به هر حال حج نیابی او صحیح است.
آیة الله فاضل: حج خودش مقدم است، لیکن اگر مخالفت کرد حج نیابی صحیح است اگر چه مرتکب گناه شده است.
آیة الله مکارم: نیابت او صحیح است و استطاعت خودش ثابت نیست، هر چند به خاطر کوتاهی کردن در اسمنویسی گناه کرده است.
[44].آیة الله اردبیلی: چنانچه پسر برای آمدن به مکه هیچ راه دیگری غیر از استفاده از فیش پدر نداشته، نیابتش صحیح است.
آیة الله زنجانی: اگر فرزند قبل از استطاعت، نیابت را قبول کرده باشد باید برای پدر حج به جا آورد وگرنه حج بر عهده اش مستقر شده نمی تواند نایب شود و باید حج خود را به جا آورد. البته اگر تنها با استفاده از این فیش می تواند حج به جا آورد، باید مطابق حاشیه مسأله 88 عمل نماید.
آیة الله خامنه ای: اگر راه با فیش مورد وصیت برای پسر باز شده و یا اینکه باز شدن راه برای پسر بدین گونه بوده که ورثه فیش را به یکی از فرزندان بدهند که به نیابت پدر به حج برود باید حج را به نیابت از پدر به جا آورد و چنانچه وصیتی نبوده و از او خواسته نشده که نیابت کند، باید برای خودش حج به جا آورد و برای پدر نایب بگیرد.
[45]. آیة الله اردبیلی: مگر اینکه ارتکازاً از قم به قصد حج حرکت کرده باشد.
آیة الله بهجت: لازم نیست برگردد.
آیة الله سبحانی: واگر عمل نکرد یا فراموش کرد حج او صحیح است ولی اجرة المثل بالنسبه کم می شود و اگر به نیت نیابت حتی چند ماه قبل به آن بلد رفته باشد و بعداً از غیر آن بلد به حج برود کافی است.
آیة الله مکارم: مگر اینکه نیت در اعماق ذهنش وجود داشته باشد.
آیة الله نوری: اگر داعی ارتکازی داشته، گرچه اخطاری نبوده و غافل شده، برگشتن لازم نیست؛ زیرا در نیت خطور لازم نیست و اگر بالمرّه غافل شده و از ارتکاز هم محو شده، باید برگردد.
[46].آیة الله سیستانی: حج او صحیح است مطلقاً، ولی اگر اجاره بر حج بلدی به نحو تقیید باشد مستحق اجرت نیست، و اگر شروع از بلد منوب عنه جزو عمل مورد اجاره باشد مستحق اجرت می باشد ولی مستأجر می تواند اجرت المثل آن قسمت را که به جا نیاورده از او بگیرد و می تواند اجاره را فسخ کند ولی باید اجرت المثل حج او را بدهد، و اگر شروع از بلد از باب شرط ضمن العقد باشد مستأجر فقط می تواند اجاره را فسخ کند و در این صورت اجرت المثل او را باید بدهد.
[47].آیة الله بهجت: در نیابت از میت به وظیفه خودش عمل می کند و در نیابت صحیح از زنده فی الجمله احتیاط می کند (مناسک، س23).
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه منوبعنه حی باشد، باید طبق تقلید منوبعنه عمل کند و چنانچه منوبعنه مرده باشد، اگر وصیت کرده، باید به تقلید منوبعنه عمل کند. در غیر این دو صورت، مراعات تقلید منوبعنه لازم نیست. آیة الله تبریزی اضافه فرمودهاند: و بنابر احتیاط لازم است آن عمل بنا به تقلید وصی و ورثه هم صحیح باشد و اگر وصیتی نکرده، نایب به حسب تقلید خودش عمل کند و طوری باشد که به حسب وظیفه ورثه هم مجزی باشد.
آیة الله سبحانی: فرقی نمی کند که منوب عنه زنده باشد یا مرده.
آیة الله سیستانی: باید طبق تقلید خودش عمل کند ولی اگر اجیر شده باشد که طبق نظر منوبعنه یا مستأجر عمل کند، چه به صراحت ذکر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، باید به همان نحو عمل کند، مگر در صورت یقین به فساد عمل.
[48].آیة الله زنجانی: در مورد محرمات احرام، نایب باید فتوای مرجع تقلید خودش را رعایت کند و در مورد مناسک و اعمال حج چنانچه به فتوای مقلَّد نایب نتواند بدون احرام از میقات بگذرد باید در احرام و اعمال حج، فتوای مرجع تقلید خود را رعایت کند تا به شکل صحیح، محرم شده و از آن بیرون آید و کسی که برای حج یا عمره واجب خودش، کسی را اجیر می کند یا برای آن وصیت می نماید باید رعایت فتوای مقلَّد خود را در اعمال حج بر نایب شرط نماید و بر ولی میت که برای حج واجب میت، نایب می گیرد و همچنین بر وصی که برای حج وصیت شده ـ مستحب یا واجب ـ نایب می گیرد، واجب است که علاوه بر رعایت تقلید منوبعنه در اعمال حج، رعایت فتوای مقلَّد خودشان را نیز بر نایب شرط کنند و به دنبال آن نایب باید تقلید شرط شده را نیز رعایت کند و اگر مستطیع یا ولی یا وصی او در نایب گرفتن چنین قیدی ننمایند، نایب باید در اعمال حج فتوای مقلَّد منوبعنه و همچنین مقلَّد ولی یا وصی را نیز رعایت نماید.
[49].آیة الله بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود.
آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط مراعات تقلید منوبعنه را بنماید.
آیة الله خویی: اگر اجیر بتواند اعمال را به نحوی انجام دهد که بداند مطابق تقلید منوبعنه واقع می شود، و در صورتی که عمل طبق فتوای مقلَّد منوبعنه به نظر نایب باطل باشد، باید عمل به احتیاط کند.
آیة الله زنجانی: به تفصیلی که در پاسخ سؤال قبل گذشت مستأجر باید رعایت فتوای مقلَّد خود و منوبعنه را شرط کند مگر بداند که نایب رعایت می کند و نایب نیز باید سؤال کند که منوبعنه و نایب گیرنده، مقلّد چه کسی هستند، مگر آنکه بخواهد احتیاط کند.
آیة الله سبحانی: فحص از تقلید منوب عنه لازم نیست.
[50].آیة الله خویی: به حاشیه مسأله 146 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: اگر پسر وصیت پدر را قبل از استطاعت خود پذیرفته باشد حج نیابی مقدم است ودر غیر این صورت باید حج خود را مقدم دارد وچنانچه حج پدر مقید به همان سال است کسی را برای او نائب بگیرد.
[51].آیة الله خامنه ای: مگر اینکه استطاعت طریقی (باز بودن راه) برای فرزند جز به لحاظ نیابت از پدر حاصل نشود.
آیة الله زنجانی: اگر قبل از استطاعت، وصیت را قبول کرده باشید حج نیابی مقدم است، والاّ در صورتی که بتوانید بدون حرج و آبروریزی با فروش سهم الارث، مخارج حج را تأمین کنید مستطیع می باشید و باید حج خودتان را به جا آورید.
آیة الله سیستانی: مگر اینکه وصیت شده باشد که حج را همان سال استطاعت انجام دهید، در این صورت اگر مطمئن باشید که سال بعد می توانید حج خود را انجام دهید به وصیت عمل کنید وگرنه در آن سال حج خود را انجام دهید و حج از جانب پدر را سال بعد انجام دهید.
آیات عظام صافی، گلپایگانی، نوری: اگر حج واجب برعهده پدر بوده، در همان سال نایب بگیرید تا تأخیر در انجام وصیت نشود.
آیة الله مکارم: اگر میت شرط مباشرت کرده نمی تواند نایب بگیرد.
[52].آیة الله اردبیلی: نایب موظف است عمل را وقتی به جا آورد که منوبعنه وقت برای به جا آوردن اعمال مترتّب بر طواف را داشته باشد، ولی چنانچه پس از احرام حج متوجه شد که طواف عمره تمتع را فراموش کرده یا به جهت فراموشی یا غفلت طوافش باطل شده، باید پس از بازگشت از منی و پیش از طواف حج، خودش و در صورت عدم تمکن نایبش آن را به جا آورد و اگر پس از پایان ذیالحجه فهمید که طواف زیارت را به جا نیاورده، باید خودش و در صورت عدم تمکن نایبش در هر زمان که توانست آن را به جا آورد و اگر قبل از پایان ذیالحجه بفهمد که طواف حج را به جا نیاورده، باید تا پیش از پایان ذیالحجه طواف حج را خودش و در صورت عدم تمکن نایبش به جا آورد.
آیة الله بهجت: در حکم، با منوب عنه مشترک است.
آیة الله زنجانی: نایب باید مطابق وظیفه منوبعنه عمل نماید پس اگر در طواف عمره تمتع نایب شده باشد باید طواف را در زمانی انجام دهد که منوبعنه بتواند بقیه اعمال را انجام داده عرفات را در قبل از غروب روز نهم درککند و اگر بعد از احرام حج، نایب گرفته نایب باید قبل از طواف حج، طواف عمره را به جا آورد و اگر ذی حجه گذشته، هر وقت به جا آورد کافی است و اگر در طواف حج نایب شده باید وقتی انجام دهد که منوبعنه بتواند ـ ولو بالاستنابه ـ سعی و طواف نساء را در ذی حجه به جا آورد و اگر ذی حجه گذشته هر وقت به جا آورد کافی است.
آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: باید عمل را در وقتی انجام دهد که بر منوبعنه تأخیر از آن جایز نیست. پس اگر نایب در طواف عمره تمتّع باشد، باید در وقتی انجام دهد که منوبعنه بتواند بقیه اعمال را قبل از فوت وقوف در عرفات انجام دهد و اگر طواف حج باشد تأخیر آن از ذی حجه جایز نیست، ولی اگر ماه ذی حجه تمام شد، در هر زمان کافی است و اگر منوب عنه طواف را فراموش کرده و به وطن بازگشته است، نایب در هر زمان می تواند آن را انجام دهد.
آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف عمره تمتّع را در اشهر حج و طواف حج را در ذی حجه، روز عید و بعد از آن، باید به جا آورد مگر اینکه منوبعنه طواف را فراموش کرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذکر شود که در این صورت خود او و در فرض عدم تمکن، نایب او می تواند طواف را در غیر اشهر حج به جا آورد.
آیة الله مکارم: طواف حجّ تمتّع را باید تا آخر ذی حجه به جا آورد و طواف عمره تمتع را باید در اشهُر حج، قبل از عرفات به جا آورد.
[53].آیة الله بهجت: مگر در صورتی که از غیرِ جهتِ مال، استطاعت نداشته باشد؛ بهطوری که مباشرت مقدور او نباشد و تفصیل صور آن در مسأله 52 گذشت.
[54].آیة الله سیستانی: مرض و مانند آن.
[55].آیة الله تبریزی: یا عذر دیگری داشته باشد و اطمینان به زوال عذر و مرض نداشته باشد.
آیة الله خویی: یا عذر دیگری داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقی بماند.
آیة الله فاضل: یا عذر دیگری داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقی بماند؛ مثل اینکه محکوم به حبس ابد باشد.
[56].آیة الله اردبیلی: و یا به هر جهت دیگری مأیوس از رفتن به حج باشد.
آیة الله خامنه ای:که در این صورت اگر به فرزند نیابت دهد مجزی خواهد بود. (مناسک حج، ص29، شرایط منوبعنه، 2)
آیة الله زنجانی: و همچنین است اگر عذر دیگر مستمرّی غیر از پیری و مرض داشته باشد. و در هر حال عمل نایب در حج واجب از حی، باید با اذن منوبعنه باشد.
[57].آیة الله بهجت: مانع ندارد و احتیاط در حج از نفس (خود) و اهدای ثواب برای آن حضرت است. (مناسک، ص158، مسائل متفرقه، س1).
آیة الله سبحانی: به امید مطلوبیت.
آیة الله مکارم: به امید مطلوبیت اشکال ندارد.
[58].آیة الله تبریزی: در فرض مزبور، وصی برای خود حج به جا آورد و برای حجّ بلدی میت نایب بگیرد.
آیة الله خویی: رجوع شود به مسأله 146
آیة الله گلپایگانی: با فرض استطاعت در میقات، نیابت صحیح نیست.
آیة الله مکارم: اگر از نامنویسی آن زن استفاده کند، باید برای او حج نماید.
[59].آیة الله زنجانی: ولی اگر بدون تعهّد الزامی برای حج نیابی، استطاعت طریقی پیدا کند ـ ولو با جلب رضایت ورثه ـ باید برای خودش حج به جا آورد و حج نیابی او صحیح است.
[60].آیة الله تبریزی: نایب باید نیت کند که برای حج نیابتی که انجام می دهد قربانی می کند و ذابح لازم نیست که نیت کند هر چند احوط و اولی این است که نیت کند آنچه را که برعهده نایب است انجام می دهد.
آیة الله زنجانی: نایب باید نیت کند که برای حج نیابی که انجام می دهد قربانی می کند و ذابح لازم نیست نیت کند مگر آنکه در امر قربانی، نایب شده و این کار بهطور کامل به او واگذار شده باشد.
[61].آیة الله بهجت: بنابر احتیاط نمی تواند قبول کند.
آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: نیابت او محلّ اشکال است.
آیة الله خویی: بنابر احتیاط نیابت او مجزی نیست. (در خصوص طواف نساء فتوای ایشان در دست نیست).
آیة الله زنجانی: اگر حج یا عمره واجب باشد صحیح نیست واگر مستحب باشد صحیح است.
آیة الله سیستانی: در عملی مانند طواف نساء، که صحّت حج بر آن متوقف نیست، اگر از ابتدا هم عذر او معلوم باشد نیابت صحیح است.
آیة الله فاضل: معذور نباید نیابت کند و شرط اجازه در استنابه صحیح نیست مگر در قربانی که آن هم نیاز به شرط ندارد و اگر شرط کنند استیجار صحیح است لیکن شرط قابل عمل نیست.
[62].آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 114 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: فردی که قبل از شروع عمل احتمال جدی می دهد که حجش به إفراد تبدیل می شود نباید برای حج تمتع اجیر شود واگر اجیر شد از حج منوب عنه کفایت نمی کند مگر اینکه از اول احتمال جدی نمی داد که چنین عذریپیش آید وبدون اهمال کاری وفرصت سوزی وقت او مضیق گردد وناچار به آوردن حج إفراد شود، چنین حجی کافی وصحیح است.
[63].آیة الله اردبیلی: اگر از ابتدا اطمینان دارد که باید عدول به حج افراد کند، نمی تواند نایب شود ولی چنانچه نایب شد و عذری پیش نیامد و حج تمتع به جا آورد، صحیح است.
آیة الله بهجت: نظر ایشان ذیل مسأله بعد (159) خواهد آمد.
آیة الله تبریزی: می تواند نیابت کند اگر وقت وسعت داشته باشد و احتمال عذر طاری بدهد و چنانچه عذر طاری شد حج او کفایت از منوبعنه می کند.
آیة الله خامنه ای: اجیر کردن کسی که وظیفه او به سبب کمی وقت عدول به حجّ افراد است، صحیح نیست. اما اگر نایب را در وسعت وقت اجیر کنند و سپس اتفاقاً وقت بر او تنگ شود، واجب است که ]به حج اِفراد[ عدول کند و عمل او از حج تمتّع منوبعنه کفایت می نماید و مستحق دریافت اجرت نیر هست. (مناسک حج، م53)
آیة الله خویی: هرگاه شخصی را برای حج تمتّع اجیر نماید و وقت هم زیاد باشد و اتفاقاً (یعنی پس از احرام عمره تمتع) وقت برای حج تمتع تنگ شد و اجیر عدول به حج افراد کرد ذمّه منوبعنه بریء می شود. (مناسک، مسأله 125).
آیة الله سیستانی: اگر از ابتدا علم یا اطمینان به عروض عذر ندارد نیابت و حج صحیح است هر چند بعداً عذر عارض شود و حج او بدل به افراد شود. (ملحق مناسک، س35).
آیة الله صافی: اگر وضع بهطوری است که نایب عندالعرف استطاعت حج تمتع را دارد، از حج منوبعنه مجزی است والاّ در صورت عدول، مجزی از منوبعنه نیست.
آیة الله فاضل: اگر از ابتدا علم یا اطمینان به عروض عذر نداشته باشد نیابت و حج صحیح است هر چند بعداً به واسطه عذر یا تنگی وقت که اتفاقاً عارض شده، حج او بدل به افراد می شود و در این صورت ذمّه منوبعنه بریء می شود.
آیة الله گلپایگانی: در عذرِ طاری، اجزاء بعید نیست. (آراء المراجع، ص39).
آیة الله مکارم: مگر اینکه از عذرهایی باشد که در حج احیاناً پیش می آید. که در این فرض اکتفا به آن، بی اشکال است.
آیة الله نوری: در این صورت نمی تواند نیابت کند.
[64].آیة الله اردبیلی: اجزاء خالی از قوت نیست.
آیة الله بهجت: اتمام عمل طبق وظیفه عذری نایب کفایت می کند و مضرّ به صحّت نیابت نیست (مناسک، س25).
آیة الله تبریزی: در عذر طاری نیابت معذور صحیح است و حج او از منوبعنه کافی است و در اجرت با مستأجر خود تراضی کند.
آیة الله خامنه ای: نایبی که در وقت قبول نیابت برای حج معذور نبوده است، لیکن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل یا قبل از محرم شدن، جزو معذورین شده، اگر عذر او منجر به نقص بعضی از اعمال حج نشود نیابت او صحیح است؛ مثل اینکه در ارتکاب بعضی از تروک معذور شود ولی اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در این صورت بطلان اجاره بعید نیست و احوط مصالحه بین نایب و منوبعنه در اجرت و اعاده عمره و حج برای منوبعنه می باشد. (مناسک حج، م58).
آیة الله خویی: حکم آن در مسأله 107 گذشت.
آیة الله سبحانی: در عذر طاری هرگاه به وظیفه معذور عمل کند حج او صحیح است.
آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: در عذر طاری اشکال ندارد.
آیة الله صافی: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوی که برای آن اجیر شده است گردیده، مستحقّ اجرت نیست اگر چه در بعض صور، حجّ او کفایت از منوبعنه می کند.
[65].آیة الله اردبیلی: بلکه صحت آن خالی از قوت نیست و مستحق اجرت است.
آیة الله بهجت: مسأله نیابت، در سؤال 159 گذشت و مسأله اجرت در صورت صحّت نیابت و اجزاء مستحق، تمام اجرت است، اگر شرطی بر خلاف نباشد نظیر مسأله 120 که گذشت.
آیة الله تبریزی: در عذر طاری، نیابت معذور صحیح است و حج او از منوب عنه کافی است و در اجرت با مستأجر خود تراضی کند.
آیة الله خویی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله زنجانی: استحقاق اجرت، وابسته به کیفیت قرارداد است و برای حکم صحت و کفایت عمل نایب به حاشیه شرط هفتم مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: در عذر طاری نیابت معذور صحیح است و مستحق تمام اجرت است مگر اینکه اجاره بر اعمال باشد، در این صورت بنابر احتیاط باید در مورد اجرت مصالحه کنند.
آیات عظام سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: عذر طاری اشکال ندارد.
آیة الله نوری: اگر عذر او موجب نقص بعض از اعمال شود، اشکال دارد.
[66].آیة الله اردبیلی: اگر قبل از اجیر شدن می دانسته اند که نمی توانند وقوف اختیاری مشعر را درک کنند، نیابت آنها صحیح نیست، هر چند جاهل به مسأله بوده باشند.
آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 984 مراجعه شود.
آیة الله تبریزی: چنانچه شب در مشعر وقوف کرده اند و از روی جهل به مسأله قبل از طلوع فجر، از آنجا کوچ کرده اند و در وقت دانستن مسأله امکان برگشت به مشعر و درک وقوف نبود، حج آنها صحیح است و باید یک گوسفند کفاره بدهند و اگر در حج اجیر بوده اند، در اجرت با مستأجر خود تراضی کنند و همچنین سایر معذورینی که در اثنای عمل عذر پیدا کرده اند و از اول نمی دانسته اند، اگر به وظیفه معذور عمل کنند حج نیابی آنها صحیح است ولی احتیاطاً در اجرت با مستأجر خود تراضی کنند.
آیة الله خویی، آیة الله صافی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر عذر آنها طاری بوده، نیابت صحیح است و کفایت می کند.
آیة الله سیستانی: اگر معذورند، هر چند از ابتدا معلوم باشد، چون درک وقوف رکنی می کنند کافی است و نیابت صحیح است، بلکه حتی اگر غیر معذور هم به آن اکتفا کند حجش صحیح است، ولی در صورت علم کفاره دارد.
آیة الله گلپایگانی: اگر عذر آنان طاری نبوده صحّت حج و کفایت آن از منوبعنه محل اشکال است.
آیة الله مکارم: صحیح است.
[67].آیة الله فاضل: احتیاطاً از ادنی الحل تجدید نماید و عمره مفرده انجام دهد.
[68].آیة الله زنجانی: در مورد سؤال اگر عمره و حج واجب نباشد نیابت بانوان و همراهان آنها و مسؤولین تدارکات حجاج، مانند مدیر کاروان و پزشک حج و آشپز کاروان و شخص بدهکار و خائف، صحیح و مجزی است و همچنین نیابت کسانی که در هنگام احرام اطمینان داشته اند که معذور نخواهند شد و هنگام عمل، عذر برایشان پیش آمده است و به طور کلی نیابت معذورین در حج و عمره مستحب، صحیح و مجزی است.
[69].آیة الله بهجت: با علم و اطلاع از معذور بودن، قبول نیابت خلاف احتیاط است.
آیة الله خویی، آیة الله صافی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله سبحانی: در اعمالی که ترک عمدی آنها موجب بطلان حج است را انجام دهد.
آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط. (مجمع المسائل، ج1، ص443، مسأله 16).
[70].آیة الله اردبیلی: مگر آنکه عذر پس از قبول نیابت حاصل شود.
آیة الله تبریزی: نیابت او اشکال دارد.
آیة الله زنجانی: و در حج و عمره واجب نمی تواند نایب شود ولی مباشرت در ذبح...
آیة الله سیستانی: اگر از انجام عمل اختیاری در حج معذور باشد، هر چند مانند قرائت نماز طواف یا تلبیه باشد، بنابر احتیاط واجب، نیابتِ او مجزی از منوبعنه نیست، ولی اگر از انجام اعمالی که در صحت حج دخالت ندارند، مانند طواف نساء یا بیتوته یا رمی روز 11 و12، معذور است نیابت صحیح است و همچنین اگر در وقوف، در بیش از مقدار رکن معذور باشد نیابت صحیح است.
آیة الله مکارم: عذرهایی که در حج پیش می آید مانع صحّت نیست.
[71].آیة الله زنجانی: در عمره و حج واجب نمی تواند نایب شود و اگر معذور نیست...
آیة الله سبحانی: به احتیاط واجب نیابتش صحیح نیست مگر اینکه قبل از عمل، قرائت خود
را تصحیح کند و اگر گمان می کرد می تواند تصحیح کند ولی موفق نشد و لو با تلاش زیاد، علاوه
بر نماز خود، استنابه نیز بنماید هر چند نباید از اول نائب می شد ولی مستحق اجرةالمثل
است.[72].آیة الله اردبیلی: نیابتش صحیح و مجزی نیست ولی بطلان احرام محل اشکال است و بنابر احتیاط واجب باید اعمال را تمام کند.
آیة الله بهجت: اگر احتیاطاً در موارد عذر نایب بگیرد تا عمل را صحیحاً به جا آورد و خود نیز آن عمل را انجام دهد، نیابتش صحیح است هر چند از اوّل نمی توانسته نایب شود.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت او اشکال دارد.
آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب نیابتش مجزی نیست ولی احرامش صحیح است و باید عمل را تمام کند.
آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر از قرائت صحیح معذور است، نیابت او محلّ اشکال است، و بنابر احتیاط به قصد منوبعنه محرم به احرام حج شود و اعمال را به جا آورد و نسبت به اجرت مصالحه نمایند و بنابر احتیاط واجب، حجّ دیگری برای منوبعنه استیجار نمایند. (آداب و احکام حج، م253).
آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
[73].آیة الله فاضل: گرچه به تلقین شخص دیگری باشد که آن بخواند و نایب هم با او بخواند.
[74].آیة الله اردبیلی: اگر نایب نمی دانسته که نیابت او باطل است، باید اجرة المثل را به او بدهند، مگر اینکه بیشتر از اجرةالمسمی باشد که در این صورت اجرةالمسمی کافی است.
آیة الله بهجت، آیة الله صافی: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود.
آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولی اکتفا به عمل او مشکل است.
آیة الله خویی: اجیر می تواند اجرةالمثل عملش را از کسی که او را اجیر کرده بگیرد، مگر اینکه بیشتر از اجرةالمسمّی باشد. (المسائل الشرعیه، ج1، ص310).
آیة الله سیستانی: اجاره در فرض مذکور صحیح است و اجیر مستحق تمام اجرت است و حکم اکتفا به حج او، در مسأله 107 گذشت.
آیة الله گلپایگانی: احوط استرضا از مستأجر است یا اجرت را مسترد دارد و بنابر احتیاط کفایت نمی کند. (مناسک عربی، ص50، مسأله 9).
آیة الله مکارم: اگر نایب نمی دانسته و مستنیب می دانسته، باید اجرةالمثل او را بپردازد.
[75].آیة الله زنجانی: با تفصیلی که در ذیل مسأله 107 گذشت نیابت معذور در حج و عمره واجب صحیح نیست و از حجةالاسلام و غیر آن کفایت نمی کند و در مورد اجرت در صورتی که نایب، جاهل به مسأله باشد و مستنیب با علم به مسأله او را اجیر کند نایب پس از انجام عمل، مستحق اقلّ الامرین از اجرت المثل عمل و اجرت تعیین شده می باشد.
- حج استحبابي
- اقسام عمره
- اقسام حج
- صورت حج افراد و عمره مفرده
- صورت حج تمتّع اجمالاً
- استفتائات اقسام عمره و حج
- باب اول: اعمال عمره تمتّع
- باب دوم: اعمال حج تمتع
- استفتائات جديد
- شرايط وجوب حَجّة الاسلام
- جهت مکاتبه با دفتر، از قسمت ارسال نامه استفاده نمایید.
- به منظور استفتاء یا ارسال سوال شرعی، از قسمت ارسال سوال شرعی استفاده نمایید.
- جهت ارایه انتقاد و پیشنهاد به سایت دفتر، از قسمت ارتباط با پایگاه استفاده نمایید.
- از فرم زیر فقط برای ارایه نظرات در مورد محتوای همین صفحه استفاده نمایید.
- مسوولیت ارسال اشتباه بر عهده ارسال کننده آن است.
