پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

موضوعات

پرسش و پاسخ

ارتباط با پایگاه PDF
اگر کسی به فردی پولی را قرض دهد، سپس در ذهنش بگوید که این پول را به او وقف می‌کنم، ولی به قرض گیرنده نگوید و بعد از وقف، صرف نظر کند؛ آیا می‌تواند پولی که قرض می‌دهد را پس بگیرد و حکم وقف نداشته باشد؟
در فرض سؤال، حکم وقف را ندارد و می‌تواند پولش را پس بگیرد.
اگر در جزء شهر بودن مکانی یا مستقل بودن آن، نظر عرف، یکسان نباشد، تکلیف حد ترخص و قصد اقامت ده روز چیست؟ مثلاً در اصفهان برخی اهالی خمینی شهر، منطقه خود را جزء اصفهان و برخی مکان مستقل می‌دانند.
نسبت به شروع سفر تا زمانی که انسان اطمینان به خروج از حد ترخص ندارد نماز، تمام است اما نسبت به قصد ده روز، موارد مشکوک در حکم محدوده خارج از حد ترخص است، یعنی اگر از ابتدا قصد دارد که به آن مکان‌ها برود باید به گونه‌ای باشد که با قصد ده روز منافات نداشته باشد مثلا دو سه بار و هر بار حداکثر نصف روز.
1. کسی که به علت مشکلات دیسک کمر و آرتروز زانوها بالاجبار موقع سجده کردن از میز و صندلی استفاده می‌کند، آیا لازم است سر انگشتان بزرگ پا را مثل سجده معمولی روی زمین بگذارد؟ آیا اگر کف پاها را روی زمین بگذارد نمازش باطل است؟
2. اگر میز کوتاه باشد و به علت کمر درد، قادر به گذاشتن پیشانی روی میز نباشد، آیا می‌تواند در حالی‌که آرنج دست خود را برای ثابت ماندن دست و تکان نخوردن در موقع سجده، روی زانو گذاشته و با همان دست مهر را به پیشانی‌اش رسانده و دست دیگر را روی زانوی دیگر بگذارد، البته حتی المقدور سر خود را تا نزدیک میز خم نماید، آیا در این حالت نمازش صحیح است؟
ج1) اگر وظیفه او سجده بر روی میز و صندلی است، چنانچه بتواند باید سر انگشت بزرگ پا را هنگام سجده بر زمین بگذارد.
ج2) در صورت امکان باید به وسیله‌ای زیر مهر را بلند نماید تا سجده بر روی مهر انجام شود و کف دست ها به صورت طبیعی روی میز قرار گیرد ولی اگر نمی تواند، عمل به صورت مذکور در سؤال اشکال ندارد.
شخصی حدود شصت سال یا بیشتر است که از وطن خود رفته و احتمالاً در کشور دیگری ساکن شده است؛ هیچ خبری از او نیست و چون تک فرزند بوده هیچ وارثی هم ندارد؛ مقداری ملک از او در دست است، وظیفه ما نسبت به املاک او چیست؟
تا یقین یا بینه شرعی بر مرگ او حاصل نشده اموال او ملک خود او محسوب می‌شود و باید برای او حفظ شود و تصدّی آن با حاکم شرع است و اگر یقین یا بینه بر مرگ او حاصل شد، اموال، متعلّق به ورثه در هنگام مرگ او است و اگر وارثی نداشته باشد باید اموال را در اختیار حاکم شرع قرار دهند.
آیا دروغ گفتن یک امام جماعت، باعث از بین رفتن عدالت او می‌شود؟ یعنی اگر یک روحانی دروغی بگوید، می‌توان دیگر به او اقتدا نکرد؟
مجرّد کشف خلاف چیزی که امام جماعت گفته، دلیل بر دروغگویی او نیست، زیرا ممکن است گفته او از روی اشتباه یا خطا و یا توریه باشد، و سزاوار نیست انسان به مجرّد توهّم خروج امام جماعت از عدالت، خود را از برکات نماز جماعت محروم نماید و تا برای شخص احراز نشود که عمل آن امام جماعت که او آن را دروغگو می شمارد، با علم و اختیار و بدون مجوّز شرعی بوده، مجاز نیست که حکم به فسق او نماید.
پدر بزرگ بنده مالک یک باب خانه مسکونی روستایی و یک باب خانه مسکونی شهری و یک باغ انار بود، قبل از مرگ وصیت کرده بود که خانه مسکونی روستایی برای فلان نوه پسری (بنده) و خانه مسکونی شهری برای فلان نوه پسری (برادر بنده) باشد و باغ انار بر اساس احکام شرعی ارث بین وراث تقسیم گردد؛ بر اساس توافق و احکام شرعی ارث خانه مسکونی شهری و باغ انار بین وراث تقسیم و تنها خانه مسکونی روستایی در تصرف نوادگان پسری باقی ماند. حال بعد از گذشت 25 سال از فوت پدر، تعدادی از وراث، ادعا می‌کنند خانه مسکونی مذکور نیز باید بین وراث تقسیم شود و عمل به وصیت را با این که قبول دارند چنین وصیتی شده، مجاز ندانسته و آن را اجحاف در حق خود می‌پندارند و درخواست صرف نظر از وصیت داشته و خواهان تقسیم ملک مذکور بین وراث هستند، تکلیف چیست؟
اگر در زمان حیات میت و یا بعد فوت او وصیت مذکور را قبول کرده باشند، باید طبق وصیت عمل کنند ولی اگر آن وصیت را قبول نکرده باشند به مقدار ثلث میت وصیت او نافذ است و باقی اموال باید طبق قانون ارث بین وراث تقسیم گردد.
آیا شوهر برای دو مورد زیر می تواند به زنش دروغ بگوید؟
۱- وعده خرید چیزی و یا انجام کاری (در زمانی که احتمال انجام آن کار یا خرید آن چیز را هم ندهد.)
۲- در اظهار محبت و مبالغه در اظهار محبت، در صورتی که او را دوست نداشته و یا به میزان مبالغه به او علاقه نداشته باشد.
ج1و2) به طور کلی دروغ گفتن جایز نمی باشد و مقصود از جواز وعدۀ کذب به زن و فرزند این نیست که خانواده‌ها با دروغ اداره شود و فضای محیط خانواده، فضای دروغ و بی‌اعتمادی باشد؛ بلکه چیزی است در جهت تقویت و تحکیم خانواده. با توجه به این که در شریعت اسلام، ادارۀ مالی خانواده بر عهدۀ مرد است و زن تکلیفی ندارد، (گرچه اموال و درآمدی هم داشته باشد) در چنین فضایی چنانچه زن و دیگر اعضای خانواده درخواست‌‌هایی داشته باشند که مرد نتواند پاسخ‌‌گوی آن باشد، برای این که فضای حاکم بر خانواده تلخ نشود، می‌‌تواند وعده‌‌هایی بدهد و در زمان مناسب بگوید: "متأسفانه برای انجام آن، شرایط مهیا نشد."
شخصی که هر روز چند مرتبه نیاز به تزریق انسولین دارد و ممکن است گاهی در حد دو یا سه قطره خون بیاید آیا برای نماز، نیاز به تطهیر است؟
اگر مقدار خون در فرض سؤال کمتر از یک بند انگشت اشاره باشد، نماز با آن اشکال ندارد، به شرطی که رطوبتی (آب، الکل و...) از خارج به آن خون نرسیده باشد مگر در صورتی که رطوبت با خون مخلوط شده و در آن مستهلک شود و مجموع آنها هم بیش از اندازه مجاز نشود که در این صورت، نماز با آن صحیح است.
بندہ ۱۱ سال پیش، معامله‌ای به شکل زیر انجام دادم: شخصی برای تعمیر خانه اش، سنگ لازم داشت؛ پول را به من تحویل داد و من هم بعد از گرفتن پول، تعهد دادم که ۱۰ بار وانت سنگ به او تحویل بدھم، ولی از قضا به دلائلی نتوانستم سنگ را تحویل بدھم. اکنون طرف معامله فوت شده است و وارثین، سنگ، نیاز ندارند، ایشان، پول روز را از من می‌خواھند و البته قیمت ۱۰ بار وانت از ۱۱ سال پیش خیلی فرق کردہ است، حکم شرعی من چیست؟
اگر معامله محقق شده باشد شما ضامن سنگ هستید و باید به همان مقدار سنگ به ورثه او بپردازید و یا با رضایت شما قیمت فعلی سنگ را بدهید و وراث نمی‌توانند شما را به قیمت روز سنگ ملزم کنند؛ ولی اگر معامله محقق نشده باشد و صرف وعده خرید باشد، در اینصورت، بدهی خود را با محاسبه مقدار کاهش ارزش پول، باید به ورثه او بپردازید.
من در هر دو تشهد نماز، تشهد را با جمله بسم الله و بالله الحمدلله شروع می‌کنم؛ آیا نماز بنده درست است؟
نماز شما صحیح است و مستحب است که بگویید: بسم اللّه وباللّه والحمد للّه وخیر الأسماء للّه - یا - الأسماء الحسنی کلّها للّه.
کسی که قرائت نماز و تسبیحات اربعه را صحیح نمی خواند و با تذکر دادن هم اشتباه خود را به طور کامل اصلاح نکرده است، چه تکلیفی در برابر ایشان داریم؟ آیا اقتدا به ایشان جایز است؟
اگر اشتباه وی در غیر قرائت حمد و سوره باشد، اقتدا مانعی ندارد.
آیا در اجاره خانه حتماً باید صیغه اجاره خوانده شود؟ اگر بگوییم مثلاً خانه را به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان اجاره می‌کنم و در ضمن آن شرط می‌کنم ۵ میلیون تومان به عنوان قرض یا ودیعه بدهم، آیا این عبارت در تحقق عقد اجاره، کافی است؟ اگر اصلاً صیغه‌ای خوانده نشود، همین که عمل، نشانگر اجاره باشد، چطور؟
در فرض سؤال، اجاره صحیح است. برای تحقق اجاره نیاز به لفظ خاصی نیست و با عمل (مشروط به این که اجاره بها و مدت اجاره و شرایط ضمن آن معلوم باشد) به قصد اجاره دادن هم معامله صحیح است.
اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد که یک رکعت کم خوانده است حکم چیست؟ یعنی به یقین رسیده باشد که یک رکعت کم خوانده است؟
در فرض مذکور، اگر چنانچه کاری که نماز را باطل می کند انجام نداده، باید آن چه از نماز را که نخوانده است، بخواند و برای سلام بی جا، بنا بر احتیاط واجب دو سجدۀ سهو نماید و اگر کاری که نماز را باطل می کند انجام داده، مثلاً پشت به قبله کرده است، باید نماز را دوباره به جا آورد.
آفتاب، پاک کنندۀ چه نجاست هایی است؟ مثلاً آیا می‌توان لباسی که نجس است را در معرض آفتاب قرار دهیم تا خشک شود؟
تابش آفتاب باعث طهارت زمین و همه اشیاء غیر منقول از قبیل درخت، گیاه، ساختمان و چیزهایی که در آن به کار رفته مانند چوب، در، پنجره و مانند آن می شود، به شرطی که عین نجاست قبلاً از آن ها زائل شده باشد و در موقع تابش آفتاب، تر باشند و چیزی مانند ابر یا پرده، مانع تابش مستقیم آفتاب نشود و تنها به وسیلۀ آفتاب، خشک شوند.
آیا می‌توان مسح سر را از بالا به راست یا چپ کشید؟
مانعی ندارد.