همه
احکام بانوان
احکام سفر
احکام محتضر و اموات
احکام پزشکی
ازدواج و زناشویی
اعتکاف
اماکن مذهبی
امر به معروف و نهی از منکر
اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم
تکلیف و تقلید
جهاد و دفاع
حج و عمره
حقوق
خمس
خوردنی ها و آشامیدنیها
روزه
زکات
شکار و ذبح حیوانات
صدقات و تبرعات
طلاق و عده
طهارت و نجاست
غصب
قوانین و مقررات و اموال بیت المال
مسائل فرهنگی و اجتماعی
مسائل قضایی
معاملات و شغلها
نذر، قسم و عهد
نماز
نگاه، پوشش و معاشرت
ورزش، مسابقات و تفریحات
وصیت و ارث
وضو، غسل و تیمم
وقف، مساجد و قبرستان
ولایت فقیه
گناهان
موضوعات
پرسش و پاسخ
ارتباط با پایگاه PDFپدر بزرگ بنده مالک یک باب خانه مسکونی روستایی و یک باب خانه مسکونی شهری و یک باغ انار بود، قبل از مرگ وصیت کرده بود که خانه مسکونی روستایی برای فلان نوه پسری (بنده) و خانه مسکونی شهری برای فلان نوه پسری (برادر بنده) باشد و باغ انار بر اساس احکام شرعی ارث بین وراث تقسیم گردد؛ بر اساس توافق و احکام شرعی ارث خانه مسکونی شهری و باغ انار بین وراث تقسیم و تنها خانه مسکونی روستایی در تصرف نوادگان پسری باقی ماند. حال بعد از گذشت 25 سال از فوت پدر، تعدادی از وراث، ادعا میکنند خانه مسکونی مذکور نیز باید بین وراث تقسیم شود و عمل به وصیت را با این که قبول دارند چنین وصیتی شده، مجاز ندانسته و آن را اجحاف در حق خود میپندارند و درخواست صرف نظر از وصیت داشته و خواهان تقسیم ملک مذکور بین وراث هستند، تکلیف چیست؟
اگر در زمان حیات میت و یا بعد فوت او وصیت مذکور را قبول کرده باشند، باید طبق وصیت عمل کنند ولی اگر آن وصیت را قبول نکرده باشند به مقدار ثلث میت وصیت او نافذ است و باقی اموال باید طبق قانون ارث بین وراث تقسیم گردد.
آیا شوهر برای دو مورد زیر می تواند به زنش دروغ بگوید؟
۱- وعده خرید چیزی و یا انجام کاری (در زمانی که احتمال انجام آن کار یا خرید آن چیز را هم ندهد.)
۲- در اظهار محبت و مبالغه در اظهار محبت، در صورتی که او را دوست نداشته و یا به میزان مبالغه به او علاقه نداشته باشد.
۱- وعده خرید چیزی و یا انجام کاری (در زمانی که احتمال انجام آن کار یا خرید آن چیز را هم ندهد.)
۲- در اظهار محبت و مبالغه در اظهار محبت، در صورتی که او را دوست نداشته و یا به میزان مبالغه به او علاقه نداشته باشد.
ج1و2) به طور کلی دروغ گفتن جایز نمی باشد و مقصود از جواز وعدۀ کذب به زن و فرزند این نیست که خانوادهها با دروغ اداره شود و فضای محیط خانواده، فضای دروغ و بیاعتمادی باشد؛ بلکه چیزی است در جهت تقویت و تحکیم خانواده. با توجه به این که در شریعت اسلام، ادارۀ مالی خانواده بر عهدۀ مرد است و زن تکلیفی ندارد، (گرچه اموال و درآمدی هم داشته باشد) در چنین فضایی چنانچه زن و دیگر اعضای خانواده درخواستهایی داشته باشند که مرد نتواند پاسخگوی آن باشد، برای این که فضای حاکم بر خانواده تلخ نشود، میتواند وعدههایی بدهد و در زمان مناسب بگوید: "متأسفانه برای انجام آن، شرایط مهیا نشد."
شخصی که هر روز چند مرتبه نیاز به تزریق انسولین دارد و ممکن است گاهی در حد دو یا سه قطره خون بیاید آیا برای نماز، نیاز به تطهیر است؟
اگر مقدار خون در فرض سؤال کمتر از یک بند انگشت اشاره باشد، نماز با آن اشکال ندارد، به شرطی که رطوبتی (آب، الکل و...) از خارج به آن خون نرسیده باشد مگر در صورتی که رطوبت با خون مخلوط شده و در آن مستهلک شود و مجموع آنها هم بیش از اندازه مجاز نشود که در این صورت، نماز با آن صحیح است.
بندہ ۱۱ سال پیش، معاملهای به شکل زیر انجام دادم: شخصی برای تعمیر خانه اش، سنگ لازم داشت؛ پول را به من تحویل داد و من هم بعد از گرفتن پول، تعهد دادم که ۱۰ بار وانت سنگ به او تحویل بدھم، ولی از قضا به دلائلی نتوانستم سنگ را تحویل بدھم. اکنون طرف معامله فوت شده است و وارثین، سنگ، نیاز ندارند، ایشان، پول روز را از من میخواھند و البته قیمت ۱۰ بار وانت از ۱۱ سال پیش خیلی فرق کردہ است، حکم شرعی من چیست؟
اگر معامله محقق شده باشد شما ضامن سنگ هستید و باید به همان مقدار سنگ به ورثه او بپردازید و یا با رضایت شما قیمت فعلی سنگ را بدهید و وراث نمیتوانند شما را به قیمت روز سنگ ملزم کنند؛ ولی اگر معامله محقق نشده باشد و صرف وعده خرید باشد، در اینصورت، بدهی خود را با محاسبه مقدار کاهش ارزش پول، باید به ورثه او بپردازید.
من در هر دو تشهد نماز، تشهد را با جمله بسم الله و بالله الحمدلله شروع میکنم؛ آیا نماز بنده درست است؟
نماز شما صحیح است و مستحب است که بگویید: بسم اللّه وباللّه والحمد للّه وخیر الأسماء للّه - یا - الأسماء الحسنی کلّها للّه.
کسی که قرائت نماز و تسبیحات اربعه را صحیح نمی خواند و با تذکر دادن هم اشتباه خود را به طور کامل اصلاح نکرده است، چه تکلیفی در برابر ایشان داریم؟ آیا اقتدا به ایشان جایز است؟
اگر اشتباه وی در غیر قرائت حمد و سوره باشد، اقتدا مانعی ندارد.
آیا در اجاره خانه حتماً باید صیغه اجاره خوانده شود؟ اگر بگوییم مثلاً خانه را به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان اجاره میکنم و در ضمن آن شرط میکنم ۵ میلیون تومان به عنوان قرض یا ودیعه بدهم، آیا این عبارت در تحقق عقد اجاره، کافی است؟ اگر اصلاً صیغهای خوانده نشود، همین که عمل، نشانگر اجاره باشد، چطور؟
در فرض سؤال، اجاره صحیح است. برای تحقق اجاره نیاز به لفظ خاصی نیست و با عمل (مشروط به این که اجاره بها و مدت اجاره و شرایط ضمن آن معلوم باشد) به قصد اجاره دادن هم معامله صحیح است.
اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد که یک رکعت کم خوانده است حکم چیست؟ یعنی به یقین رسیده باشد که یک رکعت کم خوانده است؟
در فرض مذکور، اگر چنانچه کاری که نماز را باطل می کند انجام نداده، باید آن چه از نماز را که نخوانده است، بخواند و برای سلام بی جا، بنا بر احتیاط واجب دو سجدۀ سهو نماید و اگر کاری که نماز را باطل می کند انجام داده، مثلاً پشت به قبله کرده است، باید نماز را دوباره به جا آورد.
آفتاب، پاک کنندۀ چه نجاست هایی است؟ مثلاً آیا میتوان لباسی که نجس است را در معرض آفتاب قرار دهیم تا خشک شود؟
تابش آفتاب باعث طهارت زمین و همه اشیاء غیر منقول از قبیل درخت، گیاه، ساختمان و چیزهایی که در آن به کار رفته مانند چوب، در، پنجره و مانند آن می شود، به شرطی که عین نجاست قبلاً از آن ها زائل شده باشد و در موقع تابش آفتاب، تر باشند و چیزی مانند ابر یا پرده، مانع تابش مستقیم آفتاب نشود و تنها به وسیلۀ آفتاب، خشک شوند.
آیا میتوان مسح سر را از بالا به راست یا چپ کشید؟
مانعی ندارد.
خرید و فروش کالایی که کاربرد مشترک حلال و حرام دارد، اگر فروشنده به قصد استفادۀ حلال، کالا را بفروشد و احتمال و یا اطمینان داشته باشد که خریدار کالا را در راه حرام هم مصرف می کند، آیا معامله باطل است؟
اگر شیئی که دارای منافع حلال و حرام است، معامله شود و فروشنده بداند که خریدار کالا را در حرام به کار میبرد ولی قصد فروشنده از معامله استفاده حرام نباشد، اگر عرفاً کمک به عمل حرام محسوب شود یا وظیفه فروشنده نهی از منکر باشد، معامله حرام، اما صحیح است.
حکم شرعی نبش قبر، بعد از بیست و پنج سال فوت او جهت دو طبقه کردن آن در صورتی که هنوز استخوان های متوفی باقی است، چه حکمی دارد؟
اگر استخوان های میت تبدیل به خاک نشده است، نبش قبر جایز نیست.
۱. اگر در جایی باشیم و عده ای غیبت کنند و ما قادر به ترک آن مکان نباشیم و تذکّر به غیبت کننده بی احترامی و حمل بر بی ادبی تلقی شود، حکم چیست؟
۲. اگر صحبت از شخص سوّمی باشد که طرف مقابل آن شخص را ندیده و نمی شناسد، غیبت محسوب می شود؟
۳. اگر دو شخص در مورد شخص سومی صحبت کنند، که هر دو نفر به آن موضوع آگاهی دارند، (به عنوان مثال صحبت در مورد دروغ گویی شخصی که هر دو نفر به این موضوع آگاه هستند) آیا غیبت محسوب می شود؟
۲. اگر صحبت از شخص سوّمی باشد که طرف مقابل آن شخص را ندیده و نمی شناسد، غیبت محسوب می شود؟
۳. اگر دو شخص در مورد شخص سومی صحبت کنند، که هر دو نفر به آن موضوع آگاهی دارند، (به عنوان مثال صحبت در مورد دروغ گویی شخصی که هر دو نفر به این موضوع آگاه هستند) آیا غیبت محسوب می شود؟
ج1) صرف تلقی بی احترامی در فرض سؤال مجوز ترک وظیفه شرعی نیست و باید ردّ غیبت انجام دهید، یعنی از غیبت شونده دفاع کنید؛ و در عین حال اگر شرایط نهی از منکر وجود دارد، با حفظ مراتب آن، نهی از منکر هم واجب است.
ج2) در صورتی که فرد را نمی شناسد و محصور بین چند نفر هم نیست، غیبت نیست.
ج3) اگر عیب پنهان محسوب نمی شود، حکم غیبت را ندارد، ولی ممکن است به دلیل دیگری مانند توهین، حرام باشد.
ج2) در صورتی که فرد را نمی شناسد و محصور بین چند نفر هم نیست، غیبت نیست.
ج3) اگر عیب پنهان محسوب نمی شود، حکم غیبت را ندارد، ولی ممکن است به دلیل دیگری مانند توهین، حرام باشد.
زنی که روزه قضا گرفته است و بعد از ظهر مستحاضه می شود و برای نماز مغرب و عشاء همان روز غسل نکند، آیا روزه صحیح است؟
در فرض سؤال، روزه آن روز صحیح است.
آیا برای اصلاح بین دو یا چند نفر می توان هر چقدر بخواهیم دروغ بگوییم تا آن ها را آشتی بدهیم؟ یا باید به حداقل دروغ اکتفا کنیم؟
به مقداری که برای اصلاح لازم است، اشکال ندارد و در صورتی که برای اصلاح، دروغ گفتن لازم نباشد، جایز نیست.
